دوشنبه 23 شهريور 1383

ايران و انتخابات آمريكا، م. راد

m.rad@gmx.net

طی دوماه آينده انتخابات سرنوشت ساز رئيس جمهوری آمريكا برای دوجناح از دوحزب موجود در آمريكا آغاز خواهد شد كمسيون امنيت ملی آمريكا متشكل از نمايندگان دومجلس كه جناح جمهوری خواه اكثريت را در آن دارد در ماه های گذشته مباحثات تندی را پشت سر گذاشته است درگيری نمايندگان حزب جمهوری خواه كه جناح اسلحه و نفت را نمايندگی ميكند و شريان حياتی اقتصاد كشور را دردست دارد در واقع استراتژی سياست اقتصادی و نظامی را به پيش ميبرد و حزب دمكرات كه جناح توليد كنندگان را رهبری ميكند آنقدر بر سر مسائل حياتی شدت گرفته است كه جان كری كانديدای حزب دمكرات چند ماه پيش در سياتل اعلام كرد كه اگر در انتخابات پيروز شود آمريكا و اقتصاد آنرا از وابستگی به نفت خاورميانه آزاد خواهد كردكه بمعهنی تغيير اساسی در سياست اقتصادی و نظامی آمريكا خواهد بود.
آمريكا كه ساليان سال است تنها از طريق اين دوحزب اداره ميشود و تاكنون هيچ گروه و يا حزب ديگری توانايی رقابت با اين دوحزب را نداشته است اخيرا با رشد يك حزب تازه بنام حزب سبزها كه رهبری آنرا دكتر نادر كه لبنانِی الاصل است [ در آمريكا نادر را نيدر (Nader) خطاب ميكنند ] مواجه شده است كه توانسته است سربزنگاه سرنوشت انتخابات را تحت تاثير قرا ردهد و حتی مسير آنرا عوض كند اين حزب در انتخابات گذشته رقابتهای انتخاباتی را بآنجا كشاند كه بوش تنها بكمك برادر خود و آنهم از طريق دادگاه تنها با تعداد اندكی تفاوت رای رئيس جمهور شداين نوع انتخاب رئيس جمهوری در تاريخ آمريكا سابقه نداشته است.
امسال برخلاف سالهای گذشته در هنگام بر گزاری تاييد كانديتاتوری دوباره بوش بيش از سيصد هزار نفر در نيويورك بر عليه حزب جمهوری خواهان و بوش تظاهرات كرده و خواهان پايان دادن به سيستم دوحزبی در آمريكاشده و از مردم آمريكا خواستند تا به حاكميت دوحزبی كه تنها نماينده دودرصد ثروتمندان آمريكائی هستند پايان دهند.
طی ماههای گذشته طرفداران دوحزب دائمیآمريكا بخصوص جناح حزب دمكرات در سراسر جهان طی پيامی به حزب سبزها در خواست كردند كه اين حزب در انتخابات شركت نكند و كانديدای رياست جمهوری معرفی نكند و سنت سيستم دوحزبی را مخدوش نكند سبزها در انتخابات چهار سال پيش بيش از دوونيم مليون رای آورده بودند و در بالابردن سطح آگاهی مردم آمريكا برای پايان دادن به انحصار سيستم دوحزبی نقش اساسی ايفا كردند اين حزب تمام در خواستهای دوحزب مبنی بر عدم شركت در انتخابات را رد كرده و اميدواراست در اين دوره رای بيشتری نصيب خود كنند.
درگيری دوجناح فوق كه هردو معتقد هستند از منافع آمريكا بهتر دفاع ميكنند منجر به يك سلسله اقدامات از طرف هردو حزب طی ماه های اخير شده است از جمله حزب جمهوری خواه كه تندنس مذهبی دارد و اكثريت دومجلس را نيز در اختيار دارد بودجه نظامی سرسامان آور 417.5 ميليارد دلاری را برای سال 2005 به مجلسين ارائه داده است كه در تاريخ آمريكا بيسابقه است و اين در شرايطی است كه طی ده ماه گذشته كسری موازنه بودجه باز هم بيك رقم بيسابقه 395 ميليارد دلار رسيده است خود نيروهای محافظه كار آمريكا پيش بينی ميكنند كه تا آخر سال اين كسری موازنه به رقم 445 ميليارد دلار برسد .
بوش ضمن ارائه اين بودجه نظامی در مجلس اعلام كرد كه اين بودجه امنيت آمريكا را از هر زمان ديگری بيشتر ميكند و ادعا كرد كه همزمان صلح و امنيت جهانی را برای طرفدارن آمريكا تضمين خواهد كرد.
اين بودجه نظامی تنها برای سال 2005 بيش از 30% كل بودجه نظامی دنيا است و معادل بودجه نظامی 25 كشورصنعتی در جهان است با يك حساب سر انگشتی روزانه آمريكا بيش از 1.1 ميليارد دلار هزينه نظامی دارد تازه اين سوای بودجه امنيت داخلی آمريكاست در واقع هر آمريكائی بيش از 1450 دلار تنها برای بودجه نظامی كشور پرداخت ميكند و اين در شرايطی است كه 2.8 مليارد نفر از مردم دنيا تنها با روزی كمتر از دو دلار به زندگی بخور نمير خود ادامه ميدهند.
اينهمه بودجه نظامی سرانه در تاريخ دويست ساله آمريكا بيسابقه بوده وبا توجه باينكه در طی دويست سال گذشته فقط آمريكا يكبار مورد تجاوزهوائی كشور ديگری يعنی ژاپن آنهم در جنگ جهانی دوم و در بندر پيرل هاربر (Pearl Harbor ) قرار گرفت برای تمامی دست اندر كاران امور سياسی و نظامی اينهمه بودجه نظامی سئوال بر انگيز است.
از نظر موقعيت استراتژی نظامی آمريكا از دو طرف به اقيانوس و در شمال و جنوب آن نيز همپيمانان نزديك يعنی مكزيك و كانادا قرا ر دارند كه امنيت بيسابقه ای را برای اين كشور تضمين كرده است و كشورها آمريكای لاتين نيز مثل هميشه جزو تيول آن بحساب ميآيند واز جانب حكومتهای اين كشورها تهديدی برای آمريكا بحساب نمی آيند.
بنابراين استدلال بوش برای توجيه امنيت داخلی آمريكا با اين بودجه نظامی بی معنی است مضافا باينكه هيچ كشور خارجی قصد تعرض نظامی به آمريكا را ندارد از طرف ديگر آمريكا اساسا در تاريخ دويست ساله خود با مبارزات تروريستی مواجه نبوده و در يازده سپتامبر نيز بادعای آمريكا همه تروريست ها خارجی بوده اند آيا واقعا آمريكا باين بودجه نظامی عظيم نياز دارد ؟ يا آنكه اهداف ديگری از جمله اداره كامل و تام و تمام جهان را با توجه به قدرت نظامی و اقتصادی بعنوان تنها ابر قدرت دنيا را در سر می پروراند.؟
يك مقايسه كوچك بودجه نظامی آمريكا از سالهای 1950 باين طرف تا حدودی موضوع را روشن ميكند در سال 1950 بودجه نظامی آمريكا تنها 12.4 ميليارد دلار بوده و طی جنگ سرد و رقابت گسترده با اتحاد شوروی برای كنترل جهان اين بودجه بيك رقم سرسامان آور 291 ميليارد دلاری در زمان ريگان رسيد پس از پايان جنگ سرد در سال 1990 اين بودجه ثابت ماند ولی بمحض روی كار آمدن بوش و گروه وی بودجه نظامی بسرعت افزايش پيدا كرد و انتظار ميرود بنا به طرح بو ش تا سال 2010 از رقم 500 مليارد دلار تجاوز كند.
اين طرح كه بظاهر ميبايست امنيت داخلی آمريكا را تضمين كند با اعلام سه كشور ايران و كره شمالی و عراق بعنوان كشورهای ياغی نيات ميليتاريزه كردن و تهاجم بكشورهای خارج از آمريكا را نشان داد يازده سپتامبر 2001 شرايط لازم را برای جناح نئو محافظه كار آمريكا بوجود آورد تا ببهانه مبارزه با تروريست تهاجم نظامی جهانی خود را آغاز كند.
اگر حزب دمكرات در زمان كلينتون با تجاوز و تلاشی يوگسلاوی در صدد ايجاد كمر بند امنيتی مذهبی و در پی آن كمر بند نظامی بين روسيه و اروپای غربی بر آمد تا اروپای غربی را از نظر نظامی همچنان متحد خود نگه دارد حزب محافظه كار جمهوری خواه آمريكا خواهان كنترل تمام جهان شد و برای اولين بار مسئله حمله پيشگيرانه را بطور رسمی بيك سياست نظامی تبديل كرد و همه اين سياست ها در واقع تحميل سيستم يك قطبی زير پوشش حكومت آمريكا ميباشد.
اين سياست با مقاومت گسترده ای در جهان مواجه شد از جمله در عراق هزينه ماهيانه جنگ به 7.5 ميليارد دلار رسيده و از زمان اشغال عراق تا بامروز آمريكا بطور متوسط روزانه دو كشته و حد اقل هشت زخمی بجا گذاشته است و تا بامروز قادر نشده است هزينه جنگ را با صدور نفت عراق تامين كند در اروپا افكار عمومی بشدت با يكه تازی آمريكا مخالفت ميكند و حتی دولت ايتاليا كه هنوز از جنگ در عراق حمايت ميكند با مخالفت بيش از هشتاد و پنج درصد مردم خود مواجه است.
اين سياست تهاجم به كشورهای خارج نه اينكه تا بحال آمريكا و جهان را از شر ترور خلاص نكرده است بلكه تنها در سال 2003 بيش از 175 ترور كه تلفاتی معادل 4271 نفر داشته است يكی از بازتابهای اين اقدام نظامی بوده است اگر آمريكا درترور 11 سپتامبر در حدود 2800 كشته در نيويورك بجا گذاشته تنها در حمله دوماه اول در عراق بيش از 30000 نفر فقط مردم عادی از طرف نيروهای آمريكائی قتل عام شده اند در واقع گسترش نظامی آمريكا در افسا نقاط جهان نه اينكه امنيتی برای دنيا نياورده بلكه جهان را از هرزمان ديگراز نظر نظامی و اقتصادی ناامن تر كرده است.
آيا واقعا آمريكا قصد مبارزه با ترور را داشته است؟
اگر چنين بوده پس چرا بكمك سازمان ملل و ساير كشورها اين مسئله را حل نكرده است در جهان امروز همه مفسرين حتی راست ترين آنها بر اين باورند كه قصد آمريكا سركردگی بر جهان است و در صدد است سياست و اقتصاد جهان را تحت كنترل خود در آورد و بدين ترتيب خون تازه ای به شريان نظامی گری خود در جهان وارد كند تمامی قدم هائی را كه بو ش و همكاران وی بر داشته اند اگر بتاريخ نگاه كنيم دقيقا همان اقدامات هيتلر پيش از شروع جنگ جهانی دوم است كنترل مناطق انرژی و استراتژيكی ودر پی آن كنترل اقتصادی و سياسی جهان است
چه اقداماتی بوش تاكنون اجام داده است ؟
- اشغال افغانستان پس از آنكه دولت كلينتون برای دفاع از رژيم عربستان سعودی و ساير شيخ نشينها مخالفان اين كشور را در افغانستان بمباران كرد اگرهدف كلينتون ضعيف كردن مخالفان شيخ نشين ها كه در افغانستان آموزش نظامی ميديدند بود هدف بوش اشغال افغانستان و ايجاد پايگاه های نظامی در اين كشور برای كنترل منابع عظيم نفتی جنوب روسيه و كشورهای همسايه شمالی افغانستان بود اين منطقه با توجه ببازار چين و هندوستان و پاكستان از اهميت ويژه ای بر خوردار است اين اقدام در نظر داشت تا همزمان با محاصره نظامی چين و فشار تمام به روسيه نظر اين كشور را بجنوب منحرف كند و همكاریاين كشور با چين و كره شمالی را بر هم زده و از طرف ديگر اروپا را از زير فشار روسيه آزاد كند.
- اشغال نظامی عراق تا تنها كشور مستقل عرب با ذخاير نفتی كه در جهان مقام دوم را دارد مستقيما تحت كنترل خود در آورد و اين كشور را همانند شيخ نشين ها تيول خود كند در تمامی كشورهای عرب عملا حكومتها در دست نيروهای آمريكائی انگليسی اداره ميشوند هدف از اين اشغال كنترل تقريبا تمامی منابع انرژی منطقه است كه باحتمال زياد مناطق نفتی جنوب ايران را نيز شامل ميشود همين اقدام آمريكا باندازه كافی باقتصاد جهان لطمه زده است قيمت نفت در بازار جهانی نزديك به 50 دلار است كه در واقع مرز خطر برای اقتصاد كشورهای غربی منهایآمريكاست تمامی شركتهای استخراج و صادر كننده نفت منطقه آمريكائی و انگليسی هستند تا اينجا آمريكا باندازه كافی به اقتصاد اروپا آسيب رسانده است اين كشورها ديگر تاب و تحمل اين هزينه را ندارند توليد گران در كشورهایاروپائی حاصل اين سياست است.
- آمريكاهم اكنون كنترل بازار نفت و قيمت آنرا در اختيار داردو با ذخيره بيسابقه نفت در كشور خود همچنان قادر است در سالهای آينده كشورهای محتاج به نفت را زير فشار قرار دهد و آنها را علاوه بر مهار وارد همكاری اجباری كنددر مقالات قبلی اشاره كرده بودم كه بيش از 500000 مليارد دلار ارزش فعلی نفت خام در خاورميانه با قيمت امروزی در بازار جهان است و اين معادل بيش از پنجاه سال در آمد ناخالص آمريكا در سال است در مقابل اين سياست تنها دوكشور قادر بمقاومت هستند روسيه و چين كه آمريكا قصد دارد از طريق افزايش قيمت نفت كه بجيب خودش ميرود پيشرفت اقتصادی بيسابقه چين را محدود كند و حتی آنرا از بين ببرد اين سياست دقيقا همان سياست زمان هيتلر است كه در همين عراق فعلی كودتا كرد سعی كرد با ايجاد راه آهن بين جنوب و شمال ايران تدارك اشغال مناطق نفتیآذربايجان شوروی را ديد و در جنوب ايران كوشيد انگلستان و فرانسه را از دسترسی به نفت منطقه باز دارد تا آنها را تسليم آلمان كند
- فشار نظامی به روسيه و چين با برگزاری مانورهای نظامی در آبهای اين دوكشور و فشار به كشورهای جنوب شرقی آسيا از جمله ژاپن و كره جنوبی به افزايش بودجه نظامی و كوشش به وادار كردن چين و روسيه به رقابت نظامی تا از پيشرفت اقتصادی و همكاری دو كشور جلوگيری شود تنها دوكشور ژاپن و كره جنوبی بيش از سه برابر بودجه نظامی دوكشور روسيه و چين هزينه نظامی دارند در همين رابطه از آنجا كه در منطقه خاورميانه نيروئی كه بتواند در مقابل آمريكا و انگلستان بايستد وجو ندارد در نتيجه آمريكا تمام تمركز خود را در جنوب شرقیآسيا متمركز كرده و به باز سازی و جابجائی گسترده نيرو در اين منطقه دست زده است و مدرن ترين سلاحهای خود از جمله موشكهای ضد موشك را در كشورهای منطقه نظير ژاپن و استراليا و نيوزيلند و كره جنوبی نسب كرده است و بيشترين نفرات را در منطقه مسقر كرده است و بتمام اين كشورها پوشش ساتليتی نظامی داده و تمام تحركات نظامی چين و روسيه و كره شمالی را باطلاع اين كشورها ميرساند.
- فشار بی اندازه به نيروهای محافظه كار غرب برای همكاری با آمريكا و كوشش در درهم شكستن مقاومتهائی كه بر عليه آمريكا صورت ميگيرد اخيرا در كشورهای اروپائی حتی به سوسيال دمكراتها شديدا حمله شده و آنها را حتی فاشيست مينامند آمريكا برای زير فشار گذاشتن كشورهای اروپائی بيشتر از حربه مذهب استفاده ميكند محافظه كاران آمريكائی كه بخوبی ميدانند علت وجودی سوسيال دمكراسی در اروپا تنها برای مبارزه بر عليه كمونيستها بوده ووظيفه آنها تنها ايجاد يك قشر متوسط پانزده تا بيست درصدی بوده تا جلو اتحاد اكثريت مردم را حول و حوش احزاب چپ بگيرند دريافته اند با پاشيدگی شوروی ديگر نيازی بآنها نيست سوسيال دمكراتها طی سالهای اخير تلاش فراوانی بكار بردند تا دل محافظه كاران را برحم آورند ولی نئو محافظه كاران همانند هيتلر تمامی خواهند و حاضر نيستند كوچكترين امتيازی بدهند نگاهی به روند انتخابات اروپا ويا تغيير موضع سوسيال دمكراتها و قدرت گرفتن محافظه كاران نشان ميدهد كه شكستن سيستم اجتماعی كشورهای غربی شروع شده است.
- بوش علاوه بر همه تلاش های فوق در چهار سال گذشته يك كسری موازنه 1000 ميليارد دلاری نيز روی دست آمريكائی ها گذاشته است اين رقم كه همه نيروهای در حاكميت را بشدت نگران كرده است مجلسين را مجبورخواهد كرد تا با افزايش آن اين كسری را به خواست نظاميان تطابق دهند و اين رقم را به سطح در آمد ناخالص آمريكا يعنی 7000 مليارد دلار برسانند و اين بمعنی بالاترين رشد بيكاریو تلاشی اقتصادی و در هم ريختن حباب اقتصاد آمريكا خواهد بود و جامعه آمريكا درست شرايط سه سال پس از حاكميت هيتلر در آلمان را پيدا خواهد كرد و زمينه مساعد و كامل حكومت نظامی در آمريكا را فراهم خواهد كرد دقيقا همان نسبت كسری بودجه زمان هيتلر كه منجر به شروع جنگ جهانی دوم شد سياست باند بوش آمريكا را باينجا خواهد كشاند آمريكا در واقع بيك بمب ساعتی تبديل شده است كه هر لحظه امكان انفجار آن از درون ميرود آمريكا با تمام قدرت خود بزودی قادر نخواهد بود مشكلات اقتصادی و اجتماعی خود را بتنهائی حل كندو اين توپ برفی نظامی بزودی آب خواهد شد اين تجربه را ما در اتحاد شوروی در سالهای 1975 تا 1990 ديديم
چه موانعی بر سر راه نئومحافظه كاران وجود دارد ؟
- موانع داخلی از جمله وضعيت بد اقتصادی توليد كنندگان منهای توليدات نظامی كه از طرف حزب دمكرات نمايندگی ميشوند اينها خطر را دريافته اند ولی نگران آنند كه اوضاع داخلیاز كنترل خارج شود اين گروه اگر همان اشتباه سوسيال دمكراسی اروپا را درزمان اوج گيری نازيها و فاشيستها بكند و بجای مقاومت به همكاری دست بزند بايد انتظار سرنوشت اروپا را داشته باشد و ابتكار عمل را به محافظه كاران بدهد آنوقت آفتاب نه تنها محافظه كاران بلكه دمكراتها و همزمان جامعه آمريكا افول خواهد كرد و از آمريكای امروز چيزی باقی نخواهد ماند حزب دمكرات جسته و گريخته پيشنهاد ميكند كه آمريكا بايد سرش را در لاك خود كند و بتدريج توانائی آنرا پيدا كند تا در شرايط سخت روی پای خود بايستد اين گروه از نظر سرمايه و قدرت نظامی بسيار ضعيف است و تجربه نشان داده است در اين كشور هميشه نظاميان حرف اول را زده اند واكثريت قريب به اتفاق اينها نيزهميشه با محافظه كاران بوده اند حزب دمكرات كوشش زيادی بكار ميبرد تا همپيمانانی در اروپا پيدا كند كه خود آنها نيز بسيار پراكنده بوده و منافع اروپا را بر منافع آمريكا ترجيح ميدهند .
- پنجه افكنی و دخالت آمريكا درامور داخلی كشورهای سراسر جهان يك مقاومت گسترده ای را بر عليه آمريكا بوجود آورده است كه هركدام آنها ميتواند عراقی برای آمريكا شود
- كنفرانس سران آلمان و روسيه و فرانسه در مسكودر هفته گذشته يك اقدام بيسابقه در واقع اقدامی برای پشتيبانی از حزب دمكرات آمريكاست تا با انرژی بيشتری در مقابل رقيب تمامی خواه بايستند فرانسه و آلمان كه بخوبی در يافته اند با كنترل منابع انرژی كشورهای خاورميانه آمريكا گلویآنها را فشار ميدهد با توجه بمنابع انرژی روسيه كه هم اكنون بزرگترين تامين كننده انرژیآلمان است و بازار بسيار بزرگ و خوبی برای هردوكشوراست يك قطب مخالف را كه ميشود گفت يك جبهه بر عليه آمريكا تشكيل داده اند كه از قدرت بازدارندگی بزرگی بر خوردار است و قادر است آمريكا را مهار كند هرچقدر آمريكا قلدری كند و براشتباهات خود بيافزايد اين جبهه بيشتر تقويت خواهد شد روسيه بعداز عربستان سعودی دومين ذخيره نفت و گاز جهان را دارد هرسه اين كشورها از اينكه آمريكا درگير عراق شده است در واقع آنجا زمين گير شده است بسيار راضی بنظر ميرسند اگر آمريكا از موضع خود عقب نشينی نكند بايد انتظار داشت بزودی كمك به مبارزان عراقی از طريق اين سه كشور شروع شود تا آمريكا را از اين منطقه بيرون بياندازند ولی كوشش آنها در شرايط حاضر وادار كردن آمريكای قلدر به دادن امتياز است كه اگر حزب دمكرات پيروز شود احتمال توافقی بين اين كشورها با آمريكا ميرود كه همه اش بستگی به توافق در كميسيون امنيت آمريكا داردكه چه سياستی را بر گزيند ولی در خود حزب دمكرات آمريكا نيز جناح بزرگ مذهبی وجود دارد كه معتقد است بايد با توجه به شرايط مساعد جهانی و قدرت نظامی آمريكا به تهاجم خارجی تا كنترل كامل جهان ادامه داداين سه كشور از پتانسيل نظامی بسيار بزرگ و بازدارنده ای بر خوردارند
- كشور چين بتدريج بدليل پيشرفت اقتصادی و نوآوری تكنيكی و مديريتی و از همه مهمتر توليد انبوه و جمع كردن هاله ای از كشورها ی جنوب شرقی آسيا كه همگی به اقتصاد چين شديدا وابسته اند تا حدودی امنيت مرزی خود را از طرف هسايگان تضمين كرده است و از نظر نظامی نيز ميتواند مقاومت بازدارنده و خورد كننده ای را به تجاوز آمريكاوارد آوردبازار و اقتصاد چين در گردش كالا در جهان نقش تعيين كنند ه ای دارد و از طرفی بزرگی كشور امكانات دفاعی را بيشتر كرده است چينی ها بخوبی ميدانند كه به نيروهای فاشيست نميشود اعتماد كرد آنها تجربه جنگ بر عليه فاشيستهای ژاپنی را دارند از طرف ديگر فاشيسم آلمان در اوج درگيری در اروپا و جنگ در تمام جبهه ها با انگلستان و فرانسه بيك باره به كشور قدرتمند اتحاد شوروی حمله كرد بنابراين دور از انتظار نيست كه سران نظامی آمريكا همانند هيتلر باين نتيجه برسند كه بزرگترين خطر برايشان كمونيست ها هستند و به چين حمله كنند بهمين دليل چين برای اولين بار با توجه به ميليتاريزه شدن كره جنوبی و ژاپن و حضور گسترده آمريكا در آبهای چين و كره شمالی سياست تاموقعی كه مورد حمله قرار نگيريم دست باقدامی نميزنيم را كنار گذاشته و اعلام كرده اند اگر احساس خطر كنند ممكن است دست به حمله پيشگيرانه بزنند اين سياست تازه تمامی حاميان آمريكا در جنوب شرقی آسيا را از موضع تهاجمی به موضع دفاعی انداخته است همين موضع را نيز روسيه قبل از چين اعلام كرده بود از طرف ديگر چين توانسته است مرزهای شمالی خود را با همكاریهمه جانبه با همسايگان شمالی كاملا امن كندو از نظر قدرت نظامی و تكنيك پيشرفته ميتواند گوشمالی لازم را همانند روسيه بدشمن بدهد چين و روسيه بزودی برای اولين بار مانور نظامی بسيار بزرگی را برای كنترل دائمیآبهای خود در منطقه شمالی و شرقی بر گزار خواهند كرد كه بمفهوم خروج كامل نيروهای آمريكا از آبهای محدوده اين دوكشور خواهد بود .
- كره شمالی كه از بدو ايجاد اين كشور با تجاوز آمريكا مواجه بوده و تا بامروز بخش جنوبی آن در دست آمريكا قرار دارد هر گز بخود توهم راه نداده و خود را با تمام امكانات و با مدرن ترين سلاحها مجهز كرده است اين كشور علاوه بر اينكه يك كشور بسيار صنعتی و پيشرفته است مرزهای خود را از طرف چين و روسيه با قراردادهای متقابل و عدم تجاوز و همكاری طولانی مدت كه بيش از پنجاه سال است ادامه دارد تضمين كرده است در هردوكشور چين و روسيه مليونها نفر كره ای زندگی ميكنند كه روابط بيسار خوبی با كره شمالی داشته و پشتوانه خوبی برای اين كشور هستند كره شمالی موفق شده است تمامی كره ایهای كشورهای مختلف را زير چتر اتحاديه كره ای ها جمع كرده كه از پشتيبانیآنها در سراسر جهان بر خوردار است آمريكا و ژاپن و كره جنوبی با همه تلاش خود موفق به نفوذ و تلاشی اين تشكيلات نشده اند كره شمالی با اولين موضع گيریآمريكا بر عليه اين كشور و برهم زدن كليه قرادادها با كره شمالی بلافاصله از سازمان انرژی اتمی خارج شد و شروع به توليد برق اتمی كرده و علاوه بر آن خود را مسلح به سلاحهایاتمی كرده است كره شمالی نيز هم به آمريكا و هم به ژاپن اعلان كرده است كه حمله پيشگيرانه فقط در انحصار اين دوكشور نيست واگر كره شمالی احساس خطر كند به حمله پيشگيرانه متوسل خواهد شد از آن تاريخ ببعد اين دوكشور باتفاق كره جنوبی مدام در تلاش مسالحه هستند كره شمالیهمانند چين و روسيه نفش بسيار بزرگی در مهار آمريكا بازی ميكند و باندازه كافی از طريق ژاپن و كره ميتواند به آمريكا فشار وارد آورد كره شمالی كه بتازگی با قدرت وارد بازار جهانی شده اين اجازه را به آمريكا نداد تا جلو پيشرفت اين كشور را بگيرد ودر نهايت تمام مبادلات خارجی خود را از دلار و ين به يورو تبديل كرده است كره شمالی در اتحاديه كشورهای غير متعهد نقش ويژه ای ايفا ميكند و علاوه بر همكاریهمه جانبه اقتصادی و سياسی با آنها اين كشورها را برای داشتن يك اقتصاد خود كفا تشويق كرده و در ايجاد اتحاديه های منطقه ای در اين كشورها با همسايگان خود نقش مهمی ايفا كرده است.
- اخيرا باند بوش يك حكومت پوشالی در ميامی بعنوان جانشين فيدل كاسترو انتخاب كرده است كه بوش قول داده است در صورت انتخاب مجدد دولت كوبا را سرنگون كرده و تمامی آنهائی را كه از خدا بريده اند دوباره براه راست هدايت كرده تا آنها به صلح رسيده و دوباره كليساها را در كوبا احياء كنند كوبا و بخصوص شخص فيدل كاسترو كه بيك چهره محبو ب در آمريكای لاتين تبديل شده و در موقع مسافرت به كشورهای آمريكای لاتين ده ها هزار نفر برای شنيدن سخنرانيهای وی جمع ميشوند طی سالهایاخير هزاران نفر پزشك به كشورهای آمريكای لاتين فرستاده تا در مناطق فقير نشين اين كشورها مستقر شده و بآنها كمك كنند كوبا فقط به ونزوئلا بيش از هشت هزار پزشك فرستاده است اين كشور بعداز پاشيدگی شوروی توانست با سياستهای درست مناسبات خوبی با كشورهای آمريكای لاتين بر قرار كند منهای چند كشور مزدور نظير پاناماو نيكارگوا و كلمبيا كه همچنان پايگاه نوكران آمريكا بر عليه كوبا هستند كوبا طی سالهای گذشته بكمك چين و كره شمالی و بخصوص ونزوئلا و برزيل تغييرات بنيادی در سيستم اقتصادی داده است و تفكرات انسانی و مردمی كاستروه الهام بخش مليونها انسان زحمتكش آمريكای لاتين شده است از نظربالابردن آگاهی اجتماعی و اقتصادی و سياسی كوبا نقش بسيار بزرگی بر عليه تفكرات ضد انسانی آمريكا باز كرده است و در اين جبهه سهم خود را ايفا ميكند كوبا باتفاق ونزوئلا و برزيل هم جبهه ديگری را برای در هم شكستن تئوريهای هيتلری بوش در آمريكای لاتين باز كرده است و مبارزه برایعدالت اجتماعی و عليه ستم آمريكائی را كاملا توده ای كرده است اين جريان توده ای مقاومت بسيار بزرگی را در مقابل زياده خواهی آمريكا آغاز كرده است.
- در جنوب آفريقا كه از منابع زير زمينی و طبيعی و نيروی كار فراوان و بازارخوب بر خوردار است منطقه جنوب آفريقا است در اين منطقه كه ساليان دراز تحت حكومتهای فاشيستی و آپارتهايد اداره ميشده است از سالهای1975تحولات بيسابقه ای رخ داده است دولت زيمبابوه تحت رهبری دكتر موگابه يكی از محبوب ترين شخصيت های آفريقا اتحاديه جنوب آفريقا را بوجود آورده كه شامل كشورهایآفريقای جنوبی و موزامبيك و آنگولا و ناميبيا شده كه در تمام زمينه ها بهمكای ادامه داده واز پشتيبانی كامل چين و كره شمالی بر خوردارند اين اتحاديه توانست اتحاديه افريقا را سازماندهی كند و كوشش دارد طی سالهای آينده برای هميشه بدخالت و حضور نيروهای نظامی غربی در اين قاره پايان دهد تا حل مسائل اين قاره توسط خود آنها به پيش برود بدين ترتيب زيمبابوه توانست از حمله نظامی انگلستان و آمريكا باين كشور و روی كار آوردن مجدد يان اسميت فاشسيت انگليسی كه پس از اشغال زيمبابوه كشور را حتی بنام خانوادگی خود رودزيا ناميده بود جلوگيری كند آفريقا سالهاست كه ديگر گوشت دم توپ نيروهای متجاوز نيست آفريقا جبهه ديگری را بر عليه تجاوز و اشغال باز كرده است اشغال و حكومت باين قاره كار آسانی نخواهد بود.
- يكیاز كشورهائی كه مورد حمله مستقم آمريكا قرار دارد ايران و رژيم آن است ايران كه در سال 1357 به رژيم ديكتاتوری نظامی پايان داد در واقع مردم ايران 53 ايالات آمريكا را از آن جدا كردند بهمين خاطرسران آمريكا هرگز تا زمانی كه كنترل اوضاع ايران را بدست نگيرد دست از ايران بر نخواهند داشت ايران در منطقه خاورميانه قرار دارد و سومين ذخاير نفتی را بخود اختصاص داده است و از همه مهمترهم مرز همسايه قدرت مند روسيه در شمال ايران است كه موقعيت ويژه ای بآن ميدهد مناطق نفتی ايران در جنوب كشور در منطقه تقريبا خالیاز سكنه قرار دارد كه بهمين دليل هميشه برای متجاوزان لقمه لذيذی بوده است آمريكائيها بخوبی ميدانند كه منابع نفتی ايران چه نقش بزرگی در معادلات جهانی بازی ميكند و چقدر قدرتهایديگر ميتوانند از اين امكان برای فشار به آمريكا و مخصوصا بازار نفت استفاده كنند منابع نفتی خاورميانه از يك حاشيه باريك در مرز عراق و تركيه شروع شده و شامل باريكه دوطرف خليج فارس است كه تقريبا تمامی نفت منطقه ايران و عراق و شيخ نشينها را در بر ميگيرد بجز منابع نفتی ايران بقيه آن در حال حاضر در كنترل آمريكا و انگلستان قرار دارد و دولت ايران نيز حاضر نيست همانند رژيم شاه افسار تنها در آمد ارزی كشور را به غربی ها بسپارد علاوه بر آن در دريای خزر نيز منابع بزرگ نفت وجود دارد و منابع گاز كشور نيز تا كرانه مرزی افغانستان گسترده است در داخل ايران مبارزه وسيعی برای چگونه استفاده كردن از منابع نفتی كشور در جريان است بخشی كه معتقد است بايد نفت در بازار جهانی با قيمت روز بفروش برسد اين گروه نيرهای مستقل هستند كه طيفهای وسيعی را در ايران در بر ميگيرد و گروهی ديگر ميخواهد از نفت برای مبادلات سياسی بهره برداریكند و معتقد است كه دنيا دنيای زور است و بايد به قلدرها امتياز داد در واقع داد تا سهمیهم نصيب شود اين گروه بيشتر همان تفكرات رژيم سابق را دارد و معتقد است آنچه بنفع ماست فعلا انجام بدهيم در واقع اول جيب خود را پر كنيم همانند كشورهای شيخ نشين عرب گروهی در حاكميت بيشتر تبليغ همكاریهمه جانبه با اروپا را ميكند و بر اين عقيده است كه هم آنها را پشت سر خود داريم و هم از تكنيك آنها استفاده ميكنيم اين گروه بيشتر طرفداران سابق اتحاد شورویبوده و يا تحصيلات خود را در اروپا باتمام رسانده اند و فكر ميكنند اگر ايران با اروپا همكاری كند آنها احتمالا بيشتر سود خواهند برد و رفت و آمد آنها به اروپا بيشتر شده اين گروه تمايل شديدی دارد هم در اروپا زندگی كند و هم در ايران اين گروه در انتخابات گذشته از حمايت همه جانبه كشورهای اروپائی بر خوردار شد ولی از صحنه خارج شد شخصا با تعدادزيادی از اين آدم ها برخورد كرده ام كه بخش عمده آنها كارمندان و حقوق بگيران دولتی هستند ولی دربين توده های مردم ايران يك نظر كاملا غالب است استفاده مستقلانه از منابع كشوربا توجه به ايجاد امنيت كامل در داخل كشوربرای توليد اين نظر با توجه به تجربه تاريخ كشور در صد سال گذشته دريافته است كه تنها با يك سياست درست و طولانی مدت و ارزيابی نيروها و توازن قوا ميشود جلو تجاوز بايران را گرفت.


رژيم ايران پس از انقلاب بدليل عدم تجربه بصورت افسار گسيخته ای بهمه طرف حمله كرد و تا آنجا پيش رفت كه در صدد بر آمد حكومتهای شيخ نشين و حتی عراق را سرنگون كند اين سياست نادرست كه تماما آنارشيستی بود بدون در نظر گرفتن مناسبات دا خلی و منطقه ای وجهانی به پيش برده ميشد رژيم بدون بررسی توازن نيروها و توانائی پيش برد سياستهای خود بصورت كور بهمه طرف حمله ميكرد بنظر ميرسد اين جزئی از سياست سازمانها و احزاب ايران نيز باشد چه آنها هنوز هم با همين شيوه و بدو ن داشتن نيرو بهمه طرف ميتازند و طبعا همه را بر عليه خود بسيج ميكنند.
شكست سخت وگران رژيم در جنگ عراق آنها را از خواب بيدار كرد و ديدند عنقريب سيستم آنها نيز نه اينكه زير سئوال رفته بلكه حتی به خطر افتاده است بسرعت دنبال چاره جويی افتادند از جمله رفرم اقتصادی و باز نگری به سياستهای خود بود باصطلاح خودمان شل آمدند تا اوضاع را آرام كنند بالارفتن قيمت نفت شانس بزرگی بود كه به حاكمين روی آورد ولی مشخص شد كه رژيم تا پيش از سال 1370 تا 1375 هنوزقادر نشده بود يك تحليل درست و همه جانبه از توازن قدرتها و نيروها داشته باشد نامشخص بودن اين بی تحليلی در آنجا روشن ميشود كه رژيم از جنگ تجاوزكارانه آمريكا در افغانستان پشتيبانی كرد و دشمن را از طرف شرق بمرزهای ايران رساند و دوباره در جنگ عراق نيز با متجاوزان بر سر زمان حمله بتوافق رسيد كه درست در شب عيد آمريكا به عراق حمله كندكه در ايران بيش از هفت روز تعطيلی ايام عيد بود و همزمان كوشش كرد بزعم خود با جشن وشادمانی در داخل كشور جلو اعتراض مردم را بگيرد جالب است كه در خارج كشور هم تعدادی از سازمانها و حتی كانون پناهندگان همزمان با رژيم به آمريكا برای شروع جنگ و حمله بعراق و كشتار و قتل عام مردم آن كشور تبريك گفتندو جشن گرفتند رژيم ايران فكر ميكرد كه اگر آمريكا عراق را بگيرد وبمنابع نفتی آن دست رسی پيدا كند ديگر كاری به ايران ندارد و تازه رژيم ميتواند از فرصت استفاده كرده و دست همكاری بسوی آمريكا دراز كند ولی تهاجم نظامی آمريكا بعراق بمعنی پايان كار نبود آمريكائیها نه تنها بعراق و نه تنها به ايران بلكه قصدشان تصرف كامل منابع انرژی دنيا است آنها ميخواهند دنيا را كنترل كنند بنابراين كك به تنبان سران رژيم افتاد و از آنجا كه تمام مناسبات خود را با دخالتهای بيجا با تمام همسايه ها خراب كرده بودند در يوزگی آنها برای سروسامان دادن به تنهائی خود راه بجائی نبرده است امروز ايران در شرايطی قرار گرفته است كه همه از آن باج ميخواهند مسئله تركيه و شيخ نشين ها و پاكستان همسايگان ما كه بطور كلی حل است آنها در واقع بوسيله آمريكا اداره ميشوند و محال است با رژيم ايران حتی يك درصد همكاری كنند همكاری رژيم با دو جناح عشيره ای كردهایعراق طالبانی و بارزانی بر عليه رژيم عراق و انفراد آنهاد در منطقه كه دود آن بزودی بچشم كردها خواهد رفت نيز با شكست مواجه شده است اين دوگروه طرف قويتر را انتخاب كرده و ديگر برای رژيم ايران تره هم خورد نخواهند كرد رژيم كه در انتظار فرجی پس از شروع جنگ عراق بود متوجه شد تنها و تنها است و در شمال هم كه همسايگان وجه اشتراكی با رژيم ندارند تازه دوزاريش افتاد و فهميد كه از سياست و اقتصاد واز همكاری منطقه ای از توازن نيروو قوا هيچی سرش نميشود و در واقع بيغ بيغ است تنها شانسی كه آورد همان تلاش پيگير تكنيكرهایايرانی بود كه ساليان سال در تلاش استفاده از انرژیاتمی و احيانا استفاده از آن برای دفاع از كشور بوده اند رژيم سعی ميكند از اين فن آوری همانند پاكستان برای فشار به آمريكا و اروپا استفاده كند بنظر ميرسد دانشمندان ايرانی موفقيت های چشمگيری در اين زمينه داشته اند
در مقالات قبلی در رابطه با حق مشروع ايران برای داشتن تكنيك هسته ای اشاره كرده بودم پس از استفاده آمريكا از بمب اتمی در ژاپن بر كسی پوشيده نيست كه آمريكا از آن در صورت لزوم استفاده خواهد كرد از همان زمان هم استالين رهبر اتحاد شوروی و هم مائورهبر انقلاب چين پس از انقلاب در چين اعلام كردند بدون داشتن اين سلاح هيچ كشوری قادر بدفاع ازخود نيست و پروسه استقلال و بازسازی كشور امكان پذير نخواهد بود مضافا باينكه امروزه انرژی اتمی يكی از منابع بزرگ توليد برق در جهان است.
تمامی كشورهای غربی از اين تكنيك بر خوردارند و بهمراه ژاپن و كره جنوبی و استراليا و نيوزيلند و كانادا علاوه بر داشتن بمب اتمی از پوشش اتمی آمريكا و انگلستان و فرانسه نيز از نظر امنيتی تضمين شده اند و تازه اسرائيل هم كه باين سلاح مجهز است همه رژيمها در جهان كه دارایاين سلاح هستند برای استفاده از آن هيچ ابائی ندارند اسرائيل حتی ايران را هم تهديد كرده است اسرائيل كارخانه برق اتمی عراق را بمباران كرد و آمريكاهم از اورانيوم ضعيف شده هم در يوگسلاوی و هم در افغانستان و هم در عراق استفاده كرده است بنابراين امكان استفاده دوباره از بمب اتمی ميرود مگر آنكه كشوریبرای دفاع از خود آنرا در اختيار داشته باشد.


تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بنابراين دولت ايران موظف است و بايد از طرف تمامی نيروها و سازمانها و شخصيتها ی ايرانی تحت فشار قرار گيرد تا امنيت مرزهای ايران را با هر وسيله ممكن در برابر تجاوز خارجی تامين كند حكومت ايران بر طبق مفاد سازمان ملل متحد حق دارد با هر وسيله ممكن از مردم كشور و از منابع آن دفاع نمايد ايران برطبق ضوابط سازمان انرژی اتمی جهانی حق داشتن و توليد انرژیاتمی را دارد بنابراين اقداماتی كه رژيم بايد در كوتاه ترين زمان ممكن بآن دست بزند.

1- اعلام علنی عدم دخالت در امور كشورهای ديگر و عذرخواهیاز اشتباهات گذشته در اين زمينه اين از آن نظر اهميت دارد كه ميتواند بخش بزرگی از آنها را حداقل تا مدتی خنثی نگهدارد.
2- اتحاد استراتژيكی با تمامی كشورهایهمسايه شمالی كشور و بستن قرار دادهایعدم تجاوز و حتی پيشنهاد همكاری در اين زمينه با اين كشورها و تلاش برای ايجاد يك بازار آزاد منطقه ای تا پشت جبهه ايران از طرف شمال بحالت كاملا عادی باز گردد.
3- اتحاد استراتژيك طولانی مدت با روسيه با توجه باينكه روسيه از تعرض به دفاع فعال روی آورده است و همكایهمه جانبه با روسيه در زمينه مبارزه با تروريستهای مذهبی در منطقه
4- همكایاستراتژيك با سوريه و لبنان و كردهای تركيه و عراق بدون همكاری با دوباند بارزانی و طالبانی اين فشار بايد آنچنان باشد كه اسرائيل در منطقه خود درگير باقی بماند و جرات باقدام نظامی نكنددولت ايران بيد توجه داشته باشد كه منطقه گره گاه تضادهای اساسی جهان است دير يا زود جنگ قدرتها در منطقه شروع خواهد شد.
5- اعلام حق استفاده از حمله پيشگيرانه همانطوری كه بسياری از كشورها از جمله روسيه و چين و كره شمالی و ژاپن اعلام كرده اند اين سياست آمريكا در مورد حمله پيشگيرانه اشتباه بزرگی از طرف آمريكا بوده و اين حق را به ايران و هر كشور ديگر ميدهد تا خود را به بمب اتمی مجهز كند اگر ايران اين توانائی را دارد و باين سلاح مجهز است در اعلام اين مطلب نبايد كوچكترين ترديدی بخود راه دهد.
6- مسلح كردن و آموزش نظامی تمامی داوطلبان در كشور بخصوص در مناطق مرزی تا در صورت حمله دشمن آنها مجبور شوند در سراسر كشور پخش شوند وسعت كشور و پراكندگی جمعيت موقعيت مناسبی برای دفاع بوجود آورده است.
7- چند ماه گذشته رژيم ايران تا حدودی اشتباهات خود را در باره جنگ عراق اصلاح كرده است بيانيه مشترك ايران و سوريه در مورد درخواست خروج فوری نيروهایمتجاوز از عراق كاملا درست و بجا بوده و ايران بايد بهمراه سوريه نقش فعالی را در اين زمينه بعهده گرفته و بر دامنه آن بيافزايدو فعاليتهای ديپلماتيك خود را در اين زمينه افزايش دهد حضور نيروهای بيگانه در عراق بزرگترين ترمز در پيشرفت اقتصادی و همكاری منطقه ای نه تنها در ايران بلكه در منطقه است.
8- رژيم ايران بايد همزمان در داخل كشور آزاديها ی حقوق اوليه مردم نظير آزادی احزاب و اجتماعات را بپذيرد و در مورد كار و فعاليتهایهنری و فرهنگی هيچ محدوديتی ايجاد نكرده و آزادی پوشيدن نوع لباس را بعهده بانوان ايرانی بگزارد.
9- همكاری همه جانبه اقتصادی با كشورهای همسايه كه روابط و قوائد اقتصادی را بپذيرند تا هرچه بيشتر وارد بازار ايران شده و سهمی در آن داشته باشند اين سياست فشار بزرگی بر نيروهای متجاوز خواهد بود چون منافع آنها و كشورشان هم در جنگ آسيب خواهد ديد.
10- ايران بايد آمادگی لازم برای انتقال سرمايه تكنيكی از مناطق جنوب كشور به مناطق مركزی را داشته باشد جنوب ايران بعلت عدم پوشش جنگلی و سكنه كم از نظر دفاعی در موقعيت خوبی قرار ندارد و از طرفی دفاع از منطقه جنوب خليج فارس كه خيلی طولانی است آسان نيست ايران نبايد اشتباه تاكتيكیعراق را در سال 1991 در جنگ اول بكند اگر مسجل شد كه آمريكا در صدد اشغال منطقه نفت خيز ايران است ايران بايد در شرايطی باشد كه كشورهای كمك كننده آمريكا را مورد حمله قراردهد تحليل گران نظامی در مورد جنگ يوگسلاوی امروزه باين نتيجه رسيده اند كه اگر ارتش يوگسلاوی كه ابزار لازم را داشت به ايتاليا حمله ميكرد جنگ سرنوشت ديگری داشت يوگسلاوی در شرايط پاشيدگی دفاع فعال را پيشه خود كرد و اميداو بود كه روسيه بكمكش بشتابد اين تجارب را بايد بخوبی آموخت و از آن بهره گرفت ايران در محاسبات خود با عراق اشتباه استراتژيك بسيار بزرگی كرد كه اگر اين موضوع را ميفهميد كه همكاری با عراق با آن پتانسيل اقتصادی و نظامی و مالی دوكشورو جمعيتی بالغ بر صد مليون و با آن ذخيره نفتی نه اينكه آمريكا در منطقه نبودبلكه قدرت مانور در تمام عرصه ها بنفع توده های منطقه و جهان وزنه ديگری به منطقه ميداد.

نقش نيروهای در اپوزيسيون
نيروهای مخالف رژيم و شخصيت های ايرانی در اين برهه نقش زيادی دارند آنها بايد دريابند كه نيروهای محافظه كار در برزخی بزرگ گير كرده اند و كشورهای غربی و اقتصاد آنرا به بن بست رسانده و افزايش بيكاری و ناامنی و ترور و عدم امنيت را گسترش داده و دقيقا شرايطی را بوجود آورده اند كه در زمان هيتلر وجود داشت تحليل راستها و راسيستها اين است كه فقط با جنگ ميشود اين مسائل را حل كرد ما بايد كوشش كنيم تا حد ممكن خسارت وارده به منابع انسانی و مالی كشورمان آسيب كمتری ببيند عدم واقع بينی و انتشار اخبار و اطلاعات نادرست جنگ روانی بنفع محافظه كاران جنگ طلب خواهد بود اين بدان معنی نيست كه نيروها از مبارزه برای حق و حقوق خود چشم پوشی كنند اتفاقا دفاع از منافع مردم و جلوگيری از جنگ و مخالفت با جنگ و تجاوزو اشغال كشور وجهه اين نيروها را در بين مردم افزايش داده و نفوذ آنها را زياد ميكند.
جنگ صليبی را كه راستهای آمريكائیعلم آنرا بلند كرده اند تنها با مبارزه گسترده و هم جانبه ميشود كنترل كرد و آنرا با شكست مواجه ساخت تجربه عراق جلو چشم ماست مزدوران غربی اين كشورباهمكاری با آمريكا عراق را امرو ز باين وضع انداخته اند.
دقيقا در اوج جنگ جهانی دوم درگيری هيتلر با انگلستان و فرانسه آلمان بطور ناگهانی به شوروی حمله كرد كشوری كه هيچكس تصور نميكرد آلمان جرات حمله بآنرا داشته باشد فاشيسم آمريكا جنگی را آغاز كرده است كه اول از كنترل منابع انرژی جهان شروع شده است با اشغال منابع نفتی ايران آمريكا قادر ميشود بدون ادامه جنگ تمام اروپا را مطيع خود كند واز آنها بعنوان ابزاری همانند هيتلر در جنگ جهانی دوم استفاده خواهد كرد تا جهان را كنترل كند فراموش نكنيم فاشيسم آلمان و ژاپن و ايتاليا را شرقی ها شكست داده اند نه خود غربيها اين بار به اين فاشيسم نوپا اجازه ندهيم جهان را به خاك و خون بكشد مقاومت در جهان گسترده است اين جبهه را ما نگزاريم شكست بخورد تا خون تازه ای به شريان آمريكا سرازير شود طبيعی است كه آمريكا شكست خواهد خورد ولی نبايد اجازه داد تا آنرا شروع كند و بايد جلو تخريب و بر گشت را گرفت مبارزه با فاشيسم تنها بنفع حكومتها نيست بلكه توده های زحمتكش جهان از آن بالاترين بهره را خواهند برد.


م. ر ا د (08.09.2004)

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11965

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ايران و انتخابات آمريكا، م. راد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016