دوشنبه 15 دي 1382

ضرورتها و سازوكارهاي اتحاد جمهوريخواهان، مجيد محمدي

اكنون زمان آن فرا رسيده كه اصلاح طلبان از برنامهء ولايت فقيه مشروطه كه يك ربع قرن براي آن تلاش شده و محقق نشده گذر كرده و به عصر جمهوريت نا مقيد به هيچ ايدئولوژي و مبتني بر حقوق و حاكميت شهروندان پا بگذارند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اول. در جامعهء امروز امريكا سه نوع صدا از جامعهء سياسي ايران به گوش مي رسد: حاكميت كه بيشتر رنگ و بوي اقتدارگرايي و سلطنت مطلقهء فقيه را دارد، رضا پهلوي و دوستان كه ظاهرا از سلطنت مشروطه سخن مي گويند، و مجاهدين خلق كه دمكراسيهاي خلقي يا همان نظامهاي تماميت طلب بلوك سابق شرق را يادآور مي شوند. در رسانه هاي امريكا، حتي شبكهء تلويزيوني CSPAN كه هم بازتر از ديگر شبكه هاست و هم به آنچه در حوزهء سياست مي گذرد اختصاص دارد تنها صدايي كه به گوش مي رسد صداي اين سه برنامهء سياسي است. متاسفانه صداي جمهوريخواهان ايراني كه اكنون اكثريت جامعهء ايران را چه در داخل و چه در خارج كشور نمايندگي مي كنند به دليل ضعف تشكيلاتي و تاخير فاز در نمايندگي مطالبات و تحولات جامعهء ايران در رسانه هاي همگاني امريكايي شنيده نمي شود. ” اتحاد جمهوريخواهان“ مي تواند اين كمبود را جبران كرده و نه تنها فضاي رسانه اي بلكه گفتمان سياسي را از انحصار آن سه برنامهء سياسي خارج كند. البته در رسانه هاي الكترونيك فارسي زبان خارج كشور صداي جمهوريخواهان بخوبي شنيده مي شود. مردم امريكا و ايران اين شايستگي را دارند كه كسان ديگري در كنار رضا پهلوي و نمايندگان دائمي ايران در سازمان ملل و دفتر مجاهدين خلق در واشنگتن دي سي از جانب مردم ايران براي آنان و از جانب آنان سخن بگويند. جامعهء سياسي ايران نيز بسيار متنوع تر از اين است كه تنها به آن سه برنامه محدود شود.

دوم. سه برنامهء سياسي سلطنت مطلقهء فقيه (قرائت حاكم از قانون اساسي جمهوري اسلامي)، سلطنت مشروطهء پادشاهي (قرائت بخشي از سلطنت طلبان ِ در تبعيد) و دمكراسي خلقي يا همان تماميت طلبي اسلامي - ماركسيستي (قرائت كمونيستي از اسلام سياسي) برنامه هاي شكست خورده اند چون هر سه برنامه اولا به گذشته تعلق دارند و عصر تاريخي آنها چه در ايران و چه در سطح بين المللي به پايان رسيده است؛ ثانيا هر سه از حيث پاسخ به مطالبات و نيازهاي جامعهء ايران يعني توسعهء همه جانبه، پايدار و متوازن، حاكميت مردم، استيفاي حقوق اساسي، مدني و بشر شهروندان ايراني و تامين آزاديهاي بنيادي چه در عالم نظر و چه در عالم عمل تجربه هاي شكست خورده اند؛ و ثالثا نسل جوان امروز به هيچ يك توجهي نشان نمي دهد. نظر سنجيهاي انجام شده توسط موسسات غير دولتي اين عدم توجه را گواهي مي دهند. برنامهء سياسي سلطنت مشروطهء فقيه نيز كه از سوي بخش عمده اي از اصلاح طلبان دنبال مي شود هم زمينه هاي عملي شدن خود را در حاكميت و هم اقبال عمومي را از دست داده است. برنامه سياسي جمهوريخواهي بدون قيد هاي ايدئولوژيك نزديك ترين برنامه به چارچوبي است كه اكثريت مردم ايران در سير تكويني جنبش اصلاح طلبي در طي دههء اخير دنبال كرده اند.

سوم. امروز ديگر ژستهاي مردم گرايانهء حكومت پادشاهي و اسلامي را كمتر كسي باور مي كند چون هر دو برنامه هنگامي كه در مسند اجرا قرار گرفته اند – علي رغم وعده هاي مشروطه خواهي و محدود ماندن به قانون اساسي اي كه خود تنظيم و تصويب كرده اند - به هيچ اصل و قاعده و قانوني قيد نخورده و مطلقه شده اند. استبداد پادشاهان و فقها در ايران با گوشت و پوست و خون احساس شده و بزك شدن آنها با گذاشتن موسيقي عرفاني بر قدوم مبارك سلطان فقيه در تلويزيون ج.ا.ا. و ظاهر شدن رضا پهلوي با كت و شلوار و كراوات و دادن شعارهاي عامه پسند تصوير و تصور غالب آنها را تغيير نمي دهد.
هر دو برنامه كه ماهيتا مطلقه بوده و مطلقه ظاهر شده اند صرفا سلبي عمل كرده و زشتي هاي ديگران را به رخ كشيده اند و كمتر محتويات خود را شفاف عرضه كرده اند. سلطنت طلبانِ در تبعيد چنان از برنامهء سياسي خود سخن مي گويند كه انگار شهروندان ايراني هيچ تصوري از حكومت پادشاهي ندارند و قرار است يك شاهزادهء تازه خلق شده و مستقر در جهان توسعه يافته مظهر آن باشد – بدون توجه به آنكه وي شاهزادگي اش را از كجا آورده و با سرمايه و منابع چه كسي دارد در امريكا زندگي كرده و مبارزهء سياسي مي كند. خدمتي كه مصباح يزدي به شهروندان ايراني و غير آنها كرده اين بوده كه برنامهء سياسي ولايت مطلقهء را به نحو ايجابي و بروشني در اختيار ناظران قرار داده است. سلنت طلبان ِ در تبعيد متاسفانه حتي يك نظريه پرداز كه ديدگاههايشان را صورت بندي كند در جمع خود ندارند. كساني مثل راب سبحاني بيشتر در حوزهء سياست گذاري و اجرا به كار حكومت ِ در تبعيد سلطنت طلبان مي آيند و نه نظريه پردازي. زرادخانهء ايدئولوژيك سلطنت پادشاهي به انتها رسيده است.

چهارم. فرو پاشي اتحاد جماهير شوروي، كارنامهء سياه كشورهاي بلوك شرق در حوزهء حقوق بشر و توسعه و موج جديد دمكراسي خواهي در جهان ِ در حال توسعه بازگشت به برنامهء دمكراسي خلقي را تقريبا غير ممكن كرده است. مجاهدين خلق يا گروههاي كمونيستي خارج از كشور غير از جنايات مافيا چيزي براي گفتن ندارند و اين براي بازگشت به حكومت و كسب مشروعيت سياسي كافي نيست. امروز جوانان ايراني به دنبال حكومتي هستند كه بشارت دهندهء زندگي، عشق زميني و شادي و سرخوشي باشد و نه ميليشياي خلقي يا ازدواجهاي اجباري درون سازماني و اطاعت از مركزيت كه شكل و قرائت كمونيستي اطاعت از ولايت فقيه است.


پنجم. بن بستهاي جدي اي كه اصلاح طلبان ايراني امروز با آنها مواجه هستند و ياسي كه در ميان نسل جوان در حال باروري است ناشي از آنست كه اصلاح طلبان همچنان در چارچوب برنامهء سياسي ولايت فقيه مشروطه يا قرائت دمكراتيك از ولايت فقيه و قانون اساسي در جا زده اند. همان طور كه شاه حكومت كرد و بر خلاف خواست اصلاح طلبان دوران پهلوي به سلطنت اكتفا نكرد، خميني و خامنه اي نيز بسرعت به حكومت مطلقه روي كردند و نتوانستند همانند اسلاف مستبد خود تلائمي ميان سنت حكومتي و سياسي ايراني – سلطنت – و تقاضاي دوران جديد – دمكراسي – به وجود آورند. اكنون پس از شكست اصلاح طلبان در انتخابات دوم شوراها و در آستانهء انتخابات مجلس و خالي شدن دست آنها از طرحهاي تازه، زمان آن فرا رسيده است كه اصلاح طلبان فراتر از غم زندانيان سياسي را خوردن – كه در جاي خود بسيار گرانقدر و قابل قدرداني است – از لحاظ سياستها و برنامه ها نيز تحولي را تجربه كنند و فراتر از تجربهء كتك خوردن و فحش شنيدن از پادوهاي مافيا، جنبش اصلاح طلبي را از لحاظ سياستها و برنامه ها به پيش ببرند. آنچه اصلاح طلبان را در دههء 1370 به پيش برد پيشگامي آنها در ايده ها و برنامه هاي تازه مثل تقويت نهاد هاي مدني، دفاع از حقوق شهروندان و اجراي قانون شوراها و شعارهايي مثل ” ايران براي همهء ايرانيان“ بود و اقتدارگرايان صرفا به طور عكس العملي واكنش نشان داده و ناسزا گفته و بر چسب مي زده اند. اكنون زمان آن فرا رسيده كه اصلاح طلبان از برنامهء ولايت يا سلطنت مشروطه فقيه كه يك ربع قرن براي آن تلاش شده و محقق نشده گذر كرده و به عصر جمهوريت نا مقيد به هيچ ايدئولوژي و مبتني بر حقوق و حاكميت شهروندان پا بگذارند. متاسفانه بارقه هاي چنين تغييري به چشم نمي آيد. اصلاح طلبان خارج از حكومت آمادهء چنين تحولي هستند. ظاهرا اصلاح طلبان درون حكومتي به يك شكست قابل توجه براي برداشتن چنين گامي نياز دارند و احتمالا مجلس هفتم آوردگاه آن خواهد بود.

ششم. براي آنكه ” اتحاد جمهوريخواهان“ به گزينه اي موفق و عملي براي گزينه هاي موجود تبديل شود توجه به چند نكته ضروري به نظر مي آيد. اول آنكه هر گونه سازماندهي متكي بر اين برنامه بايد فاصلهء خود را با برنامه هاي ديگر حفظ كرده و براي ملاحظات عمل گرايانه به پيوند اجزايي از عناصر بنيادي ديگر برنامه ها با برنامهء خود اقدام نكند. ائتلاف با كساني كه بجد برنامه هاي ديگري را دنبال كرده و آراي آنان به اعداد يك رقمي محدود است كمكي به پيشبرد برنامهء جمهوري خواهي نمي كند.دوم آنكه گفتگو و مناظره با كساني كه برنامه هاي ديگري را دنبال مي كنند يك ضرورت است. برنامه هاي جمهوريخواهان هنگامي پيراسته و دقيق مي شود و در فضاي عمومي در پيش چشم شهروندان قرار مي گيرد كه در تقابل و چالش مستقيم با جزئيات ديگر برنامه ها قرار گيرد. سوم آنكه جمهوريخواهان به يك برنامهء تحقيقاتي نياز دارند تا هم تجربهء جمهوريخواهي در جوامع ديگر را به ايرانيان انتقال دهند و هم سنتها و شرايط موجود را با اين رهيافت قرائت كنند. نياز، اطلاع و توجه عمومي به اين برنامه لازم است اما براي موفقيت كافي نيست. چهارم آنكه جمهوريخواهان داخل كشور و خارج از كشور بايد در فعاليتهاي مشتركي مثل راه اندازي و نشر يك نشريهء الكترونيكي نظري در اين باب در گير شوند. جمهوريخواهي تنها برنامهء مشترك سياسي ميان فعالان سياسي داخل و خارج از كشور است و همين امر زمينهء اقدامات مشترك با برد زياد مي تواند قرار گيرد. و پنجم آنكه جمهوريخواهان بايد ديدگاهها و برنامه هاي خود را در همهء امور مورد نزاع در داخل كشور چه در حوزهء سياستها و برنامه ها و چه در حوزهء آرمانها و اهداف بروشني و تمايز بيان دارند. اين كاري است كه فقط از عهدهء جمهوريخواهان بر مي آيد چون بيشتر كساني كه در حوزه هاي دانشگاهي و تحقيقاتي مشغول به كار هستند به اين برنامه به عنوان راه حل بن بست سياسي موجود در ايران مي انديشند. ديگر با ابهام و لفاظي نمي توان اقبال عمومي را در حوزهء سياست به خود متوجه كرد و حتي اگر بشود، شعبده باز و بازيگر بدل در صحنه بسيار است و نيازي به تعداد بيشتري از آنها نيست.

مقالات | بازديد 1576 | نظر 30 | دنبالک 0 | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالاي صفحه 
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2931

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ضرورتها و سازوكارهاي اتحاد جمهوريخواهان، مجيد محمدي' لينک داده اند.
نظرات
[majid - January 8, 2004 05:16 PM]

با سلام
بنام آنكه جان را فكرت آموخت
چراغ جان به نور دانش افروخت
بسيار متعجب ميشوم كه دوستان چرا تا اين پايه از مباحث منطقي فراري و بيشتر بهوچي گريهاي نوريزاده اي علاقه مند هستند نميدانم چه اصراري است كه من را منتصب به حكومت بدانيد من كه بارها گفته ام من اين حكومت را نه اسلامي و نه نماينده خدا ميدانم آنهم به پاره اي از دلايل بسيار كه در شماها نيازي به دانستن آنها نميبينم وميبينم بيشتر از آنكه در اينجا مباحث و گفتگوها منطقي باشد مملو از افترا-دروغ-بي ادبي و بي منطقي است.
شقشي كه نميدانم در كدام مكتب يا نحله فكري درس آموخته كه جز بي ادبي چيزي در انبان ندارد البته ميتوان با كمي دقت تشخيص داد كه احتمالا شخصي است عصبي و ناراحت اميدوارم با مراجعه به طبيبان روحي و جسمي مشكلاتش را برطرف نمايد.آقا يا خانم عزيز شما لطفا مباني و فلسفه الهي و شيطاني بودن يك موضوع را مشخص كنيد تا ما بتوانيم در خدمتتان درس گرفته و دين اسلام يا هر ديني را باهم به دنيا شيطاني و باطل معرفي كنيم.
مشكل عزيزان بر اين است كه فرض را بر صحت 100 درصداعلاميه حقوق بشر قرارداده اند و هر امري راكه با آن منافات داشته باشد را محكوم به جنايت و حيوانيت...ميدانند.من كه بارها گفته ام كمي فكر كنيم و اين اعلاميه را وحي منزل ندانيم اتفاقا شما كه قران را كه وحي منزل است زير سوال ميبريد خوب همين را كمي در مورد اين اعلاميه نيز به خود جرات داده و مطرح كنيد.
روشنفكران عزيز
جوانان محترم
دلسوزان ايران
كمي آزاده باشيد و به خود جرات تنفس در فضاي فكري غير از آنچه كه برايتان درست كرده اند را بدهيد.

andy باز هم نفهميدم مسلماني يا نه اما مهم نيست حتما انساني و اسلام هم دين انسانهااست.زحمت كشيدي و مطالبي گفته اي حتما ميخواهي كه من جواب بدهم البته سطح سواد من از دوستان بسيار پائينتر است اما با اجازه اساتيد:
((مطالعه متون دينی در ج.ا.ا ؟ از چه کسانی؟ مصباح يزدی يا جوادی آملی؟ روحانی يعنی چه؟ يعنی منتسب به روح؟))
واقعا متاسفم كه فرق بين متن ديني و كتاب آقايان را نميداني البته تقصير نداري بهتون نگفتن متن يا متون ديني عبارتند از:قرآن-تهج البلاغه-كتب حديث مثل اصول كافي و بحارالانوارو....
البته بايد كمي به خودت زحمت بدي و همانطور كه براي اموختن علوم دانشگاهي زبان انگليسي ياد ميگيري براي فهم احاديث كمي عربي بياموزي اگر هم نمي تواني ميتواني از ترجمه هاي خوب استفاده كني در لابلاي قران و اخاديث و نهج البلاغه ميتواني بفهمي كه دين اسلام چه ديني ميباشد البته لازم به تذكر است كه اگر بتوانيد استاد خوب و بيغرضي پيدا كنيد براي كمك گرفتن بهتر است.
امثال آقاياني كه نامبردي داراي كتبي هستند كه بنا بر اجتهاد خودشان از قرآن و احاديث استفاده ميكنند به كتب آنها متون اسلامي نميگويند.
همانطور كه گفتي روحاني يعني شخص منتسب به روح كه متاسفانه در اين زمانه تعدادشان كم است.

((هرکس عمامه و عبا داشته باشد منتسب به روح است؟ و بيدينش هم وجود دارد؟))

نه عزيز دين و ايمان به عبا و عمامه اين ظواهر نيست من هم اگر گفتم روحاني بي دين منظورم همين آقاياني هستند كه خود را روحاني ناميده و در عمل بر خلاف حق عمل ميكنند.

(( آيا روحانيت همان آخونديسم نيست که از زمان حکومت صفويه با نقشه کثيف انگليس با هدف ترويج تشيع و مقابله با تسنن عثمانی در اين مملکت باستانی با آن همه سوابق پاک زرتشتی رواج يافت وبر ذهن و روح و فرهنگ اين مردم مسلط شد؟ توصيه ميکنيد جوانان متون اين آخوندک ها را بخوانند؟))

نه عزيز روحاني با آن كه شما ميگوئيد يكي نيست روحاني امثال مطهري -شريعتي-مفتح-جعفري-طباطبائي را ميگويم .البته من بااين تئوري كه خود انگليسيها ساخته اند موافق نيستم شيعه ساليان سال در كنار سني زندگي ميكند و عليرغم مشكلات نظري و عملي با هم جنگي ندارند.اما اينكه شما ميگوئيد به اعتقاد من با دو هدف ابتدائي و يك هدف نهائي در جامعه مطرح شده و توسط استاد گرانقدر شما نوريزاده و امثالهم قرقره ميشود:
هدف اول ضربه زدن به مذهب شيعه
هدف دوم ايجاد اختلاف بين شيعه و سني
هدف نهائي نابودي اسلام
آنها با دين اسلام مشكل دارند چرا چون دين اسلام ميگويد ملاك برتري نزد خدا تقوا است و هيچ كس نمي تواند بر ديگري زور و ظلم كند.

(((جای شکرش باقی است که کم کم مردم به ماديت و جسميت اين روحانيت قلابی شما پی می برند.)))

من از آندسته مردم نيستم و از اول هم معلوم بود كه اينها توانائي اصلاح امور را ندارند نميدانم چرا ميگوئيد روحانيت قلابي شما؟؟؟من اين وسط چيكاره هستم مردم خود بايد عاقل باشند و گول هر دكانداري را نخورند.
(((من مسلمانم. ولی مسلمان بودن يعنی بدون اجازه و اختيار فرد ، مذهبش تعيين شود و حق انتخاب نداشته باشد؟ يا مرگ يا اسلام چون پدر و مادرش نيز اينگونه مسلمان بوده اند؟ آزادی انديشه يعنی چه؟ آزادی مذهب يعنی چه؟سکولاريسم چه معنی می دهد؟(شايد به نظر تو فحش و ناسزاست!)لائيک چه کسی است؟ لامذهب؟ ليبراليسم
يعنی چه؟(شايد يک فحش ديگر))))

در قرآن امده ؛لا اكراه في الدين؛لذا مجبور نيستي مسلمان بماني دينت را عوض كن و آنرا كه فكر ميكني صحيح است انجام بده من با قانون ايران كه ميگويد دين را عوض كني بايد بميري مخالفم چون به اعتقاد من با متن فرآن مخالف است و ما حق نداريم بزور كسي را مسلمان كنيم اما از شما هم ميخواهم كه بر روي دلائلي كه باعث اين ميشود كه دينت را عوض كني فكر كني وواقعا بتواني تشخيص دهي كه مشكل از دين اسلام است يا عملكرد اين حكومت به ظاهر مسلمان؟؟

آزادی انديشه،آزادی مذهب،سکولاريسم،لائيک،ليبراليسم
يعنی چه؟
عزيز، من هم موافق آزادي انديشه وهم آزادي مذهب هستم بشرط آنكه تقليدي نباشد و محققانه صورت پذيرد، حالا چون من بابام كتم زده ميخوام از اين ببعد بشم لائيك اين درست نيست همانطور كه خود ميداني انسان موجودي است با توانائي فكر و سخن ،ميتواند بخواند،ببيند،نتيجه گيري كند انسان با تكيه به عقل خود ميتواند حقيقت را بشناسد البته اگر هوا و هوس و تمايلات مادي و دنيوي بگذارد ..

گذشته از امامان بزرگوار ما در اسلام شخصيت هائي داريم كه حاصل همين قرآن و اسلام هستند فيلسوفان-رياضيدانان-پزشكان...به اعتقاد من دين اسلام دين رهائي و حريت است مشكل از دين نيست مشكل از ما مسلمانان است چرا نبايد ما فخر عالم باشيم؟آيا ميتوانيم كارهائي كه بزرگان ما مثل بوعلي-شيخ بهائي-مولاصدرا-بيروني-مولوي-...به دنيا عرضه نمودند را بهتر و كاملتر كنيم چه آمده بر سر دنياي اسلام كه سر در آخور تراوشات فكري ديگران نموده و تفاله هاي ترجمه شده انها را ميل ميكند.
مسلمانان مسلماني ز سر گيريد
كه كفر از شرم يار من مسلمان وار مي آيد.
به اميد پيروزي حق بر باطل
زنده باد ايران و ايراني

[andy - January 8, 2004 03:04 PM]

دوستان (ALI و ايرج . ...)
توجه کوچکی به طرز فکر نويسندگان کامنتهای همين يک مقاله که ظاهرا" همگی حدود سنی يکسان دارند
نشان می دهد که اکثريت نسل جوان اين کشور چگونه می انديشد.
صرف نظر از تندرويهای بعضی دوستان که البته طبيعت چنين سنی است ، تناقضات و اشکالات در مبنای طرز تفکر majid کاملا" مشهود است. که البته چنين طرز فکری خوشبختانه روز بروز کمرنگتر می گردد.
Majid که قلم افشاگر دکتر نوريزاده را تهمت و تمسخر ميداند و تفسير اشعار مولوی توسط دکتر سروش را مظلوميت مولوی ميخواند و آقای محمدی را دانش آموخته روحانيان بی دين !! و غافل !! ميداند و جسورانه به خود اجازه ميدهد که به نسل جوان مطالعه متون دينی را توصيه کند ، بهتر است در همان فضای اشعار حافظ و مولوی سير کند و به فکر نمازهای قضا شده و روزه های نگرفته و گناهان کبيره و نجاست و طهارت و 0000 باشد.
تفکر وی برخلاف فضای بيرونی و آشکار ج.ا.ا که متظاهران به آن بسيارند در فضای مخفی وبلاگها و سايتها ( که نمونه بارز آزادی انديشه ! به قول سيد خندان = مردمسواری دينی است!) هيچ خريداری ندارد.

آقا يا خانم majid
مطالعه متون دينی در ج.ا.ا ؟ از چه کسانی؟ مصباح يزدی يا جوادی آملی؟ روحانی يعنی چه؟ يعنی منتسب به روح؟
هرکس عمامه و عبا داشته باشد منتسب به روح است؟ و بيدينش هم وجود دارد؟ آيا روحانيت همان آخونديسم نيست که از زمان حکومت صفويه با نقشه کثيف انگليس با هدف ترويج تشيع و مقابله با تسنن عثمانی در اين مملکت باستانی با آن همه سوابق پاک زرتشتی رواج يافت وبر ذهن و روح و فرهنگ اين مردم مسلط شد؟ توصيه ميکنيد جوانان متون اين آخوندک ها را بخوانند؟
جای شکرش باقی است که کم کم مردم به ماديت و جسميت اين روحانيت قلابی شما پی می برند.
من مسلمانم. ولی مسلمان بودن يعنی بدون اجازه و اختيار فرد ، مذهبش تعيين شود و حق انتخاب نداشته باشد؟ يا مرگ يا اسلام چون پدر و مادرش نيز اينگونه مسلمان بوده اند؟ آزادی انديشه يعنی چه؟ آزادی مذهب يعنی چه؟سکولاريسم چه معنی می دهد؟(شايد به نظر تو فحش و ناسزاست!)لائيک چه کسی است؟ لامذهب؟ ليبراليسم
يعنی چه؟(شايد يک فحش ديگر)
بهتر است بجای بحث و جدل با من و امثال من يا مطالعه متون دينی ! به اين فکر کنی که چرا جوان امروز ايران اينگونه مي انديشد.
در ضمن آرزوی سلامتی شما برای تمامی مردم عزيز بم بی فايده است زيرا بسياری از آن بيگناهان جان باخته اند و بقيه زندگی بدتر از مرگ دارند.

[شقشئ - January 8, 2004 11:21 AM]

از گفته های مجید مه فشاند نور و سگ عوعو كند به همه جوانان توصيه ميكنم دين را خود با مطالعه متون اسلامي بشناسند اصول دين تقليدي نيست تحقيقي است.

پاسخ:اتفاقا بحث اساسی در این است که با مطالعه کتب مرجع دینی و خود قران است که می توان به عمق تحجر و تباهی وتعفن افکار کسانی مثل شما پی برد.شما و طلبه های فاسد و تاریک اندیشی چون شما مایه ننگ و سرافکندگی نه تنها ما ایرانیها بلکه بشریت هستید.تباهی و نکبتی که امروز در ایران بوجود آمده حاصل همان اندیشه متعفنی است که در حوزه های فاسد دینی آموزش داده می شود.چیزی که مرا به تعجب وا میدارد سماجت وقیخانه شما در دفاع از این افکار حیوانی است.حکومت دینی در ایران خداقل مزیتی که داشت به آشکار شدن چهره کریه و شیطانی دینی که 1400 سال موجب بدبختی و سیه روزی این جامعه شده است کمک کرد.شما در پیشگاه تاریخ محکومید.

[majid - January 8, 2004 10:27 AM]

باسلام
نميدانم چرا روزگار به اينجا رسيده كه بايد با امثال اين دوستان باذهنهاي منحرف و مملو از مسائل بيهوده بحث كنم خدا را شكر كه مخالفين مارا از اين قبيل قرار داده لذا با اين گروه بحث منطقي نمي توان داشت چون از اساتيد خود چون نوريزاده آموخته اند كه بحث را با تهمت -تمسخرميتوان منحرف كرد و در همين راستامولانا كه در اين زمانه بسيار مظلوم واقع شده و در مظلوميتش همين بس كه آقاي سروش شده مفسر ابيات او ميگويد:
راز جز با رازدان انباز نيست
راز اندر گوش منكر راز نيست
ليك دعوت وارد است از كردگار
با قبول و ناقبول او را چه كار
نوح نهصد سال دعوت مينمود
دمبدم انكار قومش ميفزود
هيچ از گفتن عنان واپس كشيد
هيچ اندر غار خاموشي خزيد
زانكه از بانگ و علالاي سگان
هيچ واگردد ز راهي كاروان
يا شب مهتاب از غوغاي سگ
سست گردد بدر را در سيرتك
مه فشاند نور و سگ عوعو كند
هر كسي بر خلقت خود مي تند
ALI آقا نميدانم چرا ذهن شما همش دنبال مسائل جنسي دور ميزند البته ديگر به اين نتيجه رسيده ام كه با چه كسي صحبت ميكنم و واقعا براي خودم متاسفم.
اميدوارم هرچه سريعتر مشكلاتت حل بشود.
andy جان اگر مسلمان باشي ميداني كه دين اسلام نياز به من و امثال من ندارد كه چهره آنرا خشن يا بقول تو دمكرات نشان دهيم اسلام حقيقتي است غير شرقي و غير غربي و امثال محمدي كه متاسفانه هم اسم من است مشكلشان اينست كه دين اسلام را نفهميده و دين را از روحانيان غافل و بي دين شناخته اند ولي به همه جوانان توصيه ميكنم دين را خود با مطالعه متون اسلامي بشناسند اصول دين تقليدي نيست تحقيقي است.
aram را هم به آرامش و دقت در كلام و تدبر دعوت ميكنم.ميدانم حرف حق بر مذاق خيلي ها خوش نمي آيد اما شما كه از آندسته نيستيد.
بدانيم تمامي قدرتها شكست پذير است الا قدرت خدا.
دوستان من بارها كفته ام نه انصار به اصطلاح حزب ا... را ميشناسم نه اصلا كاري به اين امور دارم لطفا بحث را با تهمت زدن منحرف نكنيد.
در نهايت غزلي از حافظ براي همه دوستان عزيز:
سري كه بر سر گردون به فخر مي سودم
براستان كه نهادم بر آستان فراق
چگونه باز كنم بال در هواي وصال
كه ريخت مرغ دلم پر در آشيان فراق
كنون چه چاره كه در بحر غم بگردابي
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
بسي نمانده كه كشتي عمر غرقه شود
ز موج شوق تودر بحر بيكران فراق
اگر بدست من افتد فراق را بكشم
كه روز هجر سيه بادو خانمان فراق
رفيق خيل خيالم و همنشين شكيب
قرين آتش هجران وهم قران فراق
چگونه دعوي وصلت كنم بجان كه شدست
تنم وكيل قضا و دلم صنمان فراق
ز سوز شوق دلم شد كباب دور از ديار
مدام خون جگر ميخورم زخوان فراق
فلك چو ديد سرم را اسير چنبر عشق
ببست گردن صبرم به ريسمان فراق
بپاي شوق گر اين ره بسر شدي خافظ
بدست هجر ندادي كسي عنان فراق
با آرزوي سلامتي براي تمامي مردم عزيز بم و شما عزيزان به اميد پيروزي حق بر باطل.
زنده باد ايران و ايراني.

[ALI - January 7, 2004 10:13 PM]

GOLPESAR
in khozabelati ke nevashi rabti be soalhaye man nadare. niazi nist oonaroo tekrar konam, nevashteye man hayo hazer hast boro ye bar dige bekhoon. albate midoonam ke chon az rooye asabaniat neveshi majale fekr kardan be khodet nadadi
amma ye nokteye jalebe tavajoh ke in kootooleye fekri neveshte az in gharare
نمي دانم ايشان طبق چه استدلالي ازدواج و تجاوز را برابر ميداند. من هيچگاه اين جرات را به خودم نميدهم كه بگويم دختران 9 ساله نمي فهمندوبه اطلاع ايشان هم ميرسانم من خواهر 9 ساله ندارم البته در همون اروپا و امريكا كه خيلي مشتاق فرهنگشون هستيد دختران را حتي قبل از 9 سال ميتواني ....
in daghighan neshoon mide ke hatta in baba ham dar sooratike in hokm shamele hale yeki az azaye khoonevadash beshe ghalban be oon eteghad nadare, cherake jomleye akharesh jomalate ghabli ro naghz mikone. dar vaghe man amdan angosht rooye khaharash gozashte boodam ke aksolamalash ra bebinam, va didam ke in baba hata taghate shenidanash ra ham nadare che berese be inke bekhad dar amal etefagh biofte, chon man sohbat az asheghi va ezdevaj karde boodam vali oon be sexe azad ba dokhtarane zire 9 saaleye oroopaie rabtesh dad
dar zemn too az koja midooni ke dar gharb mishe ba dokhtarane zire 9 saal ..., nakone khodet baleeeeeee?! in chizha ke dar jameaeye gharb dar sathe jameae dide nemishe magar morede tajavozat ke dar soorate voghoo sar titre tamoome khabarast va anjam dahandeye anra be sallabe mikeshan. amma dar jameaeye khodeman bidad mikonad va tazee avamele an aksaran az hefaze amniati barkhodaran. masaleye dokhtarane farari va forooshe oona be keshvarhaye arabi tavasote arbabane to ya kasani ke be tarighi be oona vasl hastan soorat migire. nakone fek kardi ke masaleye khaneye hedayat kare avamele sahyonist hast! dar zemn farare dokhtaran az khane va be fesad oftadane oona bar khalafe nazare to az bidini nist, balke kamelan bar aks az vojoode afradi ba tarze tafakore mazhabie pooside va motohajeri masle to dar kanoone khanevadast
dar khateme lazem midoonam begam ke ta zamanike tarafe sohbatam amsale to ba in tarze tafakor va mantegh hastand edeaye mohaghegh boodam mikonam. vali nemidoonam chera in masale inghd toro ranjoonde

[andy - January 7, 2004 06:12 PM]

دوستان توجه فرمايند که بحث اصلی ضرورت اتحاد جمهوريخواهان به عنوان برونرفت از انسداد سياسی موجود ايران از طرف آقای محمدی مطرح شده که با ايرادات غير منطقی مجيد و تحريک احساسات ديگر دوستان منحرف شده است.
چيزی که در اين کامنتها برای من جالب بود شباهت قلم و تفکر مجيد با اعمال تحريک آميز انصار در تجمعات است.
مجيد بداند که هرگونه تلاش جهت ارائه چهره نوين و دمکرات از اسلام نزد درصد بالايی از جوانان اين کشور حداقل در برهه کنونی با عملکرد
25 ساله حضرات از قبل شکست خورده خواهد بود.
البته دوستان به اين نکته توجه کنند که تقابل با افکار امثال مجِد در بولتنی عمومی نظير سايت گويا برای بسياری از بازديد کنندگان مفيد خواهد بود.
با تشکر از آقای محمدی

[aram - January 7, 2004 12:16 PM]

پاسخی به آقای`majjid....از کوزه همان تراود که در اوست.....از کلیه مراجعه کنندگان که پانوشتهای این علامه را می خوانند درخواست می کنم که بینی خود را محکم بگیرند زیرا که بوی تعفن افکار ایشان بشدت آزار دهنده است.من معتقدم بدون تردید هر کسی که اینچنین از قوانین ضد بشری وقیخانه دفاع کند یا دچار نقصان عقل است یعنی...پارسنگ بر می دارد و یا مزدور رده چندم مافیای حکومتی است.معمولا مزدوران رده بالای مافیا خود را درگیر چنین بحث هایی نمی کنندو این وظیفه را به دون پایگان مخروط مافیایی مخول می کنند واین جناب نیز به احتمال قریب به یقین از همین قماش است که من به آنان لقب"سگهای پوشالی"داده ام.

[majid - January 7, 2004 10:35 AM]

با سلام مجدد
قصد مزاحمت نبود اما دوستان به من لطف داشته و مكنونات قلبي خود را ابراز نموده اند من را باكي نيست زيرا كه از ((كوزه آن تراود كه در اوست)).
گل آقاي عزيز ممنون كه من را متوجه عقب ماندگي و پيشرفته بودن خودت كردي واقعا با وجود جواناني مثل شما ديگر براي نابودي فرهنگ عمومي جامعه نيازي به خارجي ها نيست فقط در جواب حرفهاي نابخردانه شما ميگوئيم كه زياد نگران نباش چون ايران ديگر كشور اسلامي نيست كه دست كسي قطع شود و يكي از دلايل بالارفتن آمار جنايت در ايران رعايت نكردن دستورات و احكام اسلامي است لذا زياد جوش نزن و هر كاري دوست داري انجام ده و همه، هم من و هم شما بايد روزي جوابگو براي اعمال خود باشيم.
دوست عزيز دختران فراري حاصل پيروي آنهااز افكار امثال شما ميباشد و الا دختران مسلمان از اين قبيل مشكلات ندارند هر چه هست از قامت ناصاف ما ميباشد دختران فراري نتيجه بي ديني،فحشا،فقرو... ميباشد كه هم دولت وهم بيشتر خود ان دختر خانم مقصر هستند.از باب تذكر بگويم جشن تكليف جشن بكارت نيست كمي به گفته هاي خود بيانديشيد.من هم به مطالعاتم ادامه ميدهم.
آفاي lol من ان كه شما فكر ميكني نيستم من براي اولين بار است كه اينجا مطلب مينويسم نميدانم آن مجيد كه بوده.
ALI آقاي محقق هم مطالبي دارند كه نمي دانم با مطالعه كدام قرآن و كتاب اسلامي اينقدر باسواد شده اند اما در جواب ايشان ناچارم كمي البته با عرض معذرت حرف بزنم:
1)ازدواج پيماني است اختياري و قانوني بين يك زن و مرد وهيچگاه نمي توان آنرا با تجاوز كه امري است غيراختياري و غير قانوني برابر دانست.نمي دانم ايشان طبق چه استدلالي ازدواج و تجاوز را برابر ميداند. من هيچگاه اين جرات را به خودم نميدهم كه بگويم دختران 9 ساله نمي فهمندوبه اطلاع ايشان هم ميرسانم من خواهر 9 ساله ندارم البته در همون اروپا و امريكا كه خيلي مشتاق فرهنگشون هستيد دختران را حتي قبل از 9 سال ميتواني ....
2)منابع حقوق اسلامي 4 تا ميباشد كه عبارتند از قرآن-حديث-عقل-اجماع پس اين حرف شما كه چرا در قرآن نيامده محلي از اعراب ندارد چرا كه با تكيه به منابع ديگر بدست آمده البته اگر شما دين اسلام را قبول داشته باشي و دين را برابر آخوند نداني.
3)حقوق بشر يك مفهوم است عزيز هم ميتواند اسلامي باشد هم سازمان مللي .
4)اين حكومت ارباب من نيست چون نه به قانون اساسيش راي ندادم نه به دولتش نه به مجلسش ...
5)من هيچگاه خود را نماينده تو معرفي نكردم و خدا آنروز را نياورد
به آقاي سياوشان نيز ميگويم نه داخلي نه خارجي هيچكدام به درد ما نمي خورند ما بايد خودمان حركت كنم و هر كس هم بايد از خودش شروع كند و دل بستن به اشخاص هيچ مشكلي را حل نخواهد كرد به خصوص مثل نوريزاده كه واقعا.....
در نهايت غزلي از حافظ تقديم به همه جوانان همفكر و غيرهمفكر:
سالها دل طلب جام جم از ما ميكرد
وآنچه خود داشت ز بيگانه تمنا ميكرد
گوهري كز صدف كون و مكان بيرونست
طلب از گمشدگان لب دريا ميكرد
مشكل خويش بر پير مغان بردم دوش
كو بتائيد نظر حل معما ميكرد
ديدمش خرم و خندان قدح باده بدست
وندران آينه صدگونه تماشا ميكرد
گفتم اين جام جهان بين بتو كي داد حكيم
گفت آنروز كه اين گنبد ميكرد
....
گفت آن يار كزو گشت سردار بلند
جرمش اين بود كه اسرار هويداميكرد
فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد
ديگران هم بكنند آنچه مسيحا ميكرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
گفت حافظ گله اي از دل شيدا ميكرد
زنده باد ايران و ايراني

[سياوشان - January 7, 2004 03:13 AM]

مجيد خان محمدي عزيز
زحمتي دوباره دارم
من چنان فكر نمي كنم كه جمهوري خواهان برون مرز با درون مرز چندان با هم يك نظر شوند و البته اين نيز چنان راه خوبي است كه حفظ مرزهاوجمهوريت وكليت تاريخي بسيار مهم باشد اما همراهي دو گروه برون مرز و درون مرز با عقايد متفاوت چگونه ميسر است مثالي چنان زنم جمهوريخواهان درون مرز وآزاديخواهي كه هنوز به اين نظام معتقدند و در انتخاباتشان شركت مي كنند از نظام دفاع مي كنند وهنوزبر گذشته خود بخصوص در ابتداي انقلاب اسلامي مفتخرند و حتي چنان به خاتمي معتقدند و در انتخابات مجلس نيز كانديد شده اند را چگونه مي تواني با آخرين بيانيه جمهوري خواهان برونمرز هماهنگ نمود طرفداران مصدق در ابتداي انقلاب چندين قسمت شدندو هنوز اين انشعاب ادامه داردآن زمان به قول نوري زاده اگر چنان جامعه براه بختيار مي رفت سرنوشتمان چيز ديگري بود شايد آن زمان بختيار را خائن و سازشگر مي ناميدند واكنون مشخص است كه در بازيهاي دهر چه ها بر سر مردم گذشت بزرگان وانديشمندان ما هميشه از تاريخ طلبكارند و شايد جز چند نفري مانند دكتر نوري زاده كمتر خود را طلبكار تاريخ وگذشته بدانند وبيشتر بدهكا ر مردم بدانند... اگر چنان به نوشته مقالات ونظرات ديگران بنگريم اين طلبكاري وحق بجانبي را در درون سخنانشان بيابي گر چه صادقند و درستكار اما بازيهاي دهر بسيار است وشايد بزرگترين اشتباه روشنفكران ايراني در اينست كه مي گذارند در زمان خويش ديگراني از صداقتشان سو’استفاده كنند و آنگاه كه به حقيقت تلخ مي رسند راه برگشتي نيست وپلها خراب و اين خراب شدن راآنان در اول انقلاب نديدند ونفهميدند وبعد ها ديدند و ما جوانان ميراث دار وميراث خور آنان و با چشم گريان به گذشته مي نگريم ولي هنوز كه هنوز است آناني در بيست وپنج سالي پيش كه مي خواستند برايمان آزادي جمهوري و رفاه بياورند هنوز حاضر نيستند كه بگويند كه در كجا بيش از حد به ديگران اعتماد كردندو اجازه دادند كه زمام اختيار به دست روحانيت بيفتد كه نمي بايست مي كردند وما به چنين روزي رسيديم آنان حاضر به شفاف سازي آن زمان نيستند بقول دكتر نوري زاده چه اشكالي داشت كه بختيار مي ماند ويك راه مسالمت آميز طي مي شد نه يك راه ويرانگر نه اينكه بسيارسرمايه ها مغزها و متفكران وآزاديخواهان ودرستكاران .. زنده بگور شوند وفراري ... چرا چنين شد كه يك عده ناراضي ز شاه تمام زحمات و رنجهاي چندين ساله مردم اين مرز و بوم را از بين بردند بهر حال مردم متفكران هنر مندان استادان دانشگاه و .. بر اساس سياست دولت مركزي آن زمان حركت مي نمودند مگر در زمان شاه كم متفكر ودانشمند بود گر چه استبداد خاص نيز بود اما نبايد چنان يك باره همه چيز بهم خورد و بعد چه ها بر سر مان نيامد نگهي كنيد به بهنود اين روشنفكر زمان كه چه ها ديده ونديده جناب بهنود خان من بسيار مايلم كه شما وروشنفكران بزرگ اين مرز وبوم درسها راهها و گذشته ها اشتباهات كاستي ها سياست ها در ستكاريها حيله گريهاي ديگران و تاريخ را برايمان بازگو كنيد وبگوييد چرا آن چنان شد كه نبايد مي شد ونبايد مي رفت مي دانم صادقيد باز هم صادقتر باشيد وبگوييد ودقيق و دقيق واز تمام نكات بگوييد كه لااقل بر سر ما جوانان كلاهي نرودو ما راه را درست رويم كه بايد پاسخگوي آينده باشيم چرا روشنفكران ما چنيند كه ما هر چه مي كشيم از اين روشنفكراني است كه دقيقا نمي توانند آينده را در زمان خود پيش بيني كنند وبر زمان خود اشراف ندارندونمي دانند كه ديگران در قفا چه تورها وتله ها برايشان دوخته اندو وقتي چشم باز مي كنند مي بينند چنان مي شود كه در زمان خاتمي مجبور به مهاجرت از وطن و رو آوردن به غربت مي شوند اگر خاطرات نوري زاده را بخوانيد آنجا كه از جريان اعدامهاي خلخالي مي گويد و ازاعدام اين بزرگ مرد هويدا مي گويد چه درست مي گويد چنان كه خود مي گويد كه مسبب وزمينه ساز و بوجود آورنده اعدام و كشتن چنين فردي خود افرادي مانند بازرگان و وسحابي و يزدي ونوري زاده و بزرگان د وو وو.. وو هستند كه زمينه ساز بوجود آمدن قاتلان وجانياني چون خكيني وخلخالي شدند حالا گرچه كنون پشيمان و نادمند گرچه مي دانم كه آنان با خود صادقند اما آنقدر بايد سياست داشته باشند كه بدانند نگذارند ديگران از صداقتشان و درستيشان سو’ استفاده كنند و چنين بر روزگار ملت ما آيد كه نيز چنان شد كه بر سر دفتر تحكيم وحدت افتاد وضربه اش رانيز چنان خورد كه امروز نيز چنان تمايلي ندارد كه اجازه دهد دوباره ديگراني از وجود آنان بهر ها برند وپلكان صعود ديگران در بازيهاي سياسي شوند كه يك 18 تير بس است
چرا ملت ايران چنين بايد بازيچه تاريخ شوند كه چنيين علف هاي هرز رشدكنند وقد بكشند و بشوند قاضي القضات عادل واعدام و كشتار و...ويا چنان افرادي بشوند نماينده خدا بر زمين
چه كنم كه حافظه من از خون بيگناهان پاك نمي شود كه سياوش نيز بيگناه بود وبر بيگناهي وپاكي بمرد

اما من چنان فكر نكنم كه جمهوري خواهان درونمرز وبرونمرز با سياست جديدشان همدل شود و همگام وهمفكر

[lol - January 6, 2004 11:16 PM]

lotfan, dustan, effate kalam ra hefz konan
ta baradaran, dar arze anadam rahat bashan va jav ra kharab nakonan

[ALI - January 6, 2004 08:58 PM]

in agha MAJID zaheran khodesh niaz be khandane ghoran va motaleae dare
avalan oon chizi ra ke be onvane ezdevaj azash nam mibari hamoon tajavoz be tarighe ghanooni hast. ishoon chenan az ejazey va rezayate ye dokhtare 9 saale harf mizane ke engar ye bache dar hade ye adame aghel va balegh hast
dovoman to ke migi in hokm dar ghoran naymade magar sharayete 20 ganeye marboot be hokme dozd dar ghoran oomade ke rooye an pafeshari mikoni? taze agar in sharayet inghad mohem hastan bayad dar ghoran neveshte mishodan, na inke baraye esbate anha be ahadis rojoo konim. pas maloome ke ejraye hokm ar sharayete 20 gane mohemtare ke avali dar ghoran amade vali dovomi dar ahadis
sevoman to az ye taraf migi ghoran va bayane payambar monafati ba hoghooghe bashar nadaran va az tarafe dige be digaran irad migiri ke chera sange hoghooghe bashar ra be sine mizanan va hoghooghe bashar che tokhme 2 zardeie gozashte! belakhare taklif chist, tarafdare oon hasti ya mokhalefesh
chaharoman man khodam 7 saale tamoom dar oroopa va amrika zendegi kardam va be gheyr az chan morede estesnaie moredi nadidam ke ye dokhtare 13 ya 14 sale bachedar shode bashad. chon inja in khabara mesle toop az tarighe telvizioon va matbooat seda mikone. taze agar in mavared dar anja yek chize tabiie bood sarane hokoomate eslami oono too boogh mikardan. manzooram hamin arbabanat hast
dar zemn man khodam be onvane kasi ke 8 saale modavem dar morede ghoran va tarikhe eslam tahghigh kardam behet tosie mikonam ke kami to ham be tahghigh bepardaz. har vaght khasti amadeye edameye bahs bahat hastam
dar khateme behet tosie mikonam in ghad khodeto namayandeye nasle javoon nadoon. radeye ziadi az ansale hezbollah ke be joone mardom mioftan az hamin nasl mibashan. nasle man niazi be namayandegani mesle to nadare

[گل اقا - January 6, 2004 08:14 PM]

مجید خان مسلمان
عحب رویی داری. تو هنوز قطع دست را تایید میکنی ولو بصورت مشروط؟ تو مثل کبک سر در برف ادعا میکنی سن ازدواج دختران 9 سال نیست در حالیکه مدارس ایران برای همین 9 ساله ها ایین بکارت بزگزار میکند. بدبخت تو لازم نیست نگران حاملگی دختران کم سن و سال در امریکا باشی. برو امار دختران فراری و فاحشه های جوان در ایران را مطالعه کن تا اینقدر سالوسانه خود را معتدل جا نزنی. بیچاره عقب مانده تو هبچ از دنیا خبر نداری. بهتر همانکه در حجره اسلام احکام استمناع را از توضیح المسائل فرا گیری چون در مذهب تو سکس ازاد وجود ندارد.

"قل قلوت تف تو لوت"
والسلام نامه تمام

[گل اقا - January 6, 2004 08:14 PM]

مجید خان مسلمان
عحب رویی داری. تو هنوز قطع دست را تایید میکنی ولو بصورت مشروط؟ تو مثل کبک سر در برف ادعا میکنی سن ازدواج دختران 9 سال نیست در حالیکه مدارس ایران برای همین 9 ساله ها ایین بکارت بزگزار میکند. بدبخت تو لازم نیست نگران حاملگی دختران کم سن و سال در امریکا باشی. برو امار دختران فراری و فاحشه های جوان در ایران را مطالعه کن تا اینقدر سالوسانه خود را معتدل جا نزنی. بیچاره عقب مانده تو هبچ از دنیا خبر نداری. بهتر همانکه در حجره اسلام احکام استمناع را از توضیح المسائل فرا گیری چون در مذهب تو سکس ازاد وجود ندارد.

"قل قلو تف تو لوت"
والسلام نامه تمام

[lol - January 6, 2004 04:28 PM]

kheili jalebe
lol
ghasd nadaram, bahse fardi konam
behtare, bish az har chiz, be matlabe arzeshmande aghaye mohamadi tavajoh konim
vali
bayad begam ( aghaye majid ) bare pish, ke aghaye mohamadi be taiide entekhabat ( sahvan) pardakhtan, ishun ro sajdeh kardan, va hala ke aghaye mohamadi, ba dalil, va mostanad, eslah talaban ra ghodrat talabani bish, nemidanan, aghaye majid ishun ro, mozdoor minaman,
lol
aghaye majid EY VAL
lol
aghalan, ba esm dige commenet bedid
injuri zeshte ke
lol

[majid - January 6, 2004 04:09 PM]

با سلام خدمت دوستان عزيزم(ايرج-علي و...)
از اظهارات شما استفاده كردم البته من فكر نميكردم دوستان تا اين پايه آشفته شده و...
1)اگر گفتم كه آنها دلسوزي ميكنند و اينطور نيست معذرت ميخواهم چون فكر كردم در گفتارشان صادق هستند پس اينطور كه شما ميگوئيد بايد در صداقت آنها نيز شك كرد.البته امثال محمدي مثل ما مجاني مطلب نمي نويسند بلكه از اين راه امرار معاش ميكنند حال چه كساني مخارج زندگي آنها را و با چه اهدافي پرداخت ميكنندنميدانم و خواهشمندم خودشان صادقانه بگويند.
2)دوستي من را به نداشتن تعصب دعوت نموده از ايشان متشكرم و با ايشان هم عقيده اما فكر ميكنم نقل نظرات و دفاع از آنها تعصب نباشد.
3)و اما آقايان ايرج و ALI تهمتهائي به قرآن زده اند كه بايد جواب داده شود:
-اولا در قرآن اشاره به سن 9 سال براي ازدواج نشده ثانيا آقايان اگر كمي اهل مطالعه باشند ميدانند كه تجاوز با ازدواج متفاوت است.ثالثا در دين اسلام هيچگاه اجازه داده نشده دختر را بدون رضايت خود به عقد كسي در آورند.اين تهمتها بيشتر از اينكه به اسلام كه دين حريت و انسانيت است بچسبد سزاوار مكاتب نسل كش غربي است كه جز اصل لذت به اصل ديگري قائل نيستند. اگر يك قدم تشريف برده باشيد به اروپا ياآمريكا ميتوانيد مادراني را با سنين10 تا12 سال مشاهده كنيد.به دوستان توصيه ميكنم كمي در خصوص دين خود مطالعه كنند و صرفا حرف ديگران را تكرار نكنند.
3)گفته بودند كه در اسلام دست قطع كردن ،قصاص و تازيانه و از اين قبيل مسائل وجود دارد كه با حقوق بشر منافات دارد.آقايان آيا ميدانيد اينها همه حدودي است كه نمي توان براحتي اجرا كرد فقط از باب اطلاع ميگويم براي اينكه دست شخصي قطع شود نياز به وجود بيش از 20 دليل و مدرك و استدلال است.از طرفي مگر اجراي اين حكم براي انسانهاي بيگناه است و بفرض كسي كه دزدي نكرده يا خلافي انجام نداده حكم بر او جاري ميشود اين احكام براي متجاوزين به حقوق انسانها ميباشد.ميدانيد كه امريكا نيز حكم اعدام را دوباره بكاربسته!!!!
4)و اما حقوق بشر چرا دوستان حقوق بشر را اينقدر قبول دارند؟اين اعلاميه حقوق بشر مگر تا بحال چه تخم دو زرده براي انسانها كرده است؟كدام مرد و زن را توانسته نجات دهد؟لطفا گشتي در سايتهاي خبري دنيا زده و آمار مسائل و معضلات و مشكلات وتجاوزات و...را مشاهده نموده و كمي هم در مورد اين اعلاميه و سياسي بودن ان شك كنيد لااقل كمي جرات داشته و به مجريان آن شك كنيد.شما كه ميگوئيد حقوق بشر براي من بگوئيد كه اين حقوق بشر بر چه پايه و فلسفه اي بنا شده و صحت و سقم آن پايه ها چه اندازه است؟
در نهايت باز هم همگي و خودم را دعوت ميكنم به مطالعه
بيشتر و تفكر در احوال جهان.دوستان باز هم ميگويم اينها(محمدي-نوريزاده-بني صدر-بهنودو...) بفرض صداقت حرفهايشان آينده ايران را نخواهد ساخت آينده ايران بدست ما جوانان ايراني مسلمان با تكيه بر علم و تحقيق و با استفاده از تجربيات سازتدهديگر كشورهاوبا در نظر گرفتن شرائط خاص ايران عزيز ساخته ميشود و لاغير.
زنده باد ايران و ايراني

[ali - January 6, 2004 03:13 PM]

ايرج و مجيد هردو دو روي سکه اند مطلق ديدن امور د ر سخنان هر دو موج مي زند .دوستان امور آنگونه که شما تصور مي کنيد مطلق نيست .حقيقت آنگونه که شما بدان قائليد يک چيز کاملا واضح و روشن و د ردسترس نيست .اگر حقيقتي هم در کار باشد با تامل بدون تعصب به دست مي آيد نه با تعصباتي که شما يعني مجيد و دوستش ايرج خان دارند.

[ایرج - January 6, 2004 02:47 PM]

جوابی به "اظهارات "آقای مجید.ایشان نوشتند:
"ميدانيم كه شماها هيچكدام دلسوز ما نيستيد."
شما از کجا "میدانید" که دیگران علاقه ای دارند "دلسوز" شما باشند؟ وقتیکه شما این همه توهین به نویسنده مقاله نی کنید؟
در ضمن "قران" تجاوز به دختران خوردسال (ازدواج در سنین پائین)را تئوریزه و در ایران قانونی شده.در ادامه نظرات نوشتی
"و الا آن ايدئولوژي اسلامي كه در قران و بيان پيامبر آمده چيزي در منافات با حقوق بشر ندارد." برو قران را یک دور دیگر بخوان. من هم دیگه وقت ندارم به نظرات عجیب ات بیش از این به پردازم.

[مجتبي - January 6, 2004 02:07 PM]

اتحاد جمهوري خواهان هم محملي براي اميدوار كردن جماعت خارج نشين است . اگر از ضدانقلاب كاري بر مي آمد تا بحال انجام داده بود. آمريكا هم كه ملاحظه مي كنيد؛ پيغام مي فرستد كه بياييد مذاكره كنيم.بنابراين اصلح است كه بساط جمهوري خواهي آقايان نيز زودتر جمع شود.

[ALI - January 6, 2004 10:27 AM]

اگر مردم ايران اين حكومت را مثل حكومت شاه ميدانند چرا انقلاب نكرده و اينقدر فعالانه در انتخاباتها شركت ميكنند
inaro agha MAJID neveshte. khob rast mige va nemooneye barezesh ham entekhabate shorahaye
parsal ast

آن ايدئولوژي اسلامي كه در قران و بيان پيامبر آمده چيزي در منافات با حقوق بشر ندارد.

teflak chizi khali az haghighat nagofte, ahkame taziane va ghat kardane dasto pa va mojazate marg va tajavoze ghanooni be ye dokhtare 9 sale va hokme erse zan va inke zanane shoma keshtzarhaye shoma hastan kotak zadane zan be sharte nafarmani va.... che monafati ba hoghooghe bashar daran? man ke inharo eyne letafat va mohebat mibinam

ما تنها به نجات ايران آنهم به شيوهاي كه خودمان بايد به آن برسيم ميانديشيم

az pishnahad babate shivehaye pilsoofaneye shoma man yeki be onvane yeki az hamnaslane jenabali samimane tashakor mikonam. omidvaram khoda amsale toro too nasle ma mesle gharch taksir kone vagarna bi rahro mimoonim

[ALI - January 6, 2004 10:27 AM]

اگر مردم ايران اين حكومت را مثل حكومت شاه ميدانند چرا انقلاب نكرده و اينقدر فعالانه در انتخاباتها شركت ميكنند
anaro agha MAJID neveshte. khob rast mige va nemooneye barezesh ham entekhabate shorahaye
parsal ast

آن ايدئولوژي اسلامي كه در قران و بيان پيامبر آمده چيزي در منافات با حقوق بشر ندارد.

teflak chizi khali az haghighat nagofte, ahkame taziane va ghat kardane dasto pa va mojazate marg va tajavoze ghanooni be ye dokhtare 9 sale va hokme erse zan va inke zanane shoma keshtzarhaye shoma hastan kotak zadane zan be sharte nafarmani va.... che monafati ba hoghooghe bashar daran? man ke inharo eyne letafat va mohebat mibinam

ما تنها به نجات ايران آنهم به شيوهاي كه خودمان بايد به آن برسيم ميانديشيم

az pishnahad babate shivehaye pilsoofaneye shoma man yeki be onvane yeki az hamnaslane jenabali samimane tashakor mikonam. omidvaram khoda amsale toro too nasle ma mesle gharch taksir kone vagarna bi rahro mimoonim

[majid - January 6, 2004 09:38 AM]

با سلام
از آقاي محمدي چند سوال دارم،
مقاله طولانيتان را با توجه به اينكه وقتم كم است خواندم و چيز جديدي نيافتم اما سوالاتم:
1) گفته بوديد به هيچ وجه نسل جوان فعلي توجهي به حكومت فعلي نشان نميدهند و اين را مستند نموديد به اطلاعات موسسات غيردولتي،از شما خواهش ميكنم كه اين موسسات را كه اينقدر دلسوز ما جوانان ايراني هستند به ما معرفي كنيد تا بتوانيم از آنها كمك بگيريم،ولي از باب اطلاع حضرتعالي بگويم كه جوانان ايران را نميتوان در يك دسته و طيف جا داد و جوانان در طيف بسيار وسيعي قرار دارند.
2)مقايسه فرموديد بين شاه و فقيه و حكومت فعلي را با حكومت شاه مقايسه نموديد،خواهشمندم بفرمائيد كه اگر مردم ايران اين حكومت را مثل حكومت شاه ميدانند چرا انقلاب نكرده و اينقدر فعالانه در انتخاباتها شركت ميكنند شما بهتر ميدانيد كه در زمان شاه از انتخابات به اين شكل خبري نبود.
3)چرا در مقاله تان ايدئولوژي را در مقابل حقوق مردم قرار ميدهيد؟به نظر شما ايدئولوژي چيست؟حقوق چيست؟و منشا هر كدام چيست؟من فكر ميكنم شما با اين تعاريف بيگانه باشيد و الا آن ايدئولوژي اسلامي كه در قران و بيان پيامبر آمده چيزي در منافات با حقوق بشر ندارد.
4)اقاي محمدي چرا فكر ميكنيد ما جوانان محتاج امثال شما هستيم براي نظر دادن؟من فكر ميكنم ما جوانان از شماها بهتر فكر كنيم و نيازي به مغز مملو از ترجميات ديگران شما نداشته باشيم.ما جوانان كلمات شما را مزمزه كرديم،بهترش را در كتب ترجمه نشده فيلسوفان و جامعه شناسان يافتيم لذا آن تفاله ها را به بيرون تف كرديم.
5)ما جوانان به هيچكدام از ان 3 نوع حكومتي كه اشاره فرموديد فكر نمي كنيم ما تنها به نجات ايران آنهم به شيوهاي كه خودمان بايد به آن برسيم ميانديشيم و ميدانيم كه شماها هيچكدام دلسوز ما نيستيد.

[ALI - January 5, 2004 08:30 PM]

zaheran kasani ke ba maghaleye ghablie aghaye MOHAMMADI be vajd oomade boodan va nazareshoon dar moredesh avaz shode bood, dobare ba khandane in maghale dar moredesh taghire nazar dadan

[داريوش - January 5, 2004 08:03 PM]

جناب آقای محمدی عزيز. شکی نيست که همبستگی و همزبانی طيفی قابل توجه از ايرانيان درون مرز و برون مرز در گرد اتحادی با نام زيبای جمهوری . ضرورت ناگذير اين مقطع زمانی است . برای نفس کشيدن بايد اول نفس کشيد . برای آزادی و اصلاح واقعی و دگرگونی واقعی در بنيان حکومتی اقتدار گرا و غير دموکراتيک بايد دنبال آلترناتيو جايگزين آن بود . با اين استدلال کوتاه و تقريبا قابل قبول جنابعالی طيف اتحاد جمهوری خواهان ايران گزينه ايست که در صورت بر گزيدن شورا يا نخبگانی استخوان خورد کرده که دارای وزن اجتماعی باشند . گزينه پسنديده ايست .
با نهايت تاسف چنين پيداست که جمع تصميم گيرنده و هسته اوليه اين تشکل . بنا بر اولين اطلاعيه های خود . با عطف توجه به ضرورت پرهيز از هرگونه اقدام غير دموکراتيک و جلب هر انديشه ای که در اساس با اين تز
همراه باشد . حرکت خويش را آغاز نموده است .
همين امروز در اطلاعيه ديگری گروهی به تعداد انگشتان دست که حتی نتوانسته اند اندکی تامل را برای شورای موقت اين تشکيلات قابل بحث و درک بدانند . وبه زيان غير قابل اجتنابی که از اين گذر تشکيلاتی نوپا را در اولين قدمهای خود دچار مشکلات می سازد . چنين اطلاعيه بی محتواييرا آنهم با نام هواداران جبهه ملی ايران که بيشتر به يک شوخی شبيه است پشتوانه کار خويش سازند . واقعا جای فکر و تامل دارد .
در مرحله نخست به اين دوستان عزيز می گويم که جبهه ملی ايران با روح . جان . تحمل . و دردهای تحمل ناپير انسانهايي عجين گرديده که بايد برای نام بردن از آنها و ابراز سر سپردگی به دامانشان در مرحله اول صبر و بردباری و اخلاق بی بديل آنها را آموخته باشيم .
اگر جبهه ملی ايران در اين ضرورت ناگذير تصميم به تحريم انتخابات گرفته است . لحضه ای به خود زحمت دهيد و اطلاعيه های رنگ وارنگ دادستانی و دادگستری را در باره آنان مطالعه کنيد . در چنين جوی اين بزرگواران چگونه بايد اطلاعيه شرکت در انتخابات را امضا کنند؟
اما اگر بتوانيد به گونه ای مطمين نظری از آنان را جويا شويد . غير از آن خواهيد شنيد .

[ali - January 5, 2004 03:25 PM]

وجه اشتراک اغلب فعالان سياسي مخالف از اصلاح طلبان داخل نظام گرفته تا قائلين به براندازي در خارج از کشور نداشتن يک برنامه عملي است.بامطالعه بيانيه ها و نظرات اينان براحتي مي توان مسکوت گذاشتن اين مطلب را مشاهده کرد.تقريباهيچ کس به برنامه هاي خشونت آميز با ديد مثبت نمي نگرد. اغلب فعالان از نتايج مبهم و هزينه سنگين اين نوع فعاليتها مي هراسند و آن را تجويز نمي کنند ولي گزينه عملي جايگزيني هم سراغ ندارند. در اين ميان تنها راهي که عملا بکار گرفته مي شود سياست صبر و انتظار است تا جامعه سير تدريجي و عقلاني خودش را ادامه دهد ولي آيا اين انتظار سودي خواهد داشت و در مواقعي که گاه انتخاب مي باشد مانند انتخابات مجلس و.. اين سياست(صبر و انتظار)چه تجويزي خواهد کرد؟

[lol - January 5, 2004 03:08 PM]

lol
ahan,,, ineeeee
in mohamady vagheyy ast.
rasti, to ra che shode bud, mohamady aziz, ba maghaleye pishin?
hamera shegeft zade karde budi
hame goftan, ee, mohamadi ham, be jame baradaran Sajadi+Dad+behnud peyvast.
az in matlabe jame shoma khosh halam
vagheyat hamin ast
enhesare ayandeye iran, moteasefane, dar daste in 3 goruh kholase shode ast.
jaye niruyy, tarafdare manafe vagheyy iran va iranian khali ast
vali hargez hatta be fekretan ham khotoor nakonad ke ba sherkat dar entekhabate 7 majles, mitavan, ayandeye behtari baraye in mardom mazloom ragham zad
hargez

[سياوشان - January 5, 2004 03:06 PM]

جناب مجيد خان
چند روزي پيش در دانشگاه يكي ديدم ز اصلاح طلبان كه نان اصلاحات مي خورد و بر خر مراد سوار و چنان در اين انتخابات كانديد شده بود و مراتشويق به همكاري و راي جمع كردن وتبليغ براي وي كنم در دل با خود گفتم كه با بدكسي طرفي و نداني كه چه زتو خواهم

بعد از گفتن بسيار زكمالات خويش كه من چنانم و چنين و چه ها كه نخواهم كرد و زمن مي خواست كه ماشين تبليغي را برايش راه بيندازم به وي چنين گفتم چند سوالي دارم جوابش را برايم آماده كن
1) ديگران چه كردند كه تو كني يا ديگران ويارانت چه چيزي برايما در مجلس كاشتند تا ما بخوريم و ما چرا بايد دوباره به مردم چنان دروغهايي بگويم كه من زدروغ نالانم ....
2) نظرت راجع به حقوق بشر را دقيق توضيح بده وچگونه خواهي آن سگان شوراي نگهبان را وادار به پذيرش حقوق بشر كني
3)هر وقت يك نماينده ز گذشته وكردار خويش تبليغ چنان مي كند چنان و چنين زگذشته وز ساختن راه وجاده وشهر سازي ولوله كشي وگازكشي و كمالات ..ووو ..وو ميگويد وداد ميزند ولي نميگويد و بيان نمي كند كه آيا او در چهار سالش وظيفه اش تصويب قانون و وكالت و حفظ و ارتقاي منافع مردمان و شهروندان بوده يا مردم را چنان پست ونادان مي داند كه قوه مجريه را با مقننه به اشتباه نشان دهد ني و ني كه من زتو اي نماينده چنين نخواهم وظايف ديگران را من زتو حق خود را خواهم حق شهروندي وحقوق بشري را خواهم من زتو قانون براي منفعت مردم خواهم من زتو اي نماينده شهر سازي ولوله كشي وگل سازي و جاده كشي نخواهم چون خوب دانم وظايف شهردار و فرماندار وروساي ادارات و دولتيان در چيست و وظيفه تو اي قانون گذار در چيست
3)به وي گفتم كه سياوشان قانون كذار راستين خواهد
بگو چگونه قوانين حقوق بشري برايم خواهي آورد چگونه در اين نظام ملايان بر مدار جهاني خواهي بود
4)چگونه اين نظام زهر جهت با جهان هماهنگ خواهي نمود در
(1) در اقتصاد چه قوانيني را تصويب خواهي كرد كه با جهان هماهنگ شود و چگونه بازار و بازاريان و كيسه ليسان موتلفه را از پوست اين نظام بدر خواهي نمود كه موتلفه يان هر چه خواستند بر اين مردم و اقتصاد نمودند
(2) در فرهنگ و هنر ومعنويت چه خواهي نمود بر سر جوانان ما چه گذشته است همنرمان به يغما رفت وفرهنگمان پايمال شد و..وو......
5) مثالي ز جوانان زنم نظريه فرويد را چگونه مي بيني يا فرويد را يك منحرف جنسي مي داني و همچنان نظريه روانشنسان بزرگ را در باره سركوب غريزه جنسي و اثرات زيانبار روحي واجتماعي ومعنوي آن چه ميگويي يا مي خواهي دوباره برايمان نسخه پيچي اسلامي و آخوندي كني نظرت را دقيقا راجع به حجاب سركوبگر اسلامي بگو زدلايل پيشر فت غرب قبول نظريه فرويد بود ولطفا برايم زارزشهاي عرب و اسلامي مگو
5) در دانشگاه دنبال چه هستي خود به خود آمدي وكانديد شدي يا به تو صيه و سفارش هم حزبان واصلاح كانديد شدي ؟؟؟و بدان كه سياوشان ارزش خود را بسيار شناخته و مي داند كه نبايد خود را بازيچه دست اين و آن و عده هاي ذروغين وپوچ كند
نظرت راجع به آمريكاو جهان غرب ومدرنيته و اصول جهاني شدن چيست و چگونه در جهاني شدن حضور پيدا خواهي كرد نظرت راجع به تروريسم اسلامي چيست با تروريسم آخوندي چگونه مقابله مي كني
نظرت راجع به رژيم سركوبگر اسلامي بگوي ز آزاديهاي اجتماعي و فردي بگوي
نظرت راجع به مالكيت خصوصي و فردي و حقوقي چيست ايا مالكيت خصوصي را قبول داري يا نه
و....
و....
و وي هيچ پاسخي درست نداشت جز فقط وفقط شركت كنيد و به وي راي دهيم و بس .....

[رضا - January 5, 2004 12:55 PM]

آقاي محمدي
ضمن تشكر از شما ‚ از آنجا كه قلم شيوايي براي نوشتن داريد ‚ از طرف ملت ايران از انسانهايي كه بهترين لحظات سال خود را بمنظور همدردي و كمك به مصيبت زدگان بم به ايران آمدند و در شرايط دشوار هموطنان ما را ياري رساندند ‚ خصوصا“ كساني كه 25 سال پرچمشان در ايران به اتش كشيده شد و برايشان ارزوي مرگ شد‚ تشكر و قدرداني كنيد.

[saeedkoshyaree - January 5, 2004 09:29 AM]

پس از شوک وارده از مقاله پیشین آقای محمدی در دفاع از تز"بد و بدتر" که در نفی تلقی بسیاری از خوانندگان مقالات آقای محمدی بود خواندن این مقاله منطقی و موشکافانه موجب مسرت است.من هنوز هم معتقدم که آقای محمدی نیاز به شفاف سازی و بسط نظر خود در رابطه با مسئله مشارکت در انتخابات پیش رو دارد که امیدوارم هر چه زودتر به این کار دست یازد.

[alireza - January 5, 2004 06:36 AM]

This is the area which should be addressed more and discussed precisely. It is good to hear that more intelectuals like Mr. Mohamadi emphacise on these issues. Regards.
Alireza From USA

[ALI - January 5, 2004 03:00 AM]

az khandane maghaleye manteghi va mostadaletan vaghean lezat bordam

Copyright: gooya.com 2016