شنبه 14 خرداد 1384

هفتاد و دو تن! س. باستان

(از مجموعه مقالات طنز در طنز)

جاده هاي مرگبار
« فرمانده پليس راه كشور گفت: در هر ساعت 3 نفر در حوادث جاده اي كشور كشته و حدود 30نفر زخمي مي شوند. سرتيپ رويانيان گفته است سال گذشته بر اثر حوادث جاده اي 26هزار و 784 نفر در جاده هاي كشور كشته و 245 هزار نفر هم مصدوم شده اند كه سرعت و سبقت غيرمجاز و رعايت نكردن فاصله از دلايل اصلي اين تصادفات است.» كيهان ولايت

طبق گزارش فرمانده پليس راه كشور ، هر ساعت سه تن شهروند در جاده هاي كشور جان خود را از دست مي دهند. با تكيه بر اين رقم. در بيست و چهار ساعت ( يك روز ) هفتادو دو تن در حوادث رانندگي كشته مي شوند. فرمانده پليس راه ، دليل علت اين فاجعه بزرگ را در سبقت غير مجاز و رعايت نكردن فاصله ارزيابي مي كند. من نمي دانم اين ملت ما چه عجله اي دارند كه مرتب خوش دارند از هم سبقت بگيرند و فاصله را رعايت نكنند! من فكر نمي كنم اين آمار وحشت آور در هيچ كشوري از دنيا ، وجود داشته باشد. نمي دانم چرا اين ملت دوست دارند ، راحت خود را به كشتن بدهند!

اگر جماعت انتحاري ( سوانح رانندگي ) از وضع اقتصادي و تورم و بيكاري و گراني شاكي هستند، و در هنگام رانندگي به فكر كرايه خانه ، هزينه آموزش فرزندان و تلفن همراه ، هستند ، خوب چرا با اين حواس درهم ، با جان ديگران بازي مي كنند و مردم را داغدار مي كنند! والله خدا را خوش نمي آيد! بقول شعار هاي خياباني ! « داداش جون من يواش ».

در اكثر كشورهاي دنيا وضع اقتصادي كم و بيش مانند ما است. مگر ملت هند و بنگلادش وضعشان از ما بهتر است!؟ والله كسي در آنجا دست به خودكشي تو خيابان ها و جاده ها نمي زند. بيشترين آمار قربانيان در اين كشورها ، حوادث طبيعي است. اگر جاده هاي كشور ما ايمن نيست ، خوب ميشود آهسته تر حركت كرد و كشكي سبقت نگرفت و يا تو اتوبان ، دور نزد! لااقل اين كار را كه ميشود انجام داد!

عنايت بفرمائيد در كشور ما روزانه هفتادو دو تن جان خود را در جاده هاي كشور از دست مي دهند. ماهانه با آماري تقريبا دوهزار و 160 نفر و ساليانه با رقم 25 هزار و 920 نفر( طبق گزارش فرمانده پليس راه سال 83 آمار 26 هزار و 784 نفر بوده است) و طي 16 سال آينده ( 1400 ) تقريبا با رقم 414720 روبرو هستيم. خوب اگر قرار باشد ما تا سال 1400 تنها در سوانح رانندگي تقريبا نيم ميليون نفر جمعيت كشور را از دست بدهيم. تكليف آينده مردم كشور چي ميشود؟

من نمي دانم در يك ساعت چند نفر به جمعيت كشور اضافه مي شود. اگر قرار است روزي هفتادو دوتن در سوانح رانندگي جان خويش را از دست بدهند. اگر مرگ طبيعي و يا بيماري بدان اضافه شود! حوادث طبيعي كه مرتب در گوشه و كنار كشور قرباني مي گيرد! بدان اضافه كنيم.گويا تنها روزانه چند نفر از هموطنان ما توسط ساعقه جان خود را از دست مي دهند. تعدادي هم بر اثر سوانح و بي احتياطي ، قرباني ميشوند! با اين آمار و ارقام ناشي از حوادث و سوانح كه در كشور ما حكمفرما است ( صرفنظر از اعدام و قتل هاي گوناگون)، حدس ميزنم ( اميدوارم كه اينطور نباشد ) ما در پنجاه سال آينده ، بايد شهروند از خارج وارد كنيم ( مانند كالا ) به زبان ديگر در قرن آينده ، شايد ( مردم بازمانده ) بايد چراغ قوه و ذره بين بردارند و دربدر تو دنيا دنبال ايراني بگردند!

اينطوري كه از شواهد معلوم است . در جاده هاي كشور ما ، قوانيني ننوشته اجرا ميشود كه ويژه همان جاده ها است. محمود آقا راننده تريلي بهش بر مي خورد كه يك جوجه فوكلي با ماشين شخصي ازش سبقت بگيرد. خوش ندارد راه بدهد! خوب محمود آقا حاضره تو دره بره ، اما اهل گذشت نيست تا به اتومبيلي شخصي راه بدهد! كاريش نميشه كرد! محمود آقا تصور مي كند ، جاده بندرگز به طهران ارث پدري است و تنها بايد خودش در جلوي همه براند و با آواز آقاي شهرستاني و نغمه قناري ، حال كند!

كامبيز خان با دوست دخترش با اتومبيلي نسبتا سريع و رنگي ، هوس مي كنند از تهران جاده هراز را دو ساعته طي كنند ، برسند كنار دريا ؛ ماهيگيري ! خوب كامبيز خان چون صبور بودن و رعايت حقوق ديگران را از خانه ياد نگرفته و شنيده بايد تخته گاز رفت و از كسي نبايد عقب ماند ! مي اندازد تو سرازيري و دبرو! كاميون پشت تريلي ، تريلي پشت اتوبوس ، سبقت مي گيرد و دوست دختر شازده با تشويق جناب وي ، همچنان با سرعت غير مجاز حركت مي كند براي اينكه ايشان مي ترسد اگر سريع به ماهيگيري نرسد .، ماهي ها بروند سفر! خلاصه نبردي خونين و سهمگين مابين رانندگان محترم جاده هاي ايران در جريان است. البته هر راننده محترم جاده هاي ايران ، ديگري و نهايتا پليس راه و وزارت راه و ترابري را گناه كار ارزيابي ميفرمايد!

ناگفته نماند كه رانندگان حق هم دارند. اگر وزارت راه ، جاده بدون خطر و تصادف درست مي كرد . اين مكافات و حوادث مرگبار رخ نمي داد! حالا در كجاي دنيا جاده بدون خطر گير مي آيد ؛ بماند! همين داستان را با سوانح ديگر داريم. اگر صنعت ( براي نمونه) در ايران بخاري بدون خطر درست ميكرد ، والله جان هفتاد ـ هشتاد نفر در مسجد ارگ تهران ، گرفته نميشد!

چنانكه معلوم است : امنيت و رعايت آن ! مراعات و رعايت آن ( تا آنجا كه به حوادث و سوانح مربوط مي شود) ! از مفاهيمي است كه در كشور ما ، جاي خود را پيدا نكرده است. حرفش زياد و عملش كم است! همه تند ميروند، ديگران را محكوم مي كنند كه چرا تند ميروند! خوب اينهم سنتي است در كشور دوست داشتني ما! بنا بر نظر ، نظرپردازان يكي از علل مهم در تصادفات رانندگي ، از كمبودحواس جمع و رعايت نكردن فاصله و سبقت غير مجاز رانندگان محترم است !

بزبان ديگر ، حواس جناب راننده ، ( مانند محمود آقا و كامبيز خان ) در هنگام رانندگي ، به روبرو نيست! حالا طي مسافرت و رانندگي ، حواس رانندگان محترم كجاست !؟ نظرپردازان با يكديگر اختلاف نظر دارند و بستگي مهمي به سن و سال رانندگان دارد! گويا اگر رانندگان جوان باشند ( 18 تا 30 ) هنگام رانندگي ـ البته اگر يك استكان عرق نخورده و چند بست نكشيده باشند ـ به دختر همسايه ، تلفن همراه ، مد لباس و اتومبيل جديد و... است ! رانندگان سي تا شصت سال، بيشتر حوايشان را وضع اقتصادي ، گراني . كرايه خانه و خرج درس و مشق فرزندان ، پرت مي كند! رانندگان محترم شصت سال به بالا. حواسشان در دايره : حسرت جواني ، ازدواج مجدد با عروس كم سن و سال ، سفر دور دنيا ، ترياك سناتوري و منقل و بافور اعلاء است!

بنا بر نظر نظرپردازن با اين حواس مغشوش ، اگر آقاي خاتمي رئيس جمهور هم پشت فرمان مي نشست ، طبيعي است كه ميرفت تو باقالي ها! مورد مهمي ديگري كه باز كاردانان و متخصصين امور متفقا هم نظرند. مورد عجول بودن اين جماعت بني هندل است! همه اين جماعت گويا بايد راننده آمبولانس ميشدند! خوب با اين حواس كشمشي ، عدم رعايت مقررات راهنمائي و رانندگي ، بي توجهي به تابلوهاي كنار جاده ( البته اگر وجود داشته باشد و جماعت زرنگ از ‌آن آفتابه ـ لگن درست نكرده باشند!) ، متاسفانه نتيجه اي جز مرگ و مير نيست.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

در هر حال اين وضع خراب و نابسامان جاده هاي كشور كه همچنين با ساير موارد مهم كشور ، همخواني دارد! دو راه اساسي جلوي روي ما مي گذارد! يا بايد توليد اتومبيل را قطع كرد و اتومبيل هاي موجود را اسقاط كرد! يعني بازگشت به عصر بي اتومبيلي! البته با توجه و در نظر گرفتن مشكلات ويژه آن. خصوصا كمبود حيوان باركش در مملكت . يا ساختن جاده هاي كم خطر به عرض اتومبيل كه دور زدن و سبقت را با كشيدن ديواري چهارمتري ، ممانعت كند! لزوما بايد راه كاميون و تريلي و... را از يكديگر جدا كرد! طبيعي است كه عرض جاده هاي موجود را بايد به هفت برابر رساند! با اين وجود نميشود صددرصد ، ازحوادث غير مترقبه رانندگي جلوگيري كرد. چون حواس كه پرت باشد. ديوار چهارمتري بتوني ، نيز در خطر است! شايد هم بعضي از رانندگان عجول موتورسيكلت و دوچرخه سوار هوس مي كنند از روي ديوار چهارمتري ، عبور كنند! لذا تا ساختن ديوار بتوني ( بجاي خط كشي وسط جاده ها ) و جاده هاي عريض. از رانندگان محترم استدعا مي شود ، رعايت جان خويش و ديگران را بكنند و با دقت و سرعت متعادل و رعايت قوانين راهنمائي و رانندگي ؛ رانندگي فرمايند. والله ضرري نمي بينند! كرايه خانه ، دختر همسايه ، گراني و..... هميشه هست اما جان نيست! با تشكر از رانندگان عجول كشور .

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/23750

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'هفتاد و دو تن! س. باستان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016