پنجشنبه 29 مرداد 1383

خریدن وقت با سه محور عملیاتی متمرکز!! دادامن

www.dadaman.5u.com

مقتدا صدر این جانور شورشی که اوضاع نابسامان عراق فعلی را برای شیوع طاعون ارتجاع مناسب دیده است ، همچون دستاربندان همسایه سعی دارد با درو کردن جهل مردم یا علی گویان مقدسات خویش را سپر بلای قدرت کند . بدین منظور پشت حرم علی جا خوش کرده است و هل من ناصر می طلبد . او به خوبی می داند که اگر در این وقت آنارشی بزرگ میخ شیعه را در عراق نکوبد دیگر نمی تواند در عراق دموکرات با خزعبلات خویش خیمه ی حکومت دینی را برافرازد . در کنار او همراهان بسیاری چنین وهمی را در سر می پرورانند ، حامیان خشک مغزی چون رسانه های فاسد و محدود شیوخ عرب چون(الجزیره و العربیه ) ،برخی از روزی نامه های قطری و سوری ، رسانه های جهان وطن ام القرای اسلام ! و سامانه ی برخی از شرکتهای فراملیتی و نفتی امریکایی و اروپایی . اما در این میان نقش سه منبع بزرگ در مناقشات عراق قابل تامل تر است ( سوریه ، کره ی شمالی ، ایران ) . بی شک نقش ایران و سوریه در پراتیک کردن مداخلات خارجی از نقش کره ی شمالی که به دلیل موقعیت ژئوپولتیک از دور دستی بر آتش دارد بیشتر است . ایران و سوریه که خود را محیط در جو نظامی و مرزی ایالات متحده می بینند و به خوبی می دانند که نسخه ی دفع محور شرارت بعد از منازعه ی عراق خود آنها هستند سعی دارند در سه محور بزرگ آمریکا را در مخمصه ی ویتنامیزه شدن مطلق قرار دهند و عجیب این است که تا به حال برگ برنده را از سیاست بازان پنتاگون ربوده اند . محور اول فعالیت های کانالیزه شده ی ایران در ابتدای سقوط بغداد، حدودا یک سال پیش رخ داد ، جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بود قدم نخست را از راه دیپلماتیک صرف به انجام برساند تا با نفوذ به دولت ائتلافی نقش مختومه ی دولت شیعه را تجدید کند ، بدین سبب سازمان تضعیف شده ی حکیم را که از سالها پیش در آستین پرورده بود از دوباره احیا کرد و قوت بخشید و در گوشه ای از سامان ائتلاف موقت تحت نظارت امریکا جای داد ، جمهوری اسلامی به دلایل متعددی نمی خواست اهداف متمرکز خود را از جانب حوزه ی علمیه نجف به انجام برساند زیرا به زعم او این کار تز واتیکان بودن قم را برای جهان شیعه نا ممکن می کرد و اگر حوزه ی علمیه ی نجف در مذاکراتی با هیئت پشت پرده ی ایرانی امتیازاتی به نفع ایران از آمریکا می گرفت خود به دلیل قدمت موثرش سر نخ جمهوری اسلامی را در هدایت جهان شیعی به آسانی تصرف می کرد . از سوی دیگر حضرات ایرانی می دیدند که در میان ملاهای نجف نوعی دوگانگی و تقیه بروز کرده است و بیانیه های نجف رنگ کمرنگی از داعیه های ضد امریکایی دارند . آخوندیسم نجف بیشتر به دنبال احیای آرامش در عراق بود و در این احوال همچنان که آمریکایی ها را به خروج از عراق فرا می خواند دیگر سوهای انتحار را نیز به خفقان دعوت می کرد . محاسبه ی ایران این بود که شورای اعلای انقلاب اسلامی عراق و سرکرده اش حکیم به خاطر امتیازات متعدد و بلوغ در حکومت ایران می توانند امانت دار پدر کبیر خود باشند و مستقل از ملایان نجف قائده را به نفع حضرات تمام کنند ، در ابتدا نیز چنین شد حکیم مرحوم حداقل در داعیه و حرف پشتیبان تز فقهای قم بود اما لنگی محاسبه ی استراتژیک در آنجا رخ نمود که وی در جدال با آهن ربای قدرتمند نجف و به سبب قدرت طلبی ذاتی نمکدان میزبان را شکست و در مذاکراتی با ائتلاف آمریکایی مدافع ممتنع حکومت دموکراتیک عراق شد . زمانی که حکیم خفقان گرفت فی الواقع در حکم مهره ی سوخته ای شد که ائتلاف موقت را نزد حاکمان ایران بی پایه می کرد در نتیجه ایران کوشید با حذف حکیم تز مسالمت آمیز را با عملیات محور دوم تعویض کند . بعد از حکیم پسرش قصه را به زودی یافت و سعی کرد زبان درازش را کوتاه کند و به عنوان مهره ی درجه ی دوم نوکری حضرات را در پیش گیرد گرچه او دیگر به اندازه ی پدرش واجد اهمیت استراتژیک برای ایران نبود و تنها در سطح سخن گوی زخیره راه نیمه ی پدر را بازمی یافت . داستان وصال چلپی و ایران نیز در همان محور اول عمیات ضد امپریالیستی ملایان رخ داد اما به دو دلیل چلپی حتی نتوانست کمترین گامی در مسیر بلندپروازی های حکومت اسلامی بردارد.( گرچه او بیشتر از حکیم مستعد این مزدوری بود ) دلیل اول اینکه او از ابتدای ورود به هیئت حاکمه ی عراق به عنوان مترسک ایالات متحده در نزد عوام شناخته شده بود. آن احترامی که می بایست در آغاز هر حکومت با شم ناسیونالیستی مردم گره بخورد و غرور بیافریند در مورد چلپی به جوک مفرحی تبدیل شده بود . تمامی اقشار عام عراقی می دانستند که او ملیجک بی چون و چرای آمریکا است بدین دلیل همدلی با او را در حکم خیانت به میهن می انگاشتند خود چلپی نیز به این بدبینی به تدریج دامن زد . دلیل دوم اینکه رابطه های او با طرفهای متخاصم آمریکا در پایان صدارتش آنقدر آشکار شده بود که حتی آمریکا سکوی اجرایی را از زیر پایش کشید و بدین سان او را به چوب دو سر نجس و بی خاصیت بدل کرد . نه مردم با او بودند و نه بازوی قدرت تشکیلاتی داشت. جمهوری اسلامی در این برحه نیز به کاهدان زده بود و از این معامله ی بی پرده هیچ نصیب نبرد . مرحله ی دوم فرو غلطیدن در فاز نظامی بود ، مشخص بود که آقایان این فاز را با شاکله ی پنهان و تدریجی به پیش می برند ، در ابتدای ورود به این نحله قرار بود فاز نظامی محدود و مقطوع باشد ، تشکیلات چریکی و پراکنده که معمولا با جلوه ای از انتحار رعب افکن سعی دارند طرف منازعه را فرسوده کنند و با ایجاد جو روانی مشتعل مردم را به فشار بر علیه ی متجاوزان وادارند ویژگی بنیادین این نحله بود البته این فاز با پروپاگاند رسانه های همسو جلوه ای به شدت حماسی می یافت ، در اواخر مارس 2004 تلوزیون الجزیره 9 جسد ذغال شده ی آمریکایی را نشان داد که در عراق توسط انتحارگران به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند ، گروهی عراقی مسلمان جسدهای بی جان و سیاه شده را روی زمین می کشیدند و قهقهه می زدند ، الجزیره از این جانوران به عنوان گروه مقاومت مردمی عراق نام برد و روی چنین صحنه ی مهیبی موزیک انقلابی پخش نمود!!!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

رسانه ها در این بازی موحش گوی سبقت را از هم می ربودند . دوربینهای مجهز رسانه های عرب شبانه روز موصل را در غرقاب انفجارات و حماسه های خلقی نشان می دادند بازیگران دلفریب این نمایشات نیز بتهای مقدس و مجنون حضرات بودند .این بازی تا آنجا تمدید شد که حتی الزرقاوی که شیعان را چهارپایان نجس می نامید از سوی عوامل شیعه ی ام القرا مورد ستایش استراتژیک قرار گرفت و جنایاتش تحت پوشش رسانه های مزور و عرب پرست به عنوان ضرورت قیام ملی توجیه شد . اما همانطور که گفته شد این عملیات با ساختاری مقطع و در پروسه ی زمانی کوتاه فرصت انجام داشت . از آنجا که سمجی واعظان پنتاگون ، بی تفاوتی مردم به جبهه ی مقاومت ضد امپریالیستی و موظع بی طرف ملایان نجف راه را بر این تز ستیزه جویانه بست ، آقایان دیدند که چنین نمایشات محدود و حماسی نه تنها به وضعیت حکومت شیعی مفروض در عراق یاری نمی رساند بلکه افکار عمومی را هرچه بیشتر از ایرانیزه شدن کارزار دور می کند . بدین ترتیب کوشیدند سفره ی جدیدی را برای همسایه پهن کنند و آش پر روغن دیگری بپزند . عملیات نوین اما در واکنش به مقوله ی بنیادین مهمتری شکل گرفت . زمانی که جنجال تکنولوژی هسته ای ایران درون بوغ آمریکا و متحدین برگ برنده را از حکومت اسلامی می ربود ، جمهوری اسلامی بر سر داستان امضای پروتوکل نیازمند وقت موثری برای زدودن موانع ساخت سلاح با روسیه بود ، بدین دلیل با کشمکش آشکاری بین ایدئولوژیستهای خود شمشیر را بر علیه ایالات متحده از رو بست و با تغییر مسیر به سوی ملای ابله و مجنونی چون مقتدا صدر تشکیلات مقطع نظامی را به تشکیلات شناسنامه دار و پیوسته ی تروریستی (سپاه مهدی) تبدیل کرد . این تز می بایست آمریکا را در مرداب تجزیه و تلاطم فرسودگی اسیر کند تا در دل این دوگانگی آمریکا مقید شود برای رها شدن از گرداب عراق با همسایه مراوده کند و امتیاز سلاح بزرگ را به حضرات ببخشد . محاسبه ی استراتژیستهای رژیم این است که با ممتد شدن جنجال نظامی سپاه مهدی و همسلکانش وقت دیپلماتیک بوش به پایان می رسد و پس از آن جان کری مجبور است ملایمت بیشتری در برخورد با ستیزه جویان در پیش گیرد . این سه محور عملیاتی موثر که اینک نحله ی سومش را از سر می گذرانیم پاتک نهایی حکومت اسلامی بر علیه داعیه های جهان نوین است و عملیات پیوسته ی نظامی حتی اگر با زدودن مقتدا صدر موقتا متوقف شود با چهره ای دیگر و کاریزمایی دیگر فن صدور انقلاب خشونت ادامه می یابد . فی الواقع تا زمانی که آمریکا و بلوک اروپایی دودوزه نگر، در گام نفی تحمل و اقدام رادیکال بر علیه تروریسم تقیه می کنند این گونه باج گیری ها ی مزبوحانه و پر هزینه نیز ادامه خواهد داشت . به هر سان به فناتیکها هم باید حق داد که برای حفظ جانشان توبره کش دجالان و دزدان شوند !!!!

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11054

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خریدن وقت با سه محور عملیاتی متمرکز!! دادامن' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016