چهارشنبه 2 ارديبهشت 1383

نامردان برقدرتند، محمد ج

وقتی دفتر حزب جمهوری اسلامی در تهران ترکيد و گروهی از خدمه اسلام ناب محمدی را کشت همه گريان شدند و من نيز گريستم. که پيوسته از حشونت نگران بوده ام و گريزان. و اما وقتی خمينی را ديدم که آمد و برای همه و از جمله من در آن عزاداری گفت بسم الله الرحمن الرحيم منطق ما منطق مردان است و منطق آنها منطق نامردان!... آنجا نيز من هم گريه کردم.
و چه احمق بوديم همه ما ! که در اين مکتب درسی غير از شهادت و کشتن و کشته شدن نيست. همه کسانيکه که سنگ اين مکتب را بسينه بزنند يا بالفعل يا بالقوه فقط قاتلند و مقتول. تابلوهای وحشتناک را بر دروازهای شهرهامان نگاه کنيد. همگی حکايت از وحشی گری و بيماری دسته جمعيئی دارد که ما را به نابودی رهنمون می کند. و آن نوشته های برپارچه و چوب و آهن و فولاد اين است: به شهر شهيد پرور فلان بهمان خوش آمديد! و چه احمقانه است اين جمله. معنی اين جمله پشت کردن به اين جهان و هر چه در آن است برای رسيدن هر چه زودتر به مزبله قبر و قبور. پوسيدن و متعفن شدن و باد کردن در قبر؛ و در رکاب و در راه مکتب و مرام امام علی خامنه ای امير مومنان و مومنات وقت. امير مومنانی که با جهان وبا علم و با آزادی و با انسان سر جنگ دارد. و من نيز از جمله همان احمقانی بودم که ديگر نيستم. و همه حيرت من از اين است که کسی حق نداشته باشد از گذشته و حماقت خود پشيمان باشد و برآن گذشته خط بطلان بکشد و بگويد که اين مکتب مکتب انسان تخريب کن است و بسم الله الرحمن رحيمش برای بهتر کشتن است. و تمام رهبران رهبران ما آدمکش بوده اند.
و کسی مثل طنز گوی ما سيد ابراهيم نبوی (که هنوز هم به سيديت خود که نوعی نژادپرستی ناب است افتخار می کند، آنهم به چه وایستگيی افتخار کردن!) بتواند و حق داشته باشد که بگويد خمينی و اربانش و شريعتی و اربابانش همگی درس اخلاق کشته شدن و کشتن داده و می دهند و خواهند داد. و چندی پيش خطر کردم و مقاله کوچکی نوشتم، که کسی در ايرا حاظر نشد چاپش کند و سرانجام در همين سايت آنرا منتشرکردم. آن مقاله پس از ديدن نه چندان باکيفيت فيلم تياری مايکل بود از تلويزيون آرته. آقای معتمدی نهايت اوامر ملوکانه را بکار برده بود که ما بندگان تحت حمايت آقا امام زمان نتوانيم آنرا ببينيم. ولی اين لعنت شدگان غربی کاری کرده بودند که بلاخره ما توانستيم آنرا ببينيم. آری من و چند نفری آنرا ديديم و بسياری ديگر هم که ماهواره نداشتند با کاست ويديو آنرا ديدند. من آنروز آن مقاله را نوشتم که کسی حاظر نشد حتی با جرح و تعديل هم آنرا چاپ کند تيتر آن مقاله اين بود: قاتلان بر قدرتند. البته همه می دانستيم که قاتلان بر قدرتند، ولی نمی دانستيم که اين قاتلان تا اين اندازه نامرد هم باشند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

شما اين جمله آقای حجت الاسلام سيدمحمد خاتمی که می گويد کشورهای خارجی به بهانه حقوق بشر ما را تحت فشار قرار می دهند... امروز ايران با ثبات ترين کشور منطقه و جهان است(!) و بعد هم سری به لعنت آبادها بزنيد، گذری نيز به خانه های امن دارالاسلام حکومت عدل علی بکنيد؛ به زندانها برويد؛ نگاهی نيز به به دادگاههای تشيع علوی بيندازيد، زيبا کاظمی و هزاران هزار زندانی محکوم به مرگ زير شکنجه اسلامی و قرآنی را در اين بيست و پنج سال تصور بفرمائيد و برای قطع اميدتان از اين شورآب وحشتناک فتنه و عزا و شهادت و بهشت و قيامت سری نيز به شرافتگاه اين قوم صالح و پاک، اين فرزندان راستين پيامبر، اين سيدان بزرگوار، بر بالين و تخت مداوا و هم شکنجه پيرمرد هفتاد و پنج ساله سيامک پورزند برويد و پاهای پر تاولش را که باذنجير نوازش ميدهند را ببينيد؛ خواهر هشتاد و پنج ساله اش را بربالين او گريان ببينيد آن گاه با من همصدا شويد که که اين قاتلان نامرد بر قدرتند و روی سياه جلادان همه تاريخ ما را سفيد کرده اند. نامردان بر قدرتند و سيامک پورزند را خواهند کشت و او را خواهند خورد. نامردان آدمخوار بر قدرتند. و من اين نامردان و نامرديشان را خوب می شناسم و خوب آزموده ام.
تهران محمد ج پاسدار سابق

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/6684

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نامردان برقدرتند، محمد ج' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016