سه شنبه 10 شهريور 1383

آخرین نخست وزیر آخرین رئیس جمهور، سعید رضوی فقیه

30082004-ff-03.gif
خاتمی آخرین رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی ایران است، همچنانکه میر حسین موسوی آخرین نخست وزیر آن بود

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

طی هفته های گذشته آمدن یا نیامدن مهندس میر حسین موسوی آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران به صحنه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آینده یکی از مهمترین مسائل و موضوعات سیاسی در ایران بوده است. در این مدت افراد و جریانات مختلف اززاویه های متفاوت به موضوع نگریسته و تحلیلهای گوناگونی از آن عرضه کرده اند. برخی اصلاح طلبان نفس حضور مهندس موسوی را با توجه به بخت بالای او برای کسب آراء مردم و هزینه زیاد رد صلاحیتش از سوی نهاد ناظر بر انتخابات مایه گشایشی در بن بست جنبش اصلاحات و تداوم فضای باز سیاسی و فرهنگی پس از دوم خرداد ارزیابی کرده اند. از نگاه این دسته صرف جلوگیری از یکدست شدن حاکمیت و قدرت سیاسی زمینه لازم رابرای فعالیتهای اصلاح طلبانه و تحول خواهانه نیروهای سیاسی در مسیر تعدیل قدرت و توزیع متوازن آن فراهم می آورد. برخی دیگر نیز با طرح تردیدها و ابهاماتی پیرامون دیدگاهها و برنامه های سیاسی اقتصادی موسوی جهش شتابزده اصلاح طلبان حکومتی را به ماضی بعید ماقبل سازندگی با الگوهای تاریخ مصرف گذشته دولت سالاری ، اقدامی از سرناچاری برای جای پایی در حاکمیت قلمداد کرده و در نتیجه بخش بودن آن حتی در صورت کامیابی تشکیک نموده اند. البته در این میان مخالفان اصلاحات یکسره و البته با الحان متفاوت هراس و ناخشنودی خود را از حضور احتمالی آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی با سابقه حمایتهای تقریبا بی سابقه رهبر فقید و فرهمند انقلاب آشکار ساخته اند.

با اینهمه در این تضارب آراء و تقابل افکار نکته ای کلیدی و بسیار مهمتر ازحضور یا غیبت موسوی در انتخابات و شکست یا پیروزی اش در این عرصه مورد بی توجهی سهوی یا عمدی قرار گرفته و آن نکته نیز اسباب و عواملی است که آمادگی مهندس میر حسین موسوی را برای اعلام نامزدی خود جهت تصدی پست ریاست جمهوری اسلامی ایران در پرده ابهام و بوته احتمال فروبرده است تا جائیکه تقریبا اصلی ترین نیروهای سیاسی تأثیرگذار در کشور به تکاپویی هیجان آور و پر تحرک برای راضی کردن موسوی پیش از انصراف زودهنگام و مأیوس کننده اش افتاده اند. همچنانکه هشت سال پیش از این نیز چنین شرائطی در فضای سیاسی کشور پدید آمد. در آن دوره اما مانع اصلی بر سر راه حضور موسوی در رقابتهای انتخاباتی ظاهرا مسأله ای بالنسبه شخصی بود. جناح موسوم به راست که قریب دو دهه برای تصرف تمام عیار دولت – به معنی اخص کلمه – شکیب ورزیده بود و نمی خواست این عیش قریب الحصول به اسباب و عوامل غیر قابل کنترل منغص شود ، از همه ابزارهای مشروع و نامشروع جهت انصراف پیش از موعد مهندس موسوی بهره جست بی آنکه بداند باید هشت سال دیگر در حسرت پوشیدن قبایی که ظاهرا دست تقدیر برای ایشان ندوخته است منتظر بمانند. علاوه بر آن ، سابقه و روابط شغلی مهندس موسوی به عنوان نخست وزیر سالهای جنگ با رهبری کنونی نظام جمهوری اسلامی که در آن ایام رئیس جمهوری بود شرائطی را پیش می آورد که تکرار و باز تولید بخشی از مشکلات کاری و اداری آن سالها را در قالب روابط فیمابین رهبر و رئیس جمهور دست کم از نگاه مهندس موسوی دشوار و حتی الامکان ناپذیر می نمود. اگر روزگاری نخست وزیر نه چندان هماهنگ با رئیس جمهوری به اقتضای شرائط جنگی کشور و با حمایتهای آیت الله خمینی و جناح موسوم به خط امام می توانست ماشین دولت را در مسیر دلخواه براند اما با حذف پست نخست وزیری در قانون اساسی و تفویض برخی از اختیارات رئیس جمهور به رهبری ، یک رئیس جمهور بی بهره از حمایت و همدلی رهبر نمی توانست به وظایف قانونی خود عمل کند.

این مشکل شخصی با حضور خاتمی به عنوان نامزد مجمع روحانیون مبارز که مورد استقبال رهبری نیز واقع گردید حل شد و ضرورتهای اجتماعی و سیاسی حادثه ای را پدید آورد که به یک جنبش اجتماعی فراگیر بدل گردید. حادثه ای که تاریخ جمهوری اسلامی ایران را به دو پاره قبل و بعد از دوم خرداد بخش نمود.

برخی را گمان بر این است که حالا تاریخ هشت سال پیش عینا تکرار شده یا به نحوی در حال تکرار و بازسازی است. موسوی به عنوان شخصیتی موجه و مردم پسند در افکار عمومی مطرح می شود و سرمایه آبروی خدمات هشت ساله اش تضمینی می شود یا برای انتخاب خود او یا شخصیتی دیگر از قبیله فکری و سیاسی او. باقی می ماند دو مانع جدی دیگر در این راه؛ رد صلاحیت اوست از سوی نهاد ناظر بر انتخابات که هزینه ای سنگین در پی دارد و می تواند صدای اعتراض جمعی از اصحاب حل و عقد را هم بلند کند و مشروعیت این اقدام را حتی در میان بخشهایی از بدنه اجتماعی عمیقا وفادار به نظام جمهوری اسلامی زیر سئوال ببرد. اما مانع مهمتر عبارتست ازعدم اجابت موسوی نسبت به دعوتهای جدی و پر شوری که هفته هاست از او می شود و بعضا حجت را براو تمام و تکلیف را برایش متعین می نمایاند.

قطعا مخالفان اصلاحات با تکیه بر تجربه تلخ خود از رویداد دوم خرداد تمایلی ندارند که بار دیگر با یک شوک غافلگیر کننده مواجه شوند و سرمایه عظیم خود را رهن یک قمار خطرناک با نتیجه ای نامعلوم نمایند. به سخن دیگر ترجیح می دهند به هرترتیب شده نتیجه انتخابات دوره دوم شوراها و مجلس هفتم تکرار گردد. از اینرو خواهند کوشید با پرداخت هزینه رد صلاحیت نامزدهای غیر همسو با خود برنده یک بازی بی رقیب باشند و البته اگر در شرائطی نیز امکان رد صلاحیت نامزد مورد نظر وجود نداشته باشد از تمهیدات و شیوه های دیگری برای حذف او از دور رقابت انتخاباتی بهره بگیرند کاری که هشت سال پیش از این با موسوی کردند و او را واداشتند از حضور در این عرصه امساک کند. جناحی که برنده انتخابات دور دوم شوراها و دور هفتم مجلس بوده حتی اگر لازم باشد با استفاده از این شیوه یعنی اعمال فشارهای پنهان ، هاشمی رفسنجانی را هم از میدان بدر خواهد کرد کما اینکه تاکنون نیز بنا به شواهد و قرائن کرده است.

در واقع امروز بر خلاف هشت سال پیش هسته مرکزی اقتدارگرایی ، با شفافیت و انسجام کامل در پی یکدست کردن حاکمیت است و در این مسیر به انتخاب یا انتصاب رئیس جمهوری می اندیشد که با سیاستهای رهبری که سیاستهای کلان نظام و چارچوبهای اصلی جمهوری اسلامی بشمار می روند همسو باشد و در قوه مجریه همان نقشی را ایفا کند که مدتی است رؤسای کنونی مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران ایفا می کنند یعنی تلاش در جهت تحقق مطالبات رهبری بمثابه سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی.

اگر روزگاری اختلافات رئیس جمهور و نخست وزیر طی هشت سال تجربه چالش در روابط فیمابین به حذف پست نخست وزیری و ابداع پست معاونت اول ریاست جمهوری منتهی شد اینک پس از شانزده سال تجربه چالش در روابط میان رئیس جمهور و رهبر پست ریاست جمهوری در آستانه استحاله به معاونت اجرائی رهبر است و تاحد یک مقام اداری و تشریفاتی تنزل خواهد یافت حتی اگر قانون اساسی نیز مورد بازنگری قرار نگیرد و تغییر هم نکند.

گردانندگان پشت صحنه نمایش آبادگران تنها در شرائطی به حضور یک رقیب واقعی و برگزاری یک انتخابات آزاد و رقابتی در بهار آینده تن خواهند داد که برآیند نیروهای مخالف اراده معطوف به قدرت مطلقه آنان بیش از توانایی ایشان باشد. اما تجربه برگزاری انتخابات مجلس هفتم و تسلیم تقدیرگرایانه همگان به کمدی اول اسفند۸۲ نشان داد که دست کم در شرائط کنونی مانعی جدی برای تکرار آن نمایش وجود ندارد بنابراین می توان گفت مسأله اصلی امروز ما این نیست که چه کسی می خواهد یا می تواند رئیس جمهور شود زیرا اساسا خاتمی آخرین رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی ایران است، همچنانکه میر حسین موسوی آخرین نخست وزیر آن بود.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11467

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آخرین نخست وزیر آخرین رئیس جمهور، سعید رضوی فقیه' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016