اكنون حدود 41 ماه از حبس اكبر گنجي ميگذرد. چند روز قبل نماینده رئیس جمهور در زندان با وی دیدار کرد . همچنین پس از مدتها بيخبري از خبرسازترين روزنامهنگار دو دهه اخير ايران، گنجي هفته پيش براي پاسخگويي به اتهاماتي جديد در دادگاه حاضر شد. اتهامات جديد او درباره كتابي بود كه در تابستان سال 1381 و با عنوان «مجمعالجزاير زندان گونه» منتشر كرد او نام كتاب خود را از عنوان نوشته تاريخي الكساندر شولژنيستين، نويسنده بزرگ روس وام گرفت كه در اعتراض به شيوه عملكرد رژيم كمونيستي استالين، «مجمعالجزاير گولاك» را نوشته بود. كتاب گنجي براساس خبري كه پنجم خرداد 81 منتشر شد به دستور مقامات قضايي جمعآوري شد. گفته ميشود نوشته ديگر گنجي با عنوان «مانيفست جمهوريخواهي» نيز مبناي پروندهاي ديگر عليه او شده است.
1 – بازداشت
اكبر گنجي پيگيرترين روزنامهنگاري كه ماجراي قتلهاي زنجيرهاي پاييز 1377 را پيگيري ميكرد، اواسط فرودين ماه 1379 به همراه گروهي ديگر از اصلاحطلبان ايراني براي شركت در كنفرانس «ايران بعد از انتخابات» كه در برلين برگزار ميشد، از ايران خارج شد. اين كنفرانس در شرايطي برگزار ميشد كه اصلاحطلبان پيروزي چشمگيري در انتخابات مجلس ششم به دست آورده بودند و چند روز بعد از اين پيروزي نيز سعيد حجاريان هدف گلوله تيم ترور قرار گرفته بود. گنجي نوزدهم فرودين ماه در حالي كه به دليل بيماري وضعيت جسمي نامناسبي داشت، در ميان هياهوي مستمعين كنفرانس و در حالي كه برخي حاضران به او فحاشي ميكردند گفته بود: به گمان من رژيم جمهوري اسلامي ايران، رژيمي اصلاحپذير است و شاهد مدعاي من انتخابات رياست جمهوري در سال 1376، انتخابات شوراها در سال 1377 و انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال 1379 است.
او گفت و گويي نيز با روزنامه «تاگس اشپيگل» انجام داده بود كه اين روزنامه تيتري نادرست براي آن برگزيده و همين تيتر و متن تغيير يافته گفت و گوي گنجي در روزنامه كيهان منتشر شد. با وجود توضيحاتي كه گنجي داد و حتي در روزنامه تاگس اشپيگل نيز منتشر شد، بحران ايجاد شده فروكش نكرد. به دنبال فضاسازيهاي به وجود آمده، صدا و سيما ی جمهوری اسلامی ایران نيز بخشهايي كوتاه از كنفرانس مزبور را كه به صورتي تدوين يافته پخش كرد و به اين ترتيب مشخص شد كه ماجراي اين كنفرانس بدون هزينه نخواهد بود.
چند روز پس از آنكه اكبر گنجي به ايران بازگشت ، سعید مرتضوی که در آن زمان رئيس دادگاه مطبوعات بود وي را با عنوان «چند شكايت به دادگاه مطبوعات» احضار كرده و پس از 5/6 ساعت بازجويي، حكم بازداشت گنجي را صادر كرد. ]فتح – 4/2/79[ گنجي در آخرين گفت و گوي مطبوعاتياش تاكيد كرده بود: «ميدانستم مقابله با اشباع تاريكخانه«بازي با مرگ» است ]4/2/1379 – آفتاب امروز[
2 – زندان
اكبر گنجي پس از حبس، ماهها در سلول انفرادي نگهداري شد. آنچنان كه او خود در دفاعياتش اعلام كرد: يكصد و هشت روز از دويست و دو روز دوره اول حبس خود را در انفرادي گذراند. در اين مدت او نامههاي متعددي به رئيس قوه قضائيه و رئيس مجلس نوشت. او در اين نامهها وبر وضعيت نگهداري خود در زندان، نحوه بازجوييها ی احمدی مقدس قاضي پروندهاش اعتراض كرده بود. همچنين در اين مدت نامههاي متعددي به فرزندانش نوشت كه مدتها امكان دريافت آن توسط خانوادهاش فراهم نشد. گنجي در نامهاولش نوشته بود: «شگفتا كه آدمي فراموشكار است، دريغا كه برخي از آدميان و حكومتها از تجربه و خطاها درس نميآموزند... آيا هيچ حكومتي در طول تاريخ سركوب و زنداني كردن نخبگان و دگرانديشان به هدف و آرماني دست يافته و يا بر بقا و دوام خود افزوده است؟» و در نامه دوم تاكيد كرد: «پرواضح است كه خدا مستقيماً بر آدميان حكومت نميكند. حكومت به دست آدميان خاكي است و هيچ گروه يا جناح يا فردي نميتواند خود را قوم برگزيده يا نماينده خدا بداند. لذا در امور حكومتي چارهاي جز گردن نهادن به راي مردم وجود ندارد» در همين نامه، گنجي از اين كه سوخت ماشين اصلاحات باشد و او و دوستانش زندان روند تا «ايراني آباد، آزاد، ديندار و مردمسالار ايجاد شود»، ابراز خرسندي ميكرد. در سومين نامه نيز گنجي نوشته بود: «خداوند برنامهاي جهت مومن شدن همه آدميان از طريق زور و اجبار ندارد. ايمان امري اختياري است... لذا خداوند نه تنها مجوزي براي تحميل دين بر ديگران در اختيار كسي قرار نداده بلكه به صراحت به پيامبرش ميگويد تو صاحب سلطه و سيطره بر مردم نيستي، وظيفه تو فقط ابلاغ پيام است» و در نامه چهارم تاكيد داشت: «ختم نبوت به معناي ختم نزول وحي و حجت بودن شخصيت است. ديگر شخصيت و مقام هيچ كس حجت و دليل نظرات و مدعيات احكامش نيست. اينك هر كس در هر مقام نه تنها بايد به طور مستدل مردم را توجيه كند كه مدعيات و احكامش درست و عادلانه است، بلكه مردم حق دارند پس از شنيدن ادله او، مدعا يا نظرش را نپذيرند»
آنچه از نوشتههاي گنجي در دوره اول زندانش بر ميآيد گرايشهاي فردي و دروني به مسايل مذهبي و كوشش براي تبيين روايتي دموكراتيك و سازگار با آراي مردم از دين است. در اين دوره نشريات راستگراي ايران، توجه زيادي به وي داشتند اوج اين توجه 26 تيرماه 1379 توسط روزنامه كيهان اتفاق افتاد. اين روزنامه با تيتر «اسامي تعداد ديگري از دريافتكنندگان پول از سازمان آمريكايي حقوق بشر»، نام اكبر گنجي را نيز در فهرست خود گنجانده بود. گنجي طي نامهاي از زندان ضمن تكذيب دريافت چنين پولي، درخواست كرد كه اگر چنين جايزهاي به سبب مظالم وارده به من تعيين شده است» آن را جهت ساخت مدرسه در مناطق محروم هزينه كنند. ]بهار – 28/4/79[
3 – محاكمه
از سوم ارديبهشت 1379 تا نوزدهم آبان همان سال كه اولين جلسه دادگاه گنجي، در ماجراي كنفرانس برلين تشكيل شد، حدود شش ماه و نيم گذشت. گنجي در اولين جلسه دادگاه به اين موضوع كه وي را براي پوشيدن لباس زندان مورد ضرب و شتم قرار دادهاند به شدت اعتراض كرد. او در دافاعيات خود تاكيد كرد: «طي اين مدت قاضي پرونده اجازه نداد، حتي يك بار مادر، خواهر و فرزندان خود را ملاقات كنم. فقط دو يا سه بار همسر و نيز برادر خود را از طريق كابين ملاقات كردم، ملاقات حضوري به طور كلي ممنوع بود» گنجي در دادگاه خود گفت: «آيا قاضياي كه 202 روز متهم را در بدترين شرايط بازداشت موقت كرده و در بازجوييها انواع و اقسام رويههاي خلاف قانون را به كار برده است اينك ميتواند در دادگاه متهم را تبرئه كرده و بدين سئوال پاسخ گويد كه پس چرا متهم را 202 روز بازداشت كردي؟» جلسات دادگاه گنجي در روزهاي 19/8، 10/9 و 12/9 تشكيل شد و او در يكي از جلسات اين دادگاه به بيان اسامي برخي افراد پرداخت كه به گفته وي در ماجراي قتلهاي زنجيرهاي دخالت داشتند.
در فاصله جلسه اول تا جلسه دوم دادگاه، گنجي در اعتراض به نحوه پوشاندن لباس زندان به خود، دست به اعتصاب غذا زده بود كه در نهايت به درخواست حجاريان و كديور، او اعتصاب غذايش را شكست. پس از آنكه گنجي در آخرين جلسه دادگاه نامهاي جديدي را در پرونده قتلهاي زنجيرهاي مطرح كرد روزنامه رسالت در سرمقاله خود با انتقاد از قاضي به علت «ارائه ژست دادگاهي باز و دموكراتيك» نوشت: «البته جلسه دادگاه گنجي تنها يك حسن داشت و آن معرفي شاهكليدي بود كه امثال گنجي ماهها افكار عمومي را براي شناختن آن سر كار گذاشته بودند. چرا كه مخاطبان اين گونه پيامها به دنبال بالاتر از فلاحیان بودند و با شنيدن سخنان گنجي ميتوانستند به فريب خوردگي خود به خوبي پي ببرند» ]رسالت – 13/9/79[ سرمقالهنويس رسالت البته فراموش كرده بود كه در تعابير گنجي، شاه كليد نه به عنوان بالاترين فرد موثر در قتلها، بلكه به عنوان كليد گشوده شدن تاريكخانه اشباح و مشخص شدن چهرههاي فراتر از وي معرفي ميشد. بيستم آذرماه نيز روزنامه جمهوري اسلامي تكذيبيه قربانعلي دري نجفآبادي را منتشر ركرد كه گفته بود: «همان طوري كه قبلاً به اطلاع ملت شريف رساندم بنده درجريان اين مسنله نبودم و هر گونه اطلاعي در اين رابطه را تكذيب ميكنم وي همچنين تاكيد داشت: «در اين مسئله نه حكمي بوده و نه فتوايي، متهمين خود بايد پاسخگوي اعمال خويش باشند.»
غلامحسين محسني اژهاي نيز در واكنشي به سخنان گنجي دردادگاه وعده داد كه: «به زودي درباره ادعاي گنجي درباره قتلهاي زنجيرهاي پاسخ خواهم داد.»
اواخر ديماه 1379 در حالي كه كميسيون اصل نود مجلس، طي گزارشي نحوه صدور قرار بازداشت. وقت براي باقي، شمسالواعظين، زيدآبادي و گنجي را داراي اشكال حقوقي ميدانست، حكم پرونده دادگاه برلين نيز صادر شد. در اين حكم در حالي كه بسياري از متهمين از اتهامات وارده تبرئه شده بودند، اكبر گنجي به ده سال حبس و پنج سال «اقامت اجباري در بخش بشاگرد از استان هرمزگان» محكوم شده بود. در حكم دادگاه تصريح شده بود كه حكم تبعيد وي «با عنايت به اتهامات متعدد متهم و اقدامات و نحوه اظهارات او در دادگاه كه نه تنها دلالت بر تنبه او ندارد بلكه مؤيد تجري مشاراليه ميباشد» صادر شده بود.
4- تجديد نظر
اواخر ارديبهشت ماه 1380 در حالي كه انتخابات هفتمين دوره رياست جمهوري نزديك شده بود، حكم دادگاه تجديد نظر صادر شد. اين حكم كه در تاريخ 22/1380و توسط شعبه 27 دادگاه تجديدنظر استان تهران صادر شده بود، حكم گنجي به نحو شگفتآوري شكسته شد. او در اين حكم با تبرئه شدن از بسياري از اتهامات وارده تنها درباره اين جمله كه «بسياري از دوستان من زنداني و اعدام شدهاند» به عنوان «تبليغ عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي» به شش ماه حبس تعزيري با احتساب ايام بازداشت محكوم شده بود. نكته مهم اين حكم آن بود كه در صورت اجراي اين حكم، گنجي حدود دو برابر مدت محكوميت خود را در زندان گذرانده بود و شش ماه اضافه آن بايد جبران ميشد. اين حكم به امضاي علي بخشي، رئيس شعبه 27 دادگاه تجديدنظر و مستشار دادگاه سيدعلياكبر فقيهينيا رسيده بود.
انتشار خبر حكم دادگاه تجديدنظر موجي از شگفتي به دنبال داشت. مسئله مهم ديگر در پرونده گنجي آن بود كه وي برخلاف ديگر متهمان كنفرانس برلين كه تا صدور حكم تجديدنظر براساس قانون آزاد بودند، وي از همان ابتدا به حبس رفته بود. ديگر متهمان كنفرانس برلين نيز در مرحله تجديد نظر تبرئه شدند. تنها يك هفته پس از صدور حكم تجديدنظر، عليزاده، رئيس كل دادگستري استان تهران به اين حكم اعتراض كرد. در اين اعتراض به كشف برخي بولتنهاي وزارت ارشاد در منزل گنجي اشاره شده بود كه به گفته عليزاده محرمانه بود و ميبايست در اين مورد تحقيقات انجام ميشد. رئيس كل دادگستري تهران كه ميدانست براساس ماده 103 آئين دادرسي نميتوان به اسنادي كه ارتباطي با اتهام متهم ندارد استناد كرد، در اعتراضيه خود آورده بود: «محكوم عليه در سخنراني در كنفرانس برلين در خصوص و نظرياتش پيرامون اصلاحات در نظام جمهوري اسلامي ايران از مطالب بولتن استفاده و بهرهبرداري كامل نموده است.» همچنين رئيس كل دادگستري استان تهران معترض بود كه «صدور برائت محكوم عليه از اتهام توهين به مقام معظم رهبري توسط دادگاه تجديدنظر برخلاف مندرجات اوراق پرونده بوده، صحيح به نظر نميرسد.»
حدود يك ماه بعد، دادگستري تهران اطلاعيهاي جديد صادر كرد كه براساس آن حكم گنجي مجدداً افزايش يافته و اينبار به 6 سال زندان محكوم شد. در اين اطلاعيه آمده بود: «دادگستري استان تهران پس از بررسي مسئله و انجام تحقيقات قضايي لازم به نتيجه رسيد كه در رسيدگي به پرونده مذكور در شعبه 27 دادگاه تجديدنظر استان تهران اشتباهي رخ داده است» [نوروز- 26/4/1380]
در تمام اين مدت كه حكم تجديدنظر، به هيأتي ويژه در دادگستري زير نظر طباطبايي از معاونان دادگستري رفته بود، گنجي باوجود حكم دادگاه تجديد نظر آزاد نشد. همان روز كه اطلاعيه دادگستري منتشر شد، حجه الاسلام علي بخشي رئيس شعبه 27 دادگاه تجديدنظر طي گفتوگويي تأكيد كرد كه اشتباهي در حكم صورت نگرفته و وي آماده دفاع از حكم در يك مناظره است. روز بعد عباسعلي عليزاده، با مناظره قضات درباره حكم مخالفت كرد [نوروز- 27/4/80]
اين بار در حكم صادره، گنجي به اتهام اهانت به امام خميني و مقام رهبري به 18 ماه حبس، و در مورد جمعآوري اطلاعات و اسناد طبقهبندي شده» به 4 سال حبس محكوم شد كه با احتساب 6 ماه محكوميت در دادگاه تجديدنظر شعبه 27، جمعاً به 6 سال حبس محكوم شد. به اين ترتيب گنجي اكنون بيش از نيمي از محكوميت خود را سپري كرده است.
5- همچنان خبرساز
گنجي پس از حبس نيز همچنان خبرساز بوده است. آخرين مورد آن همان است كه در ابتداي گزارش به آن اشاره شد. او در سال 1381 حتي در روزنامه ايران نيز مقالاتي منتشر كرد. سوم خردادماه 1381 زماني كه آيتالله نمازي، دادستان كل كشور از زندان اوين بازديد ميكرد با عمادالدين باقي و اكبر گنجي نيز ديدار كرده بود. او پس از شنيدن اعتراضات گنجي به نحوه دادرسي و پيگيري پروندهاش، گفته بود: «براي داوري و تظلمخواهي، بهترين مرجع، مقام ولايت است. پيشنهادم اين است كه به جاي آن كه پناهنده شويد يا چيزي به كفار بنويسيد كه عمق كينه ما در دلشان است، به مقام ولايت تظلمخواهي كنيد، نبايد از اسلام و انقلاب مأيوس شد.» [10/3/81-حیات نو] اكبر گنجي در اين مدت علاوه بر جمعآوري اخبار و دفاعيات مربوط به زندانش در دو كتاب «كيمياي آزادي» [دفاعيات گنجي- 1380] و «اصلاحگري معمارانه» [1379] دو كتاب ديگر نيز تدوين كرده است كه با نام «مجمعالجزاير زندان گونه» و «مانيفست جمهوريخواهي» منتشر شدهاند. كتاب اول گنجي جمعآوري شد و كتاب دوم وي اجازه انتشار نيافته است.
اكنون پس از گذشت بيش از يك سال بيخبري و سكوت، احضار دوباره گنجي به دادگاه، نام او را باز هم در افكار عمومي مطرح ميكند. او همچنين امسال کاندیدای جايزه حقوق بشر اروپا نيز شده است. گنجي در آبانماه 1379 زماني كه برخي از اعضاي كميسيون اصل نود به ديدار وي رفته بودند، در حالي كه در اعتصاب غذا به سر ميبرد، گفته بود: «ما سوخت موتور اصلاحاتيم. ميخواهيم اصلاحات در نظام جمهوري اسلامي شكل بگيرد و پايدار بماند. براي استمرار قانون حاضريم هزينه شويم.»گنجي در آخرين نوشته خود، «مانيفست جمهوريخواهي» در بسياري از نظريات خود، تجديد نظر كرده است.
advertisement@gooya.com |
|
اصولا" با آمدن خاتمی و بدست گرفتن ریاست جمهوری خیلی های خیال کردند او فردی قوی برای اداره کشور است تا زمانیکه مجلس از اصلاح طلبان انباشته شد دیگر یقین تمام شد که کار تمام شده است .
ولی این را باید دانست در کشورهای جهان سومی مثل ایران نه منطق جایی دارد نه استدلال. اگر تمام پستهای حساس کشور را اصلاح طلبان بگیرند قدرتی باز قدرتی نخواهند یافت . زیرا لازمه اعمال قدرت در ایران نیروی نظامی است تا زمانیکه فرماندهی نیروی نظامی به ریاست جمهور که سمبل آنان است واگذار نشود آنها بیخودی عربده میکشند .متاسفانه گنجی زود باورش شد که خاتمی همان منجی ایران است ولی اشتباه کامل بود . هویت خاتمی روزبروز روشن می شود اصولا فرقی بین آخوند اصلاح طلب و محافظه کار نیست وقتی منافع قشری به میان آید روحانیون اصلاح طلب و دوم خردادی هم محافظه کار می شوند. از جمله فاجعه 18 تیر 78 و یا برخورد با قتل های زنجیره یی . انشاالله خدا به گنجی صبر بدهد.
چندی پیش دوستی برایم از مجلسی تعریف می کرد که رفته بود و اتفاقا آقایان علیزاده و چند نفر دیگر نیز در آنجا حضور داشتند . این دوست تعریف می کرد که چقدر چهره این افراد کریه المنظر به نظر می رسید و مانند شیاطینی بودند که در فیلمها درست می کردند و به درستی گفته اند که حال رخساره خبر می دهد از سر درون - اینان به افسانه نوروزی که به خاطر دفاع از ناموس مرتکب قتل شده است رحم نمی کنند می خواهید به گنجی که هر روز با تاباندن نور به تاریکخانه اشباحی مخوف تر و کریه تر از مقدم که جان انسانهای آزاده ای چون فروهرها را گرفتند رحم کنند
خدایا فرج مولایمان مهدی را هر چه زودتر برسان تا ما از دست این دیو سیرتان خلاص شویم.
آقا مجتبی
کتک خوردن گنجی در دادگاه را فراموش کردی ؟!
خاطرات بهبهانی و داوران را بخوان!
بدبخت اگر انسان هستی آخرت خود را به دنيای خبيثانی چون خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی و کرم کثيفی چون مرتضوی مفروش !!!
اگر که از بسيجيانی هستی که چون سگ پاچه می گيری و به تکه نانی راضی هستی که پس به قول عبيد زاکانی "سگ زی و دير زی"
كساني كه عكس گنجي را در اتاقش و به هنگام ملاقات با نماينده دولت ديدند متوجه كذب ادعاهاي سابق در باره شرايط سخت گنجي در زندان شدند.خصوصا آنكه آب ميوه گيري كه در عكس پيداست نشان مي دهد ايشان احتمالا هر روز صبح به همراه صبحانه آب ميوه نيز ميل مي فرمايند.
نمونه هايي ماننداكبرگنجي وآقاجري ميزان نقدپذيري قدرت رادرجمهوري اسلامي نشان مي دهدواينكه مي خواهندبنام اسلام برروي همه چيز هاله اي ازتقدس
بوجود آورندواين امربالطبع به رويگرداني بيشتر
مردم ازدين منجر ميشود.چون طبيعي است وقتي از
حساب دين براي افراد خرج شودوبعبارت ديگر ازدين
درتوجيه قدرت هزينه شود،كم كم ازاعتبارآن مانند
يك حساب بانكي كاسته ميشود.
ولي اين ايثاروازخودگذشتگي اين دوعزيزحداقل 2خاصيت
مهم داشت:
اول اينكه بهمان اندازه كه انحصارطلبان ازاعتباردين
براي خودخرج كردندوازقدروارزش آن كاسته وتنزل دادند
انتقادوخروج اين دواصلاح طلب ديني برعليه قدرت پرستان
جايگاه خاص دين را دراذهان مردم ترميم نمود.ضمن اينكه
تمايز بين دين وآموزه هاي ديني رابادين حكومتي و
داعيه داران حكومت اسلامي به شكل موجودبراي مردم
روشن كردندوازسايه بيرون آوردندكه همه ازاين بابت
مديون آنها هستيم.
دوم اينكه فرق بين اصلاح طلبان واقعي وبعضي ازعافيت
طلبان درلباس اصلاح طلبي كه براي ميوه چيني واستفاده
ازمواهب آمده وحركت اصلاحي بيشترين ضربه راازناحيه
اينان خورده براي مردم روشن ساخت.چون اين دسته
ازافرادبدترازافرادجناح مقابلند. شريك دزدندورفيق قافله وشايديكي ازدلايل سرخوردگي ورويگرداني مردم ازاصلاحات درقالب حكومت اسلامي
عملكردهمين آقايان درلباس وزير،نماينده مجلس وساير
اركان حكومتي باشدكه نه تنها دراصلاح نظام اداري و
اقتصادي كاري نكردندبلكه دراين زمينه هاكشور سيرقهقرايي راطي نموده
وبه اسضعاف ،فقر،فحشا وشكاف طبقاتي عميق تري درجامعه
ايراني منجرشده است.