دوشنبه 2 شهريور 1383

آمريكا در عراق گروگان ماست، حسين شريعتمداري، کيهان

آمريكا بعد از عمليات نظامي موسوم به «تعقيب موش صحرا»! در سال 1991 كه ظاهراً به بهانه آزادسازي كويت از اشغال ارتش عراق صورت گرفته و با تسليم سريع صدام و پذيرش آتش بس از جانب او همراه بود؛ مأموريت ديكتاتور عراق را تمام شده مي دانست و بوش پدر در گرماگرم آن ماجرا و در نقش فرشته نجات! مردم عراق و كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس، از پايان حاكميت صدام بر كشور عراق خبر داد، اما اين ادعا، فقط همان يك بار مطرح گرديد و پس از آن، نه بوش پدر و نه هيچيك از ديگر مقامات آمريكايي، آن را تكرار نكردند. چرا...؟!
آن روزها، بعد از آغاز عمليات نظامي آمريكا و در حالي كه ارتش صدام در كويت به محاصره درآمده بود، مردم عراق و مخصوصاً شيعيان در بصره، كوت، نجف، كربلا، كوفه و بسياري از نقاط ديگر عراق دست به قيام زدند و در برخي از مناطق نظير، بصره، نجف و كوت، به تعقيب و بازداشت عوامل شناخته شده حزب بعث و مأموران سازمان استخبارات -سازمان امنيت و اطلاعات- عراق پرداختند... بنابراين، اولين نشانه ها به وضوح حكايت از آن مي كرد كه عراق بعد از صدام، در اختيار مردم مسلمان و مخصوصاً اكثريت شيعيان اين كشور خواهد بود، و اين، نه فقط مطلوب آمريكا نبود كه براي آمريكا و متحدانش كابوسي هولناك بود و از تشكيل حكومت ديگري نظير جمهوري اسلامي ايران در عراق خبر مي داد.
در آن هنگام و بعد از اعلام آتش بس، اصلي ترين و مجهزترين لشكرهاي ارتش عراق، از جمله لشكر موسوم به گارد رياست جمهوري در داخل خاك كويت به محاصره درآمده بود و مطابق كنوانسيون شماره 3 ژنو، از هنگام اعلام آتش بس، تا پايان مذاكرات و تعيين نهايي تكليف جنگ، هيچيك از طرفين درگير، حق تغيير آرايش نظامي و جا به جايي نيروهاي خود را نداشتند. اما آمريكايي ها برخلاف قوانين بين المللي و مفاد كنوانسيون شماره 3 ژنو، به لشكر گارد رياست جمهوري و دو تيپ زرهي ديگر ارتش عراق اجازه دادند از خط آتش بس عبور كرده و داخل خاك عراق برگردند. اين لشكر و دوتيپ زرهي -باز هم برخلاف قوانين آتش بس- در سر راه خود از مرزهاي كويت به بغداد، قيام شيعيان را به طرز وحشيانه اي سركوب كردند و زير نگاه مستقيم ارتش آمريكا، در بصره، نجف، كربلا و ساير نقاط عراق، حمام خون به راه انداختند و به جناياتي دست زدند كه بازگو كردن آن نيز مشمئزكننده و ملال آور است. به عنوان نمونه -و فقط به عنوان نمونه- كامل حسين، داماد صدام كه بعدها به دست او به قتل رسيد، وقتي در نجف با زنان و دختران و كودكاني كه قادر به فرار نبوده و در شهر باقي مانده بودند روبرو شد، تمامي آنان را در نقطه اي جمع كرده و با ريختن بنزين به آتش كشيد و آن زنان و دختران و كودكان مظلوم را زنده زنده در آتش سوزاند...
در سال 1991، آمريكا، اگر چه رژيم صدام را به نقطه سرنگوني نزديك كرده و تمامي شرايط لازم براي حذف ديكتاتور عراق فراهم بود، ولي نه فقط حاضر به سقوط صدام نشد، بلكه زمينه هاي حضور دوباره او در قدرت را نيز فراهم كرد و سرنگوني رژيم صدام را 12سال به تأخير انداخت و اين در حالي بود كه بوش پدر در آغاز عمليات موسوم به «تعقيب موش صحرا» از ضرورت تغيير رژيم بغداد سخن گفته و از سوي ديگر، مأموريت صدام نيز بعد از برپايي جنگ عليه ايران اسلامي و اشغال كويت -كه هنوز هم اين شيخ نشين هزينه لشكركشي آمريكا را مي پردازد- پايان يافته بود.
اين روزها، آمريكا و متحدانش در عراق با بلاي بزرگي روبرو شده و در گرداب هولناكي دست و پا مي زنند كه وحشت از آن در سال 1991 مانع از اقدام آنها براي سرنگوني رژيم صدام شده بود، چرا كه در آن هنگام مشكل آمريكا، ناتواني در حذف ديكتاتور عراق نبود، بلكه اصلي ترين نگراني آمريكا و متحدانش اين بود كه آيا بعد از سقوط رژيم صدام، مي توانند، نظام حكومتي دلخواه خود را جايگزين آن كنند؟ قيام سراسري شيعيان در سال 1991، هشداري به آمريكا بود كه مبادا عراق بعد از صدام متعلق به مردم مسلمان و مخصوصاً شيعيان اين كشور باشد و امروز آمريكا و متحدانش به وضوح مي بينند كه آنچه از آن وحشت داشتند در حال وقوع است و اشغالگران خوش خيال در گردابي فرو رفته اند كه هرچه بيشتر براي خروج از آن دست و پا بزنند، بيشتر در آن فرو مي روند...
قتل عام مردم مظلوم عراق كه غير از مقاومت در برابر اشغالگران گناهي ندارند، بارزترين نمونه از حماقت بوش و بلر و شارون است و از جمله دست و پا زدن هايي است كه فرورفتن بيشتر آنها در گرداب را به دنبال دارد. اين قتل عام ها و جنايات وحشيانه شطي از خون ميان آمريكا و ملت عراق پديد آورده كه آتش انتقام آن نه فقط در نسل كنوني بلكه در سينه تمامي نسل هاي آينده مردم عراق نيز زبانه مي كشد و بديهي است كه با ايجاد اين شط خون، حضور آمريكا و متحدانش در عراق براي هميشه ناممكن خواهد بود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

و اما بايد به اين نكته غيرقابل ترديد نيز اشاره كرد كه شيعيان عراق، يعني اكثريت قاطع مردم اين كشور و ساير مسلمانان عراق، باورهاي مشتركي با مردم ايران دارند و مرزهاي جغرافيايي اگر چه قابل احترامند ولي نمي توانند مانع از باورهاي مشترك ديني باشند. بنابراين، همانگونه كه تشكيل جمهوري اسلامي در ايران برخاسته از باورهاي ديني مردم بوده است و نه وابستگي هاي قومي و ملي، به يقين، مردم عراق نيز با تكيه بر باورهاي اسلامي خود، تشكيل نظام جمهوري اسلامي در اين كشور را وظيفه ديني خود مي دانند و در اين راه، چشم دل به ايران اسلامي دوخته اند.
اكنون، اين واقعيت با وضوح بيشتري آشكار مي شود كه، آمريكا در عراق، گروگان جمهوري اسلامي ايران است... آيا غير از اين است؟! بسياري از استراتژيست هاي آمريكايي و اروپايي بر اين واقعيت -البته به زبان تلويح- تأكيد ورزيده اند و بارها نياز آمريكا به كمك ايران در ماجراي عراق را خواستار شده اند... و البته، بديهي است كه وقتي گرگ خونريز و آدمخوار به تله مي افتد، بايد آن حيوان وحشي را از ننگ زنده بودن رهانيد و نه از تله.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11203

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آمريكا در عراق گروگان ماست، حسين شريعتمداري، کيهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016