خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سياسي خارجي
سيد محمد خاتمي رييس جمهوري اسلامي كشورمان جمعه شب به وقت محلي ونزوئلا در اولين جلسهي كاري گروه پانزده گفت: امكان احقاق حقوق مردم و مشاركت آنان در توسعه، تنها با ساز و كارهاي مردمسالاري ميسر است.
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) متن كامل سخنراني رييس جمهور به شرح زير است:
«بسم الله الرحمن الرحيم
آقاي رييس؛
عاليجنابان؛
خانمها و آقايان؛
برگزاري دوازدهمين اجلاس سران گروه 15 را براي تقويت همبستگي و پيشبرد همكاريهاي توسعهي بخش مغتنم ميشمارم و از اهتمام ويژهي دولت، ملت سربلند و رييس محترم جمهوري بوليواري ونزوئلا جناب آقاي هوگو چاوز صميمانه قدرداني ميكنم. براي دولت دوست و برادر الجزايز نيز كه از اين پس در مقام رياست اين گروه قرار گرفته است، آرزوي توفيق فراوان دارم.
ما به عنوان بخش مهمي از خانوادهي بينالملل كه داراي توامنديهاي چشمگير مادي و معنوي است، براي يافتن پاسخهاي تازه به پرسشهاي قديم، گرد آمدهايم. ”انديشه پيشرفت“ و ”همكاري براي صلح پايدار در جهان“ دغدغههاي مشترك همهي ماست، پس اجازه ميخواهم به ضرورتهايي در اين باره بپردازم:
1 ـ انديشهي پيشرفت، انديشهاي نو در تاريخ بشر نيست، اما انديشهي پيشرفت پايان ناپذير انسان در اين جهان، انديشهاي نوين است، ”توسعه“ به معناي دستيابي به زندگي خوب حاصل اين انديشه است. بنياد اين انديشه بر فضيلت ”انسان خردمند“ است كه به مدد خرد خود بر طبيعت چيره ميشود. نگاه ما به اين مسأله چگونه است؟ نياز امروز ما، تحقق ”توسعهي حق مدار“ (Right _ based Development) و توسعهي مشاركتي (Participartory Development) است. احقاق حقوق انساني از سوي دولتها، اجماع ملي و جامعهي بينالمللي، ديگر نه يك فضيلت كه يك الزام براي مشاركت و توسعه در سطوح ملي و بينالمللي است.
2 ـ دموكراسي در جهان ما ظرف مناسب براي برآوردن اين نياز است. امكان احقاق حقوق مردم و مشاركت آنان در توسعه تنها با سازوكارهاي مردمسالار ميسر است. سازوكارهايي كه با ارزشها و آرمانهاي ديني و بومي هرجا سازگار است، اما در هر حال بايد متكي بر گسترش فرصتهاي برابر باشد. انسانها حتي آنان كه در جوامع دموكراتيك زندگي ميكنند، از توانايي زيادي براي موجه ساختن خشونت و ستيز عليه ديگران برخوردارند. مسووليت ما تغيير زمينه و جهت اين توانايي و فراهم كردن فرصتهاي جديد براي شكوفايي آزادي، گفتوگو و توسعه است. محرك اين اقدام اهتمام به عدالت است. در جهان به هم پيوستهي ما، زندگي امن و آرام آنجاست كه تبعيض نيست و هر فرد و جامعه حق برخورداري عادلانه از همه چيز حتي آزادي را دارد. حق آزادي ما در جهان امروز، حق برابري در امكان پيشرفت و حق توسعه براي پايداري صلح است. فرصتهاي دموكراتيك و آزاد، امكان توسعه را فراهم ميكنند و موفقيت در توسعه به كسب آزاديهاي بيشتر و نهادينه شدن آنها ميانجامد. پس نياز ما تلاش براي رفع نابرابري در امكانات، فرصتها و آزاديها در سطوح ملي و بينالمللي است، نه بسنده كردن به توصيف نتايج و عوارض آنها.
3 ـ ما اگر چه در گوشه و كنار اين جهان پراكندهايم، با پرسشهاي مشترك و معيني روبهرو هستيم. تمدنها بر سر نيازها و پرسشهاي مشخص به وجود ميآيند و با هم به گفتوگو ميپردازند. بپذيريم كه به جد در معرض گفتوگوهاي تمدني قرار گرفتهايم؛ دانش و فناوري و ارتباطات جديد جهاني، تحولات مشابه اجتماعي، لوازم و الزامهاي فرهنگي توسعه، دگرگوني روندهاي سياسي و روابط بينالمللي همهي ما را با پرسشها و مقولههاي نويني روبهرو كرده است كه به تنهايي از پاسخ گفتن به آنها ناتوانيم. ما مقيد و محكوم به حل شدن در جهاني يكجانبه و يك شكل شده نيستيم، چنانكه نگران از زندگي در جهان به هم پيوسته و در هم فشرده نيز نميباشيم. امكان انتخاب اخلاقي و اجتماعي بر اساس آزادي و عدالت در درون هر تمدني با ارزشها و انگارههاي مختلف هميشه وجود دارد. براي درك دنياي در هم تنيدهي كنوني بايد بتوانيم وارد چهارچوب ذهني ديگراني شويم كه دنيا را متفاوت از آنچه كه ما ميانگاريم، ميبينند. براي مفاهمه در دنياي مملو از اختلافات نياز بيشتر به يافتن زمينهها و امكان گفتوگو داريم.
4 ـ جهاني شدن با تناقضي دشوار روبهروست. موتور محرك جهاني شدن رقابتي بودن آن است. رقابت بر سر تأمين تقاضاي مصرف كننده است. اما الگوي تقاضا از جوامع مرفه استخراج ميشود، اين الگو مدام به گسترش انگارههاي جديد توليد ميپردازد. در اين الگو نه تنها از منابع طبيعي به صورت بيرويه و توأم با آلودگي و تخريب محيط زيست بهرهبرداري ميشود، كه زيست بومهاي معنوي و فرهنگي هر جامعه نيز در معرض تهديد و تخريب قرار ميگيرد. اگر جهاني شدن بر چنين سياقي پيش رود، جهان به سوي مصيبتهاي زيستي و معنوي خواهد رفت. انديشه و الگوي ما براي پيشرفت ميتواند در جهت نويني باشد. نميتوان در پارادايمهاي قديم اقتصاد و توسعه راهي براي برون رفت از اين تناقض يافت. شايد مفهوم جديدي از اقتصاد و توسعه كه كمتر به زوال منابع مادي و معنوي بينجامد، بهتر بتواند راهگشا باشد. در جهان امروز پيوند ميان عرصههاي سياست و طبيعت و ميان حوزههاي اخلاق و اقتصاد، بسيار بيشتر شده است. بر اين اساس ما به يك ديدگاه مشترك و برنامهي قابل عمل بر پايهي پيشبرد توسعهي همه جانبه و مشاركت فعال در شبكهي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جهاني نياز داريم.
حضار محترم!
گروه 15 به عنوان يكي از مجموعههاي مهم جهان در حال توسعه ميتواند نهاد مناسبي براي پاسخگوي به پرسشهاي اين زمان و پيشبرد انديشهي پيشرفت در ميان خود و استواري صلح عادلانه در جهان كنوني باشد. تحقق اين هدف مستلزم تحكيم و تقويت مباني همكاري گروه در شرايط نوني اقتصاد جهاني است.
ما نياز به راهبردها و راهكارهاي عملي و مناسب در اين زمينه داريم. ادغام بازارهاي كشورهاي عضو به صورت مرحلهاي از جمله اقدامهاي مهم در اين جهت است. ايجاد تسهيلات مناسب براي تمليك و ادغام شركتهاي مشابه و سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف نيز از جمله برنامههاي مؤثر ديگر در اين زمينه ميباشد. شرايط اقتصادي حاكم بر جهان اينك بيش از هميشه ضرورت هماهنگي مواضع ما را روشن ميكند. مذاكرات ”كنكون“ به خوبي سودمندي اين نوع هماهنگيها را آشكار كرد. ما از طريق اين نوع هماهنگيها ميتوانيم حتي همكاري و تعامل مفيدتري با كشورهاي پيشرفته داشته باشيم.
هدف ما زيستن در جهاني برآمده از تعامل و نه تقابل است. لازمهي اين زندگي همكاري ميان جهان توسعه يافته و جهان در حال توسعه براي كاهش فاصلهها و توسعهي اقتصاد جهاني است. تنها در همين مسير است كه ميتوان به صلح، ثبات و امنيت پايدار بينالمللي اميد بست.
به منظور كارآمدتر كردن گروه 15، مناسب است سازوكارهاي همكاري به اعتبار تغييرات جهاني تحول يابد. شايد بهتر باشد كميسيون ويژهاي، مركب از مقامات سياسي و كارشناسان ارشد كشورهاي عضو، برنامههاي همكاري ملي را از اين پس بيشتر با يكديگر هماهنگ كنند. اين كميسيون ميتواند پيشنهادهايي را با هدف همكاري، هماهنگي و پويايي بيشتر گروه 15 براي تصويب مستقيما از طريق وزيران به سران ارايه دهد و سازوكار پيگيري تصميمها و شيوههاي اجرايي آنها را طراحي كند.
اكنون ميزان تقاضاي جهاني براي انرژي به ويژه نفت و گاز در حال افزايش است. اين روند در كشورهاي در حال توسعه از سرعت بيشتري برخوردار است. ما بايد به حفاظت از ذخاير ملي، امنيت انرژي، افزايش كارآيي اقتصادي با توجه به مطلوبيت جهاني و منافع تمام كشورها، به ويژه كشورهاي در حال توسعه به عنوان يك سرفصل بيشتر توجه كنيم.
تنوع بخشيدن به منابع انرژي يكي از چالشهاي بزرگ پيش روي جهان است. به يقين اين موضوع از جهتهاي مختلف مورد علاقه كشورهاي در حال توسعه و توليد كنندگان نفت و گاز است. از اين رو بايد گفتوگوي مستمر ميان توليد كنندگان و مصرف كنندگان را براي حفظ منافع دو طرف پي بگيريم.
خانمها و آقايان!
به رغم همهي رنجها، نابرابريها و خودكامگيها، دنياي ما دنياي يأس، زشتي و ناتواني نيست، دنياي اميد، زيبايي و توانايي نيز هست. اگر به آيندهاي سرشار از تهديد براي بشريت يقين كنيم، به مرگ اخلاق و انصاف رضايت دادهايم. آينده از آن فرصتها هم هست. آينده به سوي گشودگي، برابري و خلاقيت ميرود، خلاقيتي كه موجب پيشرفت و توسعه براي همگان و در همه جاست. پس به كاستن از رنجهاي مشترك انسان بينديشيم. براي انجام اين مهم، بيش از پيش بر پيشبرد عدالت، آزادي و مردمسالاري در سراسر جهان اصرار ورزيم. در اين راه با هم شويم و با هم باشيم، در اين جا و در همه جا.»
advertisement@gooya.com |
|