پنجشنبه 21 اسفند 1382

نگاهی به جنبش معلمان و نقاط قوت و آسیب پذیرآن، تقي روزبه

t.roozbeh@freenet.de
نزدیک به یک هفته است که بخش قابل توجهی ازقشرگسترده معلمان کشور درقالب شورای هماهنگی تشکل های صنفی( مرکب از 17 تشکل صنفی) دراعتراض به تبعیض حقوق کارکنان دولت(عدم رعایت نظام هماهنگ حقوق) وعدم اجرای طرح پرداخت ویژه فرهنگیان که بیش از دوسال است وعده اش داده شده است، تحصن یک هفته ای خود را آغاز کرده اند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

تحصن فوق که ابتدا در برابر مجلس توسط 100تن از نمایندگان تشکل های صنفی شروع شد، بدنبال بی اعتنائی و جواب سربالای نمایندگان مجلس وبرخورد توهین آمیز مهدی کروبی مبنی براین که کاری نمی توانید بکنید، وارد فازدوم خود یعنی اجتناب معلمان از تدریس و تحصن آن ها دردفاترمدارس گردید.
اقدام اعتراضی این بخش از معلمان در شکل تحصن و دردفاتر مدارس را ، درشرایطی که بخش های دیگری ازتشکل های معلمان هم چنان به شیوه چانه زنی بی ثمر از مجاری "قانونی" پای می فشرند، باید گامی به جلودر مبارزات معلمان بشمار آورد. گرچه اعتراض بشیوه مزبورتازگی نداشته ودرگذشته نیز بکارگرفته شده است، اما دامنه حرکت و فضای عمومی حاکم برجامعه پس از تحریم گسترده انتخابات به این اعتراضات اهمیت و جایگاه خاصی را بخشیده است. مانند اکثر موارد مشابه تاکیتک های بکارگرفته شده توسط معلمان برای تأمین حداکثر مشارکت معلمان وجلب حمایت دانش آموزان ازیکسو و پرهیز از دادن بهانه به دست رژیم برای سرکوب گسترده، سنجیده وهوشیارانه است. بی تردید شروع اعتراضات دور جدید با شروع تحصن در مقابل مجلس بهنگام بررسی بودجه سالانه را که در آن هیچ نشانی ازاجرای وعده های داده شده به معلمان وجود نداشت، و سپس کشاندن دامنه تحصن به درون مدارس و با حضور دانش آموزان را باید از جنبه های درخشان تاکتیک های آنان بشمارآورد که ضمن تأمین گسترش دامنه شرکت معلمان درتحصن و تأمین حضور محصلین درمحل اعتراض، و گزک ندادن به رژیم برای سرکوب-نظیر سرکوب راه پیمائی دوسال پیش معلمان بسوی مقر ریاست جمهوری- درمجموع امکان تداوم حرکت و بازتاب گسترده آن را بوجود آورده است. همان گونه که برخی از سخنگویان معلمان معترض اعلام داشته اند، تاکنون حدود 200هزارمعلم در هزاران مدرسه سراسرکشور، که حدود 30 درصد از کل000 700 معلمان کشور را تشکیل می دهند دراین تحصن اعتراضی به نوبه خود عظیم شرکت کرده اند. و این درحالی است که بنابرگزارشات انتشاریافته علیرغم اعمال تهدیدها و سیاست ارعاب، دامن زدن به جنگ روانی و ازجمله انتشار اعلامیه های مجعول تحت عنوان کانون صنفی معلمان توسط دستگاهای سرکوب رژیم، نه فقط دامنه مشارکت معلمان درحال گسترش یافتن است بلکه حمایت دانش آموزان و همدلی خانوادهای آنان از مطالبات برحق معلمان درحال افزایش است.
بااین همه معلمان از همان آغازحرکت حود، یک فرجه زمانی یک هفته ای برای اعتراضات خود تعیین کرده اند. هدف آنان-همانگونه که خود می گویند، جلوگیری از افت تحصیل دانش آموزان و درنظر گرفتن دغدغه های خانواده دانش آموزان والبته برخی ملاحظات مربوط به فضای عمومی است. بی تردید ملاحظه معلمان ازجهاتی قابل درک و قابل تأیید است. اما زمان بندی فوق درعین حال می تواند دولت و رژیم را دچار این اشتباه محاسبه کند که گویا معلمان علیرغم دریافت پاسخ مثبت درپایان هفته به اعتراضات خود پایان خواهندداد. وبی گمان بخشی از بی اعتنائی در برخورد مجلس و کروبی و بی پاسخ گذاشتن درخواست دیدارنمایندگان معلمان توسط رئیس جمهورو عدم واکنش دستگاه آموزشی کشور به چنین حرکت کمابیش گسترده، به عامل فوق مربوط می شود. والبته فراگیر نبودن حرکت اعتراضی در سراسرمدارس نیزدلیل دیگری است بربی اعتنائی دولت نسبت به مطالبات معلمان.
با این همه واقعیت گسترش تدریجی دامنه حرکت، ایستادگی دولت برمواضع خود، بی حاصلی راه حل های مبتنی برمذاکره و چانه زنی، و بالأخره گسترش جو اعتراضی پس از تحریم انتخابات نمایشی رژیم و تقارن این وضعیت با بروز نارضایتی هایی که عموما در دوره های پایانی سال مطرح می شوند، قاعدتا سازمان دهندگان حرکت را ناگزیر خواهد کرد که امکان ادامه حرکت را به دقت مورد بررسی قرار داده و درصورت تصمیم به پایان دادن آن، دلایل موجه خود را اعلام دارند. تصمیم نهائی تشکل های صنفی درمورد توقف یا ادامه حرکت هرچه باشد نباید فراموش کرد که تحصن کنونی هفتمین اعتراض معلمان در یک سال گذشته است و بدیهی است که آخرین آن نیز نخواهد بود. تجربه مبارزات دوساله اخیر معلمان نشان داده است که آن ها با توجه به حجم مطالبات انباشته شده خود و ماهیت ضدمردمی رژیم ، جزبا بکارگیری اعتراضات موجی وپی درپی برای به عقب راندن رژیم سلاح دیگری دراختیار خود ندارند. دوسال پیش درپی اعتراضات گسترده معلمان رژیم ناچارشدعقب نشینی کرده و باتشکیل کمیته پیگیری ووعده تهیه لایحه ای برای ارائه به مجلس به مطالبات معلمین پاسخ مثبت بدهد. بااین همه عقب نشینی فوق در سطح وعده باقی مانده ورژیم از تهیه چنین لایحه ای برای پاسخ به مطالبات معلمان سرباززده است. دولت مدعی بود که با توجه به گستردگی قشرفرهنگی(یک میلیون و دویست هزارنفر) وبا توجه به کسری بودجه و کمبود نقدینگی ناتوان ازاختصاص بودجه برای این منظور است. گرچه دلایل فوق با توجه به اختصاص بودجه هنگفت به امور نظامی و سایر نهادهای انگلی و تاراج درآمدهای نفتی توسط طبقه ممتازه و آقازاده ها برای کسی پذیرفتنی نبود، اما وجود ذخایر ارزی نزدیک به 15 میلیارد دلار ناشی از در آمد اضافی نفت و تصویب اجازه برداشت شش و نیم میلیاردلاری ازصندوق ویژه ارزی درطی چندمرحله، بی پایگی دلایل دولت را برملا ساخته است. وجود ذخایر ارزی فوق مدت ها بود که اشتهای بورژوازی ممتازه و سوداگررا بشدت تحریک کرده وموجب بکارگیری تمهیدات و تلاش های متعددی برای بالاکشیدن آن ها گردیده بود. درچنین شرایطی پرسیدنی است ذخایرارزی که به مردم ایران متعلق است و باید درمسیر نیازهای واقعی آن صرف و سرمایه گزاری شود، چرا باید توسط نهادهای عریض و طویل سرکوبگر و انگلی نظیر امداد امام و طبقه ممتازه و آقازاده های نورسیده ملاخور شود؟ و چرا نباید بخش کوچکی از آن صرف تأمین ضرورت های حداقل و اولیه معلمان زحمتکش نشود؟ . در شرایط دستبرد دولت و آقازاده ها به صندوق ذخایر ارزی حتی دلایل و توجیهات همیشگی دولت مبنی برفقدان بودجه و تورم زا بودن چنین پرداختی بیش از هرزمانی نادرستی و بهانه بودن خود را نشان داده است. چرا که این کسری بودجه دولت و نیز نهادها و آقادزاده ها و کیسه های گشاد آنان هست که دندان طمع را برای فرو بلعیدن ذخایرفوق تیز کرده اند نه آن کارخانه ها و پروژه های خیالی که گویا درانتظار تزریق دلارهای فوق هستند. درچنین شرایطی پرسیدنی است که آیا صرف تقریبی 5 درصد از برداشت فوق و اختصاص آن باین قشر رنجور و زحمتکش و درعین حال پرعده و تآثیرگزار برفرهنگ و تؤسعه و پیشرفت که متأسفانه درشرایط کنونی 80 درصد آنان زیر خط ففرقرارگرفته اند و برای گذران زندگی خود ناچارند که اکثرا شغل دومی چون مسافرکشی ودست فروشی وکارهایی که دون شأن آنان بشمار می رود برای خود ست و پاکنند، آیا به معنای دامن زدن به مصرف گرائی و افزایش توقع درجامعه است؟. معلمان خود پاسخ شایسته باین سؤال داده و گفته اند که به آنها نباید بعنوان موجودات مصرف کننده نگریست. آن ها درعین حال بعنوان عامل تؤسعه و سازنده نیز محسوب می شوند.
حرکت معلمان و مواضع جناح های حکومتی.
حرکت اعتراضی معلمان مواضع هردو دوجریان را بیش از هرزمانی درمعرض رسوائی بزرگ قرار داده است. نخست بی اعتنائی مدافعان دستگاه ولایت و شخص خامنه ای را نسبت به درخواست های اولیه معلمان، درحالی که درمقابله با شعار تؤسعه سیاسی رقیب خود گوش فلک را با شعارهای غلط اندازی چون "عدالت و رفاه" و مبارزه با فقر کرکرده اند. توگوئی که حکم حکومتی فقط برای خفه کردن صدای مطبوعات و مخالفین سیاسی و تنظیم بودجه در راستای پروارکردن نهادهای تحت امر ولایت صادرمی گردد و لاغیر. دیگری سکوت و بی اعتنائی اصلاح طلبان از هردو قماش یعنی هم ازنوع ناپیگیر وهم به خصوص ازنوع پیگیرش که پس از رانده شدن از قدرت ادعای پرطمقراق سنگرگرفتن در جامعه مدنی و مطالبات مدنی را سرداده اند. توگوئی که جامعه مدنی به مثابه بستری از پرقو است برای بیتوته کردن تا نوبت انتخابات بعدی برسد. توگوئی فریاد بیش از یک میلیون و دویست هزارنفرفرهنگی زحمتکش برای تأمین مایحتاح اولیه خود و تحصن آنان ربطی به جامعه مدنی ندارد!.
سکوت جنبش دانشجوئی!
بااین همه اگر از آنان که مسبب اشاعه فقر وفلاکت عمومی اند جز این انتظاری نیست، اما نمی توان بسادگی از سکوت جنبش دانشجویی درحمایت از جنبش معلمان درگذشت(همانطورکه نمی توان ازسکوت آن ها دربرابر به رگبار بستن کارگران بابک ازهوا و زمین و کشتن و مجروح کردن ده ها تن از کارگران گذشت). بی تردید اگرنقد عملکرد گذشته بعنوان نگاه به بالا و تبدیل شدن به تسمه نقاله انتقال مطالبات بالائی ها به بدنه اجتماعی، جای خود را به دفاع قاطع از مطالبات جنبش های اجتماعی وابراز همبستگی با آن ها و تقویت پیوند آنان با یکدیگر ندهد، هنوز نقدی نیم بند و ناپیگیر بوده و قادرنیست که جنبش دانشجویی را ازفروغلطیدن به ورطه انفعال و تشتت در شرایطی این چنین حساس و خطیر بازدارد.
بدیهی است که جنبش معلمان نیز باید به نوبه خود تلاش لازم را برای تقویت پیوندهای خود با جنبش های دیگر بعمل آورد. هم اکنون آن گونه که برخی از سخنگویان این جریان می گویند برای آن که انگ سیاسی به آن ها نخورد و جریان های سیاسی حاکم نتوانند مبارزات آنها را مورد سوء استفاده قراردهند، معلمان بشدت تلاش دارندتا به خواست های خود رنگ صددرصد صنفی و غیرسیاسی بزنند. و این درحالیست که صرفنظر ازرنگ و بوی فضای عمومی حاکم برجامعه، مبارزات فرهنگیان بنا بدلایل عدیده ای چون قرار گرفتن در برابر کارفرمایی بنام دولت، و طرح مسائل کلانی چون تغییر اولویت های بودجه ، رودرروئی بی واسطه با تداخل مذهب و آموزش و طرح مطالبات دمکراتیک برخاسته از شرایط شغلی خود، درماهیت وعمق خویش بشدت سیاسی و دمکراتیک محسوب می شود. بی تردید تأکید برصنفی و غیر سیاسی بودن مطالبات درشرایط کنونی برای تقویت صفوف اعتراض کنندگان و اجتنناب از سرکوب قابل فهم بوده و ضروری است.
جنبش معلمان برای آن که بتواند حاکمیت را به عقب نشینی وادار کند راهی جزغلبه برمحدودیت ها و نقاط آسیب پذیرخود و بهره گیری از نقاط قوت خود ندارد. قشر معلمان بعنوان بخش مهمی از مزدو حقوق بگیران بدلیل قرار گرفتن در برابر شکل ملموس و عریان استبداد مذهبی در آموزش و پروش و پیوند با میلیون ها دانش آموز و خانواده آنان، دارای جایگاه مهمی در میان مزدو حقوق بگیران است. جایگاه فوق با برخورداری از مزایایی چون توان تشکل پذیری و تجمع درواحدهای فرهنگی ، خصلت سراسری داشتن، پرشمار بودن، داشتن آگاهی وسرو کار با دانش ، تجربه کمابیش غنی مبارزاتی، و نیاز جامعه بطوراعم و جامعه جوان کشورما به طور اخص به وجود آن ها(بطوری که اگر کارگران کارخانه ها با خطربیکاری وشمار روز افزون ارتش وسیع بیکاران روبروهستند، دراینجا با کمبود معلم روبروهستیم)، می تواند دربسترمبارزات اجتماعی،با وقوف به توانائی ها و شکل گیری همبستگی طبقاتی فعلیت یابد. مجموعه ویژه گی های فوق به قشرمعلمان جایگاهی را می بخشد که می توان از آن به دو ویژگی قشرمرجع( واثرگذاربودن) و نیزداشتن قدرت چانی زنی اشاره کرد. از این رو باتوجه به جایگاه و توانائی های این قشر اجتماعی، عجیب نیست که شاهد تلاش های بسیاری ازجانب جناح های حاکمیت برای اعمال نفوذ و کنترل و درعین حال ایجاد پراکندگی و تشتت درمیان آن ها باشیم. عاملی که باید آن را یکی از مهم ترین علل ناکامی نسبی مبارزات معلمان دانست. و همین مسأله ما را به یکی از مهمترین مؤلفه های مورد نیاز جنبش معلمان یعنی ضروت تحکیم و تقویت تشکل های مستقل معلمان به عنوان یکی از حیاتی ترین مطالبات و تلاش های این قشر رهنمون می شود. بعنوان مثال هم اکنون یکی از نقاط آسیب پذیر جنبش معلمان محدود ماندن آن درمحدوده 30% است که موجب شده دامنه اعتراضات عموما درمدارس پسرانه و دربخشی از مراکز استان ها و شهرستان ها، محصورمانده و لاجرم آسیب پذیرگردد. بنابراین تلاش برای فراگیرکردن آن درمیان معلمین از یکسووضرورت جلب حمایت دانش آموزان و همدردی اولیاء آنان از سوی دیگر اهمیت زیادی در کاستن ازدامنه آسیب پذیری آن دارد.
و بالأخره در پایان باید به اهمیت اطلاع رسانی و تبدیل کردن اعتصاب معلمان به بعنوان واقعه مهمی که براستی همه مردم درجریان آن باشند اشاره کرد که اهمیت زیادی در گسترش حرکت و عقیم گذاشتن تؤطئه سکوت حاکمیت دارد. بکارگیری تاکتیک های مناسب اشاعه دهنده خبر اعتصاب نظیر مصاحبه و گفتگو و..، استفاده از اینترنت ورسانه های خارج کشور برای انتشاراخبار اعتراضی معلمان، دارای اهمیت زیادی است. حمایت فعال اپوزیسیون مدافع آزادی و برابری از جنبش معلمان زحمتکش و افشاء فشارها و اقدامات رژیم برای خاموش کردن آن نیز به نوبه خود جای گاه خود را دارد.
11.3.2004-21.12.82

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5555

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نگاهی به جنبش معلمان و نقاط قوت و آسیب پذیرآن، تقي روزبه' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016