سه شنبه 16 دي 1382

بم ، چالشها و فرصتها، احمد رضا شهري

لرزش زمين و فاجعه اي عظيم ،باز هم آسمان
غمزده اين سرزمين به ماتم نشست ، گويي اين
حديث مكرر را پاياني نيست.
بويين زهرا ، طبس ، رودبار، تاكستان و آوج و
اكنون بم ،هربار همان گونه ، نه تجربه اي و
نه تغييري هميشه به روش گذشته،ما ( دولت و
ملت)هميشه در برابر حوادث طبيعي(زلزله ، سيل
، طوفان ، رانش زمين) غافلگير مي شويم ،
كشوري كه در زلزله خيز ترين مناطق دنيا
واقع گرديده و در چهار دهه اخير حداقل پنج
زلزله با تخريب و تلفات بسيار بالا را تجربه
كرده ،هر بار كه مجددا دچار اين حادثه مي
گردد، به گونه اي بهت زده با جريان مواجه مي
شود گويي با غير محتمل ترين گزينه روبرو
شده، به طور مثال چرا هيچ تحولي در طراحي و
نظارت و ساخت سازه ها ايجاد نمي گردد يا چرا
در كشوري كه در كمربند زلزله قرار دارد چند
سگ زنده ياب تربيت نمي گردد تا هربارمنتظر
رسيدن آنها از سوئيس و فرانسه و تركيه
نباشيم ، يا از همه اين موارد جالبتر اينكه
مراكز لرزه نگاري ما همچون مؤسسه ژئوفيزيك
دانشگاه تهران نمي توانند مركز زلزله را
مشخص نمايند.براي نمونه درمورد همين زلزله
اخير، ساعت پنج و بيست وپنج دقيقه صبح جمعه
زلزله حادث شده اما تا ساعت دو بعدازظهرهيچ
خبري از زلزله نبوده چرا كه مؤسسه ژئوفيزيك
دانشگاه تهران مركز آن را جازموريان كه يك
منطقه غيرمسكون در كوير با فاصله 180 كيلومتر
تا بم است تعيين نموده و خبر وقتي مشخص مي
شود كه زني مجروح و رسته از زير آوارساكن
بروات ،شهركي در مجاورت بم ، همراه با فرزند
خردسال و مصدومش با دويدن به سمت كرمان در
جاده خبر زلزله و تخريب كلي بم و اطراف را مي
دهد و با اين روش كاملا بدوي آن هم در
عصرارتباطات مردم و مسئولين از خبر زلزله
مطلع مي شوند، ضمنا شب قبل از وقوع حادثه
پيش لرزه هايي در منطقه بوده كه مؤسسات لرزه
نگاري روسيه و هند با فواصل بسيار زياد آن
را ثبت كرده اند و حتي ظاهرا در روسيه ستاد
بحران تشكيل شده ولي مؤسسه ژئوفيزيك
دانشگاه تهران هيچ اطلاعي از پيش لرزه ها
نداشته در هر صورت مؤسسات لرزه نگاري ما نه
مركز زلزله نه شدت آن و نه پيش لرزه ها را
نتوانسته اند مشخص كنند، حال در نظر داشته
باشيدكه چقدر اهميت دارد در ساعات
اوليه(زمان طلايي)به داد مصدومين رسيد در
صورتي كه حداقل ده ساعت پس از وقوع به مكان و
كم وكيف جريان پي برده شد ، و اما مرحله
عمليات امداد و نجات كه آن هم حديثي است پر
آب چشم ، بنا به اظهار شهود به علت غير حرفه
اي و نامطلع بودن امدادگران كه اكثرا
بستگان مصدومين بوده اند آمار افراد قطع
نخاعي بسياربالا است ، يا اينكه در
استانداردهاي جهاني طي پنج يا شش روز اول
ورودماشين آلات سنگين به صحنه وقوع ممنوع
مي باشد، در صورتي كه در بم از روز اول با
لودر و بيل مكانيكي مشغول آواربرداري
بودند،عدم مديريت وبرنامه ريزي و
ناهماهنگي نيز بيداد مي كرده، عدم مديريت و
هماهنگي در كارهاي جاري اداري و مملكتي
هرچند كه قابل پذيرش نيست اما به هر حال
تحمل پذير است، ولي در جايي كه هزاران نفر
مجروح زيرآوارند و فقط چند ساعت فرصت در
اختيار است ، تصور بفرماييد كه عدم مديريت
وهماهنگي (كه تازه مافقط بخش سهوي آن را
بررسي مي كنيم ) چه فجايعي به بارخواهد آورد.
به هر حال ظاهرا از چيزي به نام مديريت
بحران خبري نبوده تا جايي كه در گذشتگان
بدون بررسي جدي علائم حياتي و شناسايي در
گورهاي دسته جمعي به خاك سپرده شده اند و
حتي در مواردي زنده بگوري نيزمشاهده شده
چرا كه تاكنون اخباري از حداقل چهار مورد
نجات مصدومين كه در بين درگذشتگان در
گورهاي دسته جمعي در حين دفن به علت جنبيدن
يا ناليدن نجات پيداكرده اند، به چشم مي
خورد و راجع به بازماندگان نيز ظاهرارسيدگي
و درمان و توزيع مايحتاج اوليه(چادر
،پتو،آب ،غذا وغيره)بسيار ضعيف و بعضا
ناعادلانه صورت گرفته و حتي حكومت در
برقراري امنيت منطقه نيز در روزهاي نخست
عاجز بوده چنانچه در خبرها موارد غارت و
چپاول اموال مردم از زير آوارها نيز ذكرشده
حتي گزارش مي شود اموال كسبه بم بخصوص در
قسمتها و پاساژهايي كه طلافروشان شهر مستقر
بودند به يغما رفته است و در شبهاي نخست
صداي متوالي شليك گلوله از مناطقي ازشهر
ويران شده و شهركهاي اطراف به گوش مي رسيده،
در هرحال زلزله با خسارات و تلفات انساني
بسيار بالا و مصائب به جا مانده براي
بازماندگان و اهالي منطقه و بل تمام ملت
ايران مراحل اوليه خود را با تلخي به پايان
رسانده و اكنون پس از پايان عمليات امداد و
نجات مراحل آوار برداري و اسكان موقت و راه
اندازي ابتدايي خدمات اوليه شهري آغاز
گرديده در پايان قسمت اول گزارش ذكر آماري
چند براي تصور بهتر از عمق فاجعه ضروري به
نظر مي رسد،هزاران باب منزل و سيصدمدرسه
دچار تخريب صددرصد گرديدند، تعداددوازده
هزار دانش آموزو دو هزار معلم جزء در
گذشتگانند و شش هزار كودك يتيم و بي سرپرست
نيز از بازماندگان حادثه مي باشند.
واما پس از بررسي شتابزده چالشها بپردازيم
به فرصتها، طبيعتا هر مصيبتي هرچند عظيم با
خود فرصتهايي را نيز ايجاد خواهد كرد كه
چنانچه خردمندانه با آنها برخورد شود از غم
مصيبت خواهد كاست وشايد كه هشدار وزنهاري
براي بازنگري و تصحيح رفتار ماضي باشد،
اولين فرصت حاصل شده از اين مصيبت ،انفجار
ملت ايران به جهت ياري و كمك رساني به حادثه
ديدگان بود ، رفتار غريب مردم يادآور دوران
انقلاب ، يا بسيج عمومي دوم خرداد 76و يا
انفجار ناشي از پيروزي تيم فوتبال ايران
مقابل استراليا بود (البته مقصد از مورد
اخير خود جوشي مردم و نشان دادن رفتار مشابه
بدون هماهنگي قبلي، خلق الساعه بودن
واكنشها و از همه مهمتر عظمت انرژي آزاد شده
مردم مي باشد .)در هر صورت به لحاظ نظري قابل
بررسي است كه چگونه مي توان اين پتانسيل
عظيم مردم ايران را در جهت منافع ملي و
كنترل شده به كار گرفت و نبايد فراموش كرد
كه چنانچه ما در شناخت فانونمنديها و به
كارگيري صحيح اين توان عظيم همت نگماريم،
اين انرژي فراوان مي تواند احيانا موجبات
غوغاگري ،شورش،تخريب و ... گردد.
دومين فرصت بوجود آمده امكان بسيج
روشنفكران و مردم و پايه گذاري نهادهاي
مدني مستقل از حكومت در پرتو كمك به
بازماندگان و بازسازي مناطق زلزله زده است
، مي توان انجمنها يا اتحاديه هايي
ايجادنمود كه مسئوليت بازسازي بخشي
ازمناطق را رأسا به عهده بگيرند به طور مثال
ايرانيان مقيم فلان شهر يا كشور ،تعهد ساخت
مثلا تعدادي مدرسه يا درمانگاه يا خانه
مسكوني يا هرچه را كه صلاح مي دانندبا اسم و
رسم و نام خود به عهده بگيرند به اين ترتيب
هم متشكل شده ايم ، هم وظيفه ملي ميهني خود
را در قبال اين فاجعه به جا آورده ايم هم
تمرين زندگي و كارجمعي نموده ايم و از همه
مهمتر سنگ بنا و سلولهاي اوليه آينده
دموكراتيك اين مملكت را بنا نهاده ايم.
و اما سومين فرصت بزرگ امكان كاستن از تنش در
سياست خارجي و بخصوص در روابط بين ايران و
ايالات متحده است ، برخلاف برخي از دوستان و
صاحب نظران كه معتقدند ايجاد ارتباط بين
حكومت ايران و آمريكا باعث تجري حكومت
ايران در سركوب داخلي و افزايش بگير وببند
مي شود بنده به هيچ وجه اين اعتقاد را ندارم
و بر اين باورم كه پذيرش هرچند از سر اجبار
به رابطه يا گردن نهادن به پروتكل الحاقي
باعث گشايش در سياست داخلي و از دست دادن
سنگرهاي مقدم استبداد و روحيه باختگي توسط
مستبدان داخلي خواهد شد ، منافع ملي ما در
آن است كه نگذاريم فرصتهاي موجود ازكف
برود، پس از وقوع زلزله و امكان ارسال كمك
هاي بشردوستانه آمريكا به بم بحث ديپلماسي
زلزله و گمانه زني هاي ناشي از آن به شدت قوت
گرفته و طبق معمول هميشه در اين مقاطع چهار
گروه هستند كه شديدا تبليغات منفي مي كنند و
منافع خود را در خطر مي بينند كه عبارتند از
: اول -بخش محافظه كار و رانت خوارو مستبد
حكومت ايران دوم-حكومت اسرائيل و لابي آن
در آمريكا سوم- بخش عمده سلطنت طلبان
چهارم - اپوزيسيون مسلح و برانداز خارج از
كشور به هر حال عليرغم مخالفت هيستريك اين
چهار گروه كه طبعا منافع خود را در مغايرت
با اين رابطه مي بينند اين تنش زدايي تا
حدودي پيش رفته ، تا آنجا كه آمريكا بخشي از
تحريم هاي ايران را به مدت نود روز لغو كرده
است .جهت اهميت اين اقدام لازم است ذكر شود
كه جداي از تأثيرات روحي رواني آن و امكان
ارسال كمك ها ي مادي ايرانيان مقيم
آمريكا،بررسي ذيل نشان خواهد داد كه به
لحاظ اقتصادي نيز چنانچه اين روال تداوم
يابد از اهميت بسزايي برخوردار است . در
آمدهاي ارزي ايران كه ناشي از فروش نفت است
به دلار مي باشد ، و هزينه ها و خريدهاي
خارجي و ارزي ايران به علت تحريم هاي آمريكا
عمدتا از حوزه يورو(واحدپول اروپايي) مي
باشد از ابتداي سال 2002 ميلادي تا پايان سال
2003 نرخ برابري دلار نسبت به يورو بر مبناي
همان ابتداي سال 2002 ميلادي پنجاه درصد كاهش
نشان مي دهد ، به بيان ديگر چون ايران مجبور
است دلارهاي ناشي از در آمدهاي نفتي را از
حوزه يورو خريد كند در مدت اين دوسال پنجاه
درصد از قدرت خريدش كاسته شده است ، در واقع
اين ضرر و زيان خريد اجباري از حوزه يورو كه
ناشي از تحريم آمريكا است سالانه مبلغ ده
ميليارد دلار به زيان ايران مي باشد و در
همين دوره كوتاه سه ماهه تعليق تحريمها اين
مبلغ بالغ بر دو و نيم ميليارد دلار را شامل
مي شود، براي درك قدرت مالي اين مبلغ ناشي
از عدم تحريم سه ماهه ، كافي است عنوان شود
كه دولت ايران اعلام نموده براي بازسازي
كامل بم و شهركهاي اطراف آن نياز به يك ونيم
ميليارد دلار اعتبار دارد .
در پايان گزارش مربوط به بم نمي توان بدون
ياد ايرج بسطامي آن ني از نفير ناليده و آن
صوت داوودي مقال را به پايان برد افسوس و صد
افسوس كه آن ناي وسينه كه بانگ موسم گل از آن
برخاست حال چنين در خاك آرميده ، غم اين
خفته چند خواب در چشم ترم مي شكند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2976

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بم ، چالشها و فرصتها، احمد رضا شهري' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016