شنبه 13 دي 1382

اظهارات پزشک فرانسوی اعزامی به بم، عباس بختیاری

بم دیگر ویرانه ای بیش نیست. دیروز آنجا را به مقصد پاریس ترک کردیم. کار اکیپ ما از دیروز به پایان رسید. یعنی تمام امکاناتی که همراه ما بود برای پنج روز در نظر گرفته شده بود، اما دیروز عملا ما را از آنجا بیرون کردند. چون بوی تعفن شهر را گرفته و از دیروز شروع کردند با بلدوزور به صاف کردن ویرانه ها. البته ارگانهای دولتی تجربه این کار را ندارند و از دیروز با بلدوزور به دنبال یافتن اجساد قربانیان بودند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ما میتوانستیم ده نفر را نجات بدهیم ولی متاسفانه روز شنبه من همراه تیم پزشکی مجموعا بیست و سه ساعت را در فرودگاه مهرآباد و فرودگاه کرمان به دلیل موانعی که نظامیان مستقر در فرودگاهها برای ما ایجاد کردند، از دست دادیم. تنها طی چهار روز توانستیم با کمک سگ های تربیت شده، دو نفر را نجات دهیم.از کنار خانواده بودن در شب سال نو محروم شدیم ولی بسیار خوشحالیم که پانصد نفر را مداوا کردیم. آنجا عواملی وابسته به ارگانهای دولتی وجود داشتند که مرتب شایع می کردند، پنج نفر یا مثلا هفت نفر یا نه، ده نفر در یک ساعت گذشته نجات پیدا کرده اند تا به این وسیله اخبار فعالیت آنها از طریق خبرنگاران خارجی به بیرون انتقال داده شود و دست به یک قدرت نمایی دروغین زده بودند، در صورتی که چنین موضوعی صحت نداشت. این احتمال وجود دارد که با روستاهای اطراف هشتاد هزار نفر جانشان را از دست داده باشند. در زمان ورود به بم مهمترین مسئله برای ما اشاره به یک خانه بود که مثلا چند نفر در این خانه زندگی می کرده اند و چند نفر نجات پیدا کرده اند ولی متاسفانه نه افراد وابسته به ارگانها در این مورد اطلاعاتی داشتند و نه مردمی وجود داشتند که اطلاعاتی در این زمینه در اختیار ما بگذارند. ماموران ارگانهای نظامی دولتی در فرودگاه مهرآباد در پی اعتراضهای ما حتی به ما توهین هم کردند. یک نظامی با ما گفت که « وظیفه اتان است که این کار را انجام دهید. شما یک عمر نفت ما را برده اید.». یک روحانی هم دیروز گفته است ما از مردم برای حضور سگ های خارجی در ایران معذرت خواهی میکنیم. اما مردم واقعا بسیار بسیار مهربانی دارید. در بم تجربه جدیدی را در زندگی بدست آوردم. تنها چیزی که ارزش و معنا نداشت پول بود. نه خرید میشد و نه چیزی برای فروش وجود داشت. مردم به غذا و گرما نیاز خیلی فراوانی داشتند. دیشب در فرودگاه مهرآباد با ماموران شرکت هواپیمایی ایران ایر مشکل عجیبی داشتیم. ما چهار سگ تربیت شده را همراه خود برده بودیم که دیشب زمان خروج از ما درخواست یک میلیون و سیصد هزار تومان بابت هزینه بلیط برای سگها کردند. ما مخالف نبودیم و « کردیت کارت» خود را به آنها دادیم ولی آنها فقط تاکید میکردند که نه « کردیت کارت» و نه یورو و دلار بلکه فقط تومان. مترجم ما فقط صد و پنجاه هزار تومان همراه داشت و ما تا از طریق دوستان ایرانی خود در تهران به تومان دست یافتیم یک ساعت و نیم به طول انجامید. لحظه ای که با سگهای همراه سالن فرودگاه را به قصد سوار شدن هواپیما ترک می کردیم، مردم یکپارچه برای ما دست می زنند.
روز اول که وارد شهر بم شدیم، دختر یازده ساله ای پای مرا در آغوش گرفته بود و گریه می کرد. مترجم ما می گفت او از شما پدر و مادرش را می خواهد. او شبها نمی خوابید و به نظرم مهمترین مسئله در چنین لحظاتی وجود روان پزشک است. من آن دختر را هرگز فراموش نخواهم کرد.

عباس بختیاری – پاریس – شنبه سوم زانویه دو هزار و چهار

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2878

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اظهارات پزشک فرانسوی اعزامی به بم، عباس بختیاری' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016