شنبه 5 ارديبهشت 1383

آقاي بهزاد نبوي فكر نمي كنيد كه كمي دير فهميده ايد؟ فرزاد گوهرين

… همچنين در ديداری كه در ٥ خرداد 1381 با يكی از نزديكان رهبری داشتيم، به ايشان گفتم: «هدف ما تا مدتها اين بود كه مقام رهبری، رهبری اصلاحات را به دست گيرند، ولی امروز انتظار ما اين است كه …».
قسمتي از متن استعفا نامه / سخنراني آقاي بهزاد نبوي

براي اولين بار بكي از سران اصلاحطلب به نكتهاي اشاره مي كند كه ميتوان آن را دليل اصلي شكست اصلاحات در ايران دانست.
جناب آقاي نبوي؛ چگونه انتظار داشتيد كسي كه جنبش اصلاحات در ضدّيت با او شكل گرفته است خود رهبري اصلاحات را بر عهده بگيرد؟ آيا امكانپذير بود كه روزي هيتلر رهبر جنبش ضد نازيسم شود؟ لطفاً تعارف را كنار بگذاريم. همانطور كه آقاي خامنهاي هم اشاره كردهاند مردم ايران در دوم خرداد 1376 به آقاي خاتمي رأي ندادند. مردم ايران تنها و تنها به كسي رأي دادند كه ميدانستند آقاي خامنهاي روي خوشي به او ندارد. همين و بس. كمتر كسي بود كه آقاي خاتمي را بشناسد و حتي بداند كه او (با تمام خدماتي كه در دوران وزارتش كرد) اولين كسي بود كه اولين انسداد فرهنگي را در ايران به وجود آورد. تنها چند ماه بعد از وزير شدن آقاي خاتمي بود كه به عنوان حمايت از سينماي ملي به درخواست وزير ارشاد (آقاي خاتمي) و تصويب هيئت وزيران ورود هرگونه فيلم خارجي به ايران ممنوع شد و كليه ويدئو كلوپها تعطيل گرديد. البته كاركرد بعدي تيم ايشان در وزارت ارشاد و بنياد فارابي آقايان انوار، بهشتي و شجاعنوري، نشان داد كه واقعاً آنها دغدغه سينماي ملي را داشتند ولي همين امر مستمسك عدهاي قرار گرفت تا داشتن ويدئو و فيلم را تبديل به جرم كرده و يكي از بزرگترين جوكهاي ناريخ ايران را بسازند. آري از سخن اصلي دور نشويم. كمتر كسي بود كه در سال 76 آقاي خاتمي را به جا بياورد و رأي بالاي ايشان به حق رأيي بود كه در مخالفت با آقاي خامنهاي كسب شده بود. مردم ايران هنوز فراموش نكردهاند كه روز رأي گيري دوربين تلويزيون به قدري به دست آقاي خامنهاي نزديك شده بود كه كاملاً از حركت دست ايشان معلوم بود كه به چه كسي رأي ميدهند. از طرفي بر خلاف گفته شما (در استعفا نامهتان) سخن آقاي مهدوي كني (مبني بر حمايت رهبر از ناطقنوري) هيچگاه نه از سوي ايشان و نه از سوي بيتشان تكذيب نشد. تنها كاري كه آقاي خامنهاي در آن بحبوحه انجام دادند حمايت از آقاي خاتمي در جريان كارنوال عاشورا بود كه قطعاً بدون اطلاع ايشان ساخته شده بود و آش هم آنقدر شور بود كه بماند.
در آن زمان اصلاً سخني از اصلاحات نبود. اين اصطلاح را بعداً آقاي حجاريان باب كردند. مردم ايران فقط و فقط در راستاي

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

زدن دست ردّ بر سينه رهبر بود كه به آقاي خاتمي رأي دادند. شما و دوستانتان (كه بعداً به خاطر وجود در اردوي آقاي خاتمي، خود باورتان شد كه مردم به شما و برنامههاي شما رأي دادهاند) چگونه سياستمداري بوديد كه اين موضوع را متوجه نشديد؟ مرجع بزرگ شيعيان، آقاي منتظري، در سخنراني معروفشان كه منجر به حمله سربازان وحشي آقاي خامنهاي به بيتشان شد به روشني به اين موضوع اشاره كرده بودند.
خلاصه كلام اينكه به قول معروف خود غلط بود آنچه شما پنداشتيد. مردم ايران همانطور كه خيلي قبل از اينكه شما متوجه بشويد و براي آن اسمي بسازيد (و بعد هم خودتان را يكي از اركان آن بدانيد) اصلاحات را بوجود آوردند و خيلي هم قبل از اينكه باز هم شما متوجه شويد آن را بوسيدند و كنار گذاشتند. اصلاحات آن روزي مرد كه بعد از تعطيلي فلّهاي مطبوعات (وقتيكه همه مردم منتظر عكسالعمل آقاي خاتمي بودند) ايشان به مراسم افتتاح نمايشگاه گل و گياه رفتند و درباره نقش تاريخي گل در گفتگوي تمدنها سخن گفتند. اصلاحات وقتي مرد كه آقاي خاتمي ديگر در روز دانشجو به ميان دانشجويان نرفت. اصلاحات وقتي مرد كه مجلس ششم به يك تريبون سخنراني تبديل شد و شما نشستيد و تماشا كرديد. اصلاحات وقتي مرد كه شما اميد داشتيد آقاي خامنهاي رهبري آن را به عهده بگيرند.

فرزاد گوهرين – تورنتو - 2 ارديبهشت 1383

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/6812

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آقاي بهزاد نبوي فكر نمي كنيد كه كمي دير فهميده ايد؟ فرزاد گوهرين' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016