دوشنبه 8 خرداد 1385

تقي رحماني: سياست وقتي براي مردم مهم است كه نانشان را برشته‌تر كند، ايسنا

- در رسيدن به چرخه سوخت هسته‌اي بايد منافع ملي در نظر گرفته شود


خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي


يک فعال سياسي گفت: «سياست وقتي براي مردم اهميت پيدا مي‌کند که نان آنان را برشته‌تر کند.»

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، منطقه خراسان، تقي رحماني که در نشست "جنبش مشروطه پس از يک قرن" در دانشگاه فردوسي مشهد سخن مي‌گفت، با بيان اين مطلب افزود: «يکي از آسيب‌هاي حرکت‌هاي اصلاحي در ايران اين است که توانا نيستند ميان سياست و نان مردم پيوند منطقي ايجاد کنند.»

وي يادآور شد: «مردم بايد بدانند سياست يعني زندگي امروزشان. سياست با همه مسائل عجين است. در اين صورت است که مردم در انتخابات به سياست‌ها و برنامه‌هاي نامزدها راي خواهند داد.»

اين فعال سياسي ادامه داد: «در جامعه مدني سياست عين زندگي است و هر تصميم يک دولتمرد، زندگي مردم را تحت تاثير قرار مي‌دهد.»

وي با بيان اينکه هنوز در ايران سياست با زندگي مردم ممزوج نشده، يادآور شد: «اين داستان همه دولت‌هاي نفتي در خاورميانه است.»

رحماني يکي از انگيزه هاي راي نياوردن اصلاح‌طلبان در انتخابات نهم رياست ‌جمهوري را نبود توفيق در نزديک‌کردن سياست و نان مردم خواند.

وي در بخش ديگر سخنانش با اشاره به اينکه انقلاب مشروطه نخستين کوشش براي شکل‌گيري دولت نوين در ايران بود، يادآور شد: «هنوز مفهوم شهروند در ايران شکل نگرفته است؛ شهروندي ‌که انتخاب مي‌کند و يا انتخاب مي‌شود.»

رحماني ادامه داد: «ما دولت قانوني داريم ولي دولت قانونمند کمتر در ايران شکل گرفته است.»

اين فعال سياسي در کالبدشناسي اين دو مفهوم گفت: «دولت قانوني يعني دولتي که قانون توجيهي براي کارهايش باشد، ولي دولت قانونمند تنها در چهارچوب قانون با شهروندان، آن هم به شکل برابر تعامل مي‌کند.»

وي گفت: «دولت قانوني به آساني يک برنامه پنج ساله را کنار و تجربه مديران را در اداره جامعه با شعار انقلاب مديريتي زير پا مي گذارد و همه اينها را در چهارچوب قانون توجيه مي‌کند.»

تقي رحماني انقلاب مشروطيت را نخستين خيز براي ورود به جامعه مدني عنوان و تصريح کرد: «اين جامعه مدني هنوز در ايران با وجود گذشت صد سال شگل نگرفته است.»

وي انقلاب مشروطه را از دو سو مورد هجوم دانست و گفت: «جريان استبدادي حاکم از يک سو و برخي از باورهاي ديني که مشروطه را با شريعت مغاير مي‌دانستند از سوي ديگر به مشروطيت حمله مي‌کردند.»

رحماني در آسيب‌شناسي انقلاب مشروطه، ايجاد درگيري ميان دو هويت بنيادي ايرانيان را از مهمترين علل نبود تحقق اهداف اين انقلاب خواند و گفت: «بعد از جريان مشروطيت دو هويت مذهبي و ملي ايرانيان به جنگ هم رفتند که اين امر هنوز هم ادامه دارد.»

وي با اشاره به تحريکاتي که در زمان رضاخان براي افزايش تقابل اين دو و برتري دادن مليت بر مذهب ايجاد شد، تصريح کرد: «ايرانيت و اسلاميت در ايران در در ازاي تاريخ با هم عجين شده بودند تا مردم ايران در برگيرنده اقوام گوناگون شکل گيرد. ولي پس از مشروطه اين دو با هم درگير شدند که هنوز هم اين درگيري هست.»

وي نبود هر يکي از اين دو هويت بنيادي را عامل وارد‌ شدن ضربه شديد به ايران خواند و گفت: «بطور نمونه وقتي از ارزش‌هاي مذهبي بگذريم انگيزه براي ايثار از ميان مي‌رود و همه منافع فردي را بر گروهي ترجيح مي‌دهند و به آساني سر دولت کلاه مي‌گذارند.»

اين فعال سياسي اظهار داشت: «هويت‌هاي بنيادي بايد يکديگر را تکميل کنند. کساني همچون شهيد مدرس و يا شادروان مصدق اين امر را خوب درک کرده بودند، ولي جريان‌هاي ويژه‌اي در صد سال گذشته مي‌خواستند اين دو هويت در برابر هم قرار گيرند.»

اين پژوهشگر يکي ديگر از کاستي‌هاي انقلاب مشروطه را ايجاد دولت متمرکز خواند و گفت: «در دوره قاجاريان و پيش از آن ما حاکمان محلي را داشتيم. شاه يک نوع حکومت فدراتيو ملوک‌الطوايفي را اداره مي‌کرد، ولي پس از انقلاب مشروطه با الگويي که از کشورهاي فرانسه و بلژيک گرفته شد، حکومت متمرکز در ايران شکل گرفت.»

وي افزود: «فعالان مشروطه فرمول فرانسه را بد گرفتند، چون در فرانسه حکومت متمرکز ولي همراه با جامعه مدني حاکم بود. آنها در ايران حکومتي متمرکز ولي غيرمدني را حاکم کردند که مايه‌اي شد غولي همانند تهران ايجاد شود.»

رحماني با بيان اينکه دولت متمرکز بدون جامعه مدني معنا پيدا نمي‌کند، ادامه داد: «اين دولت متمرکز کم کم کار را به جايي رساند که از مشروطه صد سال هم عقب‌تر رفتيم و رعيت را به جيره‌خوار دولت تبديل کرديم.»

رحماني از ديگر پيامدهاي دولت متمرکز را ناديده انگاشتن قوميت‌ها خواند و گفت: «در دولت متمرکز همه چيز از مرکز مشخص مي‌شود و همين امر باعث مي‌شود تعلقات قومي به رسميت شناخته نشود.»

وي در ادامه با اشاره به پيشامدهاي گذشته تبريز و اروميه، گفت: «هيچ کس از اين توهين‌ها دلشاد نمي‌شود. با نگرش به شناختي که از کادر روزنامه ايران دارم مي‌دانم مسوول همين سرويس روزنامه که مسوول انتشار کاريکاتور بوده، خودش ترک است و بي گمان در اين کار عمدي نبوده است.»

رحماني با اشاره به اينکه بسياري از پايه‌هاي نظام خود ترک‌زبان هستند، افزود: «در ايران ترک و فارس به شدت با هم ممزوج شده‌اند و جدا کردن اين‌ دو از هم امکان‌پذير نيست.»

تقي رحماني روشنفکري، دولت و مردم‌سالاري را سه ضلع متفاوت يک سه گوش خواند که هر گاه در کنار هم جمع شده‌اند کشور رو به توسعه رفته است.

وي افزود: «ممکن است در کشوري تا قرنها روشنفکري وجود داشته باشد ولي مردم‌سالاري نه. از سوي ديگر بر اين باورم دولت مرکز مردم‌سالاري نيست و بلکه مردم خود بايد مردم‌سالاري را از دولت درخواست کنند.»

اين فعال سياسي در ادامه درباره پرونده هسته‌اي ايران گفت: «من هم بر اين باورم چرخه سوخت هسته‌اي حق ماست ولي بايد براي رسيدن به آن، منافع ملي در نظر گرفته شود.»

رحماني ادامه داد: «دنيا براي پذيرش حق داشتن چرخه سوخت از سوي ايران الزاماتي تعيين کرده و ما بايد عزت‌مندانه با پذيرش قواعد بازي عمل کنيم.»

وي با بيان اينکه ما بايد در چهارچوب قوانين بين‌المللي عمل کنيم، گفت: «نمي‌توانيم در زمين فوتبال قواعد بازي واليبال را پياده کنيم. چون افزون بر اينکه بازي به هم مي خورد، از سوي فيفا جريمه نقدي هم خواهيم شد.»

وي ادامه داد: «اگر قواعد دولت نوين را در جهان پذيرفته‌ايم، رييس جمهور بايد از موضع دولت ايران از منافع مردم دفاع کند.»

رحماني با اشاره به لزوم تنش‌زدايي در سياست خارجي گفت: «دولت وظيفه ندارد از ديد رسمي هولوکاست را نفي کند، چون اين مساله وقتي از موضع دولت مطرح مي‌شود، براي کشور هزينه دارد. مي‌توان اين حرف را از سوي يک دانشمند و تاريخ‌نگار طرح کرد.»

وي افزود: «هر کشوري که در جهان با آمريکا تعامل مي‌کند، يا بايد نوکر آمريکا باشد يا بايد از موضع مردم حرف بزند. ما که نمي‌خواهيم نوکر آمريکا باشيم؛ پس بايد عزتمندانه از موضع مردم ايران سخن بگوييم.»

رحماني تنش‌زدايي را لازمه توسعه دانست و گفت: «چين براي پيشبرد توسعخ اقتصادي 25 سال سياست تنش‌زدايي را اجرا کرد تا امروز بتواند به نام يک غول اقتصادي در جهان مطرح باشد.»

وي در پاسخ به پرسش دانشجويي که خاتمي را به خيانت متهم کرده بود، گفت: «خاتمي خيانت نکرد، ولي خيلي اشتباه کرد.» رحماني افزود: «اصلاح‌طلبان براي آغاز کار نه تعريف داشتند، نه کادر، نه ساختار و نه سازمان چون نتايج انتخابات دوم خرداد همه را غافلگير کرد.»

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

وي ادامه داد: «خاتمي در دور دوم نبايد نامزد مي‌شد، چون در دور دوم کاري نداشت جز اينکه مصلحت را به سود حقيقت توجيه کند.»

رحماني يادآور شد: «خاتمي رييس ‌جمهوري اخلاق‌گرا بود و اين امر را تاريخ ثبت خواهد کرد.»

وي يکي از ناتواني هاي خاتمي را در نوع چينش کابينه خواند و گفت: «دولت خاتمي دولت مماشات بود. دولتي که حاضر شد براي نگهداري آرامش امتياز بدهد.»

اين فعال سياسي ادامه داد: «در دوره اصلاحات، اصلاح‌طلبان با جناح محافظه‌کار، يارگيري منطقه‌اي داشتند و اين امر دليلي شد چون محافظه‌کاران ساختارمند و حساب شده‌تر کار مي‌کردند، آنها منطقه به منطقه عقب‌نشيني کنند؛ در حالي ‌که اگر اين يارگيري من تو من مي‌بود، پاسخ مي‌داد.»

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'تقي رحماني: سياست وقتي براي مردم مهم است كه نانشان را برشته‌تر كند، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016