چرا باید در مورد سکس سخن گفت؟ حسین خداداد

بنده در هیچ مقام علمی نیستم که بتوانم دیدگاهی از خود بیان کنم و نوشتار بنده که در سایت های خبرنامه گویا منتشر شد فقط یک مقدمه ایی بود برای دیدن و سنجیدن افکار عمومی. باز مجددا سعی و تلاش می کنم مقدمه ای دیگری باشد تا دانشمندان و روشنفکران را به این بحث دعوت کنم و تابوها را بشکنم. از این رو با یک سئوال این نوشتار را شروع کردم. نوشتار اولی بنده به نام اسلام، سکس و شهوت جنسی مردان دارای بیش از 2000 خواننده در روز بود که مدت چهار یا پنج روز در سایت منتشر شد. دوست عزیز و روحانی روشنفکری از قم بنام حاج سید اقای احمدرضا احمد پور در وبلاگ شخصی خود نقد نوشتار بنده کردند و بطور خلاصه چنین گفتند. ( نام وبلاگ ایشان پژواک خاموش است)

1- اقای احمد پورتعداد زوجات و صیغه را برای حل بحران مسئله جنسیت نمی دانند.
2- ایشان اعتقاد دارند که اسلام وارد بحث های مصداقی نمی شود و در نتیجه این بحث را از یک حکم و بحث اسلامی جدا می دانند. یعنی اسلام در موضوع استقلال بحث و نتیجه گیری مسئله جنسی وارد نشده است. دین فقط به موضوعات مستقلی و در چهارچوب اخلاقیات و معنویات وارد می شود.
3- سکس خدادادی است و در ذات بشر نهفته است ولی پیام دینی هدایت این غریزه است و مهار و محدود کردن آن.
4-علت تعداد زوجات و صیغه را برای شرایط خاص می دانند و شرایط اعراب را در آن زمان بیان می کنند و علت بیان تعداد زوجات و صیغه را در زمان جاهلیت اعراب بیان می کنند.
5- امروز در بسیاری از کشورهای دنیا به شکل نوین تری با هویت و نام دیگری قانونمند و محدود شده تا از گسترش آن به حریم و فروپاشی خانواده ها جلوگیری به عمل آید.
6- امروزه در هیچ کجای دنیا ادعای نقصان عقل در زنان پذیرفته نیست. امروز زنان حتی گاهی یک قدم جلوتر هستند.
7- در زمان قدیم تعداد زوجات و صیغه برای بی قانون بودن و جلوگیری از ظلم مردان بیان شده است.
8- این را در وبلاگ خود نوشتند.
حسین خداداد در مطلب خود اشاره دارد که مردان بخصوص در غرب ( و من می گویم در شرق و حتی در ممالک اسلامی) علاوه بر داشتن زن رسمی، به فساد خانه ها می روند و با یک یا چند زن دیگر دوست می شوند و تامین غریزه جنسی می کنند. در واقع اقای خداداد نا خواسته اذعان داشته اند که در هر صورت مردان بدون هیچ مشکلی تامین نیاز می شوند( شرعی یا غیر شرعی)؟
در قسمیت دیگر ادامه می دهند:
آیا توجیه تعدد زوجات و توجیه بی نهایت صیغه برای مردان، در این بین حقوق و مطالبات زنان چه میشود؟ همانطور که دوستمان خداداد خود اشاره به بی رحمی ها و بی عدالتی ها در مورد زنان دارند خوب بود به این پرسش هم پاسخ میداد که در دنیا اعم از ممالک دینی و غیر دینی این زنان هستند که بیشتر مورد ستم واقع می شوند؟ یا به عکس آن، به مردان ظلم بیشتر شده است؟ قطعا همیشه و تا کنون مردان بیشترین ستم را بر زنان روا داشته اند و اجازه رشد فکری، اقتصادی و حتی اجازه رشد جنسی ( سکس) مطلوب به آنها نداده اند.
ایشان ادامه می دهند:
اگر زنان تمایل کمتری نسبت به آمیزش با مردان دارند علتش بی توجهی ها و نگاه حقارت آمیز مردان به زن است و نه ضعف جنسی زنان. شرایط و موقعیت ها درطول تاریخ بشریت همیشه تحمیل بر زن بوده و کمتر بر وفق مراد زنان بوده است. اگر شرایط عکس بود شاید الان تمایل مردان به زنان با تمایل زنان به مردان برابر بود و خود می دانید که در روایاتی قوی تر بودن شهوت زنان بر مردان آن هم به طور ذاتی تایید شده است و نه بر عکس آن.

اقای احمدپور با دیدگاه بنده که شهوت مردان ده برابر شهوت جنسی زنان است مخالفت نشان می دهد البته دیدگاه بنده از نظر تعداد میل به شهوت است و نه کیفیت شهوت. یعنی حتی مردان تحریک شهوت شدیدی دارند و زنان فقط با عشق و شرایط مطلوب زندگی بیشتر تحریک می شوند. شکی نیست که محیط و مسائل مختلف شهوت جنسی را بیدار و یا شدید می کند و کمتر به ذات بشر بستگی دارد. یعنی اگر بر طبق طبیعی شهوت هر ده روز یکبار باشد با مسائل تحریک امیز می توان آن را افزایش داد. مسائل تحریک آمیز در محیط باعث زیاده خواهی مرد می شود و همیشه مطلوب قرار نمی گیرد. متاسفانه در اغلب کشورها برای فروش کالا و سود بیشتر بردن از غریزه تحریک جنسی مرد استفاده می کنند و مقام زن را به یک کالا کاهش می دهند. شاید اگر بیان می کردم که تحریک شهوت مردان ساده تر صورت می گیرد این مسئله روشنتر می شد.

مشکل اصلی ندانستن و درک جنس مخالف است. ازدواج ها صورت می گیرد بدون اینکه بدانند خواسته های جنسی چگونه و در چه میزان است. هر شخصی فقط خواسته جنسی خود را مقدم می داند. شما خود از خواسته جنسی همسرتان چه می دانید؟ آیا تبدیل به یک عادت و یک امر روزمره شده است و باعث خستگی روح قرار گرفته است؟ زنهایی در زناشویی عذاب و رنج می برند و شوهران از آن بی خبر هستند و این دل هر انسان عاقلی را می شکند. چرا در سالهای اول ازدواج (علت عدم آگاهی مردم) زنان باید برای شادی مرد زیر فشار کامل جنسی مرد قرار بگیرند؟ چرا باید تاتر بازی کنند و نتوانند مطالبات خود را بیان کنند. حتی در شناخت مطالبات مشکلات عظیمی وجود دارد و جامعه ایی که بسته است و اجازه سخن نمی دهد، معلوم استکه حتی انسان از مطالبات جنسی خود بی خبر می ماند.

تا بحال می دانستید که زنان بعد از مدتی از این فشار جنسی غصه می خورند و متعجب می مانند که چرا مردان کمی فکر نمی کنند و به خواسته های زن بی توجه هستند و فقط خواسته خود را مقدم می دانند؟ این خواسته و فشار مداوم از دیدگاه زنان یک بی احترامی به مقام زن و کاهش دادن به یک عروسک خواسته های جنسی مرد است. چرا از عشق و دوست داشتن و نوازش مردها فقط دنبال تبدیل آن به سکس هستند؟ آیا نمی توان عشق بازی را بدون یکبار هم شده سکس تصور کرد؟ چرا نباید از ناراحتی و خستگی زنان از نحوه برخورد مردان با مسئله سکس سخن گفت و ایا اعتقاد نداریم که دسته ایی از زنان زیر فشار جنسی شوهر خود قرار دارند؟ نمی دانم آمار این تعداد به چمقدار است ولی شاید امار بالایی داشته باشد و سخن در این مورد الزامی می شود تا بتوان برای حمایت کانون خانواده قدمی نهاد.

عدم اگاهی مردان از خواسته های زنان مشکل اصلی زناشویی ها و به طلاق کشیدن و از فروپاشی این کانون محبت است. برای زنان شاید حتی کلمه سکس نامطلوب و تنفر آور باشد زیرا تجربه زندگی آنرا به آنها روزانه یاد داده است. فریاد سکوت زنان که شاید روزی همسرکمی به خواسته آنها احترام بگذارد دلخراش آور است. علت فروپاشی هر زناشویی مستقیم و یا غیر مستقیم به سکس بر می گردد و باعث می شود که مجبور شویم در این مورد باب سخن را باز کنیم.

این فقط اشاره کوتاهی است تا باب سخن میان متفکران باز شود و تاکید می کنم که نه علمی است و نه تکمیل و یک نوع اشاره به مطلب است برای شناخت نظرعموم مردم و آیا مایل به بحث می باشند. در واقع با این نوشتار دارم از متفکران دعوت می کنم که تابوها را بشکنند و وارد بحث بشوند.

حسین خداداد
یک وبلاگ نویس
وبلاگ به مدت یک هفته به احترام اقای اکبر گنجی
مانند سایت ف.م. سخن تغییر نام داده است
و یک هفته در وبلاگ چیزی نوشته نمی شود.
http://hosseeinkhodadad.blogfa.com/