جمعه 7 ارديبهشت 1386

گزارش کامل نشست خبری محمدرضا لطفی در تهران، ايسنا

موسيقی‌دان دوره‌ی بحران آماده‌ی اجرای کنسرت سراسری در تلوزيون ايران است

خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی

نشست خبری محمدرضا لطفی نوازنده‌ی چيره‌دست تار و سه‌تار روز گذشته در محل موسسه‌ی آوای شيدای تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار بخش موسقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، لطفی که از يک‌ونيم سال پيش در آستانه‌ی ۶۰ سالگی‌اش مجددا به ايران بازگشته است، در نخستين نشست خبری به بهانه‌ی برگزاری کنسرتی که قرار است ۱۴ تا ۱۶ تيرماه سال جاری در کاخ نياوران برگزار شود، به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داد.

او از وظيفه‌اش در ايران، برنامه‌های پيش‌رو، ضرورت به‌تصوير درآمدن زندگی اهالی موسيقی، رابطه‌ی موسيقی و دول، مميزی، گروه آوای شيدا، رابطه‌اش با حسين عليزاده و محمد رضا شجريان و... سخن گفت.


بازگشت موسيقی‌دان دوران بحران به ايران

لطفی درباره‌ی بازگشتش به ايران اذعان داشت: هر هنرمندی برای خود تحليلی دارد، من با تحليل خودم احساس کردم هم اکنون جوانان به انتقال دانش، اميد و .. از جانب من احتياج دارند، پس برگشتم.

وی افزود: به من می‌گويند موسيقی‌دان دوران بحران، چراکه در مواقع بحرانی هميشه حضور داشته‌ام و اکنون نيز احساس می کنم در ايران به حضور من احتياج است.

محمدرضا لطفی اعلام کرد: در دو بخش آموزش و توليد موسيقی فعاليت خواهد کرد. امکاناتی که در بازه‌ای از زمان پيدا کردم و استادهايی سينه به سينه مواردی را به من آموختند، اکنون منتقل کردن اين آموخته‌ها به نسل جديد، وظيفه‌ی من است.

لطفی اضافه کرد: انتقال فرهنگ و هنر به جامعه از طريق متون دانشگاه‌ها يا به‌صورت شفاهی ميسر است و هم اکنون من به ۳۰۰-۴۰۰ نفر تدريس می‌کنم.


يک پيشنهاد:


آماده برای اجرای زنده‌ی سراسری در تلويزيون

وی با بيان اين‌که بنا به دعوتی خصوصی به جلسه‌ی مديران راديو و تلويزيون رفته است اين مطلب را مفيد و زيبا دانست و گفت: برای من فقط مهم اين‌است که چه کسی برای موسيقی کار می‌کند؛ دولت، بخش خصوصی، فرد و مطبوعات فرقی نمی‌کند، من تنها وظيفه دارم که از تخصصم برای آنان استفاده کنم.

لطفی به اعلام آمادگی خود برای برگزاری يک کنسرت زنده توسط تلويزيون که در سراسر ايران پخش شود اشاره کرد و متذکر شد: در سال ۷۲ اعلام کردم که شب اول کنسرت می‌تواند بدون دريافت هيچ هزينه‌ای مستقيم از تلويزيون پخش شود، چرا که در بندرعباس، ايلام، سيستان و بلوچستان و همه جای ايران موسيقی بايد طنين بياندازد.

وی تصريح کرد: اگر اين کنفرانس در هر جای دنيا برگزار می‌شد، من همين حرف را می‌زدم؛ چراکه من يک آرمان يک عشق و يک ايده دارم.

او با ابراز اين مطلب که توانسته است تکنوازی را در سطح بين‌المللی به دو ساعت برساند، فرهنگ ايرانی را فرهنگی دانست که با شعر و آواز بيشتر رابطه برقرار می‌کند.

وی اعلام کرد: ۳۵۰ کنسرت تک‌نوازی و بداهه پردازی فقط در غرب انجام داده‌ام که هيچ کدام شبيه قبلی نيست، چراکه اگر تماشاچی نپسندد و احساس کند که کار تکراری است، ديگر به اجرا نمی‌آيد. من همان سر صحنه حافظ باز می‌کنم و شعر را بداهه در اجرا می‌خوانم.

لطفی درباره‌ی اجرای آينده‌اش گفت: از يکی از اساتيد کنسرواتور فرانسه که ۲۵-۲۶ سال است در فرانسه پرکاشن می‌نوازد، دعوت کرده‌ام تا به تهران بيايد و احتمال دارد از يک دف يا چند دف يا يک گروه همخوان استفاده کنم که البته همخوان‌ها بايد آنقدر قوی باشند که بتوانند بداهه‌ی مرا همراهی کنند.


وظيفه‌ی ما در برابر نسل جوان

وی تمامی تلاش خود برای نسل جوان را در يک جمله خلاصه کرد: بايد کاری بکنيم تا آنها روی غلتک خلاقيت بيافتند.

محمدرضا لطفی بخش دوم کار هنری خود را بخش توليدی موسيقی دانست و بيان کرد که نه تنها کارهای خود بلکه کارهای ديگران را از لحاظ عاطفی و فکری پيگيری می‌کند.


تلفيق در موسيقی

اين نوازده‌ی تار در پاسخ به اين پرسش خبرنگار ايسنا که تا چه حدی اجازه تلفيق در موسيقی داريم و آيا امکان دارد در تلفيق، فرهنگی به فرهنگ ديگر غالب شود، چنين گفت: هنگامی ما اجازه‌ی تلفيق و ادغام موسيقی از دو فرهنگ متفاوت را داريم که دو نوازنده از فرهنگ مقابل مطلع باشند و در اين زمينه خود موسيقی با اشکالی مواجه نيست، بلکه هنرمند مسوول است.

لطفی به پيشنهاد خود با ولايت‌خان اشاره کرد که لازمه‌ی اين امر را آشنايی خود با موسيقی هند و آشنايی "ولايت خان" با موسيقی ايرانی بيان کرد.


ناراضی از ساخته ‌نشدن فيلم‌هايی درباره‌ی استادان موسيقی

لطفی که از توليد نشدن فيلم‌ درباره‌ی استادان موسيقی ناراضی بود، با تاکيد به ضرورت اين امر اظهار کرد: از شعرا نويسندگان و اساتيد موسيقی معاصر فيلمی تهيه نشده است؛ اين يک وظيفه است تا آيندگان بدانند در اين برهه‌ی تاريخی چه وقايعی اتفاق افتاده است.


برنامه‌ی کنسرت‌ها

وی به سه گروه موسيقی شيدا، شيدای بانوان، - که پنج ماه از آغاز به‌کار آن می‌گذرد - و گروه بازسازی اشاره کرد و گفت: حداکثر تا شش ماه ديگر هم کنسرت داخلی و هم بين‌المللی برگزار خواهيم کرد که لزوما در همه‌ی آنها من سرپرست نيستم و وظيفه‌ی آموزش و نظارت برعهده‌ دارم.

لطفی در ادامه‌ی سخنان خود اثر «پيوند شرق و غرب» راوی شانکار را مثال زد که از ترکيب هندی يک نابغه‌ی ويولون با يک نابغه سی تار بوجود آمده و هنوز اثری زيبا و قابل استناد است.


لطفی و موسيقی نو

محمدرضا لطفی با تاکيد بر اينکه مفهوم موسيقی نو فقط مختص به ايران نيست، از موسيقی به‌عنوان يک عنصر بسيار فعال جهانی نام برد که امروزه با بزرگترين صادرات دنيا مقايسه می‌شود.


حمايت از موسيقی ايرانی

از اين استاد نوازده درباره‌ی وضعيت فعلی موسيقی در کشور و حمايت دولت از لطفی پرسيده شد. او در پاسخ گفت که کنسرت‌هايش را موسسه‌ی آوای شيدا برگزار می‌کند و تنها از لحاظ کيفی روی اين مساله نظارت دارد.

به اعتقاد وی ارتباط بين هنرمند و سيستم موجود در کشور را ارتباطی ارگانيک و دوطرفه است. شرايط بايد به‌گونه‌ای باشد که هم من هنرمند و هم افراد سيستم از لحاظ قانونی و... احساس امنيت کنند.

محمدرضا لطفی ادامه داد: هدف مردم اين است که در آرامش نوعی از موسيقی‌ را بشنوند که درونشان را متحول کند و آن کنسرت برايشان خاطره شود، چراکه در موسيقی شرقی بين مردم و موزيسين ارتباط عاطفی و روحی برقرار است و هنرمند که در حالت عادی عادت ندارد، بيان درونی خود را به‌نمايش بگذارد، در اجرا اين ارتباط را با مردم برقرار می‌کند.


مميزی در کشور

او با يادآوری برنامه‌يی که در آن فريدون شهبازيان از نبود مميزی انتقاد کرده بود، تصريح کرد: در ايران اصلا مميزی موسيقی وجود ندارد و ما بايد توجه داشته باشيم که مميزی موسيقی با مميزی ادبيات تفاوت دارد، چرا که موسيقی همچون رياضی، هنری انتزاعی است و در بسياری از موارد در بحث شعر تازه مميزی وارد می‌شود.

وی اضافه کرد: در خارج از کشور مميزی پنهان وجود دارد، يعنی کمپانی و شرکت‌ها به‌صورت نامحسوس کار شما را مميزی و اصلاح می‌کنند که کار به جاهای بالاتر نرسد، اما در کشور ما شعر مولانا و حافظ رد می‌شود که من نمی‌دانم با چه ضابطه‌ای است و وقتی با افراد صحبت می‌کنی همان شعر پذيرفته می‌شود.


موسيقی در دانشگاه

او به وضعيت دانشگاه‌های کشوراشاره و اظهار کرد: دست‌کم ۶۰% استادانی که در زمينه‌ی هنر تدريس می‌کنند، استادانی هستند که از خارج از کشور بازگشته‌اند.

محمدرضا لطفی تاکيد کرد: من خارج از ايران هم که باشم اين سرزمين من است و ما بايد توليد را سريعتر و ساده‌تر کنيم تا خروجی مطمئن را بدست آوريم.


انتخاب عنوان برای برنامه‌های موسيقی

لطفی از به انتخاب عنوان برای برنامه‌های موسيقی هم سخن گفت؛ ما نبايد در عنوان تقلب کنيم؛ مثلا وقتی عنوان اجرای موسيقی رديفی دستگاهی ايران را انتخاب می‌کنيم، مردم بايد بدانند که به موسيقی رديفی گوش می‌دهند.

وی با بيان اينکه جامعه‌ی ايران عاشق هنر است به پاکی ضمير موزيسين اشاره و اظهار کرد: تو حتا اگر ذره‌ای کدورت داشته باشی در نوع موسيقی و اجرای تو هويدا می‌شود، به همين دليل است که مثلا در اثر يک نوازنده‌ی هندی با همان نت اول به بالا وصل می‌شويم.


جمع آوری رديف‌های حسين‌خان ياحقی

وی پيشرفت در کارها را نتيجه‌ی تعامل موزيسين، مردم و سيستم دانست و گفت: کارهای ما آرام و مطمئن پيش می‌رود وقتی در هنر بحث کيفيت پيش می‌آيد آن قدر مزه مزه می‌کنم تا کار خوب از آب در بيايد. الان ۷-۶ ماه است روی رديف‌های حسين خان ياحقی کار می‌کنيم که علاوه بر جمع‌آوری و اجرا به مرمت نيز احتياج دارد.

وی توضيح داد: اين مجموعه شامل پنج رديف است که در مرحله‌های مختلف تصميماتی روی آن شده است و در نهايت کتابی از بيوگرافی خاطرات نت‌ها عکس‌ها و ... نشر خواهد شد که کتابی تحقيقی تحليلی و آموزشی است.


کمانچه با ويولون تفاوت ندارد!

لطفی فعاليت خود را عموما در زمينه‌های سازهای کمانی آرشه‌يی دانست و تفاوتی بين کمانچه و ويولون قائل نشد.

او تاکيد کرد: با کمانچه هم می‌شود پاگانينی زد؛ چراکه کمانچه‌ ساز کاملی است و مهم شخصی است که از آن استفاده می‌کند.

وی افزود: چه قدر خوب بود ويولون صبا را در طی ۴۰-۵۰ سال ادامه می‌دادند و در مجموع روی سازهای مهجور بيشتر کار می‌شد.

لطفی سپس به نياز کمانچه به يک‌صد سال سير تکاملی اشاره کرد و گفت: ما در ۱۵ سال آينده کمانچه‌نوازهايی را داريم که حرف برای گفتن دارند.

او که شهريار و هوشنگ ابتهاج را دو غزل‌سرای ناب می‌خواند، به امتداد همين قضيه در موسيقی پرداخت.


ناگفته‌هايی از اعضای گروه شيدا

لطفی درباره‌ی اعضای اصلی گروه شيدا عنوان کرد: بخش عمده‌ای از شيدا را کامکارها تشکيل داده‌اند و در کل شيدا را متشکل از نوازندگان قديمی و جديدی معرفی کرد که صددرصد چيدمانشان و حضورشان مشخص نيست.

وی به مساله‌ی بيان شخصی و مستقل بعضی اعضای شيدا اشاره و خاطرنشان کرد: مسلما آنها بيان خود را پيدا کرده‌اند و به‌دليل گرفتاری‌ها شايد نمی‌توانند در گروه باشند؛ همچنين شرايط گروه من به گونه‌ای است که نوازندگان نمی‌توانند در گروه ديگری بنوازند.

لطفی در بخش ديگری از سخنان خود گفت: توهين به فرد اهميتی ندارد، ما بايد مواظب باشيم به موسيقی توهين نشود.

وی با اشاره به تغيير ساختار و سيستم موسسه‌ی آوای شيدا توضيح داد: زمانی که مجيد کيانی و شاگردانش در اينجا بودند، من نمی‌خواستم بافت را تغيير دهم و گاهی به صورت کارگاهی يا (مقطعی) درس می‌دادم و می‌رفتم؛ اما حالا تمام مجموعه با نظارت من است.

لطفی اضافه کرد: ما مسووليتی به‌نام محک تعريف کرده‌ايم که نوع موسيقی، بيان و... را محک می‌زند؛ ما به هدف بنياد شيدا فکر می‌کنيم که در سه سال آينده به مکان جديدی منتقل خواهد شد و استادان صرفا موسيقی‌دان نيستند، بلکه اديب، فيلسوف و... هم در ميانشان هست.

او تاکيد کرد: من ذهنم سنتی است؛ به سنت و فرهنگ ايران وفادارم که البته وفاداری دليل بر تعصب نيست، چراکه من با کارهای نيما، فروغ، سهراب و... هم کار کرده‌ام و اميدوارم بتوانم خط "داروگ" را که شروع کرده‌ام، ادامه دهم.


لزوم برگزاری برنامه‌های شناخت بزرگان

وی که موسيقی ايران را به اندازه‌ی زبان فارسی وسيع می‌داند، به برپايی برنامه‌های شناخت اشاره کرد و گفت: مثلا ما بايد برنامه‌ی عظيمی برای شناخت مولانا در استاديوم آزادی برگزار کنيم تا همه مولانای واقعی را بشناسند و اين امر بايد فراگير باشد.

لطفی افزود: موسيقی نيز عظمت خود را دارد، ولی بايد دست اهلش بيافتد؛ عليزاده با سه‌تار کارهايی کرده که افراد ناياب يا کميابی قادر هستند آثاری با اين قدرت زيبايی بيافرينند.


موسيقی بايد ايرانی باشد

به گزارش ايسنا، در اين نشست محمدرضا لطفی ضرورت آفرينش موسيقی در ايران را نيز مطرح کرد. او گفت: بايد به‌نوعی از موسيقی برسيم که همه بدانند برای ايران است و عربی نيست؛ حتا يک آفريقايی يا يک آلمانی بفهمند که موسيقی ايرانی است.

لطفی تجريد در تجريد را مشکل برخی موسيقی‌ها دانست و اظهار کرد: موسيقی خود به خود آبستره (انتزاعی) هست و ما نبايد دوباره آن را انتزاعی کنيم، چراکه رابطه‌اش را با مردم از دست می‌دهد.


گردآوری اجراهای جهانی

محمدرضا لطفی در ادامه‌ی گفت‌هايش درباره‌ی جمع آوری کارهايش صحبت کرد. او به خبرنگاران گفت: در يک سال اخير می‌خواهم ۳۵۰ نوار کنسرت‌ها را به ايران آورده و ۱۲ تا از بهترين‌ها را جدا کنم در هفت دستگاه و پنج آواز و يک CD تصويری شامل مصاحبه کنسرت و... که البته نيازمند حمايت مسوولان است.

وی افزود: قبل از اينکه اين مجموعه به بازار بيايد ۵۰۰۰ عدد را پيش فروش می‌کنيم تا از لحاظ سرمايه‌ای حمايت شده سپس آن را به بازار عرضه می‌کنيم.

در ادامه‌ی جلسه پرسيده شد: تصوری هست در راديو که موسيقی ايرانی بايد کامل پخش شود، ميان برنامه و منقطع پخش می‌شود، نظر شما راجع به اين مساله چيست؟

لطفی در پاسخ گفت: در خارج از کشور اصولا برای کارهای دم‌دستی لايت نوريک ساخته می‌شود که در ميهمانی، آسانسور، فروشگاه و... می‌شنويم؛ اما مثلا اگر برای راديو موسيقی تکنوازی و بی‌کلام باشد تهيه کننده بايد موسيقی را شناخته و قستمی از موسيقی را استفاده کند که به موسيقی لطمه نخورد.


چالش بزرگان موسيقی

ما بايد بپذيريم که شجريان، عليزاده و مشکاتيان بعد از دورانی که تمامی تلاششان زدن حرفشان بوده است، اکنون خسته شده‌اند و نياز به يک شور عظيم احساسی و حمايتی دارند. مجلس ما بايد کميسيونی برای موسيقی داشته باشد، چراکه همه‌ی اشکالات را خود موسيقی‌دانها نمی‌توانند حل کنند؛ در ضمن رفتار و رابطه با هنرمند احتياج به ظرافت و احترام دارد و همکاری مساله‌ای دوطرفه است که ما بايد به آن احترام بگذاريم.

لطفی همچنين از کسانی چون سعيد فرج پوری، اردشير کامکار و کيهان کلهر به عنوان شاگردان خود نام برد و يادآوری کرد که کلهر تنها هشت ماه شاگردش بوده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

موسيقی و نقش خبرنگاران

محمدرضا لطفی نوازنده‌ی تار و سه‌تار سخنانش را با تاکيد بر نقش خبرنگاران در انعکاس وقايع اشاره کرد و گفت: اگر خبرنگاران نباشند شهروندان نمی‌توانند با جامعه‌ی هنری ارتباط برقرار کنند و بازکردن راه‌های نوين برای موسيقی تنها از اين طريق امکان پذير است.

وی به نقش موسيقی در خانواده اشاره و خاطرنشان کرد: موسيقی بايد در خانواده جريان زنده‌ای داشته باشد تا بتواند از سختی‌های موجود در آن بکاهد.

محمدرضا لطفی از دوستانی همچون محمدرضا شجريان، حسين عليزاده و... گلايه کرد و گفت: اينها انتقاد نيست، تنها گله‌ی کوچکی است از دوستانی که از وقتی من به ايران آمده‌ام نه نزد من آمده و نه حتا با من تماس گرفته‌اند. من خودم به‌شخصه به ديدار عليزاده رفتم؛ چرا که او را دوست دارم، ولی يک‌بار تماس گرفتم گفتند ايشان در MOOD مود خوبی نيستند و بعدا تماس می‌گيرند.

يکی از خبرنگاران پرسيد: می‌گويند لطفی به تلفن‌ها پاسخ نمی‌دهد و در بعضی موارد برای همکاری اعلام آمادگی نمی‌کند، لطفی در پاسخ گفت: همکاری و رابطه امری دوطرفه است که به تعامل و احترام متقابل احتياج دارد.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/33180

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گزارش کامل نشست خبری محمدرضا لطفی در تهران، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016