shemiranie@yahoo.com
مدتي پيش وقتي كه از نمايشگاه هنرمندان جوان براي كمك به «كودكان آسمان» باخبر شدم، برايم جالب و مهم بود كه حتما گزارش اين نمايشگاه منتشر شود بويژه كه انتشار مطلب با اول ژوئن روز جهاني كودك مصادف ميشد.
روز جمعه 28 ماه مي اما، به محض ورود به نمايشگاه در «آكادمي موزيك ريچموندهيل» و بويژه پس از گفتگو با كارگردان و هنرمندان همه چيز تغيير كرد.
در لحظه ورود به نمايشگاه «كودكان آسمان» خطابت ميكنند: آنها كه در زندگي واقعي بر اثر ظلم طبيعت، غالبا قادر به تكلم نيستند، تصاوير كوچكشان آويخته به ديوار نمايشگاه، بي آن كه بخشي از آثار هنري نمايشگاه باشند.
يتيم خانه «كودكان آسمان» در فشم نه چندان دور از پيست اسكي شمشك و ديزين در منطقه ييلاقي كوه هاي شمال پايتخت قرار دارد.
اميرحسين يكي از اعضاي «اتحاديه كميته هاي فرهنگي جوانان»، گروهي كه نمايشگاه امروز را سازمان داده است، ميگويد: سال گذشته با مادرم در راه شمشك بوديم. در فشم توقف كرديم. مادرم ميخواست به «كودكان آسمان» سري بزند. من نيز همراه او وارد شدم. وضعيت بچه ها غيرقابل توصيف است. خيلي افراد به محض ورود به سرعت خارج ميشوند زيرا حتي نظاره كردن آن وضعيت برايشان ساده نيست.
چرا؟
ميگويد: تصور كنيد، ــ به اتاقي كه در آن ايستاده و صحبت ميكنيم اشاره ميكند، فضايي به ابعاد تقريبا سه در پنج متر مربع ــ و ادامه ميدهد: فضايي به اين وسعت را در نظر بگيريد، 10 بچه در سنين مختلف در چنين مكاني درون تخت خوابهاي فلزي خود كه به قفس شباهت دارند، صبح را به شب و شب را به صبح ميرسانند.
تصاوير آويخته در محل ورودي نمايشگاه، بعضا «قفس ها»ي «كودكان آسمان» را به نمايش ميگذارند. گاه به نظر ميآيد، بچه ها سالهاست كه از تخت خوابهاي خود بيرون نيامده اند. رشد كرده اند و پيكرهاي نحيف و عليلشان از اندازه تختهاي قفس وار بزرگتر شده است.
بچه هاي آسمان كه دست طبيعت مانعي بر پايشان زده است اكنون از بي دست و پايي سيستمي بيمار در عذابي دوگانه به سر ميبرند.
اشكان، شروان و اميرحسين اما نميخواهند تماشاگران ناتوان شقاوت طبيعت و فقر نظم موجود باشند. عصيان گرند بي آن كه خراب كنند، كوچك آغاز كرده اند اما روياهاي بزرگ دارند، گرچه در همين اولين قدم نيز تاثير مشخص خود را گذارده اند.
اميرحسين در ادامه صحبتمان ميگويد:«در زمستان سال 1381 وقتي كه يكي از بخاريهاي برقي «يتيم خانه» از كار افتاده بود و جايگزيني براي آن نبود، 17 كودك سرمازده شدند و 3 نفرشان درگذشتند.
او ادامه ميدهد:«پس از ديدن وضعيت آنجا ميدانستم بايد كاري كنم. با آشنايي نيم بند در عرصه طراحي وب دست به كار شدم و يك سايت راه انداختم كه وضعيت بچه هاي آسمان را گزارش كند. جالب اين كه فرد خيري كه توسط همين سايت از اوضاع فشم آگاه شده بود تمام مخارج لوله كشي گاز يتيم خانه را تقبل كرد. الان ساختمان توسط بخاري هاي گازي گرم ميشود.
اشكان ژيلا ميگويد: بيش از 6 ماه پيش با ايده تشكيل مجموعه اي كه بتواند نيروهاي جوان اينجا را جمع و جور كند و كار مثبتي براي ايران انجام دهد، نزد اميرحسين و شروان رفتم. اميرحسين داستان «كودكان آسمان» را مطرح كرد. پس خطوط كلي، شكل كار و هدف اوليه ما مشخص شد.
اولين كار ما كنسرتي بود كه در 27 مارچ به مناسبت سال نو برگزار كرديم. جمعا توسط اخذ ورودي و جمع آوري كمك، دو هزار دلار براي بچه هاي معلول فشم به دست آمد.
اميرحسين ادامه صحبت هاي او را ميگيرد: پول نقد در ايران به دست كسي نميدهيم. فرد معتمدي احتياجات آنجا را برآورده ميكند و براساس پولي كه داريم سعي ميكنيم ضروري ترين احتياجات را مرتفع كنيم. وسائل توسط فرد معتمد ما خريداري شده و به يتيم خانه تحويل ميشوند. ما در مقابل قبض خريد، پول را پرداخت ميكنيم.
شروان وفا يكي ديگر از كوشندگان اين مجموعه است. يك سوم از 24 سال عمر جوانش را در كانادا گذرانده و در دانشگاه تورنتو به تحصيل در رشته اقتصاد مشغول است. «اتحاديه كميته هاي فرهنگي جوانان» بخش بزرگي از فعاليتهاي او را تشكيل ميدهد. او اميدوار است كه «اتحاديه» بتواند در آينده در ابعاد هرچه وسيعتر توانايي هاي هنري جوانان تورنتو را با نيازهاي فراموش شدگان در گوشه و كنار ايران پيوند زند.
اميرحسين 9 سال پيش وقتي كه 14 سال بيشتر نداشت به كانادا آمد. سال 2004 در رشته اقتصاد فارغ التحصيل شد و اكنون ميخواهد در رشته زبانهاي مدرن و زبانشناسي ادامه تحصيل دهد. علاقمند است كه به گوشه و كنار ايران مسافرت كرده و «ديگر» بچه هاي آسمان را بيابد و درد و نياز آنها را با ايده آلهاي هنرمندان جوان تورنتو آشنا سازد.
اشكان ژيلا نيز هم سن و سال امير و شروان است. متولد 1982 و از 8 سال پيش در كانادا به سر ميبرد. در رشته روابط عمومي و مديريت در دانشگاه رايرسون مشغول تحصيل است. ميگويد «هميشه ميخواستم يار آن بخش از جامعه باشم كه بي دفاع تر از بقيه است. اكنون با كمك «اتحاديه» ميتوانم در كنار اميرحسين و شروان در اين راه قدم بردارم.»
از اشكان درباره چگونگي ارتباط آنها با «آكادمي موزيك ريچموندهيل» سئوال ميكنم، ميگويد: مدتي پيش با خانم منيره محمدي مدير آكادمي ريچموندهيل تماس گرفتيم و ايده خود را با او در ميان گذاشتيم. با روي باز پذيرفت و تا امروز كه بالاخره نمايشگاه باز شد با ما همكاري داشته است. واقعيت اين است كه بدون همكاري «آكادمي» شايد نمايشگاه به اين شكل برگزار نميشد.
نمايشگاه فضاي جالبي دارد. كارها كاملا متنوع هستند و روحيه جوان در آنها موج ميزند. برخي هنرمندان 12ــ 10 سال است كه قلم مو به دست گرفته اند، برخي ديگر 4ــ 3 سال است كه در مقابل بوم مي ايستند.
نيلوفر سليمي 22 ساله است. 10 سال پيش نقاشي را شروع كرده است، يكي از تابلوهايش را نشان ميدهد و ميگويد: اين را غروب سبز نام گذاشتم. يك روز مقابل پنجره نشسته بودم و بيرون را تماشا ميكردم. شاخه هاي مواج بيد مجنون نيم پرده سبزي در مقابل غروب خورشيد بسته بود اين صحنه در ذهنم نشست. بارها و بارها آن را بر روي بوم آوردم ولي از اين يكي خوشم آمد.
به رياضي و نقاشي همزمان عشق ميورزد و از اين حيث نقاشان رياضي دان كلاسيك را به خاطر مي آورد. در عين حال ميگويد هدف نمايشگاه يعني كمك به بچه هاي آسمان انگيزه اي قوي براي شركت او در اين نمايشگاه بود.
نلي ضيائيان در سال 1993 در سن 9 سالگي آموزش نقاشي را در مشهد آغاز كرد. اكنون در دانشگاه يورك به تحصيل در همين رشته Visual Arts مشغول است. بيش از 10 اثر به نمايش گذاشته است. ميگويد تقريبا در تمام مديوم هاي مختلف كار كرده است و انصافا آنچه در اينجا به چشم ميخورد، از مداد رنگي تا رنگ روغن، از سيلك تا آبرنگ، گفته او را تاييد ميكند. يكي از آثار او كه ظاهرا استادش را در دانشگاه نيز تحت تاثير قرار داده است، كار بر روي علامت ساده و روزمره «معلول» است كه ما غالبا در كنار درهاي ورودي ويژه و يا بالاي نزديكترين صندلي ها به در ورودي اتوبوس و مترو ميبينيم.
احسان كيابخش هنرمند 22 ساله ديگري ست كه كارهاي آبستره بسياري را به نمايش گذاشته است. گرچه از كودكي به فرهنگ و شعر علاقه مند بوده است، اما 6ــ 5 سال بيشتر نيست كه نقاشي ميكند.
درباره كارهايش توضيح ميدهد:«موضوع برايم مهم نيست. ممكن است ترسيم يك درخت را آغاز كنم و سرانجام تصوير يك زن از كار بيرون بيايد. تازه آن هم برداشت خود من است و هر بيننده ديگري حق دارد برداشت خودش را از كارم داشته باشد.»
رنگ هاي روشن بويژه رنگ زرد در كارهايش غالب هستند. نام يكي از كارها را از او سئوال ميكنم ميگويد: “Her Eyes in Yellow World” به تابلوي ديگري اشاره ميكند و ميگويد:«روي اين بوم يك كار را تمام كردم، از آن خوشم نيامد، روي آن را با رنگ آبي پوشاندم و سپس بعضي نقاط را از رنگ جديد پاك كردم. آن چيزي كه ميبينيد از آب درآمده، من خودم يك مورچه در آن ميبينم، بعضي ها صور فلكي را در آن پيدا ميكنند.
در ادامه صحبتهايش ميگويد: در كارهاي جديدم با زمان كار ميكنم. احساس ميكنم انسانها در زمان گم شده اند و به نوعي در دنيايي غيرواقعي به سر ميبرند.
advertisement@gooya.com |
|
منيره محمدي هنرمندي ست كه اثر ويژه اي به نمايش نگذاشته است اما به قول اشكان تمام اين برنامه بدون او و «آكادمي موزيك» ممكن نميشد.
با او به گفتگو مينشينم، ميگويد: ببينيد در اينجا ــ منظورم كاناداست ــ چه طيف وسيعي از سرگرميها وجود دارد، اما در اين ميان تعدادي جوان آمده اند و تمام وقت آزادشان را صرف كاري ميكنند كه از هر جهت قابل ستايش است.
چطور با اين جوانان مرتبط شديد؟
ــ روزي در ماه مارچ اشكان تماس گرفت و از من خواست تا اسپانسر كنسرتي بشوم كه قرار بود در 27 مارچ برگزار كنند. از يك سو شناخت وسيعي از كارشان نداشتم و از سوي ديگر به شدت مشغول كارهاي آكادمي بودم. پس در آن زمان نتوانستم همكاري وسيعي داشته باشم. اما وقتي كه در رابطه با نمايشگاه نقاشي صحبت شد و اين كه عوايد آن نيز به «كودكان آسمان» ميرسد، آمادگي خودم را اعلام كردم. آكادمي را به آنها سپردم و معتقدم براي كار شايسته اي كه ميكنند بايد هر آن چه كه ميتوانم مايه بگذارم.
با توجه به تجربه تان در اين زمينه تا چه حد انتظار فروش داريد؟
ــ نميتوانم تخمين بزنم. اما تا آن جا كه ميدانم نيازمندي هاي «كودكان آسمان» بسيار است. از لباس و خوراك گرفته تا تختخواب. اميدوارم استقبال چنان باشد كه بتوانيم بخشي از مشكلات آنها را مرتفع كنيم.
اي كاش ميتوانستم هر ماه يك چنين فعاليتي داشته باشم، اما واقعيت اين است كه امكان آن نيست. از طرف ديگر ميخواهم جامعه ايراني ما در تورنتو بداند كه ميتواند بر روي «آكادمي موزيك ريچموندهيل» به عنوان يك موسسه فرهنگي با سمت گيري انسان دوستانه حساب كند.
آيا نمايشگاه براي «آكادمي» عوايدي دارد؟
ــ خير! مادي نه! ولي معنوي براي خودم چرا! از اين كه حس ميكنم آكادمي ميتواند به شيوه شايسته اي همچون عرضه كارهاي هنري جوانان هنرمند و كودكان محتاج در ايران كمك كند، احساس خوبي دارم.
در اينجا يكي از اهداف آكادمي كه شناسايي و پرورش استعدادهاي جوانان است با هدف والاي ديگري كه كمك به فراموش شدگان است، به يكديگر پيوند خورده است.
نمايشگاه تا كي ادامه دارد؟
ــ قرار ما بر اين بود كه فقط جمعه و شنبه يعني امروز و فردا برقرار باشد. اما اميدوارم بتوانيم اين مدت را براي دو هفته متوالي تمديد كنيم. بايد به اين جوانان كه با همبستگي و دلسوزي به هدف هاي انساني مي انديشند شانس بيشتري بدهيم.
* اين نمايشگاه همچنان تا 13 جون داير خواهد بود و علاقمندان ميتوانند از آن بازديد و مايه تشويق هنرمندان جوان ايراني در تورنتو باشند. در عين حال با خريد آثاري كه شايد روزي به عنوان اولين آثار فلان هنرمند جهاني خوانده شود، ميتوان علاوه بر ارزش هنري بخشي از همبستگي انساني را به خانه خود برد.
اسامي 15 هنرمندي كه متاسفانه امكان گفتگو با تك تك آنها را نيافتم عبارتند از:
1ــ شيرين صبا، 2ــ احسان كيابخش، 3ــ لورا فريدمان، 4ــ نيلوفر سليمي، 5ــ بنفشه ضيائي، 6ــ فرشته فروتن، 7ــ مهران زرچي، 8ــ وحيد مشاتان، 9ــ پيمان ذكاوت، 10ــ شروان وفا، 11ــ آزاده عربي، 12ــ رضا مستمند، 13ــ آتي ذوالقدر، 14ــ ميترا يوسفي، 15ــ نلي ضيائيان
اطلاعات محل نمايشگاه:
«آكادمي موزيك ريچموندهيل»
10265 Yonge st.
Richmond Hill
Tel: (905)508-5358
www.RHAOM.com