 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
به نام خداوند مهربان كه اختيار را در امر دين حكم كرد.
محضر مبارك حضرت ايت الله اقاي شيخ منتظري دامت بركاته
لادين لمن لاعقل له (بحار 77/158) كسي كه عقل خود را بكار نمي گيرد، دين ندارد. بنده عاجز مانده ام كه عقل را در دينم راه بدهم يا سكوت و اطاعت كوركورانه در احكام دين. آيا بايد احكام امضايي از روز خارج شده را بپذيرم يا سخن معاصر را گوش كنم.
|
advertisement@gooya.com |
|
امام باقر(ع) از رسول گرامي اسلام(ص) نقل مي كند «اگر روايتي از رسول خدا نقل شد، آنچه را كه قلب آدمي نسبت به آن واكنش مثبت نشان داده و پذيراي آن مي شود بايد پذيرفت و به كار بست و آنچه قلب آدمي نسبت به مفاد آن واكنش منفي نشان مي دهد كه در متن روايت مي گويد «ما اشمازت قلوبكم ... آنچه قلب شما از آن مشمئز مي شود.»(كافي 1/401 ش1 .
حال يك سئوال بيشتر ندارم ايا در پوشش سر براي زنان بايد اجبار و زور حاكم باشد يا اختيار؟ نمي دانم چرا تابحال نتوانسته ام سخن دلم را بيان كنم. بنده مي دانم پوشش سر كه با نام حجاب بيان مي شود در زمان پيامبر گرامي(ص) و ائمه معصوم(ع) اختياري بوده است و از واجبات دين است و همچنين از ضروريات دين بحساب مي آيد. ولي بر روي كدام مصلحت خواهي براي زنان و يا براي نظام بايد اين حكم (( اجبـــــــــــــــــــــــــــــــــاري )) اجرا شود؟ چرا احساس مي شود مهمترين امر ديني كه خود از روش دينداري دور است پوشش اجباري سر زنان مي باشد؟
تلاش بسيار شده كه جواب مطلوبي پيدا شود كه با عقل همرنگ باشد. بنده چون سالهاست دنبال جواب شفافي خارج از كليشه هاي معروف هستم و مخالف هرگونه ظلم به حقوق ملت هستم بايد روزانه از خود بپرسم كه چرا به زنان مسلماني كه پوشش سر ندارند اين چنين بي احترامي بشود و به انها دستور داده بشود كه پوشش سر داشته باشند. حتي افراد درجه دوم نظام اين تحكم را براي خدا ارزش مي دهند. در حاليكه براي بيان اين اجبار( و يا خواهش دستوري) انسان بايد رنج بكشد. گاهي احساس مي كنم كه حرفمان شنيده نمي شود در حاليكه همه يك زبان داريم .
خيلي علاقه دارم بدانم مشكل چيست؟ ايا حجاب اجباري ارزش هاي نظام اسلامي محسوب مي گردد كه نبايد به اين ارزش بالا جسارت بشود؟ آيا تفكر معاصر هيچ نقشي در جهان اسلام ندارد. اگر اجبار و زور در پوشش سر مستحب يا واجب است چرا سخن شفافي پيدا نمي شود. اگر پارچه برسر با فشار قلب سياه را سفيد مي كند چرا عقل بنده نمي تواند آنرا درك كند؟ حصر تمام زنان مسلمان و غير مسلمان در پوشش سر نظر جنابعالي نيز است؟ ايا واجب است سكوت كنم و مسئله را همچنين بپذيرم. ظلم را ببينم و سكوت كنم؟ در حالي كه كشورها دست به زور و اجبار حجاب را برمي دارند سخن ما بايد مطلوب باشد و جوابگو. جواب ما به فرانسه اين است كه ما اجبار پوشش سر داريم و ايا با اين سخن مي توان جلوي زور و اجبار فرانسه را گرفت؟ يا ما او را به اين حركت دعوت مي كنيم؟ روش مسلمان بودن ما اين است؟
در هر خيابان ايران اين فشار بر سر زنان مانند شمشير كشيده شده است و اينگار تمام نظام و دين ما اين اجبار را دستور مي دهد. پايداري اسلام را پوشش سر اجباري تلقين مي كنند. واي كه از ظلم به زنان از نام مبارك اسلام استفاده بشود. اگر دين ستيزي علتي داشت ، مي توان اجبـــــار و زور را تنها علت آن ناميد. اگر چشم پوشي به ظلم را در هر مكان ديد و نام رسول خدا را بر آن نهاد ، دين من چه مي شود؟ اگر مطالعات بنده و اخبار رسيده همه بي مفهوم هستند ، دين من كجاست؟ چرا به سخنان توجه كافي نمي شود؟ چرا بايد دين مورد حمله قرار گيرد و دخالت عقل دور بماند؟
سالهاست درب خانه هاي دين را مي زنم و سئوال مي كنم جز بد سخني چيزي نمي يابم. حال ديگر درب خانه شما آمده ام و از شما تقاضا دارم. فتواي شما در مورد پوشش موهاي سر زنان در اسلام با اجبار و زور است يا ختيار؟
با احترام و ارزوي پايداري دين اسلام
حسين خداداد
