پنجشنبه 23 بهمن 1382

مسیحای ایرانی، ترجمه مقاله درنا کوزه گر در هفته نامه آلماني فور ورتز (پيشرو)

احمد باطبي

از هفته نامه ی آلمانی زبان Vorwärts (پیشرو)، ارگان اصلی حزب کار، که در شماره این هفته (امروز دهم فوریه ) منتشر شده است.

برای بسیاری از جوانان و مردم ایران، او سمبل آزادیخواهی است؛ احمد باطبی هنگامی که پیراهن خونین یک دانشجوی دیگر را در خیزش تیر ماه 1378 دانشجویان و مردم علیه جمهوری اسلامی بر سر دست گرفت و عکس اش هفته بعد بر روی جلد مجله اکونومیست چاپ شد، ناگهان نقش نمادی از مقاومت و آزادیخواهی برای جوانان یافت.
مدت کوتاهی پس از سرکوب خونین و تراژیک خیزش مردم، باطبی به همراه هزاران دانشجو و جوان دیگر دستگیر و زندانی شد؛ اما او از بقیه متمایز بود؛ چرا که با برافراشتن آن پیراهن خونین خشونت و دیکتاتوری حاکم بر ایران را افشاء کرده بود.
به همین دلیل بلافاصله به همراه تعداد دیگری از دانشجویان به اعدام محکوم شد.
اتهام وی قصد براندازی حکومت از راه "تبلیغ سوء" بود؛ اما بلافاصله کارزاری در ایران و جهان در گرفت. قوه قضاییه جمهوری اسلامی از ترس قیام مجدد دانشجویان ناچار به تجدید نظر در حکم وی شد؛ اما واقعیت آن بود که این دانشجوی بیست و یک ساله رشته سینما که در آن بعد از ظهر داغ تابستانی آن پیراهن خونین را به دست گرفت با شکنجه های وحشیانه ماموران امنیتی و بازجویان جمهوری اسلامی نقشی مسیح گونه را در واقعیت به خود گرفت. احمد با آن سربند و گیسوان بلند به سرداران پارسی در نبرد با مهاجمان شبیه شده بود. با این همه احمد باطبی نه تنها زیر این شکنجه ها تاب آورد و روحیه رزمندگی خود را از دست نداد، بلکه در هر فرصتی که به دست آورد دست به افشای شیوه های بازجویی و شکنجه خود زد؛ شکنجه هایی چون آویزان کردن از سقف، ساعت ها دست بند زدن به شوفاژ، بی خوابی و گرسنگی دادن، زدن با کابل به کف پاها، ضرب و شتم و شکنجه های روانی و ماه ها زندانی شدن در سلول انفرادی تاریک و کوچک زندان مخوف اوین.
نام و یاد احمد باطبی از آن پس در تمام تظاهرات دانشجویی زنده نگه داشته می شود. در سالگرد خیزش تیر ماه 78(جولای 99) بار دیگر دانشجویان برای چند هفته به خیابان ها ریختند تا خشم و اعتراض خود را به حاکمیت و بیش از همه به دولت اصلاح طلب خاتمی که نه تنها به وعده های خود وفا نکرد بلکه وضع کشور را بدتر از گذشته کرده است و هر ندای مخالفی را خاموش کرده است، نشان دهند. در این خیزش تازه نیز عکس ها و شعارهای دانشجویان به طرفداری از باطبی همه جا دیده و شنیده می شد و مردم خواستار آزادی او بودند.
محبوبیت این دانشجوی جوان که تاکنون چهار سال از زندگی خود را به دلیل بالا بردن یک پیراهن خونین در زندان به سر برده است آن چنان است که حکومت اسلامی ازهیچ کوششی برای خاموش ساختن اعتراضات و افشاگری های او خودداری نمی کند. هنگامی که پس از تظاهرات سراسری دانشجویان در ماه های گذشته وی به یک بازداشتگاه مخفیانه منتقل شد اعلام نگرانی از وضعیت وی توسط سازمان های حقوق بشر و از جمله عفو بین الملل چنان شدت یافت که دستگاه امنیتی ناچار شد بار دیگر وی را به زندان اوین بازگرداند.
در دو ماه گذشته بار دیگر دانشجویان و مردم ایران شدیدا نگران سلامتی وی شدند. در بیستم اکتبر گذشته مرخصی استعلاجی وی همراه شد با سفر گزارش گر ویژه سازمان ملل در امور آزادی بیان به ایران. باطبی در دفتر سازمان ملل در تهران با وی ملاقات و گزارشی از شکنجه ها و مصایبی که بر وی و سایر هم بندانش رفته بود به وی ارائه کرد. ساعتی بعد در راه دانشگاه تهران توسط یک تیم عملیاتی دادستانی ربوده شد و مورد شکنجه و بازجویی شدید قرار گرفت که بیش از ده روز ناپدید محسوب می شد.

باطبی چندین هفته با اتهامات تازه ای زیر شکنجه قرار داشت تا وادار به اعتراف شود و در دادگاه ویژه اسلامی به مجازات سنگینی برسد.
با این حال، دانشجویان ایران در سه دهه اخیر همواره نقش پیشرویی در جنبش های اعتراضی را ایفا کرده اند. بسیاری از فعالان سیاسی و حقوق بشر در ایران به مورد احمد باطبی به عنوان نمونه ای از نقض بدیهی و آشکار حقوق بشر در ایران می نگرند چرا که وقتی برای برافراشتن یک پیراهن خونین، دانشجویی در خطر مرگ، شکنجه و حتی در مدت زندانی بودنش نیز در معرض آدم ربایی و اتهامات تازه قرار می گیرد معلوم است که با فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی چه برخوردی صورت خواهد گرفت.
در دو دهه و نیم گذشته ایران در زمینه نقض مستمر حقوق بشر در جهان بی همتا بوده است. در بیست وپنج سال گذشته بیش از پنجاه هزار نفر از مخالفان مخفیانه یا علنی به دست جوخه های تیر باران سپرده شده اند که شمار کثیری از آنها دانشجو بوده اند. سال گذشته در ایران بیش از صد اعدام صورت گرفته است که نیمی از آنها مربوط به مخالفان سیاسی می شده است. بدین ترتیب این کشور در سال گذشته پس از چین دومین کشور از نظر میزان اعدام بوده است. در بیست و پنج سال گذشته میلیون ها ایرانی از وحشت ترور، شکنجه و زندگی در سایه وحشت به خارج از کشور گریخته اند و هر روز احکام وحشیانه ای چون سنگسار، قطع عضو و شلاق در ایران اجرا می شود. تنها در یک ماه بیش از ده هزار نفر از مردم تهران به اتهام مخالفت با مبانی ارزشی جمهوری اسلامی روانه دادگاه شده اند تا احکامی چون شلاق، زندان، جریمه و یا تبعید را دریافت کنند که همواره با محرومیت های اجتماعی همراه است .
با این همه کشورهای اروپایی در رقابت اقتصادی با آمریکا، با جمهوری اسلامی مماشات می کنند. نام احمد باطبی در روزهایی که هم زمان با سالگرد قتل های زنجیره ای به دست ماموران وزارت اطلاعات بود بار دیگر با ربودن وی بر سر زبان ها افتاد و نگرانی از اینکه مبادا وی بار دیگر در چنگ باندهای ترور رسمی و غیر رسمی افتاده باشد دامنگیر شد. در سال های گذشته علاوه بر ده ها هزار نفری که رسما تیر باران شدند و هزاران نفری که مفقود الاثر شده اند، باندهای ترور وزارت اطلاعات در داخل کشور حداقل هزار نفر از روشنفکران مخالف را به قتل رسانده اند تا دیگران را مرعوب سازند. این باندها در خارج از کشور، از جمله سوئیس، آلمان، فرانسه و انگلستان، نیز حداقل دست به صدها مورد عملیات تروریستی علیه اپوزیسیون زده اند که حدود سی صد مورد آن به قتل مخالفان منجر شده است. اما بطرز شگفت انگیزی جز موارد معدودی نظیر میکونوس تمام تروریست های اعزامی از تعقیب و مجازات در امان مانده اند. چندی پیش در سالگرد ترور داریوش و پروانه فروهرکه با وارد آوردن ده ها ضربه کارد کشته شدند، دانشجویان و مردم به تظاهرات اعتراضی پرداختند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی و احمد باطبی شدند. این در حالی است که جمهوری اسلامی علیرغم ظاهر خارجی خود که به دلربایی از اروپا و روابط پنهان با آمریکا در ژنو می پردازد، در داخل کشور با مشکلات بسیاری برای ادامه حکومت روبرو است. در نمایشی که به عنوان انتخابات مجلس قرار است به زودی راه بیفتد بر طبق نظر سنجی های رسمی مراکز تحقیقاتی حکومتی نود وپنج درصد مردم انتخاباتی را که کاندیداها باید برای تعیین صلاحیت از فیلتر های مختلف گزینشی عبور کنند تحریم خواهند کرد. اکنون هر روز در یک دانشگاه اعتصاب، اعتراض و تظاهرات برپا می شود؛ در کارخانه ها اعتصابات گسترده دامن گیر می شود و افزایش بی رویه تورم نزدیک به هفتاد درصد مردم را به زیر خط فقر رانده است. جمهوری اسلامی شاید هیچ گاه در ربع قرن حکومت، تا این حد خود را به سقوط نزدیک نیافته بود. از همین رو است که از سمبل سازی هایی چون احمد باطبی می هراسد و تمام نیروی دادستان تهران که پیش از این قاضی دادگاه روزنامه نگاران بود و ده ها روزنامه و نشریه به دستور او توقیف و صدها روزنامه نگار به دستور او تحت تعقیب قانونی قرار گرفتند، را معطوف به زانو در آوردن وی شده است.
ربودن احمد باطبی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در حین سفر یک گزارش گر ویژه سازمان ملل به تهران ، دومین مورد از نادیده گرفتن سازمان ملل توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است. در فوریه سال گذشته هنگامی که گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور بازداشتهای خود سرانه (WGAD) به تهران بود، ساسان آل کنعان، در زمانی که مادرش به تهران رفته بود تا با گزارشگر ویژه ملاقات کند، در سنندج اعدام شد. آنها مادر وی را احضار کردند و جسد ساسان را به وی تحویل دادند مشروط بر آنکه هیچ مراسم ترحیمی برپا نکند. جرم وی آن بود که چند تن از دوستان قدیمی اش را که گفته می شود عضو یک سازمان مبارز کرد هستند سوار تاکسی خود کرده بود!
اما بلافاصله پس از ربوده شدن باطبی گروهی از روزنامه نگاران در خارج از کشور توماری در جهت اعلام نگرانی خطاب به کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تنظیم کردند؛ با مجامع بین المللی تماس گرفتند و آنها را در جریان قرار دادند تا سرانجام پس از پنج روز بازجویان به وی اجازه دادند تا یک دقیقه تماس تلفنی برقرار کند و زنده بودن خود را اطلاع دهد. وی در این تماس تلفنی با صدایی بسیار ضعیف از پدرش برای نجات خود استمداد کرده بود.
در همان روز بازجویان به منزل نامزد آتی وی حمله و ضمن بازرسی خانه، وی را نیز بازداشت کردند. خانواده باطبی تهدید شدند که اگر سکوت نکنند بازداشت خواهند شد.
اما آن ها سکوت نکردند؛ بلکه گفتند که به شدت نگران سلامت احمد هستند زیرا این بازجویی در زندان و شکنجه گاهی مخفی صورت می گیرد و احتمال آنکه همچون زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی تبار کانادایی که چند ماه پیش در حین بازجویی و شکنجه جان باخت اتفاقی ناگوار برای باطبی نیز بیفتد، وجود داشت. پدر باطبی از فرط استیصال گفته بود که اگر این وضع ادامه یابد ناچار است برای اعتراض خود را به آتش بکشد.
احمد باطبی که پیش از دستگیری قرار بود نقش عیسی مسیح را در یک سریال تلویزیونی بازی کند در عالم واقع بدل به مسیحی شد که با شکنجه هایی که بر وی روا می دارند امیدها و آروزهای یک نسل و یک ملت را برای آزادی نمایانگر می سازد.
از همین روست که نام وتصویر احمد باطبی این روزها در میان مردم کوچه و خیابان و رسانه های زیر زمینی و اینترنتی ایرانیان بسیار شنیده و دیده می شود؛ جوانی که چون مسیحایی موعود تصویرش بر قلب جوانان ایرانی حک شده است.

درنا کوزه گر
dornakouzehgar@hotmail.com
روزنامه نگار و فعال حقوق بشرایرانی

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/4535

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مسیحای ایرانی، ترجمه مقاله درنا کوزه گر در هفته نامه آلماني فور ورتز (پيشرو)' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016