سه شنبه 13 اردیبهشت 1384

نگاهی کلی به جنبش کارگری در سال گذشته، مهدي سامع

Mehdi_samee@yahoo.com

در اول ماه مه با تبریک روز همبستگی جهانی کارگران،
با گرامیداشت یاد و خاطره تمامی کارگران، مزدبگیران و فعالان جنبش کارگری و سنديکايی در سراسر جهان که در مبارزه برای کسب آزادی و حقوق تاریخی خود جانباخته اند،
با درود به تمامی کارگران، مزدیگیران و زحمتکشانی که به خاطر تلاشهای خود به زندان افتاده و مقاومت می کنند،
با آرزوی همبستگی هرچه گسترده تر فعالان جنبش کارگری و سنديکايی ایران،
با امید به برچیده شدن بساط ننگین استبداد مذهبی حاکم بر ایران،
نگاهی کوتاه و البته کلی به جنبش کارگری ایران در سال گذشته می اندازم.

بررسی دقیق و کامل وضعیت کارگران و مزدبگیران ایران از نظر اقتصادی و اجتماعی - سیاسی در این نوشته کوتاه میسر نیست. اما نگاهی کوتاه به هرکدام از حوزه های حیات کارگران یاری دهنده ما برای یک جمعبندی کلی است. کسانی که مسایل کارگری را دنبال می کنند می توانند با مراجعه به سايت هاي ديدگاه و يا ايران نبرد هر روز از اخبار و گزارشهای کارگری به نقل از رسانه ها را مطالعه کنند.

کارگر کیست؟
هر انسانی که از فروش نیروی کار یدی و یا فکری خود در بخشهای مختلف توليدى، صنعتى، كشاورزى و خدماتى زندگی می کند، کارگر است. بنا به این تعریف کارکنان موسسات دولتی و خصوصی به شمول معلمان و پرستاران و......کارگر هستند.

وضعیت اقتصادی کارگران، نان یک کالای لوکس برای کارگران
از نظر اقتصادی در سال گذشته فلاکت کارگران و تعرض به سطح زندگی و معیشت آنها افزایش بی سابقه ای پیدا کرد. تعین حداقل دستمزد در پایان سال گذشته خورشیدی نمونه کامل برخورد حکومت و طبقه سرمایه دار با کارگران و مزدبگیران ایران بود.
روز چهار شنبه 28 بهمن 1383 قلي اسماعيلي، رئيس هيات مديره كانون دولتی «شوراي اسلامي» جاده قديم كرج، در گفت وگو با ايلنا گفت:«نظام دست‏مزدي كشور ما ، سابقه اي چندين هزار ساله در كل دنيا دارد، ولي هم اكنون داراي عقب افتاده ‏ترين نظام دست‏مزد جهان شده ايم.»
روز یکشنبه 7 فروردین ۱۳۸4(27 مارس ۲۰۰۵) ایلنا از قول سعيد كياني، كارشناس مسائل كارگري اعلام کرد که:«كارگران در استانهايي مانند بندر عباس كه از قطبهاي اقتصادي كشور هستند، نه تنها سال به سال رنگ گوشت را نديده، بلكه براي تامين تره‏بار مصرفي خانواده خود، مجبور به جست و جو در ميان زباله‏ها هستند.»
روز شنبه 13 فرودین امسال خبرگزاری دولتی کار(ایلنا) نکته تکان دهنده ای را از قول یکی از مسئولان نهاد دولتی خانه کارگر اعلام کرد. ایلنا می نویسد:«با مصوبه دستمزد شوراي عالي كار و عدم اجراي توافق صورت گرفته، در سال 84 نان شب كارگر نيز به ليست اجناس لوكس و ممنوعه اضافه شد.»
عباس كاربخش، دبير اجرايي خانه كارگر كرمان، با اعلام مطلب بالا، می افزاید:«اگر تا ديروز اجناسي چون تلويزيون، خودرو، يخچال و كالاهاي لوكس براي قشر زحمت كش كارگر ، رويايي دست نيافتني بود، امروز ارزاق عمومي روزانه نيز براي كارگر تبديل به كالاي اشرافي شده است و اين در سايه عملكرد ضعيف و سوال برانگيز شوراي عالي كار است.»

تعدیل نیروی انسانی، بیکارسازی گسترده
یکی دیگر از مسایل کارگران در زمینه اقتصادی موضوع اخراجها همراه با بیکاری گسترده است. در سال گذشته در صدها موسسه بزرگ و کوچک سیاست تعدیل نیروی انسانی صورت گرفت. به چند نمونه از صدها نمونه توجه کنید.
*روز شنبه 27 فروردین ۱۳۸۴‬ ایلنا گزارش نمود که، مدير عامل فروشگاه زنجيره اي قدس، در جنوب تهران اقدام به اخراج تمامي 400 پرسنل شاغل در اين فروشگاه كرد.
یکی از كارگران اخراجي به خبرنگار ایلنا می گوید:«كليه پرسنل اين فروشگاه بعد از مراجعه به محل كار خود بعد از تعطيلات سال نو، با درب بسته فروشگاه مواجه شدند كه در پي تلاش پرسنل، درب ورودي فروشگاهها باز شد و كليه پرسنل 14 شبانه روز را در آنجا سپري كرده و شبها در محل فروشگاه مي خوابند.»
*اعضاي هيات ماده 9 قانون نوسازي و بازسازي صنايع گيلان در ايام پاياني سال 83، مجوز اخراج كارگران 19 كارخانه واجد شرايط استان را صادر كردند.
به گزارش روز دوشنبه 29 فروردین 1384 خبرگزاری دولتی کار، دراين جلسه كه 27 اسفند برگزار شد، به واحدهاي صنعتي و توليدي «ايران برك»، «پارس»، «جلوبندي لاهيجان»، «پيله و ابريشم شمال»، «ريسندگي خاور»، «ريسندگي و رنگرزي پنگوئن»، «فرش و موكت پنگوئن»، «پلاستيك لاكان»، «فيبر ايران»، «انجمن حمايت از زندانيان»، «داروپوش»، «خزان استرچ»، «لاستيك سازي»، «الكتروموتور ايران»، «ظرفيران»، «بسته بندي كارتن شمال»، «روغن موتور لوشان» و «پارس موكت» اجازه اخراج كارگران داده مي شود.
*به گزارش روز چهار شنبه 31 فروردین ۱۳۸۴‬ ایلنا ‏از زمان خصوصي سازي کارخانه نساجي فومنات، كارگران اين شركت بيش از 8 ماه حقوق دريافت نكرده اند و اكنون مواد اوليه مورد نياز شركت هم در حال اتمام است. در نساجي «فومنات» سوخت موجود نيست و سرويس اياب و ذهاب و غذاي كارگران هم قطع شده است. 83 كارگر قراردادي شركت اخراج شده اند، 87 نفر بر اساس ماده 10 قانون نوسازي صنايع باز نشسته شده اند و 271 كارگر هم در بلاتكليفي بسر مي برند.

پرداخت نکردن حقوق کارگران
مساله عدم پرداخت حقوق کارگران یکی از مسائلی بود که کارگران در سال گذشته همچون سالهای قبل با آن درگیر بودند. در بعضی از واحدهای اقتصادی دستمزد کارگران تا 20 ماه پرداخت نشده است.به چند نمونه توجه کنید.
روز یکشنبه 28 فروردین ۱۳۸۴‬ ‏یک نماینده کارگری به ايلنا می گوید:«كارگران نساجي "پارس ايران" بيش از 15 ماه حقوق نگرفته اند و در شرايط بدي به سر مي برند.»
اين نماينده كارگري همچنين از وضعيت شركت «فومنات» و بلاتكليفي كارگران اين واحد اظهار نگراني كرد و گفت:«كارگران اين واحد 8 ماه حقوق نگرفته اند و در بازديد اخيري كه برخي از مسئولان از اين واحد داشتند، اعلام شد كه اين واحد مواد اوليه ندارد و كارگران در شرايط نامطلوبي بسر مي برند.»
دبير اجرايي اين خانه كارگر در خصوص عدم پرداخت 15 ماه حقوق به كارگران، گفت:«كارگران نساجي پارس ايران 15 ماه حقوق نگرفته اند و بايد اعتراض خودشان را به جايي انعكاس دهند كه اگر هم در اين رابطه تجمع كنند، با آنها برخورد مي شود.»(ایلنا: سه شنبه 30 فروردین ۱۳۸۴‬)
نماينده كارگران سيستان و بلوچستان، با اظهار تاسف از وضعيت كارخانه «آجرو ماسه آهكي» ايرانشهر گفت: مسئولان اين واحد، به جاي دستمزد ماهيانه، به كارگران آجر و آهك مي دهند و كارگران نيز آجر و آهك را با هزار زحمت و مشقت در مراكز فروش آهك و آجر به فروش مي رسانند.(ایلنا: سه شنبه 30 فروردین ۱۳۸۴‬)
ابوطالب عظيمي، مسئول نهاد دولتی شوراي اسلامي کارخانه «نازنخ» گفت:«كارفرماي " نازنخ" در قزوين با استفاده از چراغ سبز حمايتي، حقوق 14 ماهه كارگران اين واحد را پشت چراغ قرمز بلاتكليفي بايكوت نموده است. وی اضافه می کند که:«بعد از خصوصي شدن كارخانه، بساط كليه امكانات رفاهي بهداشتي، سلامتي و همچنين ايمني از اين واحد بر چيده شد و هر روز بايد منتظر بروز يك حادثه جديد در اين كارخانه باشيم.» (ایلنا: دوشنبه 29 فروردین ۱۳۸۴‬)

حرکتهای اعتراضی کارگران
در سال گذشته بدون هرگونه اغراق صدها حرکت اعتراضی به اشکال مختلف از جانب کارگران صورت گرفت. اگر تعداد شرکت کنندگان در این حرکتها با محاسبه «ضریب روز» به چند صد هزار بلغ می شود. تجمعهای اعتراضی معلمان در سراسر کشور در مهر ماه سال 1383 و اعتصابهای متعدد پرستاران در طول سال گذشته همراه با صدها حرکت از جانب کارکنان واحدهای دولتی و خصوصی نشاندهنده اعتلای نوین جنبش کارگری در سال گذشته می باشد. به جند نمونه از حرکتهای کارگری در چند ماه گذشته توجه کنید.
*اعتصاب كارگران معدن زغال سنگ البرز غربي واحد سنگرود، با 800 کارگر، از روز 2 بهمن 1383 آغاز شد و به چند هفته ادامه پیدا کرد. علت اصلی این اعتصاب خصوصی سازی این معدن و تعويق 2 ماه حقوق و مزايا بود.این حرکت اعتراضی کارگران، یکی از مهمترین و طولانیترین حرکت کارگری در سال گذشته بود.
سرانجام با موافقت كارگران و به تشخيص كميسيون كارگري استانداري گيلان، اين واحد معدني به شركت اكتشاف حفاري ايران واگذار شد و کارگران آن دست به اعتصاب خود پایان دادند.
*تجمع و اعتراض کارگران کارخانه کاشی حافظ در شيراز
کارخانه کاشی حافظ با هزار نفر کارگر درشهرک زرقان در پانزده کیلومتری شرق شیراز(جاده شیراز به اصفهان) واقع شده است. 50% این کارخانه در مالکیت بخش خصوصی و 50% آن در مالکیت بانک صنعت و عمران میباشد.
در پی نو سازی بخشی از ماشین الات این کارخانه کار فرما، تصمیم به اخراج 400 نفر از کارگران را گرفته و در پی دوهفته گذشته این موضوع را به آنان اعلام میکنند. این کارگران اخراجی که کم سابقه کاری ترین آنان چهارسال و اغلب بیش از بیست سال از عمر خود را، در کار برای این مرکز تولیدی گذرانده بودند دست به اعتراض و اعتصاب میزنند.
از ابتدای همین هفته کارگران شاغل، به حمایت از همکاران اخراجی خود، دست از کار کشیده اند. در پی پیوستن و حمایت کارگران شاغل و ازدحام کارگران اخراجی در محوطه کارخانه، بیست دستگاه اتومبیل حامل نیروهای ضد شورش و سرکوبگر از نیروهای یگانهای ویژه سرکوب شهر شیراز به محل کارخانه اعزام شده و روزسه شنبه و چهارشنبه به این تجمع حمله ور شده و تعدادی را مضروب و تعدادی را دستگیر نموده اند، اما در پی حمایت جدی کارگران شاغل و ایستادگی کارگران بدون آینده اخراجی، در مقابل سرکوب وتهدید، کارفرما پیشنهاد بازخرید( درمقابل مبالغ ناچیز) را مطرح کرده اما کارگران تا دریافت خبر (عصر چهارشنبه هفتم بهمن ماه 1383) مصمم به ادامه حرکت اعتراضی خود تا بازگشتن کارگران اخراجی بر سرکارشان بودند.( پیک ایران: پنج شنبه 8 بهمن 1383)
*كارگران صابونسازي ياس خرمشهر پس از سه سال اعتراض، اقدام به اعتصاب یک هفته ای کردند. اعتصاب كارگران اين شركت بدون نتيجه خاصي پايان يافت.
در مورد این اعتصاب و اصولا رابطه بین کارگران با نهاد دولتی خانه کارگر ابوطالبی، دبیر خانه کارگر خوزستان اعتراف جالبی می کند. وی می گوید:« مهمترين مساله خانه كارگر و شوراي اسلامي استان، آرام نگهداشتن كارگران اين واحد توليدي و حل مساله به صورت توافقي است.»(ایلنا: جمعه 7 اسفند 1383)
كردند، اما همچنان بدون پاسخ ماندهاند.»
*بیش از 500 تن از كارگران صنايع پوشش رشت به دليل عدم دريافت 4 ماه حقوق، جاده اصلي رشت به بندر انزلي را مسدود كردند.(ایلنا: جمعه 7 اسفند 1383)
*به گزارش خبرگزاری دولتی فارس، صبح روز چهار شنبه 24 فروردین ۱۳۸۴‬ حدود 50 معلم زن حقالتدريس در مقابل ساختمان مركزي وزارت آموزش و پرورش تجمع و تحصن كرده و با سر دادن شعارهايي با مضامين عدالت خواهي خواهان رسيدگي آموزش و پرورش به مشكلات خود شدند.
*تحصن و اعتراض 4 هزار نفري كارگران كارخانجات «كشت و صنعت شهيد بهشتي و شهيد رجايي» پس از گذشت يك هفته همچنان ادامه دارد. این خبر را روز شنبه 27 فروردین ۱۳۸۴‏ خبرگزاری دولتی کار منتشر کرد. به دنبال تصميم دولت درباره واگذاري كارخانجات «كشت و صنعت شهيد بهشتي و شهيد رجايي» و «هفت تپه» تحصن و اعتراض کارگران شروع شد.
*روز یکشنبه 28 فروردین ۱۳۸۴‏ ایلنا خبر تعطيلي کارخانه نساجي «آران جنوب» در آبادان و بلاتكليفي 50 كارگر آن را منتشر کرد. علت تعطیلی این کارخانه كمبود مواد اوليه اعلام شد.
*تعدادی از پرسنل پتروشيمي آبادان در اعتراض به بازنشستگي اجباري خود از سوي مديريت پتروشيمي، با اجتماع در محل خانه كارگر آبادان، اظهارداشتند كه يك ماه است كه از ورود آنان به شركت جلوگيري مي شود و اكنون در بلاتكليفي به سر مي برند.(ایلنا: چهار شنبه 31 فروردین ۱۳۸۴‬)
*بنا به خبر روز پنجشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۴ ‏ایرنا حدود 200 نفر از كارگران شركت سالمين شهرستان ساوه پس از سه روز تحصن فعاليت كاري خود را روز پنجشنبه از سر گرفتند. در پي اعتراض کارگران، كارفرماي شركت سالمين متعهد شد تا نتيجهنهايي و تحقق خواستههاي كارگران و تصميم كارشناسان وزارت كار تعديل نيرو نداشته باشد.
شركت سالمين توليدكننده مواد غذائي "سالمين" با ‪ ۶۳۵‬نفر نيرو در شهرك صنعتي كاوه شهرستان ساوه واقع شدهاست.

مقابله سرکوبگرانه رژیم با کارگران
مساله مقابله نظامی و امنیتی با جنبش کارگری یک امر متداول در سال گذشته بود. اما نکته مهمی که در لابلای خبرها درز پیدا می کرد این بود که کارگران در مقابله با این سرکوبگریها به مساله مقابله متقابل فکر می کردند. برای نمونه به خبر مربوط به حرکت اعتراصی کارگران كارخانه «نساجي فومنات» توجه کنید.
در این خبر یک کارگر می گوید:«اگر آ‏ن‏روز ما سلاح را از دست سربازان مي‏گرفتيم ، خون به پا مي‏شد.»
اين كارخانه قبلاً دولتي بود و قبل از واگذاري به بخش خصوصي، يك‏هزار و 203 کارکن داشته كه پس از واگذاري، به 535 كارگر تقليل پيدا كرده است. اين شركت، از سال 82 در راستاي برنامه توسعه سوم، توسط شركت سرمايه‏گذاري «آتيه دماوند» به عنوان يك بنگاه مالي متعلق به بانك صنعت ومعدن به بخش خصوصي واگذار شد.
اما متن خبر به شرح زیر است:
با تجمع كارگران مقابل كارخانه «نساجي فومنات»، نيروي انتظامي با نيروهاي ضد شورش خود در محل حضور پيدا كرد و با كارگران برخورد فيزيكي صورت داد كه اين برخورد منجر به مجروح شدن 5 نفر از كارگران شد كه جراحت 3 نفر از آنان شديد بود و افراد مذكور به بيمارستان منتقل شدند.
رمضان‏علي‏ شيرعلي‏پور، یک كارگر قسمت تكميل كارخانه نساجي فومنات كه در جريان درگيري نيروي انتظامي با كارگران اين واحد مجروح شده، می گوید: «مساله تجمع در مقابل كارخانه، يك امر صنفي و خارج از هر گونه مساله سياسي بود. اما يگان ضد شورش نيروي انتظامي به همراه تعدادي لباس شخصي براي سركوبي كارگران در محل حضور پيدا كرد.
وي ادامه داد: كارگران نساجي فومنات حدود 11 ماه است كه حقوق نگرفته و حتي براي خريد نان دچار مشكل شده ‏اند و هدف ما از تجمع اين بود كه صداي ما به گوش مسوولين استاني و كشوري برسد.
اين كارگر اضافه كرد: يكي از لباس‏شخصي‏ها به نام ....... بسيار سربازان را تحريك مي‏كرد كه همين شخص با يك بشكه 50 ليتري بر سر من كوبيد و باعث مجروح شدن من شد.
وي ادامه داد: آقاياني كه نيروي ضد شورش براي سركوبي ما آوردند، فكر نكردند كه ما خارجي نيستيم، بلكه ايراني هستيم.
وي افزود: فرمانده‏اي كه دستور زدن كارگران را داده است ، خيلي ناپخته عمل كرد و اگر آ‏ن‏روز ما سلاح را از دست سربازان مي‏گرفتيم ، خون به پا مي‏شد.» (ایلنا: شنبه 10 بهمن 1383 – 29 ژانویه 2005)
روز بعد در یک خبر دیگر از همین خبرگزاری اعلام شده که:«يكي از كارگران نساجي فومنات به علت فقر و بدهي، خود را در در محل سالن تكميل كارخانه حلق آويز كرد؛ اما كارگر ديگري طناب دار را قطع كرد و باعث نجات او شد.»

نمونه ای از همبستگی کارگری
كمي پس از آغاز حركتهاي اعتراض آميز كارگران شركت صنعتي «پارس مينو» در خرم‏دره زنجان، كارگران شركت صنعتي «پارس مينو» در تهران نيز به منظور برآورده سازي مطالبات قانوني خود دست به اعتصاب زدند.
اعتصاب كنندگان مي گويند : مدير شركت مينو ، بارها در برابر مسوولان اداره كار و مقامات انتظامي ، رفتار كارگران را خصمانه و خواسته هاي آنان را غير قانوني خوانده است ؛ به گونه اي كه پس از اولين اعتراض كارگران در ماه رمضان ، طي نامه اي اعتراض كنندگان را مخالفان نظام دانسته است.(ایلنا: شنبه 10 بهمن 1383 – 29 ژانویه 2005)

حرکتهای اجتماعی – سیاسی کارگران، حق تشکل مستقل خواست محوری کارگران
نخست باید گفت که هر حرکت اجتماعی در ایران که خواستار یکی از حقوق پایه ای شهروندی باشدبه ناچار یک حرکت سیاسی است. علت این امر را باید در خصلت و ماهیت نظام حاکم بر ایران یعنی نظام ولایت فقیه دانست.

تا دوسال پیش رژیم ایران از کشورهایی بود که به طور مداوم یا در لیست سیاه سازمان بین المللی کار بود و یا از طرف این نهاد بین المللی و بسیاری از معتبرترین سندیکاها و اتحادیه های کارگری به خاطر نقض حقوق کارگران مورد پرسش قرار می گرفت و یا به خاطر فقدان آزادی تشکلهای مستقل کارگری محکوم می شد.
یکی از حقوق پایه ای کارگران که کنوانسیون مربوط به آن توسط ایران پیش از روی کار آمدن جمهوری اسلامی امضا شده، حق تشکیلات مستقل کارگری است که بر طبق آن کارکنان موسسات مختلف که انسانهایی در آن کار می کنند براى دفاع و پيگيرى حقوق خود حق دارند بدون دخالت دولت ها و كارفرمايان و يا هر قدرت ديگرى سنديكاى خود را مطابق با منشور جهانى حقوق سنديكايى تشكيل دهند.
اما در ایران هر تشکیلاتی و منجمله شوراهای اسلامی کار و انجمنهای اسلامی کارگران و یا هر تشکیلات کارگری و یا کارمندی باید در اساسنامه خود به ولایت مطلقه فقیه متعهد و ملتزم باشد. خانه کارگر نمونه کامل یک تشکیات کارگری وابسته به دولت است و بنابرین با معیارهای سازمان بین المللی کار و از جمله مقاوله نامه هاى ۸۷ و ۹۸ که ناظر بر حقوق سندیکایی است در تناقض می باشد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دو سال پیش به دنبال تلاشهاي نيروهاي ترقيخواه و فعاليتهاي مستمر مقاومت ايران و فعالان کارگری در خارج از کشور ، رژيم ايران تن به يك عقب نشيني داد و پذيرفت که هياتي از ‏جانب سازمان جهاني كار از ايران بازدید کرده و در مورد حقوق سندیکایی مذاکره سه جانبه صورت گیرد.‏
در تاريخ 16 ‏ديماه 1382 گروهی از نمايندگان كاركنان صنعت نفت در نامهاي به خطاب به «برنارد جرنيگان» و «كارن كرتيس» كارشناسان سازمان بينالمللي ‏كار كه به منظور بررسي جايگاه تشكلهاي كارگري در ايران از طرف شاخه آزادي ‏اتحاديههاي سازمان بينالمللي كار و اداره آزادي انجمنهاي اين سازمان به ايران سفر ‏كرده بودند،خواستار ممانعت از دخالت نيروهاي غيركارگري در ايجاد اتحاديههاي ‏مستقل كاركنان صنعت نفت شدند. ‏
امضا كنندگان اين نامه نوشتند كه:« طبق تبصره ماده 15 قانون شوراهاي اسلامي ‏كار ايجاد هر گونه تشكل در صنايعي بزرگ چون نفت، گاز، پتروشيمي، ذوبآهن، ‏صنايع مس و صنايع سنگين منوط به اجازه شوراي عالي كار است و تاكنون نيز اين ‏نهاد اجازه ايجاد تشكلي در اين صنايع را نداده است. علاوه بر اين كارگران صنايع ‏زير 35 نفر هيچگونه تشكلي ندارند و شوراهاي اسلامي كار نيز كه يك تشكل كاملا ‏دولتي و ايدئولوژيك است، پس از 23 سال از هفت هزار كارگاه موجود، تنها در دو ‏هزار كارگاه افرادي را به عنوان نماينده كارگران منصوب كردهاند، بنابراين در ‏غياب تشكلهاي مستقل كارگران ايران، امضاي هرگونه قرارداد سهجانبه جنبة قانوني ‏و واقعي ندارد.» اين نمايندگان كارگران «خواستار حذف تمامي مواردي از قانون ‏كار»، «كه به نحوي مانع ايجاد تشكلات مستقل و غيرايدئولوژيك كارگران هستند، ‏تا كاركنان صنعت نفت و صنايع بزرگ بتوانند تشكل مستقل خود را بر مبناي ‏مقاولهنامهها و توصيهنامههاي آن سازمان به وجود آورند» شده اند. ‏
در سال 1383 این تلاش ابعاد گسترده تری پیدا کرد. در 11 بهمن 1383 هيات موسس برای «احياى سنديكاى كارگران شركت واحد تهران» اعلام موجودیت علنی خود را اعلام کرد. در نامه ای به خاتمی این کارگران می نویسند:«ما گروهى از كارگران شركت واحد تهران تحت عنوان هيات موسس و احياى سنديكاى كارگران شركت واحد جهت بازگشايى سنديكاى خود طبق مقاوله نامه هاى بين المللى مربوطه تلاشهايى را آغاز و در اولين گام نامه هايى به وزير و معاون وزير كار ارسال و بازگشايى سنديكاى خود را مطرح كرده و در ادامه كوشش هايى جهت آگاهى و آشنايى همكاران انجام داده و مى دهيم.»
و بالاخره در اواخر سال گذشته بیانیه ای تحت عنوان « كميته پيگيري ايجاد تشكلهاي آزاد كارگري در ايران» منتشر شد. این بیانیه با امضای چند هزار تن از کارگران و فعالان کارگری در ایران خطاب به «سازمانهاي كارگري در سراسر جهان و سازمان بينالمللي كار و وزارت كار و امور اجتماعی» رژیم است.
در این بیانیه نوشته شده:« سازمان جهاني كار با اعزام نمايندگاني به ايران و نظارت به امضاي تفاهمنامهاي در خصوص اصلاحاتي در فصل ششم قانون كار موجود (در رابطه با تشكلهاي كارگري) كه بدون حضور نمايندگان مستقل كارگران انجام گرفته، در كمال تأسف عملاً بر بيحقوقي كارگران در ايران صحه گذاشته و به اين وسيله به آن رسميت بخشيده است. قطعاً كارگران ايران كه به دليل محروميت از داشتن تشكلهاي مستقل خود همواره شاهد تحميل قوانين ضد كارگري و مغاير با مقاولهنامههاي سازمان جهاني كار (ILO) بودهاند، تفاهمنامهاي را كه نمايندگان آنها در تنظيم و امضاي آن حضور نداشتهاند، به رسميت نخواهند شناخت. لذا ما امضاكنندگان زير خواهان به رسميت شناختن آزادي ايجاد تشكلهاي مستقل كارگري هستيم.»
بدین ترتیب با اعلام موجودیت «كميته پيگيري ايجاد تشكلهاي آزاد كارگري در ايران» که مورد استقبال و حمایت هزاران کارگر و هزاران تن از ایرانیان آزادیخواه قرار گرفت، مساله «تشکلهای مستقل کارگری» در تئوری و عمل نظم ولایت فقیهی را به چالش جدی کشید.
در روز دوشنبه ٢2 فروردين ١٣٨۴( 11 آوريل ٢٠٠۵) این کمیته گزارش سومین مجمع عمومی خود را که روز 19 فروردين 1384(8 آوریل 2005) برگزار شده بود را منتشر کرد. بنا بر این گزارش «مجمع عمومی کميته پيگيری ايجاد تشکلهای آزاد کارگری با شرکت 62 نفر از رهبران و فعالان کارگری از اقصی نقاط کشور در تهران برگزار گرديد. دستور کار اين مجمع شرح وظايف کميته در جنبش کارگری و انتخاب نمايندگان و سخنگوی کميته در دوره پيش رو تا مجمع بعدی بود.»
سامانیابی این کمیته و کمیته ها و کانونهای کوچکتر که با هدفشان تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری است، بدون شک مبارزه طبقه کارگر ایران را وارد دوران جدیدی کرده است. این مبارزه و تلاش به ناچار با مقررات ضد کارگری و از کانال آن با نظام ولایت فقیه درگیر خواهد شد و از این رو خصلت سیاسی داشته و خواهد داشت و این ناقوس خطر را برای سرکردگان نظام استبدادی مذهبی حاکم بر ایران به صدا در آورده است. هم از اینروست که در روز جمعه 7 اسفند 1383( 25 فوریه 2005)‏ رفسنجانی در پیامی به نمایش دولتی «دومين كنگره خانه كارگر تشكيلات استان همدان» کارگران را تهدید می کند که «فريب شعارهاي كمونيستي و سوسياليستي» را نخورند.
اگر منظور رفسنجانی از «شعارهاي كمونيستي و سوسياليستي» شعار ایجاد « تشکلهای مستقل کارگری» است، کمونیستها و سوسیالیستها و همه ی آزادیخواهان باید سرفراز باشند که چنین شعاری را سر می دهند و به امید آن که همه ی آزادیخواهان برای تحقق این شعار و برای آزادی همگانی از جنبش کارگری ایران که با گامهای استوار، اما با شرایطی سخت، به پیش می رود پشتیبانی کنند.
منبع:دیدگاه

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21961

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نگاهی کلی به جنبش کارگری در سال گذشته، مهدي سامع' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016