شنبه 4 بهمن 1382

بختيار، بازرگان، بنی صدر، نسل سوخته

کسانیکه واپسین روزهای حکومت پهلوی را به خاطر دارند بخوبی بیاد دارند آخرین نخست وزیر شاه که خود از ملیون ایرانی بود و از مخالفین حکومت پهلوی به شمار میرفت وقتی این سمت را قبول نمود بسیاری از روشنفکران با انتصاب ایشان مخالفت نمودند البته در آن مرحله عموم مردم نیز در تظاهرات مخالف ایشان بودند و در موجی که در آن زمان بوجود آمده بود همه بدنبال بهترین آنهم بصورت مطلق بودیم ( بهترین هائی که فقط در ذهنمان ثصور میکردیم )

در واقع بدنبال یاهمه یا هیچ و مطابق با تئوری های مختلف نیروهای انقلابی شاید بختیار بدتر از شاه مطرح میشد و اکنون از آن زمان بیست و پنج سال میگذرد ولی براستی آزادی مطبوعاتی که در زمان بختیار نصیب روزنامه نگاران شد در کدامین روز دیگر تکرار شد؟

حکومت مهندس بازرگان از جانب اکثر نیروهائی که در انقلاب شرکت داشتند تحت فشار بود اعم از فدائیان و مجاهدین و حتی روحانیون و... و واژه لیبرال مانند ناسزای سیاسی بود که نصیب آقایان میشد

اکنون ( پس از فروپاشی شوروی و یازدهم سپتامبر ) راه و روش ایشان را گروههای سیاسی چگونه میبینند؟ آیا مخالفان ایشان در آن دوره از تاریخ پاسخی برای آن مخالفتهای شاید به حق خود دارند؟

آیا نمیشد در آن مقطع از نگاه آنان هم به مسائل نگاه کرد و مشکلات زمانشان را تاحدودی درک کرد؟

پس از آن در مدت ریاست جمهوری دکتر بنی صدر و مخالفتهائی که با ایشان شد چپ رویهائی که در کردستان و... انجام شد و همه اینها به نفع کودتاگران در داخل انجامید و جو به گونه ای ساخته شد که مجاهدین هم در آن مقطع فکر کردند اگر دست به اقدام عاجل نزنند از غافله جا خواهند ماند راستی اگر در همه آن دورانها فقط کمی کوتاه میامدیم چقدر به نفع کشورمان بود ؟ چقدر به نفع خانواده هائی بود که جوانانشان ( حتی بدون داشتن اجازه برای فریاد زدن) اعدام شدند

هیچکس منکر فاشیستی عمل کردن حضرات نمیتواند باشد ولی آیا ما هم در پدید آمدن چنین روشهائی حتی به اندازه یک در صد مقصر نبودیم ؟ اگر آن چهره ها که میشناسیم با کمی کوتاه آمدن از نوع خاتمی (که شورش هم در آمده) به نحوی در صحنه میماندند چنین روزهائی حتی در تصورمان میگنجید؟

تجربه کرده ایم مطالباتی که شاید بحق باشد ولیکن اگر بر مبنای درک صحیح از شرائط نباشد فقط تبدیل به اسلحه ای میشود که منفورترین جریانات از آن سوء استفاده خواهند کرد

اکنون جمعی متحصن شده اند و سوگند هم خورده اند که تا زمانی که در چارچوب همین قانون عقب افتاده انتخابات انجام نپذیرد با همفکرانشان در دولت اعم از هیئت دولت و استانداران و فرمانداران استعفا خواهند داد (که متحد شدن این تعداد از جریانات غیر همفکر از مهمترین اقدامات چند سال گذشته بوده)

از طرفی هم اقدامات اینان در میان کشورها و افکار عمومی جهان نیز طنین انداخته و عملکرد اینان یا به انتخابات منجر خواهد شد که میتوان با حاکمیت انتصابیون به مقابله پرداخت و بدیهی است که چنین روشهائی در مجلس هفتم کارآمد خواهد بود

یا تحریمی انجام خواهد گرفت که ناشی از اتمام حجتهای آخرین است و از آنجا که نمایندگان متحصن در چارچوب همین سیستم بن بستهای آنرا افشا کرده اند معقولانه خواهد بود که پس از این تحریم ؛ بدنبال انتخابات تحت نظر سازمان ملل باشیم

واگر بازهم نمایندگان و دولتیان خلف وعده کردند و میثاق اولیه را زیر پا گذاشتند این شکی که در آن به سر میبریم نیز پایان یافته و تکلیف خیلی ها؛ از جمله خودشان مشخص میگردد

ما با چشم بستن به واقعیات جناحهای حاکمیت (از اواخر حکومت پهلوی )زمینه ای برای حاکمیت فاشیستها فراهم کرده ایم آیا این دور را پایانی خواهد بود؟ زمانی از مردم چنان جلو افتادیم که به گردپایمان هم نرسیدند و اکنون از آنج! ا که در انتخابات شورا مشارکت کم بوده است بدنبال این هستیم که مبادا از مردم عقب بمانیم

روشنفکران و سیاسیون محترم

چنین به نظر میرسد که طالبان ایران مانند همه دیکتاتورهای تاریخ توان انجام انتخابات حتی در چارچوب قوانین عقب مانده خود را ندارد با حمایت مشروط خودمان از متحصنین آنها را تنها نگذاریم

اگر نمایندگان اصلی ما در این انتخابات حضور ندارند در میان سه هزار نفر ثبت نام شده اشخاص بسیاری هستند که بدنبال زمینه سازی انتخابات آزاد بصورت قانونی در دل جمهوری اسلامی میباشند

بسیاری از جوانانی که بدنبال مردم سالاری هستند میتوانند مورد حمایت قرار بگیرند .

NASLESOKHTEH@HOTMAIL.COM

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

در همين زمينه:

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/3844

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بختيار، بازرگان، بنی صدر، نسل سوخته' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016