فريدون زندى بازى با بوسنى در تهران، تهديد زندى: اگر به ايران بيايي كشته خواهي شد! ايران ورزشي

شمارش معكوس براى رسيدن روز پاسخگويى فريدون زندى آغاز شده است و خيلى ها منتظرند ببينند سرانجام اين كشمكش به كجا خواهد كشيد و چپ خوش تيپ كايزرسلاترن رضايت مى دهد زير پرچم ايران به ميدان برود يا نه. برانكو ايوانكوويچ اعلام كرده كه در سفرش به اروپا به آلمان خواهد رفت و آخرين مذاكرات را با فريدون انجام خواهد داد تا اگر بتواند براى سال ۲۰۰۵ عيدى خوبى به همه بدهد.
فريدون زندى كه اين روزها تعطيلاتش در بوندس ليگا را مى گذراند طى روزهاى گذشته در كنار پدر و مادرش بود و روز گذشته آنها را براى رفتن به محل اقامتش ترك كرد. او مثل همه روزهاى اخير بنا بر قولى كه به برانكو داده بود حاضر به گفت و گو با هيچ خبرنگارى نشد و اين رويه را تا زمان اعلام نظر نهايى اش ادامه خواهد داد.
مادر فريدون زندى كه زنى آلمانى است درباره او معتقد است كه هنوز براى آمدن به ايران به يقين نرسيده و در عين حال از مشكلاتى مى گويد كه همچنان از سوى فيفا براى پيوستن زندى به تيم ملى ايران وجود دارد. مادر زندى كه ترجيح مى دهد از طرف پسرش نظر او را اعلام نكند مى گويد او احساس كاملاً مثبتى براى آمدن به ايران دارد اما اضافه مى كند: «مطالبى كه در بعضى از رسانه هاى ايران عليه فريدون منتشر شده او را ناراحت كرده است. او فكر مى كند كسانى هستند كه دلشان نمى خواهد او به ايران بيايد. حتى در سايت فريدون هم پيغام هايى گذاشته اند كه او را تهديد كرده اند اگر به ايران بيايد كشته خواهد شد اما فريدون هنوز هم فكر مى كند بيشتر مردم ايران دوستش دارند و براى همين همچنان علاقه اش را براى آمدن پنهان نمى كند.» اما بر خلاف مادر زندى كه با احتياط بيشترى حرف مى زند مدير برنامه هاى زندى كه چند روز اخير را با او گذرانده و كاملاً از تصميمات او با خبر است مى تواند اخبار دقيق ترى از او بدهد.
مدير برنامه هاى زندى هم با اشاره به مطالبى كه در ايران عليه زندى منتشر شده است مى گويد: «قسم مى خورم كه اين حرف ها ساختگى است. براى مثال مصاحبه يى كه از او نقل شده و بر اساس آن فريدون گفته چرا به ايران بروم هيچ منبعى ندارد. روزنامه يى كه مى گويند مصاحبه در آن انجام شده دست من است. در آن كلمه يى درباره ايران نگفته و تمام آنچه چاپ شده دروغ است. اگر راست مى گويند بايد متن آلمانى اش را چاپ كنند تا همه ببينند. من نمى دانم اين حرف ها را از كجا مى آورند.» او درباره برنامه هاى آينده زندى چنين ادامه مى دهد:«برنامه فريدون اين است كه اول ماه فوريه(بهمن ماه و پيش از بازى با بوسنى) به تهران بيايد و وقتى كه تيم ملى ايران در اردو است در تمرينات شركت كند. آن وقت هم آقاى ايوانكوويچ بهتر مى تواند با كار او آشنا شود و هم او محيط ايران و تيم ملى را از نزديك خواهد ديد. بعد از اين تمرين است كه او نظر نهايى اش را اعلام مى كند و من هم اميدوارم كه نظر او براى بازى در تيم ملى ايران مثبت باشد.»

اما همچنان اين سؤال باقى است كه در چرا زندى اين همه براى آمدن به تيم ملى ايران مردد است، مى گويد: «حق بدهيد. او يك بازيكن جوان است و الان با بزرگترين شانس زندگى اش روبرو شده است. هم تيم ملى ايران از او دعوت كرده و هم امكان اين هست كه او در فهرست كلينزمن براى تيم ملى آلمان قرار بگيرد. يكى از دوستان او كه به تيم ملى آلمان هم دعوت شده مدام به او اصرار مى كند كه زود تصميم نگيرد و تا زمانى كه تيم ملى آلمان او را صدا كند صبر كند. همه اين عوامل باعث شده كه او براى تصميم گيرى عجله نكند. بالاخره همه مى دانند كه آلمان ميزبان جام جهانى است و بودن در اين تيم براى جام جهانى ۲۰۰۶ براى هر كسى مى تواند يك اتفاق بزرگ باشد اما فريدون مى خواهد سر فرصت تصميم اش را بگيرد و مطمئن باشيد اگر او به تيم ملى ايران بيايد مثل هر ملى پوش ديگرى تا جايى كه در توان دارد براى اين تيم بازى خواهد كرد. او دوست دارد ايران را ببيند.»

پس از اين حرف ها مدير برنامه هاى زندى از ايران ورزشى به خاطر انتقال شفاف اخبار در مورد او تشكر مى كند.
اما گويا براى ديدن فريدون زندى در لباس تيم ملى ايران كمى بيش از اين بايد صبر كرد. اگر چه تا همين جا شنيدن خبر سفر او به ايران مى تواند يك سورپريز براى سال نو باشد. خبرى كه به مذاق خيلى ها خوش نخواهد آمد.