شنبه 6 تير 1383

صعود منزلت زن در انقلاب و سقوط آن در نظام ولایت فقیه، ژاله وفا

نسل کنونی ایران بخصوص دختران و زنان ایران در آتش انواع خشونت های سازمان یافته توسط این نظام و مافیاهایش و معضلات و نابسامانی های اجتماعی که چون مجموعه ای بغرنج فضای حیاتی وی را محدود ومحصور کرده اند می سوزد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ایران می رفت که به یمن انقلاب که تغییر بنیادی ساخت ذهنی و در نتیجه رابطه زن و مرد معنا داشت و به یمن مبارزه بزرگ زنان ایران , در جاده شتابگیر رشد قرار گیرد و اسطوره ها و متولیان گذشته و باورهای غلط و زورمدارنه گرایشهای راست و چپ در باره زن اعتبار خویش را از دست بدهند. زو ر پرستان که از این مساله وحشت داشتند با استقرار استبداد فراگیر فضای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ایران را بستند و مانع اصلی این تغییر ساخت ذهنی شدند.
از آنجا که گرایشهای زور پرست به حکم قدرت پرستی خود زن را مظهر شهوت و قهر میشمارند , زور پرستان حاکم از زمان استقرار استبدادشان تا به اکنون آزادی زن را بی بند و باری توصیف کرده و میکنند و از آزادی واقعی زنان که همان حقوقمند شدن آنان است وحشت دارند و سانسور و جهل را وسیله ای برای نگاه داشتن زن در گذشته می پندارند. ذهنیت گردانندگان نظام ولایت فقیه زن را شیئی جنسی و دون انسان و به تعبیر ارسطو" ضعیفه" گمان میبرد که باید پوشیده نگاه داشته شود . اما از آنجا که ناچیز کردن زن در شئی جنسی و" سکس مداری "ذاتی هر قدرت بخصوص قدرت استبدادی است ؛ رشد جامعه بخصوص زنان آنهم بعنوان بزرگترین و اصلی ترین عامل تربیت نسلهای آینده ویاد آوری حقوقمندی به نسلهای آینده ؛ مانع بزرگی در راه بسط استبداد محسوب میشود؛ از اینرو نظام ولایت فقیه مبارزه با بی عفتی را دست آویز بکار انداختن زور و سرکوب میداند.
نسل کنونی ایران بخصوص دختران و زنان ایران در آتش انواع خشونتهای سازمان یافته توسط این نظام و مافیاهایش و معضلات و نابسامانی های اجتماعی که چون مجموعه ای بغرنج فضای حیاتی وی را محدود ومحصور کرده اند می سوزد.

کافی است به صفحات حوادث ! روزنامه های کشور رجوع شود که مملو ازاشکال مختلف این نابسامانیها و سرکوب زنان و موضوع قاچاق دختران و زنان است و روند شکل گیری آن را در این نظام نشان میدهد . رزنامه های ( ایران وکیهان 24 بهمن 79 ؛ قد س 21 مهر 81 ؛ ؛جام جم 16 مهر81 ؛ قد س 21 مهر 81 ؛ همشهری24 مهر81خواندنی 24 مهر 81 ؛ انتخاب 3 خرداد 81 ؛و باز امسال شرق 12 خرداد 83 اخبار زیر را در مورد صرفا باندهای قاچاق زنان و دختران انتشار دادند :
●روزنامه انتخاب نیز در سوم خرداد هشتاد و يک از کشف یک شبکه گسترده فساد و فحشا خبر داد و نوشت اعضای گسترده ترین باند بین المللی فساد و فحشا در ایران که اقدام به جذب و انتقال دختران و زنان ایرانی به کشورهای آسیایی و اروپایی می کردند .براساس گزارش این روزنامه، شبکه فساد، زنان و دختران جوان را با پرداخت پول های هنگفت و با کمک تعدادی از تجار ثروتمند به کشورهای عربی و خلیج فارس و اروپا انتقال می دادند.بر اساس این گزارش حدود دويست دختر و زن جوان در این باند عضویت داشتند و اعضای باند، برخی دختران جوان را برای تن فروشی به فرانسه و انگلیس نیز اعزام می کردند.
●روزنامه قدس بيست و يک مهر هشتاد و يک نوشت: "با متلاشی شدن یک باند قاچاق زنان و دختران به کشورهای بیگانه سی و هشت نفر از اعضای این شبکه دستگیر و پانزده نفر از قربانیان آنها به کشورمان بازگردانده شدند.
اعضای این شبکه با ترفندهای گوناگون بویژه ازدواج صوری با دختران آنان را به بهانه سفر به زاهدان خارج کرده و به یکی از کشورهای همسایه شرقی (پاکستان) انتقال می دادند. این تبهکاران عمده طعمه های خود را از بین دختران معتاد و دارای فقر فرهنگی و مادی انتخاب می کردند. در پی دستگیری این افراد بیش از هفتاد خانواده نیز که به نوعی در اقدامات تبهکارانه اعضای این شبکه دخالت داشتند شناسایی و تاکنون در مجموع سی و هشت نفر از مجرمان دستگیر شدند .
●روزنامه ایران بيست و چهار بهمن هزار و سيصد و هفتاد و نه نوشت: "جزئیات فعالیت شبکه مخوف قاچاق دختران کم سن و سال و نوجوان ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس فاش شد. مسئولیت این شبکه قاچاق دختران جوان ایرانی به خارج از کشور با یک زن میانسال بود که بابت هر دختر و زن جوان ایرانی مبلغ هنگفتی را دریافت می کرد. ".
●خبرنگار کیهان از مشهد نیز گزارش داد: "با انهدام يازده شبکه فعال فساد و فحشاء در مشهد صد و چهل و هشت نفر بازداشت شدند. این باندها حدود پنج سال در نقاط شهر مشهد فعالیت داشتند و دهها نفر از دختران فراری و زنان توسط این باند اغفال و به کشورهای عربی خلیج فارس یا کشورهای آسیای شرقی قاچاق می شدند".
●خبرنگار کیهان در شیراز نیز نوشت: "یک باند فساد و فحشاء و قاچاق دختران در شیراز متلاشی و بازداشت شدند".
●خبرگزاری ایسنا در تهران گزارش داد: "به گفته کارشناس دفتر آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی کشوردکتر اسد بیگی بر اساس تحقیقات انجام شده در ایران و کشورهای دیگر آمار دختران فراری نسبت به پسران بیشتر است و اکثر آنها نیز به دام فحشا و روسپیگری افتاده و توسط باندهای مخصوصی برای روسپیگری یا قاچاق آنها به خارج از کشور به خصوص دبی فرستاده می شوند".
●جام جم شانزده مهر هزار و سيصد و هشتاد و يک نوشت: "پلیس باند قاچاق دختران را در فرودگاه مهر آباد به دام انداخت. پرونده رسیدگی به جرایم اعضای این باند به شعبه هزار و شصد و ده مجتمع قضایی ویژه به ریاست قاضی صابری ظفر قندی ارجاع شد".
●روزنامه جام جم يازده مهر هشتاد و يک از دستگیری اعضای باند اینترنتی اغفال دختران خبر داد و آورد ،سه زن میانسال پس از ارتباط اینترنتی (چت) با دختران و پسران جوان آنها رابه فساد می کشاندند و پس از ارتباط با دختران از طریق سایت اینترنتی و با جلب اعتماد و اطمینان آنها با این دختران قرار ملاقات می گذاشتند سپس به بهانه های واهی و پیدا کردن شوهر پولدار و سفر به خارج از کشور از آنان سوء استفاده می کردند.
●روزنامه همشهری بيست و چهار مهر هشتاد و يک: تعداد زیادی دختر ایرانی در کربلا نجف و سایر شهرهای زیارتی عراق به گدایی مشغولند. این دختران توسط مردان عرب از خانواده هایشان در روستاها یا مناطق فقیر نشین خریداری و برای کسب درآمد از زائران ایرانی که به گدایان عراقی پول نمی دهند، به شهرهای زیارتی عراق برده می شوند.
ماهنامه خواندنی بيست و چهار مهر هشتاد و يک طی گزارشی اعلام کرد: "در استان های خراسان و سیستان و بلوچستان چندین هزار دختر ایرانی به مردان افغانی فروخته شدند.اخیرا یک باند برده گیری که عده نامعلومی از دختران ایرانی را در پاکستان به کنیزی فروخته اند شناسائی و برخی از اعضا آن دستگیر شدند.بر اساس یک آمار رسمی اظهار شده است که فقط بوسیله همین باند بیش از صد و پنجاه دختر مشهدی به پاکستان برای تن فروشی منتقل شدند شیوه کار اعضای این باند چنین بوده است که دختران را از خانواده هایشان خریداری کرده و به عقد خود در می آوردند سپس آنها را به خانه های فساد که در پاکستان به خرابات موسومند می فروختند. لازم به ذکر است که منطقه میرجاوه در زاهدان به عنوان یک منطقه ترانزیت در امر قاچاق انسان به شمار می رود. استان های خراسان و سیستان و بلوچستان از مناطق مبدأ و شهرهای کویته، کراچی، راولپندی در پاکستان و کشورهای افغانستان و کشورهای خلیج حاشیه خلیج فارس و بعضی از کشورهای آسیایی و اروپایی از مناطق مقصد پدیده قاچاق محسوب می شوند".
●به گزارش ایرنا در بيست بهمن هشتاد و يک چندی پیش روزنامه مشرق، چاپ پاکستان نوشت: "ماهانه چهل و پنج دختر ایرانی شانزده تا بيست و پنج ساله در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند". در ادامه این خبر آمده است یک گروه بلوچ ایرانی مدت دو سال است که از راه بلوچستان این دختران را به پاکستان منتقل کرده و در کراچی به فروش می رسانند. همچنین ماموران معاونت اطلاعات ناجا که تنها مرجع پلیس رسیدگی به این جرم نانوشته هستند، شهریور سال هشتاد و يک توانستند بيست زن و مرد بلوچ را با شکار دختران فقیر خراسانی آنها را روانه پاکستان می کردند، شناسایی و دستگیر کنند."

اما مسأله قاچاق زنان و دختران از زمان رژیم سابق در ایران رواج داشته است. استبداد پهلوی هم برای زن و مرد و بخصوص زنان حقوق قائل نبود. اما امروزه در نظام ولایت فقیه که مافیا حاکم است قاچاق انسان سازمان يافته صورت میگیرد وهمچون تجارت مواد مخدر برای این رژیم به تجارتي پرسود تبديل شده است که گردش مالي آن سرسامآور است.
دكتر ميرمحمد صادقى، حقوقدان و استاد دانشگاه در مورد رشد جرايم سازمان يافته در ايران و قاچاق مى گويد: در قوانين ما به پديده هاى سازمان يافته به عنوان جرم جمعى نگاه نشده است و مى توانيم در مورد جرايم سازمان يافته به طور خاص قانون داشته باشيم كه متأسفانه نداريم، زيرا جرايم سازمان يافته با از بين رفتن افراد از بين نمى رود."

خوانندگان محترم با راه حلهای این نظام تحت عنوان " قتل درمانی " آشنایند و فراموش نکرده اند که دیوان عالی کشورمتهمان قتل های محفلی کرمان را که دست به قتل 3 مرد و دو زن در شهر كرمان و چند مورد تجاوز به زنان زده بودند را افرادي متدين دانست که در تشخيصشان در مورد مهدورالدم بودن مقتولان اشتباه نکرده اند!! و راي دادگاه كرمان را در خصوص متهمان پرونده قتلهاي محفلي كرمان نپذيرفت! چرا که متهمان پرونده مأموران يکی از نهادهای امنيتی بودند . محاکمه آنان نیز به صورت غير علنی و پشت درهای بسته انجام گرفت و فرزند يکی از مقامهای استان که از او با عنوان سردار "ر، ک" ياد می شد نيز در ميان متهمان بود اما حاضر نشده در دادگاه حضور يابد! مافيای فحشا حتی درون مراکزی که تحت عنوان" خانه دختران " در واقع به اسم حفاظت از دختران فراری برای جلوگیری از کشانده شدن به فحشا تاسیس شده اند ؛ نیز راه یافته است . خوانندگان گرامی فاجعه خانه هدايت در شهرستان کرج راکه بنياد مستضعفان و جانبازان در زمان رفيقدوست سرپرستی آن را دراختيار داشت ؛یعنی همان خانه ای که دادستان انقلاب کرج و فرمانده نيروی انتظامی کرج متهمان رديف اول پرونده انتقال دختران اين مرکز به شبکه تن فروشان بودند و در حاشيه همين مرکز، کانون های عشرت، تحت کنترل و حفاظت بسيج برپا شده بود را از یاد نبرده اند .
قضیه حراج دختران و زنان ایرانی در فجیره که با تکذیب مسئولان نظام ولایت فقیه روبرو شد نه تنها موجب تهیه گزارش جامع و دقيقي از موضوع و ارائه آن به جامعه نگردید بلکه با تکذیب مسئولان نظام ولایت فقیه روبرو شد. مساله تکذیب اینگونه اخبار از طرف گردانندگان رژیم امری مسلم است ولی مساله اصلی نحوه تکذیب آنها است ! آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه که در امر تکذیب هر خبری که به نحوی از انحاء اتهامی را متوجه نظام ولاایت فقیه میکند استاد است و در واقع این سخنگو حکم " قالپاق" رژیم را دارد که پیچ و مهره های زشت منظر را میپو شاند ؛ در تکذیب خبر حراج و قاچاق زنان و دختران ایرانی مي گويد :"چون اين دختران با ميل خود و به طور قانوني خارج مي شوند ما نمي توانيم از نظر قانوني با آنها برخورد كنيم!"غلامحسين الهام سخنگوي قوه قضاييه نیز گفته است : بر اساس مدارک موجود موضوع قاچاق انسان در کشور به اين معنا نيست که افرادي را مي دزدند و به صورت برده از کشور خارج مي کنند، بلکه عموما افرادي خود به هر انگيزه تن به فساد مي دهند و در عرصه اين کار آلوده مي شوند " . و علي يونسي " وزیر "اطلاعات در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين خبر را صرفا «يك خبر تبليغاتي سوء» عنوان كرد " این اخبار به هيچ وجه صحت ندارد و به فرض اگر خبر حراج دختران و زنان ايراني در امارات واقعيت داشت روزنامهها نبايد اين خبر را تيتر ميزدند؛ در حالي كه اين خبرها راست هم نبوده و نيست. اين مطالب و خبرها تكذيبكنندهي امنيت جامعهي ماست در صورتي كه ما بايد دست به دست هم دهيم و امنيت را هرچه بيشتر حاكم سازيم. اين نشانهي مسووليتناشناسي يك رسانه است که عيب كوچكي را بزرگ كند و سعي كند كه جامعه و يا نهادي را ناامن نشان دهد.!"
کافی است به این خبر روزنامه اعتماد توجه کنیم تا میزان" امن" بودن ایران را که تمامی مسئولان این نظام خصوصا یونسی " وزیر" اطلاعات مدعی وجود آنند روشنتر شود ! :"!راي دادگاه عمومي تهران درباره اعضاي باند آدمربا، معروف به »باند كبير« كه با عناوين رسمي خود اقدام به ربودن افراد و آزار و شكنجه آنان ميكردند، انتشار يافت. در پرونده باند كبير كه يكي از تبهكاريهاي سازمان يافته به شمار ميرود، نام يكي از كاركنان سطح بالاي وزارت كشور به چشم ميخورد. وي به نام حسين كبير، كارشناس امور حقوقي مرزها، از اداره كل امور مرزي معاونت وزارت كشور بوده است كه با همدستي عدهيي از جمله يك سرگرد بازنشسته سپاه پاسداران و چند تن ديگر از جمله دو پاسدار، اقدام به آدمربايي ميكردند. اين عده با لباس ماموران و با در دست داشتن مدارك شناسايي جعلي (به عنوان ماموران ويژه اطلاعاتي) و برگزاري تور ايست بازرسي در نقاط مختلف تهران، افراد مورد نظر خود را ميربودند و آنها را با چشمهاي بسته به مخفيگاهي كه به شكل بازداشتگاه امنيتي درآورده بودند، ميبردند. اعضاي باند، افراد ربوده شده را شبانهروز مورد بازجويي و شكنجه قرار ميدادند و سپس آنها را با گرفتن ميليونها تومان پول آزاد ميكردند. يكي از ربودهشدگان »نادر ديزچيان« بود كه وي را در شهرك ژاندارمري دزديدند و هنگام انتقال، وي در بزرگراه شهيد همت با افراد رباينده درگير شد. اعضاي باند هم كه لباس ماموران را به تن داشتند، براي چند دقيقه بزرگراه را با استفاده از چراغهاي گردان و پيجر بستند و در برابر چشم رهگذران به فرد ربوده شده كتك مفصلي زدند و سپس او را به منزلي در شهريار انتقال دادند !
وقتی درپایتخت و در محل استقرار وزارت اطلاعات که مدعی است تمام دشمنان را در اقصی نقاط دنیا زیر ذره بین دارد ! بتوان بزرگراه را بست و چندین سال و ماه بدینسان و با لباس ماموران امنیتی و انتظامی آدم ربایی کرد ؛ هم دم خروس بیرون میزند و هم دست داشتن مسئولان رژیم در آدم ربایی های کلان تر محرز میگردد که نمونه های فوق تنها جهت رد گم کنی و نمایش "تلاش وزارت اطلاعات برای " حفظ امنیت " فاش میگرد!

و اما برای بررسی استدلالهای آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه و الهام سخنگوی قوه قضاییه این نظام در مورد تمایل خود دختران و زنان در سوء استفاده جنسی از آنان و دست بسته بودن نظام در برخورد با این مساله بهتر است به کنوانسیون و پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق زنان و کودکان ؛ سازمان ملل نگاهی بیندازیم که پدیده قاچاق انسان را چگونه معنا کرده است. این پروتکل حاوی توضیحاتی درباره اهداف اصلی پروتکل، رابطه آن با کنوانسیون سازمان ملل بر علیه جنایت سازمان یافته و همچنین شیوه های اجرای آن می باشد.


«قاچاق انسان» در ماده 2 این پروتکل بدینسان تعریف می شود: اصولا قاچاق مرکب از اعمالی است که طی آن مجرمین قربانیان را تحت کنترل خود درمی آورند و این کار را با روش های اجباری یا فریبنده یا روابط استثمارگرانه انجام می دهند، همچون رابطه والدین با فرزندان که در آن یک طرف قدرت یا نفوذ اندکی داشته و بدین ترتیب در برابر قاچاق آسیب پذیر است. هنگامی که کنترل اولیه حاصل شد، قربانیان به محلی انتقال داده می شوند که بازاری برای خدمات آنها موجود است و آنان اغلب فاقد تسلط به زبان و دیگر اطلاعات ابتدایی برای درخواست کمک می باشند. مقصدها عموما در کشورهای خارج است گرچه همیشه چنین نیست – لازم نیست که عبور از مرزهای بین المللی صورت گیرد. به محض ورود به مقصد، قربانیان مجبور به کار در مشاغل دشوار، خطرناک و معمولا ناخوشایند، همچون تن فروشی، تولید پورنوگرافی کودکان یا کارهای شاق معمولی می شود تا برای قاچاقچیان تولید منفعت کنند. قربانیان، همچون دیگر کالاهای قاچاق، گاه بسادگی از یک باند جنایتکار به یک باند جنایتکار دیگر فروخته می شوند، اما بر خلاف کالا، آنان مجبور به دوره های طولانی کار در مقصد نهایی شده و سود کلان تری برای قاچاقچیان در همه این مراحل تولید می کنند.
ماده 3، پاراگراف (آ)، در این پروتکل قاچاق را چنین تعریف می نماید:
«قاچاق انسان» به معنای جلب افراد، حمل و نقل، جابجایی، پناه دادن یا تحویل گرفتن افراد، به وسیله تهدید یا استفاده از زور و یا دیگر اشکال اجبار، آدم ربایی، کلاهبرداری، فریب، سوءاستفاده از قدرت و یا موقعیت آسیب پذیری، یا دادن یا گرفتن پول یا منافع برای کسب رضایت فردی که کنترل فرد دیگری را در دست دارد، به منظور بهره ربایی (استثمار) می باشد. بهره ربایی شامل، حداقل، بهره وری از تن فروشی دیگران یا دیگر اشکال استفاده جنسی، کار یا خدمات تحمیلی، برده داری یا اشکال مشابه برده داری، بندگی یا برداشتن اعضای بدن است
قربانیان اغلب در اولین مرحله، به خاطر فریب یا اطلاعات غلط درباره جایی که برده می شدند یا آنچه که در انتظارشان بود ، با رضایت به قاچاق تن می دادند.
یاد آور زورمدارانی چون اصفی و الهام مینایم که بر طبق این پروتکل که حاصل کار جمعی ملل مختلف است و نظام ولایت فقیه هیچگاه آن را نپذیرفته است و منتصبان مجلس فرمایشی هفتم "رهبر" هنوز بر صندلیهای غصبی خود جا خوش نکرده تصریح کرده اند که کنوانسیون زنان و چنین پروتکلی را امضاء نخواهد کرد ؛ در مورد رضایت افراد تصریح میشود :"قربانیان اغلب در اولین مرحله، به خاطر فریب یا اطلاعات غلط درباره جایی که برده می شدند یا آنچه که در انتظارشان بود ، با رضایت به قاچاق تن می دادند ولی واقعیت این است که هر رضایت اولیه ای معمولا به خاطر فریب مقدماتی یا استفاده از زور و دیگر اشکال اجبار و آزار از طرف قاچاقچیان، بی معنی شمرده می شود. و در حالی که مسئولان نظام حاکم از هرگونه قبول مسئولیتی در قبال قربانیان قاچاق انسان سر باز میزنند و به صرف اینکه بقول یونسی " اين مطالب و خبرها تكذيبكنندهي امنيت جامعهي ماست " انتشار آن را بر مطبوعات ممنوع میکنند ؛ پروتکل سازمان ملل تصریح می کند که:" قربانیان قاچاق معمولا در معرض خطر بیشتر بوده و بیشتر به کمک و حمایت نیاز دارند، بویژه اگر به کشور خود برگردانده شوند.و همچنین کشورها را به حمایت های اجتماعی از قربانیان از جمله مشاوره، مسکن، آموزش و مراقبت های بهداشتی فرا می خواند."
در حالی که مسئولان نظام ولایت فقیه هنوز بر پنهانکاری و کذب دانستن اخبار قاچاق و یا حراج زنان و دختران ایرانی مصرند و "برخورد پلیسی" را تنها راه حل میدانند . همچنانکه لثارات ارگان انصار "حزبالله "، راه حل مقابله با بدحجابي را که بزرگترین مظهر فساد میداند «برخورد پليسي» عنوان میکند و عباسعلي اختري " نماینده منتصب مجلس رهبر " در 27 خرداد در گفتوگو با خبرنگار ايرنا اعلام کرد : مجلس هفتم براي برخورد با بدحجابي در جامعه برنامه دارد! " نابسامانیهای اجتماعی اعم از اعتیاد و فحشا و رانت و ... در ایران رو به گسترش است .

به زعم نگارنده اگر فحشاء را نه تنها به عنوان ابزار وحشيانه تسلط جنس مذکر بلکه همچنين به مثابه تظاهر افراطي روابط ناعادلانه اقتصادي اجتماعي ارزيابي کنيم و قبول کنیم که فروش تن يا دقيقتر گفته شود اجاره آن براي استفاده جنسي، آخرين راه حل ممکن براي افرادي است که ديگر امکانات متعارف و قانوني اقتصادي از جمله و به ويژه کار کردن يا بهره جويي از کمک هاي اجتماعي برايشان غير قابل دسترسي است و خود نشان مرگ ارزشها در جامعه است انوقت است که فحشاء را بخشي از اقتصاد غير رسمي مثل سرقت، فروش مواد مخدر، گدايي يا فروش خون و اعضای بدن ارزیابی میکنیم و قبول میکیم که روسپي گري آزادانه و با طيب خاطر انتخاب نمي شود .
نبود قانون حامی زنان و دامن زدن رژیم به امر فحشاء وتوسط گروههای مافیای آن که سود کلانی را از این بایت همچون مواد مخدر به جیب میزندو در عین حال سوء استفاده از این امر جهت اعمال سرکوب علیه زنان و ایجاد جو رعب و وحشت اکنون دیگر امری نیست که از دید مردم ایران پنهان مانده باشد .

دكتر ميرمحمد صادقى، حقوقدان و استاد دانشگاه در مورد رشد جرايم سازمان يافته در ايران و قاچاق مى گويد: در قوانين ما به پديده هاى سازمان يافته به عنوان جرم جمعى نگاه نشده است و مى توانيم در مورد جرايم سازمان يافته به طور خاص قانون داشته باشيم كه متأسفانه نداريم، زيرا جرايم سازمان يافته با از بين رفتن افراد از بين نمى رود."
از طرف دیگر مركز افكار سنجي دانشجويان ايران اعلام كرد9/77 درصد از شهروندان تهراني، اصلي ترين عامل تداوم حضور زنان خياباني و شيوع اين پديده در سطح شهر را نبود برنامه اي صحيح، جامع و دقيق از سوي مسئولان مي دانند. در تحقيق «بررسي نگرش شهروندان تهراني در مورد زنان خياباني» مركز افكار سنجي دانشجويان ايران، آمده است: آلودگي اجتماعي زنان در كلان شهرهاي كشور ازجمله تهران، تبريز، اصفهان، مشهد و كرج، چنان افزايش يافته است كه سن گرايش به مسائل منكراتي از ۲۷ سال در سال ۱۳۶۷ به ۱۶ سالگي در سال ۱۳۷۸ كاهش يافته است.
و بنا بر یک منبع رسمی در تهران نرخ رشد تعداد دختران نوجوان در فاحشه گری 635 درصد بوده است. بالابودن این آمار حکایت از این دارد که چگونه این نوع از آزار بسرعت رشد کرده است. در تهران بطور تخمینی 84000 زن و دختر فاحشه وجود دارد. بسیاری از آنها در خیابانها هستند، برخی دیگر در 250 فاحشه خانه که بنا بر گزارش هایی در تهران اداره مى شوند، هستند. به قول رئیس دفتر انترپول در ایران این تجارت همچنین بین المللی است: هزاران زن و دختر ایرانی در بردگی سکس در خارج به فروش رسیده اند.وی معتقد است که امروزه تجارت برده سکس یکی از سودآورترین کارها در ایران است. یکی از عواملی که به ازدیاد فحشا و تجارت برده سکس کمک مى كند، تعداد دختران جوانی است که از خانه فرار مى كنند. دختران علیه محدودیتهای بنیادگرایانه ای که بر آزادی آنها تحمیل مى شود، بر علیه آزار در خانه و اعتیاد والدین شورش مى كنند. متاسفانه دختران در راه مبارزه برای آزادی، با آزار بیشتر و استثمار روبرو مى شوند. 95 در صد دخترانی که از خانه فرار مى كنند به فحشا کشیده مى شوند. تنها در تهران تخمین زده شده است که 25000 کودک خیابانی، در نتیجه فرار از خانه، وجود دارند که بیشر آنها دختر هستند.این تجارت جنایت آمیز بدون اطلاع داشتن و شرکت بنیادگرایان حاکم صورت نمى گيرد. مقامات دولتی خود نیز در خرید و فروش و آزار جنسی زنان و دختران دست دارند.

اما چاره چیست ؟ به اعتقاد نگارنده نظام اجتماعی مجموعه ای از ساختها و ساختها نیز مجموعه ای از روابط هستند که مدار همه آنها زور ی است که در اندیشه تک تک مردم اصالت دارد . خود این نابسامانیهای اجتماعی مجموعه بغرنجی را بوجود می آورند و کدیگر را بوجود می آورند و ایجاب میکنند . فحشا نوعی تسلیم شدن به جبر اجتماعی است . به نبود امنیت و فقر و تورم و رانت و فرار سرمایه ها ی انسانی و گسترش جهل و وجود بنیاد های اجتماعی و بنیادهای تربیتی قدرت مدار و فقدان سازمانهاي اجتماعي و نهادهاي مناسب براي حمايت از زنان ودختران و عدم اقدامات پیشگیرانه حمایتی و آموزشی و اصرار بر روشهای پلیسی و سرکوب و پرداختن ظاهری به معلول و نه علت و ... بستگی تام دارد . بسیاری از این تمهیدات میتوانند و بایستی از سوی خود ملت اندیشده شوند و صرف اتکا به دولت آنهم دولتی در چهر چوب نظام ولایت فقیه که خود بحران ساز و مساله ساز است ؛ سرابی بیش نیست و تسلسلی را بوجود می آورد که همچون کلافی تنها بر دست و پای ملت ایران پیچیده میشود .
قبول این امر که گسترش و تکاثر نابسامانیها خود ناشی از افزاش نقش زور در روابط اجتماعی است باعث میگردد که بپذیریم همه و هر عضو جامعه در مقابل افزایش نقش زور در جامعه مسئول اند . هیچ معضلی خواه معضل بیکاری ؛خواه معضل فحشا و قاچاق زنان و دختران و خواه معضل اعتیاد بیکار نمی ماند بلکه فعال میشود و دامنهء ویرانگریش افزایش میابد .چرا که هر نیرویی اگر در رشد بکار نیفتد در ویرانگری بکار میافتد. پس هرنیروی ویرانگری عرصه اجتماعی میخواهد و عرصه اجتماعی را برای مافیا ؛ زورمداری جامعه بوجود می آورد. تا زنان و دختران خود را حقوقمند نشناسند در معرض دام مافیا قرار میگیرند . نظام ولایت فقیه هرگز زن را به عنوان انسانی که میباید نظام اجتماعی سازگار با انسان حقوقمند را بیابد نخواهد پذیرفت. شناساندن و تذکار حقوق شهروندان به آنها را نه از دولت و نظام حاکم بایستی انتظار داشت این مهم از وظایف نهاد های خودجوش فرهنگی مردمی و نیز اپوزیسون سیاسی است که در گفتار و کردار بایستی خود الگوی حقوقمندی بشمار آیند.
پس کار بایسته در ریشه کردن نابسامانیهای موجود ؛ حذف این نظام بعنوان مانع رشد زنان جامعه بطور اخص و کل جامعه بطور اعم؛ به همراه انقلاب اصلی و بنیادی در نگرش به خود و از اصالت انداختن باور به قدرت در اذها ن است . ین مهم هر چه به تاخیر افتد درجه سلامت جامعه را تا به حدی به خطر میاندازد که شاید دیگر فردا دیر باشد !

jalehwafa@hotmail.com


ایران می رفت که به یمن انقلاب که تغییر بنیادی ساخت ذهنی و در نتیجه رابطه زن و مرد معنا داشت و به یمن مبارزه بزرگ زنان ایران , در جاده شتابگیر رشد قرار گیرد و اسطوره ها و متولیان گذشته و باورهای غلط و زورمدارنه گرایشهای راست و چپ در باره زن اعتبار خویش را از دست بدهند. زو ر پرستان که از این مساله وحشت داشتند با استقرار استبداد فراگیر فضای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ایران را بستند و مانع اصلی این تغییر ساخت ذهنی شدند.
از آنجا که گرایشهای زور پرست به حکم قدرت پرستی خود زن را مظهر شهوت و قهر میشمارند , زور پرستان حاکم از زمان استقرار استبدادشان تا به اکنون آزادی زن را بی بند و باری توصیف کرده و میکنند و از آزادی واقعی زنان که همان حقوقمند شدن آنان است وحشت دارند و سانسور و جهل را وسیله ای برای نگاه داشتن زن در گذشته می پندارند. ذهنیت گردانندگان نظام ولایت فقیه زن را شیئی جنسی و دون انسان و به تعبیر ارسطو" ضعیفه" گمان میبرد که باید پوشیده نگاه داشته شود . اما از آنجا که ناچیز کردن زن در شئی جنسی و" سکس مداری "ذاتی هر قدرت بخصوص قدرت استبدادی است ؛ رشد جامعه بخصوص زنان آنهم بعنوان بزرگترین و اصلی ترین عامل تربیت نسلهای آینده ویاد آوری حقوقمندی به نسلهای آینده ؛ مانع بزرگی در راه بسط استبداد محسوب میشود؛ از اینرو نظام ولایت فقیه مبارزه با بی عفتی را دست آویز بکار انداختن زور و سرکوب میداند.
نسل کنونی ایران بخصوص دختران و زنان ایران در آتش انواع خشونتهای سازمان یافته توسط این نظام و مافیاهایش و معضلات و نابسامانیهای اجتماعی که چون مجموعه ای بغرنج فضای حیاتی وی را محدود ومحصور کرده اند میسوزد.

کافی است به صفحات حوادث ! روزنامه های کشور رجوع شود که مملو ازاشکال مختلف این نابسامانیها و سرکوب زنان و موضوع قاچاق دختران و زنان است و روند شکل گیری آن را در این نظام نشان میدهد . رزنامه های ( ایران وکیهان 24 بهمن 79 ؛ قد س 21 مهر 81 ؛ ؛جام جم 16 مهر81 ؛ قد س 21 مهر 81 ؛ همشهری24 مهر81خواندنی 24 مهر 81 ؛ انتخاب 3 خرداد 81 ؛و باز امسال شرق 12 خرداد 83 اخبار زیر را در مورد صرفا باندهای قاچاق زنان و دختران انتشار دادند :
●روزنامه انتخاب نیز در سوم خرداد هشتاد و يک از کشف یک شبکه گسترده فساد و فحشا خبر داد و نوشت اعضای گسترده ترین باند بین المللی فساد و فحشا در ایران که اقدام به جذب و انتقال دختران و زنان ایرانی به کشورهای آسیایی و اروپایی می کردند .براساس گزارش این روزنامه، شبکه فساد، زنان و دختران جوان را با پرداخت پول های هنگفت و با کمک تعدادی از تجار ثروتمند به کشورهای عربی و خلیج فارس و اروپا انتقال می دادند.بر اساس این گزارش حدود دويست دختر و زن جوان در این باند عضویت داشتند و اعضای باند، برخی دختران جوان را برای تن فروشی به فرانسه و انگلیس نیز اعزام می کردند.
●روزنامه قدس بيست و يک مهر هشتاد و يک نوشت: "با متلاشی شدن یک باند قاچاق زنان و دختران به کشورهای بیگانه سی و هشت نفر از اعضای این شبکه دستگیر و پانزده نفر از قربانیان آنها به کشورمان بازگردانده شدند.
اعضای این شبکه با ترفندهای گوناگون بویژه ازدواج صوری با دختران آنان را به بهانه سفر به زاهدان خارج کرده و به یکی از کشورهای همسایه شرقی (پاکستان) انتقال می دادند. این تبهکاران عمده طعمه های خود را از بین دختران معتاد و دارای فقر فرهنگی و مادی انتخاب می کردند. در پی دستگیری این افراد بیش از هفتاد خانواده نیز که به نوعی در اقدامات تبهکارانه اعضای این شبکه دخالت داشتند شناسایی و تاکنون در مجموع سی و هشت نفر از مجرمان دستگیر شدند .
●روزنامه ایران بيست و چهار بهمن هزار و سيصد و هفتاد و نه نوشت: "جزئیات فعالیت شبکه مخوف قاچاق دختران کم سن و سال و نوجوان ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس فاش شد. مسئولیت این شبکه قاچاق دختران جوان ایرانی به خارج از کشور با یک زن میانسال بود که بابت هر دختر و زن جوان ایرانی مبلغ هنگفتی را دریافت می کرد. ".
●خبرنگار کیهان از مشهد نیز گزارش داد: "با انهدام يازده شبکه فعال فساد و فحشاء در مشهد صد و چهل و هشت نفر بازداشت شدند. این باندها حدود پنج سال در نقاط شهر مشهد فعالیت داشتند و دهها نفر از دختران فراری و زنان توسط این باند اغفال و به کشورهای عربی خلیج فارس یا کشورهای آسیای شرقی قاچاق می شدند".
●خبرنگار کیهان در شیراز نیز نوشت: "یک باند فساد و فحشاء و قاچاق دختران در شیراز متلاشی و بازداشت شدند".
●خبرگزاری ایسنا در تهران گزارش داد: "به گفته کارشناس دفتر آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی کشوردکتر اسد بیگی بر اساس تحقیقات انجام شده در ایران و کشورهای دیگر آمار دختران فراری نسبت به پسران بیشتر است و اکثر آنها نیز به دام فحشا و روسپیگری افتاده و توسط باندهای مخصوصی برای روسپیگری یا قاچاق آنها به خارج از کشور به خصوص دبی فرستاده می شوند".
●جام جم شانزده مهر هزار و سيصد و هشتاد و يک نوشت: "پلیس باند قاچاق دختران را در فرودگاه مهر آباد به دام انداخت. پرونده رسیدگی به جرایم اعضای این باند به شعبه هزار و شصد و ده مجتمع قضایی ویژه به ریاست قاضی صابری ظفر قندی ارجاع شد".
●روزنامه جام جم يازده مهر هشتاد و يک از دستگیری اعضای باند اینترنتی اغفال دختران خبر داد و آورد ،سه زن میانسال پس از ارتباط اینترنتی (چت) با دختران و پسران جوان آنها رابه فساد می کشاندند و پس از ارتباط با دختران از طریق سایت اینترنتی و با جلب اعتماد و اطمینان آنها با این دختران قرار ملاقات می گذاشتند سپس به بهانه های واهی و پیدا کردن شوهر پولدار و سفر به خارج از کشور از آنان سوء استفاده می کردند.
●روزنامه همشهری بيست و چهار مهر هشتاد و يک: تعداد زیادی دختر ایرانی در کربلا نجف و سایر شهرهای زیارتی عراق به گدایی مشغولند. این دختران توسط مردان عرب از خانواده هایشان در روستاها یا مناطق فقیر نشین خریداری و برای کسب درآمد از زائران ایرانی که به گدایان عراقی پول نمی دهند، به شهرهای زیارتی عراق برده می شوند.
ماهنامه خواندنی بيست و چهار مهر هشتاد و يک طی گزارشی اعلام کرد: "در استان های خراسان و سیستان و بلوچستان چندین هزار دختر ایرانی به مردان افغانی فروخته شدند.اخیرا یک باند برده گیری که عده نامعلومی از دختران ایرانی را در پاکستان به کنیزی فروخته اند شناسائی و برخی از اعضا آن دستگیر شدند.بر اساس یک آمار رسمی اظهار شده است که فقط بوسیله همین باند بیش از صد و پنجاه دختر مشهدی به پاکستان برای تن فروشی منتقل شدند شیوه کار اعضای این باند چنین بوده است که دختران را از خانواده هایشان خریداری کرده و به عقد خود در می آوردند سپس آنها را به خانه های فساد که در پاکستان به خرابات موسومند می فروختند. لازم به ذکر است که منطقه میرجاوه در زاهدان به عنوان یک منطقه ترانزیت در امر قاچاق انسان به شمار می رود. استان های خراسان و سیستان و بلوچستان از مناطق مبدأ و شهرهای کویته، کراچی، راولپندی در پاکستان و کشورهای افغانستان و کشورهای خلیج حاشیه خلیج فارس و بعضی از کشورهای آسیایی و اروپایی از مناطق مقصد پدیده قاچاق محسوب می شوند".
●به گزارش ایرنا در بيست بهمن هشتاد و يک چندی پیش روزنامه مشرق، چاپ پاکستان نوشت: "ماهانه چهل و پنج دختر ایرانی شانزده تا بيست و پنج ساله در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند". در ادامه این خبر آمده است یک گروه بلوچ ایرانی مدت دو سال است که از راه بلوچستان این دختران را به پاکستان منتقل کرده و در کراچی به فروش می رسانند. همچنین ماموران معاونت اطلاعات ناجا که تنها مرجع پلیس رسیدگی به این جرم نانوشته هستند، شهریور سال هشتاد و يک توانستند بيست زن و مرد بلوچ را با شکار دختران فقیر خراسانی آنها را روانه پاکستان می کردند، شناسایی و دستگیر کنند."

اما مسأله قاچاق زنان و دختران از زمان رژیم سابق در ایران رواج داشته است. استبداد پهلوی هم برای زن و مرد و بخصوص زنان حقوق قائل نبود. اما امروزه در نظام ولایت فقیه که مافیا حاکم است قاچاق انسان سازمان يافته صورت میگیرد وهمچون تجارت مواد مخدر برای این رژیم به تجارتي پرسود تبديل شده است که گردش مالي آن سرسامآور است.
دكتر ميرمحمد صادقى، حقوقدان و استاد دانشگاه در مورد رشد جرايم سازمان يافته در ايران و قاچاق مى گويد: در قوانين ما به پديده هاى سازمان يافته به عنوان جرم جمعى نگاه نشده است و مى توانيم در مورد جرايم سازمان يافته به طور خاص قانون داشته باشيم كه متأسفانه نداريم، زيرا جرايم سازمان يافته با از بين رفتن افراد از بين نمى رود."

خوانندگان محترم با راه حلهای این نظام تحت عنوان " قتل درمانی " آشنایند و فراموش نکرده اند که دیوان عالی کشورمتهمان قتل های محفلی کرمان را که دست به قتل 3 مرد و دو زن در شهر كرمان و چند مورد تجاوز به زنان زده بودند را افرادي متدين دانست که در تشخيصشان در مورد مهدورالدم بودن مقتولان اشتباه نکرده اند!! و راي دادگاه كرمان را در خصوص متهمان پرونده قتلهاي محفلي كرمان نپذيرفت! چرا که متهمان پرونده مأموران يکی از نهادهای امنيتی بودند . محاکمه آنان نیز به صورت غير علنی و پشت درهای بسته انجام گرفت و فرزند يکی از مقامهای استان که از او با عنوان سردار "ر، ک" ياد می شد نيز در ميان متهمان بود اما حاضر نشده در دادگاه حضور يابد! مافيای فحشا حتی درون مراکزی که تحت عنوان" خانه دختران " در واقع به اسم حفاظت از دختران فراری برای جلوگیری از کشانده شدن به فحشا تاسیس شده اند ؛ نیز راه یافته است . خوانندگان گرامی فاجعه خانه هدايت در شهرستان کرج راکه بنياد مستضعفان و جانبازان در زمان رفيقدوست سرپرستی آن را دراختيار داشت ؛یعنی همان خانه ای که دادستان انقلاب کرج و فرمانده نيروی انتظامی کرج متهمان رديف اول پرونده انتقال دختران اين مرکز به شبکه تن فروشان بودند و در حاشيه همين مرکز، کانون های عشرت، تحت کنترل و حفاظت بسيج برپا شده بود را از یاد نبرده اند .
قضیه حراج دختران و زنان ایرانی در فجیره که با تکذیب مسئولان نظام ولایت فقیه روبرو شد نه تنها موجب تهیه گزارش جامع و دقيقي از موضوع و ارائه آن به جامعه نگردید بلکه با تکذیب مسئولان نظام ولایت فقیه روبرو شد. مساله تکذیب اینگونه اخبار از طرف گردانندگان رژیم امری مسلم است ولی مساله اصلی نحوه تکذیب آنها است ! آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه که در امر تکذیب هر خبری که به نحوی از انحاء اتهامی را متوجه نظام ولاایت فقیه میکند استاد است و در واقع این سخنگو حکم " قالپاق" رژیم را دارد که پیچ و مهره های زشت منظر را میپو شاند ؛ در تکذیب خبر حراج و قاچاق زنان و دختران ایرانی مي گويد :"چون اين دختران با ميل خود و به طور قانوني خارج مي شوند ما نمي توانيم از نظر قانوني با آنها برخورد كنيم!"غلامحسين الهام سخنگوي قوه قضاييه نیز گفته است : بر اساس مدارک موجود موضوع قاچاق انسان در کشور به اين معنا نيست که افرادي را مي دزدند و به صورت برده از کشور خارج مي کنند، بلکه عموما افرادي خود به هر انگيزه تن به فساد مي دهند و در عرصه اين کار آلوده مي شوند " . و علي يونسي " وزیر "اطلاعات در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين خبر را صرفا «يك خبر تبليغاتي سوء» عنوان كرد " این اخبار به هيچ وجه صحت ندارد و به فرض اگر خبر حراج دختران و زنان ايراني در امارات واقعيت داشت روزنامهها نبايد اين خبر را تيتر ميزدند؛ در حالي كه اين خبرها راست هم نبوده و نيست. اين مطالب و خبرها تكذيبكنندهي امنيت جامعهي ماست در صورتي كه ما بايد دست به دست هم دهيم و امنيت را هرچه بيشتر حاكم سازيم. اين نشانهي مسووليتناشناسي يك رسانه است که عيب كوچكي را بزرگ كند و سعي كند كه جامعه و يا نهادي را ناامن نشان دهد.!"
کافی است به این خبر روزنامه اعتماد توجه کنیم تا میزان" امن" بودن ایران را که تمامی مسئولان این نظام خصوصا یونسی " وزیر" اطلاعات مدعی وجود آنند روشنتر شود ! :"!راي دادگاه عمومي تهران درباره اعضاي باند آدمربا، معروف به »باند كبير« كه با عناوين رسمي خود اقدام به ربودن افراد و آزار و شكنجه آنان ميكردند، انتشار يافت. در پرونده باند كبير كه يكي از تبهكاريهاي سازمان يافته به شمار ميرود، نام يكي از كاركنان سطح بالاي وزارت كشور به چشم ميخورد. وي به نام حسين كبير، كارشناس امور حقوقي مرزها، از اداره كل امور مرزي معاونت وزارت كشور بوده است كه با همدستي عدهيي از جمله يك سرگرد بازنشسته سپاه پاسداران و چند تن ديگر از جمله دو پاسدار، اقدام به آدمربايي ميكردند. اين عده با لباس ماموران و با در دست داشتن مدارك شناسايي جعلي (به عنوان ماموران ويژه اطلاعاتي) و برگزاري تور ايست بازرسي در نقاط مختلف تهران، افراد مورد نظر خود را ميربودند و آنها را با چشمهاي بسته به مخفيگاهي كه به شكل بازداشتگاه امنيتي درآورده بودند، ميبردند. اعضاي باند، افراد ربوده شده را شبانهروز مورد بازجويي و شكنجه قرار ميدادند و سپس آنها را با گرفتن ميليونها تومان پول آزاد ميكردند. يكي از ربودهشدگان »نادر ديزچيان« بود كه وي را در شهرك ژاندارمري دزديدند و هنگام انتقال، وي در بزرگراه شهيد همت با افراد رباينده درگير شد. اعضاي باند هم كه لباس ماموران را به تن داشتند، براي چند دقيقه بزرگراه را با استفاده از چراغهاي گردان و پيجر بستند و در برابر چشم رهگذران به فرد ربوده شده كتك مفصلي زدند و سپس او را به منزلي در شهريار انتقال دادند !
وقتی درپایتخت و در محل استقرار وزارت اطلاعات که مدعی است تمام دشمنان را در اقصی نقاط دنیا زیر ذره بین دارد ! بتوان بزرگراه را بست و چندین سال و ماه بدینسان و با لباس ماموران امنیتی و انتظامی آدم ربایی کرد ؛ هم دم خروس بیرون میزند و هم دست داشتن مسئولان رژیم در آدم ربایی های کلان تر محرز میگردد که نمونه های فوق تنها جهت رد گم کنی و نمایش "تلاش وزارت اطلاعات برای " حفظ امنیت " فاش میگرد!

و اما برای بررسی استدلالهای آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه و الهام سخنگوی قوه قضاییه این نظام در مورد تمایل خود دختران و زنان در سوء استفاده جنسی از آنان و دست بسته بودن نظام در برخورد با این مساله بهتر است به کنوانسیون و پروتکل پیشگیری، منع و مجازات قاچاق زنان و کودکان ؛ سازمان ملل نگاهی بیندازیم که پدیده قاچاق انسان را چگونه معنا کرده است. این پروتکل حاوی توضیحاتی درباره اهداف اصلی پروتکل، رابطه آن با کنوانسیون سازمان ملل بر علیه جنایت سازمان یافته و همچنین شیوه های اجرای آن می باشد.


«قاچاق انسان» در ماده 2 این پروتکل بدینسان تعریف می شود: اصولا قاچاق مرکب از اعمالی است که طی آن مجرمین قربانیان را تحت کنترل خود درمی آورند و این کار را با روش های اجباری یا فریبنده یا روابط استثمارگرانه انجام می دهند، همچون رابطه والدین با فرزندان که در آن یک طرف قدرت یا نفوذ اندکی داشته و بدین ترتیب در برابر قاچاق آسیب پذیر است. هنگامی که کنترل اولیه حاصل شد، قربانیان به محلی انتقال داده می شوند که بازاری برای خدمات آنها موجود است و آنان اغلب فاقد تسلط به زبان و دیگر اطلاعات ابتدایی برای درخواست کمک می باشند. مقصدها عموما در کشورهای خارج است گرچه همیشه چنین نیست – لازم نیست که عبور از مرزهای بین المللی صورت گیرد. به محض ورود به مقصد، قربانیان مجبور به کار در مشاغل دشوار، خطرناک و معمولا ناخوشایند، همچون تن فروشی، تولید پورنوگرافی کودکان یا کارهای شاق معمولی می شود تا برای قاچاقچیان تولید منفعت کنند. قربانیان، همچون دیگر کالاهای قاچاق، گاه بسادگی از یک باند جنایتکار به یک باند جنایتکار دیگر فروخته می شوند، اما بر خلاف کالا، آنان مجبور به دوره های طولانی کار در مقصد نهایی شده و سود کلان تری برای قاچاقچیان در همه این مراحل تولید می کنند.
ماده 3، پاراگراف (آ)، در این پروتکل قاچاق را چنین تعریف می نماید:
«قاچاق انسان» به معنای جلب افراد، حمل و نقل، جابجایی، پناه دادن یا تحویل گرفتن افراد، به وسیله تهدید یا استفاده از زور و یا دیگر اشکال اجبار، آدم ربایی، کلاهبرداری، فریب، سوءاستفاده از قدرت و یا موقعیت آسیب پذیری، یا دادن یا گرفتن پول یا منافع برای کسب رضایت فردی که کنترل فرد دیگری را در دست دارد، به منظور بهره ربایی (استثمار) می باشد. بهره ربایی شامل، حداقل، بهره وری از تن فروشی دیگران یا دیگر اشکال استفاده جنسی، کار یا خدمات تحمیلی، برده داری یا اشکال مشابه برده داری، بندگی یا برداشتن اعضای بدن است
قربانیان اغلب در اولین مرحله، به خاطر فریب یا اطلاعات غلط درباره جایی که برده می شدند یا آنچه که در انتظارشان بود ، با رضایت به قاچاق تن می دادند.
یاد آور زورمدارانی چون اصفی و الهام مینایم که بر طبق این پروتکل که حاصل کار جمعی ملل مختلف است و نظام ولایت فقیه هیچگاه آن را نپذیرفته است و منتصبان مجلس فرمایشی هفتم "رهبر" هنوز بر صندلیهای غصبی خود جا خوش نکرده تصریح کرده اند که کنوانسیون زنان و چنین پروتکلی را امضاء نخواهد کرد ؛ در مورد رضایت افراد تصریح میشود :"قربانیان اغلب در اولین مرحله، به خاطر فریب یا اطلاعات غلط درباره جایی که برده می شدند یا آنچه که در انتظارشان بود ، با رضایت به قاچاق تن می دادند ولی واقعیت این است که هر رضایت اولیه ای معمولا به خاطر فریب مقدماتی یا استفاده از زور و دیگر اشکال اجبار و آزار از طرف قاچاقچیان، بی معنی شمرده می شود. و در حالی که مسئولان نظام حاکم از هرگونه قبول مسئولیتی در قبال قربانیان قاچاق انسان سر باز میزنند و به صرف اینکه بقول یونسی " اين مطالب و خبرها تكذيبكنندهي امنيت جامعهي ماست " انتشار آن را بر مطبوعات ممنوع میکنند ؛ پروتکل سازمان ملل تصریح می کند که:" قربانیان قاچاق معمولا در معرض خطر بیشتر بوده و بیشتر به کمک و حمایت نیاز دارند، بویژه اگر به کشور خود برگردانده شوند.و همچنین کشورها را به حمایت های اجتماعی از قربانیان از جمله مشاوره، مسکن، آموزش و مراقبت های بهداشتی فرا می خواند."
در حالی که مسئولان نظام ولایت فقیه هنوز بر پنهانکاری و کذب دانستن اخبار قاچاق و یا حراج زنان و دختران ایرانی مصرند و "برخورد پلیسی" را تنها راه حل میدانند . همچنانکه لثارات ارگان انصار "حزبالله "، راه حل مقابله با بدحجابي را که بزرگترین مظهر فساد میداند «برخورد پليسي» عنوان میکند و عباسعلي اختري " نماینده منتصب مجلس رهبر " در 27 خرداد در گفتوگو با خبرنگار ايرنا اعلام کرد : مجلس هفتم براي برخورد با بدحجابي در جامعه برنامه دارد! " نابسامانیهای اجتماعی اعم از اعتیاد و فحشا و رانت و ... در ایران رو به گسترش است .

به زعم نگارنده اگر فحشاء را نه تنها به عنوان ابزار وحشيانه تسلط جنس مذکر بلکه همچنين به مثابه تظاهر افراطي روابط ناعادلانه اقتصادي اجتماعي ارزيابي کنيم و قبول کنیم که فروش تن يا دقيقتر گفته شود اجاره آن براي استفاده جنسي، آخرين راه حل ممکن براي افرادي است که ديگر امکانات متعارف و قانوني اقتصادي از جمله و به ويژه کار کردن يا بهره جويي از کمک هاي اجتماعي برايشان غير قابل دسترسي است و خود نشان مرگ ارزشها در جامعه است انوقت است که فحشاء را بخشي از اقتصاد غير رسمي مثل سرقت، فروش مواد مخدر، گدايي يا فروش خون و اعضای بدن ارزیابی میکنیم و قبول میکیم که روسپي گري آزادانه و با طيب خاطر انتخاب نمي شود .
نبود قانون حامی زنان و دامن زدن رژیم به امر فحشاء وتوسط گروههای مافیای آن که سود کلانی ر

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/9395

فهرست زير سايت هايي هستند که به ' صعود منزلت زن در انقلاب و سقوط آن در نظام ولایت فقیه، ژاله وفا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016