با تشكر و تعجب از دوستان عزيزي كه دربارة نقد من بر نكتهاي از سخنراني دكتر سروش اظهار نظر كرده بودند.
advertisement@gooya.com |
|
به جز يكي دوتا از اين نقدها، همگي آنها حكم “مرده باد”، “زنده باد” داشتند. در حالي كه من نه خواسته بودم آقاي دكتر سروش از گذشتهشان اظهار ندامت كنند - زيرا كه فجايعي كه بر دانشگاههاي ايران گذشت و دانشگاهها را تبديل به “شهيد دانشگاه” كرد، دستپخت يك نفر نيود، هر چند هم كه نقش دكتر سروش در اين ميان مهم بوده باشد. و نه قصد داشتم كل انديشههاي دكتر سروش را به چون و چرا بگيرم ـ زيرا كه ايشان را يكي از فرهيخنهترين روشنفكران مذهبي ميدانم كه مباحثات ايشان در مورد قبض و بسط شريعت سرآغاز مباحثاتي بسيار لازم و بسيار روشنگرانه در تفكر مذهبي ايران بود. اما آنچه ما در تاريخ ايران از آن زجر بسيار كشيدهايم، همين موضوع كيش شخصيت است. چرا وقتي كه آقاي دكتر سروش دارد دربارة تاريخچة گروههاي فشار چنين نحريف آشكاري ميكند و آغاز آن را به سال 73 و 74 نسبت ميدهد، اشاره به اين نكته كه هر كس با يك دهم معلومات فلسفي دكتر سروش هم توان درك آن را دارد، اين همه انگ و تهمت دربارة توابسازي و درك نكردن عمق معلومات فلسفي و غيره را به دنبال دارد؟ وانگهي، هنوز هم از مجموع گفتارهاي دكتر سروش (به ويژه، آرايشان در بارة روشنفكران غيرمذهبي كه ايشان همة آنها را با يك چوب ميرانند و با چند حكم كلي فاتحة آنها را در ايران و جهان ميخوانند) چنين بر ميآيد كه ايشان همچنان به تدوام اوضاعي كه در آغاز انقلاب سبب تكتازي و شهرت امروزيشان در عرصة دانشگاهها شد علاقهمندند.
دوستان عزيز، درست است، قدر امثال دكتر سروش را بايد دانست، اما نبايد به صرف اينكه جهان قدر ايشان را ميداند و در ايران براي ايشان محدوديتهايي قايل شدهاند، در بارة تحريفهاي آشكار و تغافلهاي آگاهانهشان سكوت كرد.
fize roholghodos ar baz madad frmayad digran ham bokonand ancheh masiha mikard
یک بار دیگر مشفقانه و عاجزانه هشدار می دهم مواظب زهر افکار سروش باشید.او می خواهد کاری را که آخوندها به ضرب گلوله و دشنه با شکنجه و رعب نتوانستند به خورد مردم دهند در خلعت عرفان و طنازی کلام قالب کند.این قبض و بسطی که سروش از آن می گوید قبض و بسط شریعت نیست بلکه قبض و بسط فلاکت بار تاریخی است که روشنفکران خیانت پیشه ای چون خواجه نظام الملک و بسیاری دیگر در تاریخ گذشته و کسانی چون شریعتی و سروش در زمان حال مروج آن بودهاند.هدف سروش وکدیور و امثال آنها قبض دوباره سرنوشت سیاه این ملت و بسط جهالت و بردگی است.عرفان سروش آلاینده ای است که اگر به خردمندی زدوده نشود بازگشت به نقطه صفر سیاهی است.پس هشیار باشید.
بسيار متشكرم از خانم بهبود براي اينكه با توضيح تكميلي خود نشان دادند نظرات خوانندگان مقالات خويش را مي خوانند و خود را پاسخگوي آنان نيز مي دانند. اين خودش دنيايي مي ارزد. مسئله اين نيست آيا توضيح تكميلي خانم بهبود حرف آخر در اين زمينه هست يا نيست. مسئله آن است كه من خواننده مي دانم صدايم را در خلائ رها نكرده ام.
آقای دکتر سروش شخصيت فرهيخته و متفکريست و لذا قابل احترام. اما متعلق به دوران جديد نيست. ايشان در ظرف کمتر از يک دهه بسياری از افکار و اعتقادات خور را متحول نمودهند و چنانچه اين روند همچنان ادامه يابد در اينده افکار ايشان به روز در خواهد امد. نگاه کردن به مسائل از منظر دين و مذهب ، با هر چيرگی و عمق که باشد ، ديگر سپری شده است.اين نگرش به انواع ممکن ازمايش خود را پس داده است.تحول افکار اقای دکتر سروش هم به نظر من در همين راستاست ، وقتی ايشان ميگويد " بايد حتی در اصول دين هم تجديد نظر اساسی کنيم".
ايکاش الای دکتر سروش با ان قلم وبيان بسيار زيبای خود که انسان از خواندن ان حظ وافر ميبرد هر چه سريعتر از قيد و بند باز دارنده دين و مذهب ازاد ميشدند.
مجد
امثال سروش و حجاريان و گنجي و......بودند كه مارا به اين روز انداختند
حالا آزاديخواه و دمكرات مآب شده و فجايعشان كه كوچكترينش انقلاب فرهنگي و....از ياد بردهاند
با تشكر از سركار خانم بهبود از توضيح تكميلي .