شنبه 26 ارديبهشت 1383

متن سخنراني شيرين عبادي در مراسم اهداي دكتراي حقوق، دانشگاه تورنتو و حاشيه اين مراسم، شهروند

خسرو شميراني

جنگ را توجيه نكنيم كه از اين پديده شوم كسي سرافراز بيرون نخواهد آمد

عاليجنابان،
سركار خانم پوي،
جناب پروفسور برژناو
رياست محترم شوراي دانشگاه آقاي دكتر سيمسون
اساتيد محترم، دانشجويان گرامي، همكاران عزيز
خانمها و آقايان!

بسيار خوشحالم كه ميتوانم با شما سخن بگويم. دريافت دكتراي افتخاري از دانشگاه تورنتو برايم موجب سرافرازي است.
كانادا كشوري ست با تنوع فرهنگي و خوشبختانه بدون تعصب با اين موضوع مواجه شده و فرهنگهاي مختلف را پذيرا شده است.
از اين رو مايلم امروز از تاثير متقابل فرهنگها بر يكديگر و صلح جهاني با شما سخن بگويم. انسان همواره مستعد تاثيرپذيري و تاثيرگذاري بوده است؛ اين كنش و واكنش دوسويه از مهمترين عوامل رشد انساني و شكل گيري تمدنهاي گوناگون بوده است.
در آغاز انسان از طبيعت متاثر ميشد، از تغيير فصلها، از گردش روز و شب، از رويش دانه و از حركت اجرام آسماني به فكر فرو ميرفت و سعي ميكرد از طبيعت بياموزد. همه اقوام داراي اسطوره هاي مختلفي هستند. بشر در آغاز سعي ميكرد با آفرينش همگاني اسطوره ها دركي از حيات خود و چيستي آن پيدا كند و همينطور سعي ميكرد جهاني كه در آن به سر ميبرد و آغاز و انجام آن را از طريق اسطوره دريابد. امروزه اسطوره شناسي يك علم است، و رشته هاي دانشگاهي متعددي در دانشگاههاي سراسر جهان به آن ميپردازند. ولي براي پيش بردن بحث خود لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه يكي از شگفتي هاي اساطير به جا مانده شباهتهاي آن علي رغم تفاوت صوري و يا فرهنگي آنهاست.
بشر در همه جاي جهان چه شرق و چه غرب و چه شمال و چه جنوب با هر رنگ و پوست، با هر نژادي نيازهاي يكسان و مشتركي دارد و چه گواهي بهتر از اساطير تمدنهاي مختلف.
لازم ميدانم به نكته ي ديگري نيز اشاره كنم، آئين ها و مراسم كهن در ميان اقوام و ملل مختلف بخشي از اساطير توجيهي ست و عليرغم تفاوتهاي به ظاهر ميان اينها هدف اينها يكي است. وقتي در انسان چنين ريشه هاي مشترك و يكساني براي چگونه زيستن بر اين كره خاكي وجود دارد، بايد ترديد داشته باشيم كه قواعدي جهان شمول نميتواند حاكم بر كل بشريت باشد.
بي ترديد تاثير فرهنگهاي مختلف بر يكديگر راه رسيدن به صلحي همگاني را هموار ميكند و البته كه اين تاثيرات اگر يك سويه باشد نقض غرض ميشود و به معناي بلعيده شدن فرهنگي پذيرا در دل فرهنگي موثر است. تاثيرات متقابل فرهنگها بر يكديگر كار امروز و ديروز نيست. از زمانهاي دور كه كاروانهاي ادويه و ابريشم و پشم از جاده ابريشم ميگذشت كه از يك سوي جهان به كمك شترهاي كاروان و يا پاي پياده به سوي ديگر جهان ميرسيد و باز از راه ابريشم برميگشت، علاوه بر مبادله كالا مبادله فرهنگها، گرچه با آهنگي به مراتب كندتر از امروز، اتفاق ميافتاد. كندي آهنگ مبادله فرهنگها همسان آهنگ پاي شترهاي كاروان بود و سرعت مبادله فرهنگها در عصر ارتباطات بسيار فراتر از آهنگ سريعترين هواپيماهاست و به سرعت لحظه در ارتباطات مجازي به اينترنت و ماهواره ميرسد. نقش مبادله فرهنگها مثبت است و به درك و تفاهم ملل گوناگون از يكديگر كمك ميكند و اين درك متقابل از پايه هاي صلحي پايدار است، ولي آنچه در جهان امروز در عصر انقلاب الكترونيك بخش ارتباطات مجازي و ماهواره اي مايه نگراني ست و گاه واكنش هايي را از جانب طيف هاي مختلف برميانگيزد، يك طرفه شدن اين تاثيرگذاري هاست.
واقعيت اين است كه مخالفان اثرگذاري سريع فرهنگهاي مسلط بر جهان دانش و فن آوري روز، هر كدام انگيزه هاي خاص خود را دارند. حكومتهايي كه برآمده از راي مردم نيستند و يا ترجيح ميدهند راي خود را از مردمي عمدا در بي خبري نگاه داشته كسب كنند و يا حكومتهايي كه حتي اين ظاهر راي مردم را زير پا ميگذارند و به شيوه دروني و بيروني غيردموكراتيك هستند، از باز شدن آني و سرعت ارتباطات بيمناك هستند. آنها واهمه دارند مردم با شيوه هاي ديگري از زندگي آشنا شوند، دريابند تا چه حد حقوقشان ناديده گرفته شده و مطالبات آنها افزايش يابد و ديگر به آساني نتوان بر آنان حكمراني كرد.


پرفسور شهرزاد مجاب و پرفسور پکا سينروو شال نمادين دکتراي افتخاري حقوق شيرين عبادي را بر شانه هاي او قرار دادند
خانم ويويان پوي رئيس دانشگاه تورنتو با رداي مشکي ــ طلايي در جلوي صحنه حضور دارد
-----------------------------------------------------


گرچه اينگونه حكومتها و در واقع سياستهاي تبليغي اينگونه حكومتها چهره يك معلم اخلاق را به خود ميگيرند و در تهاجم فرهنگهاي بيگانه از نابودي فرهنگ خودي و رواج فساد سخن ميگويند، ولي در واقع آنها نگران قدرت خويش هستند و بارها نشان داده اند كه وسيله هدف را توجيه ميكند و اصولا اعتقادي به فرهنگ ملي ندارند، مگر براي حفظ قدرت. گروه ديگر بنيادگراياني هستند كه نه تنها واقعيت رويارويايي سنت و مدرنيته را نپذيرفته اند بلكه حتي از سنت نيز تعبير كهن و ديريني دارند و حاضر به بازخواني سنت ها نيستند. آنها چشم خود را ميبندند و ميگويند دگرگوني جهان و تحول زمان يك توهم است و با اين توهم منكر ويژگيهاي عصري ميشوند كه چه بخواهند و چه نخواهند فرا رسيده است.
آنها براي حل مسئله، صورت مسئله را پاك ميكنند و ميخواهند به طور فيزيكي مانع ورود ابزارهايي بشوند كه جهان نو و مدرنيته را به نمايش ميگذارند.
تا اينجا هنوز ميتوان به اين طرز تفكر بنيادگران به عنوان يك نوع نگرش نگاه كرد، اما مشكل اينجاست كه آنها چون توان پاسخگويي به فرهنگ عصر نو را در خود نمييابند احساس تحقير ميكنند.
آنها احساس تحقير ميكنند و به كارهايي دست ميزنند كه به همه ي آنها ميتوان نام تروريسم اطلاق كرد. تروريسم در هر شيوه و شكل آن، با هر انگيزه و اعتقادي، يعني چه فردي يا دولتي باشد و چه ملي يا ديني باشد، ناشي از ضعف و استيصال است.
در اينجا لازم به تذكر ميدانم كه تاثيرپذيري فرهنگها از يكديگر نبايد منجر به استحاله ي فرهنگي در فرهنگ ديگر شود. فرهنگهاي مختلف ميتوانند با حفظ ويژگي هاي خود در جستجوي نقاط مشترك برآمده و نيازهاي همسان را شناسايي كنند و براي آن قوانين يكسان وضع نمايند و همگي بر آن گردن نهند.
دمكراسي و حقوق بشر نياز مشترك تمامي فرهنگها و جوامع بشري ست. احترام به جان و مال و شرف انساني در هر فرهنگ و مذهبي عملي است پسنديده. ترور، خشونت، شكنجه و تحقير انسانها در هر جامعه و آييني عملي است ناپسند.
كساني كه به بهانه نسبيت فرهنگي از اجراي دمكراسي و حقوق بشر سر باز ميزنند در حقيقت متحجراني زورگو هستند كه بر ماهيت ديكتاتوري خود ماسكي از فرهنگ زده و به نام فرهنگ ملي قصد تجاوز به حقوق ملت خويش را دارند.
جهان زماني آسوده خواهد ماند كه اجراي قوانين حقوق بشر جهانشمول شود. متاسفانه اخيرا بهانه ديگري در جهان براي نقض حقوق بشر ايجاد شده و آن مبارزه با تروريسم است.
البته ترور و خشونت در هر مرام و مكتبي عملي است ناپسند و مبارزه با تروريسم مبارزه اي است بر حق و مشروع، اما مبارزه با تروريسم نبايد بهانه اي باشد براي سركوب مردم و خاموش كردن هر مخالفي.
متاسفانه اين شيوه از نقض حقوق بشر آن چنان ابعاد گسترده اي پيدا كرده است كه سازمان ملل متحد در چند قطعنامه اي كه به ضرورت صادر كرده است دولتها را مكلف كرده كه مقررات حقوق بشر را رعايت كنند و اين امر را دست آويزي براي ستم به مردم نكنند.
نكته ديگري كه در تاثيرپذيري فرهنگها بايد بدان اشاره نمود، برخورد قهرآميز با مسائل است. مسلما خشونت نتايج خشني به بار مي آورد و به عبارت ديگر خشونت مسري است.
جامعه اي كه آرزومند زيستن در صلح و آرامش است، نبايد به حقوق ملت ديگري تجاوز كند، اين تجاوز پاسخي قهرآميز به دنبال دارد و آن حركت خشن حركت خشن تري را مي آفريند.
و بدين گونه است كه ميبينيم ساليان سال است كه عده اي در آتش جنگ ميسوزند. اگر طالب صلح هستيم بايد به حقوق بشر احترام گذاشته و به مصوبات سازمان مللي كه تجلي خرد جمعي است گردن نهيم والا در قرن بيست و يكم نيز همچون قرن گذشته شاهد اغتشاشات و هرج و مرج هاي فراوان خواهيم بود.
و اينك سخني دارم با دانشجويان گرامي و فرزندان عزيزم؛ دانشي را كه در اين دانشگاه فرا گرفته ايد همراه با تعقل به كار گيريد مطمئن باشيد كه براي جامعه خود مفيدتر خواهيد بود.
مهمترين اصل در تعقل پرسش است. همواره شك كنيد به دانسته هاي خود. در جستجوي راه حل هاي بهتري برآييد. پرسش مهمترين كليد تعالي انسانها است. از همه چيز و همه كس سئوال كنيد و در معرض سئوال قرار دهيد. به جوابهايي كه قبلا به سئوالات شما داده شده قانع نباشيد. در پي جوابهايي كارآمدتر و به روزتر باشيد. فراموش نكنيد كه دانشمندان امروزي فرزندان واقعي دكارت هستند كه با جمله معروف خود يعني «شك ميكنم پس هستم» در تاريخ فلسفه ماندگار شد. شك كنيد، در همه چيز شك كنيد. در اخباري كه به شما ميرسد شك كنيد. اخبار سياسي را فقط و فقط از طريق يك كانال قبول نكنيد.
از طرق مختلف درصدد بررسي اخباري برآييد كه به شما گفته ميشود. بهترين راه شست و شوي مغزي اخباري است كه پخش و منتقل ميشود. اگر مغز خود را در اختيار اين گروه يا آن گروه، اين حزب يا آن حزب، اين ايدئولوژي، اين مذهب يا آن مذهب قرار دهيم مسلما به تدريج دچار بليه اي ميشويم كه به آن شست وشوي مغزي ميگويند.
تفكر و تعقل ما هدايت ميشود بي آن كه خود خبر داشته باشيم. بنابراين هر دين و مذهبي كه داريد به ساير مذاهب نيز مراجعه كنيد. پرسش هاي خود را از مذاهب ديگر مطرح كنيد. جوابهاي رسيده را بررسي كنيد و آنگاه برگزينيد راهي را كه بهتر ميدانيد. اگر عضو حزبي هستيد فقط در ميتينگ هاي آن حزب شركت نكنيد، به ساير احزاب نيز سر بزنيد، حرف همه را بشنويد تا راه حلهاي درست را پيدا كنيد.
هرگز به دانسته هاي خود تعصب نورزيد، تعصب از اولين نشانه هاي بنيادگرايي است از اين علامت خطرناك بپرهيزيد. هميشه آماده قبول اين واقعيت باشيد كه ممكن است اشتباه كرده باشيد. هميشه آماده قبول اين واقعيت باشيد كه ممكن است اخبار نادرستي به شما داده باشند. اخبار و خصوصا اخبار سياسي را فقط از طريق يك كانال نشنويد بلكه به كانالهاي خبري ساير كشورها نيز سري زده و سخن آنها را بشنويد سپس گفته هاي آنها را با يكديگر تطبيق كنيد و با تعقل خود بسنجيد. آن وقت ميدانيد كه در دنيا چه ميگذرد و آيا دنيا ميتوانست بر مدار ديگري بچرخد؟ آيا ميتوانستيم از بسياري حوادث ناگوار امروزي جلوگيري كنيم؟ فاجعه 11 سپتامبر در تاريخ فراموش ناشدني است، داغ اين حادثه دل هر دردمندي را به درد ميآورد، اما طالبان چگونه به قدرت رسيد؟ اگر حمايت هاي بي دريغ امريكا از طالبان نبود اساسا امروز دنيا بر مدار ديگري ميچرخيد.
هنگامي كه طالبان كابل را فتح كرد، حكومت طالبان را فقط امريكا، پاكستان، امارات متحده عربي و عربستان سعودي يعني امريكا و سه متحد آن به رسميت شناختند. حتي سازمان ملل متحد نيز طالبان را به رسميت نشناخت.
سالها طالبان بر افغانستان به شيوه اي حكومت كرد كه همه از آن مطلع هستيم و در اين سالها امريكا حمايت خود را از طالبان اعلام ميكرد تا اين كه ناگهان ميانه طالبان و امريكا به هم خورد و در اين هنگام بود كه روياي نظريه پرداز برخورد تمدنها تحقق يافت و اين آغاز جنگي بود كه خاورميانه را در آتش ميسوزاند. كساني كه منافع گروهي خود را در شعله هاي جنگ جستجو ميكنند با برجسته كردن نقاط ضعفي كه ارتباطي به دين اسلام ندارد بلكه تفاسير نادرستي از اسلام است، سعي در تئوريزه كردن جنگ دارند و عنوان ميكنند كه تمدن شرقي، خصوصا تمدن اسلامي با تمدن غرب ذاتا همخواني ندارد و تضاد بين آنان امري است اجتناب ناپذير. اينان سعي دارند روش غلط چند فرد يا گروهي از مسلمانان را عين اسلام قلمداد كرده تا راحت تر ثابت كنند كه تمدن اسلامي با تمدن غرب در تضاد است.
اسلام دين ترور و خشونت نيست. مسلم بدانيد اگر انساني به نام اسلام كشته شد از نام اسلام سوءاستفاده كرده اند. هر عمل نادرستي را كه فردي يا گروهي انجام ميدهد در كارنامه اسلام ثبت نكنيد و آن را به پاي اسلام ننويسيد، آن چنان كه ما اعمال نادرست تني چند را در بوسني هرزگوين به حساب مسيحيت ننوشتيم كه مسيح پيامبر خدا و منادي صلح است. ناديده گرفتن قطعنامه هاي متعدد سازمان ملل متحد از سوي دولت اسرائيل و وقايعي كه در اين منطقه از جهان اتفاق مي افتد به حساب دين يهود نوشته نخواهد شد كه موسي برگزيده خدا و منادي حق و عدالت است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

خطاي انسانها را از مذهب و تمدني كه به آن تعلق دارند جدا كنيم. تمدنها نه تنها با يكديگر در ستيز نيستند بلكه بسياري نقاط مشترك نيز دارند از نقاط مشترك بگويم نه از وجوه افتراق. جنگ را توجيه نكنيم كه از اين پديده شوم كسي سرافراز بيرون نخواهد آمد.

---------------------------------------------------
در حاشيه مراسم:

جمعه 7 ماه مي دانشگاه تورنتو ــ مراسم اهداي دكتراي حقوق به شيرين عبادي بانوي صلح ايران پايان يافته است. شركت كنندگان در مراسم طي تشويق هاي هيجان زده و دست زدنهاي ممتد دكتر شيرين عبادي را به خارج از سالن بدرقه ميكنند. بسياري از آنها مايل هستند اين سفير انسانيت را دست كم براي دقايقي ميان خود داشته باشند و خارج از مراسم رسمي كلامي از او بشنوند و ابراز محبت كنند، اما برگزاركنندگان ظاهرا به دلايل امنيتي اين دقايق را در برنامه ستاره صلح ايران نگنجانيده اند.
تمجيدها بسيارند اما انتقادات نيز قابل اغماض نيستند. انبوه جمعيت پس از خروج از سالن Convocation (محل برگزاري مراسم) هنوز پراكنده نشده است.
به مرد جواني كه همراه با خانمي با حجاب كامل از سالن خارج ميشود نزديك ميشوم. علت حضورشان در مراسم را ميپرسم ميگويد:« من و همسرم مسلمان و به مسائل حقوق بشر حساس هستيم. مانند غالب ايرانيان به ايراني بودن برنده صلح نوبل و به مسلمان بودن او افتخار ميكنيم. زحمات بسيار او در جهت احقاق حقوق تضييع شده برايمان از جايگاه والايي برخوردار است، اما براي من يك سئوال بزرگ ايجاد شده و آن اينكه چرا خانم عبادي اينقدر بر اسلام و سنخيت آن با حقوق بشر تاكيد دارد؟ مشكل اصلي ما ايران است كه حكومتش چه بخواهيم يا نه با اتكا به يك تعبير خاص از اسلام به سركوب وحشيانه حقوق بشر ميپردازد. تاكيدات مكرر خانم عبادي بر اسلام و بدون اشاره به ايران كه حكومت آنجا هم ظاهرا سنگ اسلام را به سينه زده و از ديدگاه به ظاهر اسلامي به نقض حقوق بشر در آمريكا انتقادات شديد ميكند، ميتواند شبهه برانگيز باشد.»
فرد ديگري كه خود را استاد دانشگاه معرفي ميكند، ميگويد:« خانم عبادي قبل از اينكه صلح نوبل را از آن خود سازد فعال حقوق زنان و كودكان در ايران بود، حال چگونه او پرچم رفرم در اسلام را بلند كرده است. او نه به خاطر فعاليتهاي علمي و تئوري در زمينه ي رفرميزه كردن اسلام، بلكه به دليل تلاشهاي پيگيرانه اش در جهت احقاق حق كودكان و زنان تجليل شده است.»
جوان ديگري كه دانشجوي دوره دكترا در دانشگاه لندن انتاريو است، ميگويد: «سخنراني بالانس بود و طبيعتا با ملاحظاتي انجام شد كه قابل فهم است.» ميپرسم چه ملاحظاتي؟ فرد ديگري كه در كنار او ايستاده است ميگويد: «بله من هم موافق هستم، اينكه طي 40 دقيقه سخنراني (45 دقيقه زمان ترجمه را نيز دربرميگرفت ــ خ ش) خانم عبادي يك بار هم نام ايران را نبرد به عنوان مصلحت برداشت ميكنم، اما برايم قابل درك است.»
روبروي در خروجي سالن سخنراني يك گروه متشكل از 20ــ15 نفر با در دست داشتن چندين پلاكارت و پوسترهايي با تصاوير صحنه هاي اعدام در ايران در حال شعار دادن عليه جمهوري اسلامي ايران هستند. زني سياهپوش با حجاب كامل اسلامي در حالي كه زنجيرهاي سمبليك بر پيكر دارد بلندگوي معترضين را در دست گرفته است و با هيجان به شعار دادن مشغول است. بقيه شعارهاي او را تكرار ميكنند. تقريبا به تعداد تظاهركنندگان افراد پليس در محل حضور دارند. به سوي يكي از تظاهركنندگان ميروم و با او وارد گفت و گو ميشوم. خود را معرفي ميكند:
«مينو هميلي هستم. دبير فدراسيون سراسري پناهندگان شعبه كانادا و در عين حال يكي از كادرهاي حزب كمونيست كارگري هستم. چندين سال از بهترين سالهاي عمرم را در سياه چالهاي جمهوري اسلامي گذراندم.»

به طور مشخص عليه چه چيز و چه كسي اعتراض ميكنيد؟
ــ اعتراض من به دولت كانادا و به اين دانشگاه است كه محل علم و دانش است و به اسلام سياسي جايزه ميدهد. اينها به اسلام سياسي مدال ميدهند. به اسلام سياسي ديپلم افتخار هديه ميكنند.
در روز روشن سيتي زن كانادا خانم زهرا كاظمي را در ايران ميكشند و آب از آب تكان نميخورد.

شما الان به فردي اعتراض ميكنيد كه رسما دفاع از حقوق خانواده زهرا كاظمي در ايران را به عهده دارد...
ــ بله به اين نكته هم ميرسم. بگذاريد ابتدا تاكيد كنيم كه اعتراض ما در درجه اول به دولت كاناداست كه ميخواهد به اسلام سياسي رسميت بدهد؛ تشكيل دادگاه هاي شرعيه در كانادا كه طرح آن ارائه شده و تقريبا تصويب هم شده است، دليل ما بر اين مدعاست.

آيا به عقيده شما دولت كانادا در حال بنيادگذاري نوعي جمهوري اسلامي است؟
ــ شما نام آن را هر چه ميخواهيد بگذاريد، من ميگويم اينها ميخواهند به اسلام سياسي رسميت بدهند.

آيا شما خانم عبادي را سمبل اسلام سياسي ميدانيد؟
ــ جايزه خانم عبادي سياسي بود. اين جايزه براي نجات اسلام بود. هدف آن دادن يك چوب زير بغل به جمهوري اسلامي بود. آنها خود باور كرده اند كه رفتني هستند و اين آخرين تلاش دول غربي بود كه آنها را حفظ كنند. آنها ميخواهند قساوت را در لبخند عرضه كنند.

به سئوال من پاسخ نداديد؟ آيا شما شيرين عبادي را سمبل اسلام سياسي ميدانيد؟
ــ خانم عبادي دقيقا مدافع اسلام سياسي هستند. و براي نجات اسلام سياسي قدم برميدارند. يعني چيزي بيشتر از سمبل هستند.

كوشش هاي چندين ساله خانم عبادي در جهت احقاق حقوق بشر در ايران را چگونه ميبينيد؟
ــ به نظر من خانم عبادي در چارچوب جمهوري اسلامي كار و تلاش كرده است و هيچ كس نميتواند آن را ناديده بگيرد. اما او با اين موضع امروزي اعمال گذشته خود را نيز خراب ميكند. او امروز در مقابل جنبشي است كه من در آن قرار دارم. مردم ايران چه آنها كه به خيابانها ميريزند و چه كارگراني كه امروز در اعتصاب هستند، ميخواهند جمهوري اسلامي را نابود كنند. من با آنها هستم. اما خانم عبادي ميخواهد با كمي اصلاح اين حكومت را حفظ كند.

آيا به نظر شما سخنراني خانم عبادي طي يك ساعت گذشته تعرض مستقيم به تفكر منتهي به نقض حقوق بشر در حكومت ايران نبود؟
ــ بوش و انگليس هم تعرض ميكنند.

آيا به نظر شما عملكرد رئيس جمهوري جرج بوش و شيرين عبادي در يك رديف قرار دارند؟
ــ بله! به نظر من آنها در يك مسير قرار دارند. چرا كه هر دو براي حفظ اسلام سياسي و نجات جمهوري اسلامي برخاسته اند.

خانم هميلي از شما متشكرم.

دانشگاه تورنتو هفتم مي 2004

Copyright: khosro Shemiranie- Shahrvand
shemiranie@yahoo.com

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7699

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'متن سخنراني شيرين عبادي در مراسم اهداي دكتراي حقوق، دانشگاه تورنتو و حاشيه اين مراسم، شهروند' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016