دوشنبه 5 مرداد 1383

نوشته اي بر حواشي بازي ايران و عمان ؛ گيرم که جام فوتبال را به خانه آورديد، با آبروي رفته چه مي‌‏کنيد، پوريا گل محمدي، ايلنا

امروز جام اخلاق و بازي جوانمردانه در مسابقات ورزشي از ارزش بالايي برخوردار است، به گونه اي که اين جام براي بعضي‌‏کشورها از جام مسابقات با ارزش‌‏تر محسوب مي‌‏شود؛ به‌‏همين دليل کشورهاي زيادي برروي فرهنگ و اخلاق ورزشکاران که نمايندگان يک سرزمين در مسابقات هستند سرمايه گذاري مي‌‏کنند.
کشورهاي شرقي خود را داراي تمدني بزرگ و کهن دانسته و همواره خود را نسبت به کشورهاي غربي برتر مي دانند. شرق نشينان معتقدند که اگر چه غربي ها در زمينه علم و تکنولوژي پيشرفت کرده اند، اما اخلاق را در کوچه پس کوچه‌‏هاي پيشرفت گم کرده اند. از اين رو سال هاست که کشورهاي جهان سوم به اخلاق و فرهنگ خود مي بالند و در اين ميان کشورهايي که از سابقه تاريخي و فرهنگي کهن تري برخوردار هستند مسووليت سنگين تري در حفظ اين امتياز دارند.
از جمله اين کشورها مي توان به ايران اشاره کرد که سابقه چهار هزار ساله فرهنگ و تمدن بشري را يدک مي‌‏کشد. تمدن و فرهنگ انساني در ايران تا حدي سابقه و پيشينه دارد که غربي ها نيز به آن اعتراف مي کنند.
آن ها در کتاب هاي خود بارها نوشته اند که در ايران باستان کوروش کبير بر خلاف تمام فاتحان پس از تصرف کشورهاي همسايه به هيچ عنوان اقدام به غارت و کشتار و بي احترامي به مغلوب شدگان نمي کرد، بلکه مانند انساني متمدن و با فرهنگ، اسيران را احترام مي‌‏گذاشت و به هيچ عنوان به سربازان خود اجازه رفتارهاي غير اخلاقي و ناپسند با رقيبان را نمي داد.
تمدن ايران زمين، قرن هاست که کشورهاي دنيا را وادار به تعظيم در برابر اخلاق و شخصيت ايرانيان کرده است و مي توان گفت که يکي از دلايلي که باعث قبول نکردن صفت‌‏هاي ناشايستي که کشورهاي ديگر به هزار دليل به ايران مي دهند، تصوير انساني است که نياکان ما از خود به جاي گذاشته اند.
به دست آوردن يک صفت پايدار و نيک براي مردم يک کشور و قبول آن توسط مردم کشورهاي ديگر گاهي قرن ها به طول مي انجامد، از طرفي اين صفت و القاب مي تواند، بر اثر يک اشتباه و تکرار ، طي زماني کوتاه از بين برود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

امروزه کشورهاي دنيا سعي مي کنند با حرکت هاي فرهنگي و اخلاقي، خود را در گروه کشورهاي متمدن و انسان دوست قرار دهند، از جمله حرکت هاي موثر مدرن و امروزي براي معرفي و گسترش فرهنگ يک کشور، ورزش‌‏هايي است که طرفداران زيادي را در دنيا به خود اختصاص داده اند.
فوتبال به عنوان پر طرفدارترين ورزش جهان سال هاست که زبان سخن گوي کشورها شده است و بازيکنان فوتبال براحتي مي توانند، مانند آينه اي تمام قد تفکرات و انديشه هاي رايج در کسب کشور را به جهانيان نشان دهند. براي مثال وقتي نام " پله " را مي شنويم، بي درنگ برزيل در خاطرمان مي آيد و زماني که آرامش و متانت اين بازيکن بزرگ جهاني و ديگر هم وطنانش را در فوتبال مي بينيم، با خود مي گوييم مردم برزيل انسان هاي آرام و با شخصيتي هستند.
امروزه با وجود دوربين هاي فيلمبرداري حتي کوچک ترين حرکت هاي مردم در دور ترين نقاط دنيا ثبت و به نمايش در مي آيد و اين نشان مي دهد که هر کس بايد در حرکات و رفتار خود دقت نظر بيشتري داشته باشد.
اگر از حق نگذريم، سال ها ورزشکاران ايراني با ارائه اخلاق خوب برترين الگوهاي رفتاري و اخلاقي را که از يک تمدن کهن نشات گرفته است، به نمايش مي گذارند و شاهد اين مدعا جام هاي اخلاق به دست آمده است.
سال هاست؛ مردان بزرگي چون "پورياي ولي" و " تختي" به خاطر اخلاق الگو و ماندگار شده اند و چه بسيار قهرمانان جهان و المپيک با مدال هاي فراوان از ياد رفته اندکه اين نشان از اهميت اخلاق و فرهنگ در ايران مي دهد.
حال اين پرسش پيش مي آيد که آيا يک بازي فوتبال و يا يک جام قهرماني آن قدر ارزش دارد که چهار هزار سال تمدن و فرهنگ يک سرزمين را به آن بفروشيم ؟
متاسفانه در بازي فوتبال ايران و عمان در جام ملت هاي آسيا درگيري دو بازيکن ايران با هم يکي از اتفاقات ناشايستي بود که بايد اذعان داشت؛ پاک کردن آن از ذهن جهانيان چندان آسان نخواهد بود؛ اگر بتوان اين رفتار غير ورزشي را توجيه کرد، زدن ضربه با پا به کمر رقيب ورزشي که زمين خورده است را چگونه توجيه کنيم.
يکي از دلايل رفتارهاي غير ورزشي، عدم آشنايي با فرهنگ و تمدن و مردم سرزمين خود است. بدون ترديد اگر انساني بداند که يک بازي فوتبال با تمام امتيازهايش آن قدر ارزش ندارد که فرهنگ, اخلاق و منش يک سرزمين را به نابودي بکشد، به هيچ عنوان حرکت هاي غير اخلاقي انجام نمي دهد؛ انساني با فرهنگ متمدن هميشه و در همه حال مراقب رفتار خود خواهد بود.
يکي ديگر از نکات مهم در انجام رفتارهاي غير فرهنگي، نبودن راهنما و مشاور خوب در کنار انسان است؛ براي مثال در يک سپاه نظامي، رفتار سرباز را فرمانده هدايت مي کند؛ اگر هدايت کننده و مشاور و راهنماي ورزشکاري که در ميدان تمام تفکرش مبارزه و پيروزي است، اخلاق و معرفت را در نزد او برتر از قهرمان نشان ‏دهد، به هيچ عنوان ورزشکار اخلاق را با جام عوض نمي کند.
در بازي ايران و عمان نيز نبايد اين نکته را از ياد برد که بازيکنان به دلايل فشارهاي رواني و سنگين مسابقات، چندان مقصر به نظر نمي آيند؛ شايد بزرگ ترين مشکل بر سر ارائه نکردن مفاهيم " مهم و مهم تر بودن برخي چيزها " است، که اين را بايد مسوولان به آن ها تفهيم کنند و واي به روزي که مسوولان نيز معناي حقيقي چنين واژگاني را درنيابند.

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016