شنبه 29 آذر 1382

تحقير و افتخار، پايان كار 40 ساله دو رهبر يكي در خاورميانه ديگري در غرب، صدام حسين و ژان كرييتن، سعيد سلطانپور

editor@iransokahn.com

صدام حسين ديكتاتور عراق و تهديد اصلي مردم آمريكا و امنيت جهاني دستگير شد.
تكرار پي در پي كليشه هاي تحقير آميز صدام حسين كه بيشتر به آواره هاي خياباني مي ماند تا ديكتاتور استالينستي ، در حاليكه توسط يك پزشك نظامي براي يافتن شپش در لابلاي موهاي ژوليده اش معاينه ميشد قبل از هرچيز نشان از پيدا شدن سو ژه براي اين شبكه هاي تلويزوني داردكه اگر اين قضيه را مانند سريال او.جي. سيمسون ادامه بدهند تا جورج بوش دور دوم رياست جمهوري را هم ببرد.

چهار سازمان امنيتي آمريكا و در راس آن سازما ن سيا سرانجام بعد از تحمل شكستهاي پي در پي اخير در افغانستان و عراق به يك موفقيت دست يافت .
سردار قادسيه با دلا رهايش همانند خسرو پرويز بالباس جواهر نشانش كه چند ماهي بود فراري بود در گودالي دستگير شد .مردي كه عادت داشت از اسلحه براحتي براي كشتن ديگران استفاده كند در زمانيكه بايستي از ان استفاده مي كرد از ان استفاده نكرد. البته اين چيز غريبي در بين ديكتاتورها نيست .

صدام قبلا هم در سال 1959 زمانيكه ترور ناموفقي عليه رئيس جمهور وقت عبدالكريم قاسم را داشت مدتي را در گودالي مخفي بود . البته اتهاماتي مبني بر اينكه صدام ازطرف سيا از مصر در آن سال براي اين كار اجير شده بود به جذابيت اين سناريو ي يپيچيده و داغ كه متاسفانه بهايش را مردم منطقه ما پس داده و مي دهند مي افزايد.

صدام كشت و دست فرزندانش را در تعدي به مال و نواميس مردم باز گذاشت ،به تشويق آمريكا به ايران حمله كرد و بزرگترين هديه را به آقاي خميني كه در سال 1359 كه د ران زمان با طرح مسئله رفراندوم در بن بست قرار گرفته بود ،داد. و ادامه آن به قيمت سركوب كامل صد ها هزار دگر انديش جوان زن و مرد ايراني شد . صد ها هزار نفر نيز در سالهاي جنگ و بعد ان مجبور يه تبعيد(اختياري و ااجباري) شدند.
با اصرار طرف ايراني در ادامه جنگ(رفسنجاني) كشورهاي ثروتمند ايران و عراق تبديل به كشورهاي فقير شدند .
كار صدام ادامه يافت 1367-1988

با تاييد سفير آمريكا در عراق “كه آمريكا در قبال مسائل بين عراق و كويت بيطرف خواهد ماند“ و با تصرف احمقانه كويت كه هر آدم مبتدي در دنياي سياست و اقتصاد ميدانديعني چه ، پاي نظامي آمريكا را كه بعد از انقلاب 57 بزگترين متحد خود شاه و ايران رااز دست داده بود به منطقه باز كرد.

اين بار آمريكا براي حمايت از كشو رهاي نفت خيز منطقه كه مورد تهديد ايران و عراق قرار داشتند بدعوت آنان وارد ميدان شد . نتيجه عربستان و كويت بترتيب تنها دو كشور مسلماني كه مازاد ذخاير ارزي چندين ميلياردي داشتند به ليست كشورهاي بدهكارپيوستندو تازه متوجه شدند كه مهمان قصد كل خانه را دارد..

بعد از جنگ خليج فارس صدام با تمركز بر توليدو يا ادعاي توليد سلاحهاي كشتار جمعي حتي با اينكه عملا بعد از تهديدهاي آمريكا و قطعنامه هاي سازمان ملل توليد آن را متوقف كرده بود ولي تنهابا دلخوشي اينكه رهبران عرب از وي حساب بري خواهند داشت عراق و منطقه را به سمت نابودي كامل برد.
در طي 10 سال تحريمهاي اقتصادي نفس مردم عراق بريده شد. .
مردم فقير تر شدند وي كاخها ي بيشتري ساخت .
.
روسيه و فرانسه به وي اطمينان دادند كه مانع حمله آمريكا به عراق خواهند شد چرا كه فرانسه متحد اصلي عراق رقمي برابر 14 ميليادر از عراق طلب داشت و روسيه 10 ميليارد .
در آخرين لحظات شروع حمله، بوي فرصت داده شد كه از عراق با خانواده و پولهايش خارج شود ولي مردك ديكتاتور نمي توانست موقعيت را درك كند .


عراق با داشتن 120 ميليارد دلار بدهي در راس كشورهاي دنيا قرار دارد البته هنوز ادعاهاي ايران در مورد جنگ گويا به دليل سستي مقامت ايراني پيگيري نشده است.
پسران صدام توسط اقوامشان فروخته شدندو سربازان امريكائي كه هيچ دليلي(سياسي ،نظامي) براي زنده دستگير كردن اين دو موجود منفورنداشتند به سبك فيلمهاي هاليو دي آنانر ا همراه با فرزندان شان كشتند .

صدام وقتي دستگير شد گفت من صدام رئيس جمهور عراق ميخواهم مذاكره كنم.بايد پرسيد با چه چيزي ؟ در مذاكره هميشه رابطه بين تعادل و قوا هست.
يكي از مشكلات سياستمداران جهان سوم اين است كه فكر مي كنند هميشه وقت هست؟

عراق در اشغال نيروهاي آمريكا ست. مردم هنوز از نداشتن برق و بهداشت رنج مي برند. تمامي صنعت نفت و ادارات به شركتهاي چند مليتي به مناقصه گذاشته شده است. شوراي دست نشانده حكومتي اغلب عناصر ي هستند كه از نظر فساد مالي دست كمي از صدام ندارند مانند جلا ل طالباني كه با كنترل گمرگات عراق و تركيه بعد از 1991 ساليانه معادل 1 ميليارد دلار درامد دارد و احمد چلبي كه باتهام كلاهبرداري 100 ميليوني حكم جلبش توسط دولت اردن صادر شده است. حكيم هم داراي حق انحصاري واردات سيگار وينستون كه در ايران به وي داده شده بود.
پس از دستگيري صدام جوكي در دنياي سياست رواج گرفته است كه آمريكا صدام را زنده دستگير كرد تا دوباره به مسند قدرت بر گرداند زيرا وي تنها كسي بود كه مي تو انست بر عراق حكومت كند.

دستگيري صدام به مفهوم بهتر شدن اوضاع مردم عراق نخواهد بود.
سالم دستگير كردن صدام با توجه به اينكه آمريكائيان تا 2 ماه پيش خواستار كشته شدنش بودند،نشان از تغيير مواضع آنان دارد .در آن دوره فكر مي كردند وي در پشت عمليات عليه آمريكاست .
دستگيري صدام و همكاري وي مي تواند در شكستن مقاومت هوادارن وي موثر باشد هر چند تا كنون با توجه به دافعه صدام كساني همكاري با مقاومت را نوعي حمايت از صدام ارزيابي مي كرده و ازآن دوري مي كردند بويژه در بين شيعيان.
دستگيري سالم وي مي تواند بعنوان عامل فشاربيشتر آمريكا بر روي جمهوري اسلامي براي استفاده از تجربيات وي مفيد واقع شود.
طرح تشكيل سريع يك دادگاه عراقي و اصرار اعدام صدام از طرف حكيم (رئيس فعلي شوراي حكومتي)را مي توان در اين راستا ارزيابي كرد. تجربه اعدام هويدا توسط هادي غفاري در در دادگاه خلخالي برا ي تمامي ايرانيان دليل محكمي است كه وي بايد در يك دادگاه بين المللي محاكمه شود

محاكمه صدام ،بنوعي محاكمه آمريكا هم خواهد بود. درست است كه شورش شيعيان در جنوب كه با حمايت بوش پدر آغاز شد به دستور صدام سركوب شد ولي نبايد فراموش كرد يكي از دست اندر كارن سياست آمريكا مي گويد براي ما در آن زمان جانشيني مطمئن تر از صدام در بين شورشيان نداشتيم و ما اصولا ما با شورشيان خودسر ميانهاي نداريم. زيرا شورشها ي خودسر منافع آمريكا را بخطر مي اندازد .
اگر كشتن كردها بد است پس چرا تركيه سالهاست به عنوان عضو ناتو كردها را ميكشد.
تركيه به جاي بمباران شيميائي حلبچه كه البته مواد شيميائي آن توسط شركتهاي آلماني و آمريكائي فروخته شده بود اقدام به سوزاندن صدها روستاي كرد نشين كرده كه توسط ارتش متهم به طرفداري از مخالفان مسلح كرد ( دهه 80تاواخر 90) ميشد.

براستي اگر صدام بجاي غارت كردن منابع مردم عراق براي مردم كار مي كرد لازم نبود با ميليونها دلار نقد مجبور شود در بدترين نقطه امنيتي مخصوصا براي شخصي مانند وي كه مسوليت انتخاب مسير تردد و اقامت را خودش داشت . شايد عدم دستگيري رهبر استقلال طلبان چچني را كه مسكو عليرغم تمامي تلاشها نتوانسته دستگير كند بتوان نمونه آورد.

اين از پايان خفت بار يك رهبر در شرق حال با هم گذري كوتاه كنيم بر پايان سياسي يك رهبر در غرب ،كانادا.

ژان كريتين بعد از 40 سال نمايندگي مجلس و 10 سال نخست وزير كانادا در رور 12 دسامبر بعد از تقديم استعفاي خودش به نماينده ملكه انگليس با همسرش به عنوان يك شهروند معمولي كانادائي به خانه ويلاي 2.5 ميليوني خودشان رفتند.

ژان كريتين بر عكس صدام و ديكتاتورهاي ديگر كه تا وقتي بر سر كار هستند سعي مي كنند از منابع ملت غارت كنند و عموما عمر چنداني ندارند كه از ان ثروت نامشروع استفاده كنند. . با توجه به ارتباطاتي كه در اين مدت ايجاد كرده است چندين برابر دوران نخست وزيريش در امد مشروع خواهد داشت و به تنها كسي كه بايد حساب پس بدهد اداره ماليات كاناد است .
وي براي هر سخنراني دستمزد چند رقمي خواهد گرفت .
از اين به بعد در خيابانهاي كانادا براحتي قدم ميزند و همه حتي مخالفان سياسي اش به احترام وي جلوي پاي وي خواهند ايستاد. با توجه به تجارب سياسي اش مي تواند ميانجي گر صلح در هر منطقه دنيا شود. هر كجاي دنيا كه برود با احترام از وي ياد خواهند كرد.
وقتي هم كه مانند پير ترودو از دنيا برود تمامي ملت كانادا به احترامش خواهند ايستاد.

بنظر من ژان كريتين نمونه يك قهرمان ملي براي مردم كاناداست. وقتي كه عليرغم فشارهاي سياسي شديد از همراهي بوش در اشغال عراق خودداري كرد و تا آخرين روز نخست وزيريش ، بوش خشم خودش راارين امر پنهان نكرد. وي براي اين تصميم بهاي سنگين سيايسي دادولي شهرت كانادا1ا حفظ كرد.

مسلما با توجه اينكه ژان كريتين كه از يك خانواده كم درامد با 18فرزند( 8 تا فوت كرده) در يك شهر كارگري كه تنها آرزوي جوانان شهر بزرگ شدن و پيدا كردن كار در كارخانه كاغذسازي بود . اهل زد و خورد با بچه هاي ديگر . يكدنده .
در اخرين مصاحبه از ش پريده شد چه حالي داري گفت راحت نيست چون به آن عادت كرده ام . ولي بايد زندگي عادي را شروع كنم. شايد بعد از چندي دوباره برگشتم.
شايد اگر كريتين در عراق بدنيا آمده بود با توجه به خصوصيات اخلاق اش دست كمي از صدام نداشت ولي وجود نهاد هاي دموكراتيك و حضور موثر مردم از طريق نهادهاي مستقل نظارتي و وجود مطبوعات آزاد امكان ديكتاتور شدن را تقريبا غير ممكن مي كند.

آمريكا براي يافتن سلاحهاي كشتار دسته جمعي به عراق حمله كرد نه دستگيري صدام . سلاح كه پيدا نشد و لي اگر همانگونه كه مطبوعات آمريكا صدام را خطر اصلي آمريكا تبليغ كردند قاعدتا ديگر نيازي به حضور نظامي در عراق نيست .
هيچ ديكتاتوري از سرنوشت ديكتاتورهاي ديگر درس نگرفته است. و مردم اصلا برا يديكتاتورها گوشت دم
تو پ هستند.و اقعا اگر مردم عراق براي صدا م مهم بود بايستي بخاطر زجر كمتر بردن آنها سالها قبل از حكومت كناره مي كرد .
بنابراين بهتر است كه سعي نكنيم ما ايرانيها كه استاد استعاره هستيم با نامه نوشتن به به مقامات تهران بگوئيم چه در انتظارشان است. وظيفه ما اين است كه چگونه بايد جامعه اي ساخت كه امكان رشد ديكتاتوري در ان نباشد .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2361

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'تحقير و افتخار، پايان كار 40 ساله دو رهبر يكي در خاورميانه ديگري در غرب، صدام حسين و ژان كرييتن، سعيد سلطانپور' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016