smeebrahimi@hotmail.com
به دنبال اعلام خبرامضاي قانون اساسی عراق، موجی از شادی و شعف سراسر كردستان را فرا گرفت و مردم در شادیی خود جوش و همگانی به میادین و خیابان ها ریخته و این رویداد خوشایند را جشن گرفتند و همزمان این جشن ها را به فرصتی برای بیان انزجار از اشغالگران كردستان و درخواست حقوق پایمال شده خود تبدیل نمودند.
آنان كه اندك آشنایی با مسایل كردستان دارند به نیكی معنای نهفته در این حركت خود جوش را دریافتهاند. ملتی محروم از حقوق اساسی خود، به ثمر رسیدن بخشی از مبارزات خود را جشن می گیرد، مبارزهای كه از اواسط سده نوزده شروع شده و در سپیده سده بیست و یكم همچنان ادامه دارد.
advertisement@gooya.com |
|
این حركت نشان روشنی ست از یكپارچگی و همبستگی ملی در كردستان علیرغم سیاست های فاشیستی چهارگانه حاكم بر كردستان. سیاست هایی كه همواره این یكپارچگی را انكار نموده و این ملت را از دسترسی به حقوق اساسی خود محروم نمودهاند .
همزمان با این رویداد كس یا كسانی در سایت "بازتاب" (كه گفته می شود وابسته به محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران می باشد") در مطلبی خشم آلود تحت عنوان" نغمه شادمانی یا آتش جدایی طلبی فارغ ازتوجه به واقعیات جاری و پرنسیب های روزنامه نگاری با تلفیقی از تفكرات فاشیستی و شوینیستی به تشریح مسایل اخیر پرداخته و سعی در انحراف افكار خوانندگان خود دارد نویسنده، مطلب خود را با واژه هایی موهن آغاز كرده و با ایراد یك سلسله اتهامات بی اساس ادامه می دهد و در پایان نیز زبان به تهدید می گشاید و از شعلهور شدن آتش فتنه سخن می گویند همچنین از نیروهای سركوبگر اقدامی "قاطع" كوبنده و هوشمندانه می طلبد.
من در اینجا به اختصار به چند نكته مورد اشاره در آن مطلب اشاره نموده و در آینده اگر فرصتی شد به تفصیل خواهم نوشت.
نویسندگان در جملهای موهن می پرسند كه امضا قانون اساسی موقت عراق چه ارتباطی به منافع برخی گروه های قومی در ایران پیدا می كند؟ (موهن از آن جهت كه ملت های تحت ستم ایران را گروه های قومی می نامد) من گمان دارم كه ایشان از درك این ارتباط عاجز باشند، همچنان كه اشاره شد سعی در وارونه جلوه دادن مسایل و فرار از پرداختن به اصل مطلب را دارند. آنان می دانند كه وزش نسیم آزادی در خاورمیانه و برچیده شدن تدریجی بساط دیكتاتورها در منطقه و همچنین رهایی بخشی از كردستان چهار میخ شده از عوامل اصلی این ارتباط هستند. تنها وجود قوم و خویش در این سو و آن سوی مرزها نیست كه این ملت را در شادی و غم همدیگر شریك می كند بلكه این حركات به چالش گرفتن مرزهای دست ساز و ابراز همبستگی عمیق ملی است، چیزی كه ماردوشان اشغالگر كردستان همواره از بیم آن خوابشان پریشان شده و از خون این ملت مسكنی موقت جستهاند.
آنان نیك می دانند كه كردستان و شهرهای آن سال هاست كه روی آرامش به خود ندیدهاند و بحق اشاره می كنند كه" این اقدامات مقرون به سابقه می باشند"سراسر خاك كردستان همواره آتشی بوده است در زیر پای اشغالگران، روند این مبارزه اگر چه به نسبت وسعت سركوب و كشتاری كه اشغالگران بهكار بردهاند پستی و بلندی هایی را شاهد بودهاست ولی هرگز متوقف نشده و آشكار است كه دگرگونی های اخیر در منطقه توانی دو چندان به روحیه و پتانسیل های مبارزاتی در كردستان می بخشد. و نیز تجربهی صد سال اخیر در ایران روشن نموده است كه سیاست های شوینیستی توام با سركوب و كشتار تاثیر چندانی بر این جنبش نداشته و در دوران نوین این سیاست ناكار آمدتر از همیشه هست و خواهد بود.
توسل به اتهامات بی اساس و عوام فریب برای خشن جلوه دادن ملت كرد و جنبش كردستان را بیشتر باید به حساب عجز و درماندگی اشغالگران برای روبرو شدن با واقعیات موجود و رجز خوانی معمول در میان آنان گذاشت و چیزی جز پایین آوردن روحیه سربازان اشغالگرشان تاثیر دیگری نخواهد داشت .
ملت كرد در دوازده سال گذشته در قالب حكومت دو فاكتوی جنوب كردستان علیرغم تمامی فتنهگری ها و دسیسهچینی های همسایگان تبدیل به نمونه جامعهای مدنی، دمكرات و سرشار از ارزش های انسانی و احترام به حقوق انسان ها در خاورمیانه شده و روز بروز دامنه آن گستردهتر می شود.
نویسندگان در ادامه ناراحت و متعجب از وسعت نفوذ احزاب كردستان در میان مرد می پرسند "این گروه ها چگونه جرات كردهاند كه یك بار دیگر قد علم كنند؟ در واقع آنان حق دارند تعجب كنند چرا كه پس از سال ها كشتار شكنجه ترور و سركوب اصولآ باید تا به حال گروهی باقی نمی ماند كه دوباره قد علم كند، در حالی كه گروه های سیاسی كردستان همواره در میان مردم و در بطن جامعه بودهاند، آنان زاده خواست این مردم هستند و پرچمی را بر افراشتهاند كه از همین ملت به امانت گرفتهاند و بر خلاف نظر آنان كه ادعا می كنند جوانان با پیشینه این احزاب آشنایی ندارند! در كردستان همه نیك این فرزندان خود را می شناسند و به وجودشان افتخار می كنند، مراسم تجلیل از پیشوای جاوید كردستان در چند روز گذشته دلیلی بر این مدعا می تواند باشد.
اما نكته مزاح مانندی كه در مطلب به چشم می خورد این است كه به كرات از نیروهای سیاسی كردستان به عنوان "تروریست" یاد می كنند .مزاح از آن جهت كه در حالی كه آوازه تروریستی حكومت ایران در جهار گوشه جهان پیچیده و در 25 سال گذشته ایران همواره رتبه اول كشورهای تروریست و حامی تروریست را با خود یدك كشیده است و علاوه بر محكومیت در دادگاه برلین هم اكنون نیز دادگاهی در آرژانتین در جریان دارد، اینان دیگران را تروریست می نامند در حالی كه جنبش كردستان بر خلاف اغلب جنبش های مشابه در جهان از قبیل فلسطین، سریلانكا، اسپانیا و ... همواره جایگاهی توام با احترام در جامعه جهانی داشته و از متحدان دنیای آزاد در امر مبارزه با تروریسم و تروریسم دولتی محسوب می شود برای اثبات این مدعا می توان به عضویت حزب دمكرات كردستان در كنگره جهانی انترناسیونال اشاره نمود كه نشان از جایگاه والای جنبش كردستان در افكار عمومی دنیای آزاد دارد.
نویسندگان در پایان مطلب از نیروهای امنیتی اقدامی كوبنده را می خواهند در حالی كه این نیروهای سركوبگر هرگز از كشتار و جنایت غافل نبودهاند و هر آنچه در توان داشتهاند انجام دادهاند، شكی هم نیست كه بزودی جوخههای اعدام را گستردهتر و شبكههای ترور را وسیع تر خواهند كرد غافل از اینكه این اقدامات نتیجهای جز رسوایی عاملان آن نخواهد داشت و كردستان می رود كه برای همیشه از یوغ اشغالگران رهایی یابد.