 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
|
advertisement@gooya.com |
|
حضرات فقهاء و حقوقدانان محترم شوراي نگهبان دامت توفيقاتهم
پس از سلام و تحيت و آرزوي توفيق براي شما در انجام وظايف شرعي و قانوني؛ بر حسب احساس وظيفه شرعي نكاتي را خدمت شما بيان ميكنم:
1- جمهوري اسلامي از دو كلمه "جمهوري" و "اسلامي" تركيب شده است و مسلماً قانون اساسي يعني آنچه مورد تأييد ملت شريف ايران قرار گرفت بر اين دو ركن استوار است و همه اصول آن با توجه به رأي جمهور مردم و اسلاميت نظام تدوين و تصويب شده است، هر شخص يا نهادي كه بخواهد آگاهانه يكي از اين دو ركن را ناديده بگيرد، برخلاف نظام اقدام نموده است.
2- اينجانب كه از اعضاي مجلس خبرگان قانون اساسي بودم و رياست آن را بر عهده داشتم گواهي ميدهم كه نظارت استصوابي مورد عمل آقايان با هدف از تصويب اصل 99 قانون سازگار نيست و با روح آن در تضاد كامل ميباشد. نظر به اينكه در رژيم سابق انتخابات آزاد نبود و شاه و مجريان دخالت كرده و كساني را بر مردم تحميل مينمودند، براي جلوگيري از اين امر ، شوراي نگهبان كه به نظر مقدسترين نهاد بود به عنوان ناظر بر انتخابات تعيين شد تا جلوي دخالتهاي ناروا را بگيرد و آزادي انتخابات كه حق ملت است تأمين گردد. احراز شرايط كانديداها و صلاحيت آنان بر عهده وزارت كشور است كه بايد از طريق معتمدين محلي و شهادت آنان بدست آيد. اگر بنا باشد وزارت كشور ردصلاحيت كند و شوراي نگهبان هم رد صلاحيت نمايد پس چه نهادي بر كار شوراي نگهبان نظارت نمايد؟ زيرا در جمهوري اسلامي هيچ ارگاني نبايد بدون نظارت متصدي امور گردد.
مردم ما مسلمان و داراي رشد عقلي ميباشند و مردم هر منطقهاي نسبت به افراد صالح آن منطقه از نظر اعتقادات ديني و تعهد عملي و مراتب علمي و صلاحيتهاي ديگر ، شناخت بيشتري دارند و به مصالح خود نيز علاقهمند ميباشند.
اين درست است كه تفسير قانون اساسي بر عهده شوراي نگهبان است ولي تفسير قانون با روح و هدف آن در تضاد باشد. در متن قانون نظارت بر انتخابات ذكر شده است نه نظارت بر كانديداها و سلب آزادي از مردم در رأي دادن به افراد دلخواه خود. اميد است آقايان محترم در تفسير خود از اصل 99 تجديد نظر نمايند.
3- حركت اخير نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي كه براي احقاق حقوق خود و ملت شريف ايران دست به تحصن زدهاند و خواستهاي جز عمل به قانون ندارد، بسيار قابل تقدير است. دفاع از مظلوم وظيفه هر انسان باوجداني است و در قرآن كريم ميخوانيم: «لا تظلمون و لا تظلمون».
آنان كه براي عمل به وظيفه شرعي و قانوني خود آسايش خود و خانواده خويش را فداي احترام به مردم و آراي آنان نموده و اقدام به تحصن و روزه نمودهاند، نبايد با تهديد و ارعاب مواجه شوند.
تجديد نظر شوراي نگهبان در مسأله ردصلاحيتها و بازگشت از مسير قبلي نه تنها باعث ننگ و عار نيست بلكه نشانه شجاعت و تعهد شما در عمل به موازين شرعي و قانون اساسي است.
جلوگيري از ورود خدشه بيشتر به نظريه حكومت ديني وظيفه همگاني است و شوراي نگهبان چون در اين مسأله ابتكار عمل را در دست دارد، مسئوليت مضاعف دارد. گردن نهادن به خواستههاي بر حق مردم و نمايندگان آنان از منزلت شما نميكاهد. مردم بسيار قدر شناسند و هر حركت صحيح شما را ارج مينهند.
شما با اصلاح مسير خود موجب رضايت خدا و اميدواري مردم و در نتيجه تقويت نظام خواهيد شد.
بخواهيد يا نخواهيد بايد روزي نظرخواهي از مردم و رفراندوم را بپذيريد و هر نوع حركت و موضعگيري شما در اين گونه مسائل در آن روز سرنوشت ساز تأثير خواهد داشت.
اميدوارم همواره مورد عنايت حق تعالي و هدايتهاي الهي قرارگيريم.
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
5/11/82 ـ قم المقدسه ـ حسينعلي منتظري
