سه شنبه 11 فروردين 1383

پس چه يايد كرد؟ بيژن صف سري

اگر سكوت را علامت رضا بدانيم ، كه نيست ، گويي همه چيز بر وفق مراد است كه اين چنين در سكوت خود تنيده ايم.ديگر سياست را رونقي نيست كه آنچنان لجن مالش كرده اند كه حتي رغبت انديشيدن به علم ممكنات (سياست) هم نيست .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بيژن صف سري
بيژن صف سري

آخر كارسياست و سياست بازي را هم ديده ايم وهم چشيده ايم ، و دانستيم آنكه سياست را پيشه ي خود مي سازد ، هدفي جز فريب ، در سر ندارد كه نمونه اگر خواسته باشيد كمي به هفت سال گذشته بنگريد و به سياست بازان ديندار ي بيانديشيد ،چه از يمين وچه از يسار ، كه همه عالمان بي عمل بودند و امروز حاصل هر چه كه هست ، بي گمان آن نيست كه مي پنداشتيم.
فاش بگويم دراين سالهايي كه عمر بر سر تحقق آرزوي ديرينه خود گذاشتيم ، تا به لمس عيش آزادي و دمكراسي نائل آئيم ، آنچه نصيبمان شد بيگانه پرستي و چشم به اجنيي دوختن بود كه وقتي همه ي درها را به روي خود بسته ديديم ، يا ديده به بيرون از خانه داشتيم و يا با دست شستن از آرزوي خود ، در سكوت به انتظار نشستيم تا بدانجا كه خانه ي ملت را هم در گرو نهاديم. و حال آن كلاف سر در گمي را مي مانيم كه درتار خود تنيده ايم و متحير و مبهوت با خود دما دم همي گوئيم ، چه بايد كرد؟ ودر اين بين آنچه تماشايي است ، نسخه هاي علاج اين درد است كه از نوجوان 16 ساله تا سالخوردي هفتاد ساله ي اين كهنه ديار، از سياستمردان ديروز تا مغضوبان سياست باز امروز، هر يك براي اين ملت سر در گم دارويي تجويز مي كنند بي آنكه درد را دانسته باشند. و تنها از سر عشق به آب و خاك زادگاه خود ، برسر بالين بيمار نشسته اند و هر كدام به آهنگي ترانه ي وطن زمزمه مي كنند. ترانه اي تكراري اما دلنشيني كه شوق اشتياق را نه از سر تعقل كه از شور و شيفتگي ، در آدمي بر مي انگيزد تا بدانجا كه ازاين شور بي تعقل و ازاين اشتياق كاذب ،يا به راه انقلاب بايد رفت و يا به باور اصلاح و اصلاح طلبي بايد رسيد آنچنان كه ما رسيده ايم. كه به تجربه هر دو را آزموده ايم وامروز بر بي اثر بودنشان گواهي مي دهيم ، پس چه يايد كرد؟

[روزگار ما، وبلاگ بيژن صف سري]

مقالات | بازديد 705 | نظر 4 | دنبالک 0 | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالاي صفحه 
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/6042

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'پس چه يايد كرد؟ بيژن صف سري' لينک داده اند.
نظرات
[رامین - March 30, 2004 11:48 PM]

استاد گرامی با عرض درود
مشکل ایران و ایرانی مشکلی نیست که امروز پدید آمده باشد. این درد ریشه دارتر از این حرفها است . سکوت ایرانی و امید به بیرون از خود از زمان حمله اعراب به ایران میتوان گفت آغاز شده است . مردمی که با آن فرهنگ و قدرت بوده اند چگونه از اعراب بیابانگرد شکست میخورند و سالها یوغ بندگی و اسارت را به دوش میکشند . و هر بار که در سر هوای پرواز را داشته اند . به گونه ایی پر و بالشان ریخته و سقوط کرده اند . بلی مشکل ما سیاسی نیست ,اقتصادی نیست , کار کار دول خارجی و توطئه کشورهای دیگر نیست . با اینکه آنها هم نقش داشته اند . ولی مشکل ما خود مان هستیم . باید اول فرهنگ و آداب خود را باز نگری کنیم . باید اول عقایدی که لایه لایه در ذهن ما رسوب کرده است باز بینی کنیم و آنهایی که سد راه آزادی و پیشرفت ما هستند دور بریزیم و این کار با همفکری تک تک ایرانیان میسر خواهد شد و نیاز به یک عزم نه تنها ملی بلکه جهانی دارد که با حضور تمامی آزادی خواهان دنیا میسر میگردد . ما امروز نیاز به یک رنسانس داریم تا در تمامی ابعاد و شئونات زندگی ما تاثیر بگذارد . با امید روزی که بتوانیم با همراهی و همفکری تک تک ایرانیان شاهد پیروزی را در آغوش بگیریم .

[پیام ایرانیان - March 30, 2004 09:20 PM]

بايد به انديشه نشست که نوزاد اصلاحات را آنهنگام که به شير مادر اندیشه و تعقل و تحقیق نياز داشت چلو کباب قدرت دادند و توان هضم کردنش نبود و امروز سرفه ميکند که چلو کباب چيز بدی است ! که ناهنگام سر آوردن به جايگاه قدرت پيش از انديشه ورزی و کار فکری ممتد و مستمر و برنامه ريزی شده جز اين نتيجه ای نخواهد داشت

[حمید - March 30, 2004 07:29 PM]

اقای صف سری
من گمان میکنم که بیشتر ما توان درک چگونگی گردش اوضاع را نداریم حتی اگر چنین توهمی داشته باشیم. به خصوص خود من. انقلاب ایران, ریختن دیوار برلن, فروپاشی شوروی و بسیار رویدادهای عظیم دیگر نه پیش بینی شده بود و نه طبق سلیقه و برنامه خاصی انجام گرفت.من هنوز به غیر منتظره بودن وقایع عادت نکرده ام. هیچیک از ما نمیتواند پیش بینی کند یکی دوسال دیگر چه میشود. ربطی هم به سواد و تجربه ندارد. ما انچه شرط بلاغ است بگوییم و این خوب است ولی گردش ایام نه صاحب دارد و نه افسار. مطمینم چیزهایی اتفاق خواهد افتاد که همه عجب کنند. موفق باشید. از نوشته های شما همیشه بهره می برم.

[حسين - March 30, 2004 03:33 PM]

استاد گرامي سلام
بي شك سكوت كنوني ما از رضايت نمي باشد اما چه مي توان كرد كه نايي از براي فرياد در دلهاي ما يافت نمي شود
بي شك سياست بازان تنها بر بستر گروه خويش دل مي سازند وهيچگاه منافع ملي بر اين بستر جاي نداشته .سياست بازان تنها با فريب در پي جلب آراي عمومي بر مي ايند و آن گاه كه انتظار ملي از ايشان مي رود بر كرسي هاي سرخ رنگ تكيه مي دهند .
مشكل جامعه ما افت استبداد زدگيست و اين آفت به جز تدبير در فرهنگ اين ملك درمان نمي شود .اميد به آنروز كه ايراني سر بر ظلم فرود نياورد.

Copyright: gooya.com 2016