سه شنبه 29 ارديبهشت 1383

قاطعيت، دنا رباطي، شهروند

از اين ستون تا تو

donna@Shahrvand.com
drobati@yahoo.com

سلام
من فكر ميكنم كه در كل كلمه «قاطعيت» در فرهنگ ما بار مثبتي دارد و هر جا هم خوانده و شنيده ام كه به عنوان صفت در كنار نامي قرار گرفته به عنوان يك امتياز شخصيتي مورد نظر بوده است.
به شخصه اما ساليان درازي ست كه هرگاه اين كلمه در ذهنم عبور كرده در پي آن سئوال هاي متعددي برايم مطرح شده كه تا به حال خواسته و ناخواسته روانه آرشيو«باري به هر جهت» شده اند؛ از جمله اين كه «قاطعيت» را مقابل چه كلمه اي ميگذاريم كه داشتن آن را بهتر ميكند؟ در كدام حوزه هاي اجتماعي و فردي كاربرد مثبت اجتماعي و فردي دارد؟ آيا قاطعيت در حوزه هاي فردي و شخصي اگر خوب جواب ميدهد، در حوزه هاي اجتماعي هم كاركرد مثبت دارد؟ فرق قاطعيت اجتماعي و قاطعيت فردي چيست؟
و...
ــــــ
«قاطعيت» در گفت و شنيد
به باور من در شرايط گفت و شنيد و آنجا كه مسائل اجتماعي ــ سياسي و يا نظري مطرح است كه افراد شرکت كننده در آن بنا به عرف گاه در موقعيت استفاده از دهان و گاه در موقعيت استفاده از گوش قرار ميگيرند، قاطعيت نه تنها ضروري نيست بلكه آسيب رسان و مخرب هم هست، چرا كه در يك گفت و شنيد بين افراد ــ بخصوص كه بر روي موضوع مورد بحث هم اختلاف باشد ــ قاطعيت بزرگترين مانعي ميشود براي رسيدن به توافق و يا حل مسئله، و عملا جريان داد و گرفت بحث را دچار انسداد ميكند.
در چنين حالتي و در خوشبينانه ترين نگاه اين ميشود كه يكي از طرفين گفت و شنيد با قاطعيت بگويد كه مثلا من ميدانم كه درست ميگويم و حق با من است اما نميتوانم ترا قانع كنم و به بحث هم ادامه ندهد. تازه اين هم قاطعيت نيست؛ بلكه كمبود و يا نبود ادله كافي و يا حضور ذهن نداشتن مدعي به شواهد منطقي تر و قانع كننده تر است، كه اگر اين تمهيدات در آن زمان وجود داشتند فرد به گفت و شنيد ادامه ميداد چرا كه خود از سر انتخاب وارد بحث شده بوده است.
ــــــ
يك خاطره
شايد در دوران بچگي شما هم با مواردي از اين دست روبه رو بوده ايد كه خواسته و يا خواسته هاي شما از طرف والدينتان رد شده و آن هم با قاطعيت.
من هرآنچه كه در اين موارد به ياد دارم و الان و با اين سن و سال به آنها نگاه ميكنم در مي يابم كه آن «قاطعيت»ها از سوي والدينم به نفع ام بوده؛ اما در كل تلخي اندكي را هم در ذهنم با آنها تجربه ميكنم.
از سوي ديگر آنجا كه با من صحبت كرده اند و اين موقعيت را براي من هم فراهم كرده اند كه از خواسته خودم دفاع كنم و اين ذهنيت در من به وجود آيد كه ممكن است بتوانم آنها را قانع كنم، از بهترين خاطرات دوران بچگي ام است.
ــــــ
خاطره ناخوشايندي در رابطه با «قاطعيت» معلمم در دوران دبستان يادم آمد. كلاس اول بودم. يك روز آقاي داوري معلمم مرا جلوي كلاس فرا خواند و بدون مقدمه و بدون هيچ دليل و مدركي به من گفت كه من ميدانم تو تيله بازي ميكني و با تحكم از من خواست كه ديگر اين كار را نكنم و فردا هم بايد تيله هايم را به او تسليم كنم.
حالا من آن موقع هنوز تيله بازي را شروع نكرده بودم و تيله اي هم نداشتم.
«آقا! اجازه به خدا ما تيله بازي بلند نيستيم»
معلم با قاطعيت گفت:«خفه شو»
با گريه گفتم:«آقا! اجازه به خدا تيله...»
با قاطعيت تكرار كرد:«فردا بدون تيله هات مدرسه نياي!»

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

داستان بلند را كوتاه كنم يك هفته گريه و زاري من نتوانست بر «قاطعيت» معلم فائق آيد تا اين كه مجبور شدم از پول توجيبي ام چند تا تيله خريدم و به معلم قاطع دادم. حالا گناه دروغ گفتن و مقاومت برابر قاطعيت معلم هم بر جرمم اضافه شده و... سالها بعد همين مكانيزم و رفتار را در تلويزيون جمهوري اسلامي ديدم كه چگونه رژيم مخالفان خود را با قاطعيت مجبور به اعتراف به اعمال نكرده/ كرده شان ميكرد.

قاطعيت رهبران سياسي
نميدانم چرا هرچه رهبر خودمحور و ديكتاتور وجود دارد همه آدم هاي قاطعي هستند و تمام مرغ هاي آنها يك پا دارد.
شايد فرق آدمهاي قاطعي مثل خامنه اي و رفسنجاني با آقاي خاتمي همين مسئله است كه آقاي خاتمي مثل «رهبر» و «سايه رهبر» قاطع نيست و به قول برگمان آموخته است شرمگين باشد که بعد از دو دوره رياست جمهوري رو به مردم بگويد معذرت ميخواهم كه نتوانستم آن چه را به شما وعده دادم، عمل كنم.
و اين خوب است. شما چه فكر ميكنيد؟

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7869

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'قاطعيت، دنا رباطي، شهروند' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016