شنبه 16 اسفند 1382

محمدرضا خاتمي در گفت‌‏وگو با الاهرام: اصلاحات يك فرايند انقلابي است، ايلنا

تهران - خبرگزاري كار ايران
نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي، گفت: محافظه‌‏كاران 20 تا 25 درصد آرا را كسب كردند و اين بدان معني است كه 75 تا 80 درصد مردم از محافظه‌‏كاران خوش‌‏شان نمي‌‏آيد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به گزارش سرويس ديپلماتيك خبرگزاري كار ايران، ايلنا، "سيدمحمدرضا خاتمي"، دبيركل حزب اصلاح‌‏طلب "جبهه مشاركت ايران اسلامي" و برادر سيدمحمدخاتمي، رئيس‌‏جمهور در گفت‌‏وگوي اختصاصي با هفته‌‏نامه الاهرام چاپ قاهره، تصريح كرد: مردم، آرا و نظرات اين جناح محافظه‌‏كار را قبول ندارند و ما اصلاح‌‏طلبان، دست‌‏كم چهار تا هشت‌‏سال ديگر دوباره قدرت را به دست‌‏ خواهيم گرفت.
متن كامل اين گفت‌‏وگو از نظر مي‌‏گذرد:
***************************

الاهرام : من اكنون در دفتر شما در مجلس شوراي اسلامي با شما گفت‌‏وگو مي كنم. فكر مي‌‏كنيد من پس از اين مصاحبه چه زماني مي‌‏توانم دوباره با شما در اينجا مصاحبه كنم؟!
پاسخ به اين سؤال نياز به يك توضيح دارد: بعد از اينكه سيدمحمدخاتمي در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 پيروز شد صحبت‌‏كردن در خصوص تأثيرگذاري احزاب سياسي با برنامه‌‏هاي سياسي در ايران ممكن شد. از آن زمان به بعد، 20 حزب در ايران از جمله "جبهه مشاركت ايران اسلامي" مشغول به فعاليت شدند كه تمام اين احزاب در انتخابات شركت كردند.
اما نقش سياسي احزاب با يكديگر فرق مي‌‏كند. حزب ما در انتخابات و در فعاليت‌‏هاي سياسي شركت كرد. ما 250 دفتر حزبي در كل ايران داريم و حاميان ما از تمام اقشار جامعه هستند. تمام اين عوامل باعث مي شود كه محافظه‌‏كاران نتوانند حزب ما را حذف كنند. كار حزبي در كشوري مثل كشور ما كه دموكراسي در آن همچنان ضعيف است، بسيار مشكل است. هر چند ما اهداف سياسي خود را به‌‏رغم وجود تمام موانع ادامه مي‌‏دهيم و از روش‌‏ها و تاكتيك‌‏هاي جديدي استفاده خواهيم كرد، اما سخت است تا به وضعيتي مشابه آنچه در كشورهاي غربي حاكم است برسيم. براي ما بسيار مهم است كه حزب تاثيرگذاري در انتخابات آينده رياست جمهوري باشيم. اگرچه ما انتخابات مجلس شوراي اسلامي را از دست داديم اما من معتقدم كه ما مي‌‏توانيم قدرت را تا چهار و يا دست‌‏كم هشت سال ديگر، دوباره به دست آوريم.
الاهرام: انتخابات مجلس شوراي اسلامي، بيانگر وجود شكاف در جبهه اصلاح‌‏طلب بود؛ شكاف بين جناح راديكال جبهه اصلاح‌‏طلبي كه شما رهبري آن را بر عهده داريد و و جناح محافظه‌‏كار جبهه اصلاح‌‏طلبي كه به رهبري برادرتان فعاليت مي‌‏كند. نظر شما در اين خصوص چيست؟

ـ براي پاسخ به اين سؤال بايد به نتيجه انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي نگاه كنيم؛ توجه كنيد كه اصلاح‌‏طلبان راديكال به دليل موقعيت‌‏شان در اين انتخابات و به دليل اينكه از حضور در منازعه انتخابات منع شدند، اقبال عمومي و همدردي مردم را كسب كردند. اصلاح‌‏طلبان ميانه‌‏رو فكر مي‌‏كردند احتمال آشتي بين محافظه‌‏كاران و اصلاح‌‏طلبان وجود دارد؛ اين مسأله باعث شد كه نه‌‏تنها انتخابات را از دست بدهند بلكه مردم را هم از دست دادند.
به آمار پايين رأي‌‏دهندگان در شهرهايي مانند تهران، نگاهي بياندازيد. اين نتيجه، رأي منفي بود؛ محافظه‌‏كاران 20 تا 25 درصد آرا را كسب كردند و اين بدان معني است كه 75 تا 80 درصد مردم از محافظه‌‏كاران خوش‌‏شان نمي‌‏آيد و آرا و نظرات اين جناح را قبول ندارند؛ اصلاح‌‏طلبانِ ميانه‌‏رو با شركت در انتخابات تحت نام محافظه‌‏كار و توافق بر منع حضور داوطلبان اصلاح‌‏طلب در انتخابات خيلي چيزها را از دست دادند ولي ما به‌‏رغم از دست‌‏دادن انتخابات، در موقعيت خوبي هستيم و نتايج انتخابات نشان مي‌‏دهد كه مردم ايران نه محافظه‌‏كاران و نه اصلاح‌‏طلبان ميانه‌‏رو را نمي‌‏خواهند و به‌‏رغم آنچه اتفاق افتاده ما همچنان جريان سياسي محبوب، هستيم.

الاهرام: آيا فكر مي‌‏كنيد كه شكاف ايجاد شده بين اصلاح‌‏طلبان ميانه‌‏رو با اصلاح‌‏طلبان راديكال قابل ترميم است؟
ـ انتخابات اخير، نشان‌‏دهنده شكاف بين جريان‌‏هاي مختلف و حتي بين جريان‌‏هاي اصلاح‌‏طلب بود. من فكر مي‌‏كنم پاسخ به سؤال شما در صورتي مثبت است كه بخش ميانه‌‏رو جناح اصلاح‌‏طلب بتواند در خصوص موقعيت خود تأمل كند و ارزيابي دقيقي در خصوص اصلاح نظام سياسي داشته باشد و شكست نظريات خود را در انتخابات اخير بپذيرد اما اگر جناح ميانه‌‏رو جبهه اصلاح‌‏طلبي همچنان بخواهد به عقايد و تاكتيك‌‏هاي قديمي خود پايبند باشد، ترميم شكاف ايجادشده بين ما و آنها سخت‌‏تر مي‌‏شود.

الاهرام: حاميان حزب شما عموماً متعلق به طبقه متوسط جامعه هستند؛ شما در چهار سال گذشته چه كاري براي آنها انجام داديد؟
ـ بياييد واقع‌‏گرا باشيم؛ هيچ دولتي نمي‌‏تواند مشكلات ايران را در عرض چهار سال حل كند ولي ما زيربناي اقتصادي ايران را به‌‏وضوح تغيير داديم؛ به فرايند خصوصي‌‏سازي جهت داديم؛ ساختار نظام مالياتي را عوض كرديم و درآمد دولت را افزايش داديم؛ صادرات به ميزان بالايي افزايش داشته است؛ رشد اقتصادي سالانه افزايشي هشت‌‏درصدي داشته است و اين دستاورد بزرگي براي ماست؛ همچنين سرمايه‌‏گذاري خارجي به‌‏طور مداوم افزايش داشت و به جز اينها ما توانستيم 800 هزار فرصت شغلي جديد ايجاد كنيم.
با اين حال، حجم عظيم معضلات اجتماعي در ايران، اين دستاوردها را كمرنگ كرده است؛ ايران به سه‌‏ميليون فرصت شغلي ديگر نياز دارد و هيچ دولتي نمي‌‏تواند اين مشكل را ظرف چهار سال حل كند. خواهيم ديد كه دولت محافظه‌‏كار جديد هم قادر نخواهد بود مشكلات اجتماعي و اقتصادي را حل كند. دولت محافظه‌‏كاري كه روي كار مي‌‏آيد نه‌‏تنها نخواهد توانست مشكلات سياست‌‏خارجي را حل كند، بلكه در مدت كوتاهي، كشور را به بحران‌‏هاي واقعي دچار خواهند كرد.

الاهرام: آينده سياست‌‏خارجي ايران را چه در بعد منطقه‌‏اي و چه در بعد بين‌‏المللي چگونه پيش‌‏بيني مي‌‏كنيد؟
ـ مسأله اصلي ما در سياست‌‏خارجي، عادي‌‏سازي روابط با همه كشورها به جز اسرائيل است؛ ما خواهان ثبات و امنيت در خاورميانه هستيم و نمي‌‏خواهيم در روند صلح كنوني نقش منفي داشته باشيم اما در اين زمينه با موانع بسياري كه محافظه‌‏كاران بر سر راه ما ايجاد كردند، مواجه شديم و به همين دليل هم نتوانستيم روابط ديپلماتيك تمام عياري را با مصر پايه‌‏گذاري كنيم. البته در حال حاضر روابط دو كشور و دولت‌‏هاي آنها بسيار خوب است. اتفاقاً نحوه نگرش مصري‌‏ها به ايران هم محصول سياست ما بود و اين موضوع بسيار مهمي است.
اگر محافظه‌‏كاران به سركوب مردم ادامه دهند سياست‌‏خارجي ما هم موفق نخواهد شد زيرا هيچ كشوري نمي‌‏خواهد با دولتي رابطه داشته باشد كه مردم خود را سركوب مي‌‏كند، بنابراين حقوق‌‏بشر و دموكراسي اجزاي جدايي‌‏ناپذير سياست‌‏خارجي ما هستند. موفقيتي كه ما در طول چهار سال گذشته به آن دست يافته‌‏ايم از سوي محافظه‌‏كاران مورد تهديد قرار گرفته و علاوه بر اين محافظه‌‏كاران دشمنان آزادي‌‏هاي اجتماعي نيز هستند.

الاهرام: چرا؟
ـ چون فكر مي‌‏كنند آزادي اجتماعي مخالف اسلام است؛ آنها مخالف موسيقي، تئاتر و سينما هستند. بر همين اساس، قابل‌‏پيش‌‏بيني است كه آنها حتي اندكي از اين‌‏گونه آزادي‌‏ها را به شهروندان نخواهند داد. محافظه‌‏كاران در سركوب جامعه و مخالفان خود اتفاق‌‏نظر دارند و همچنين از عادي‌‏سازي روابط با دنيا هم ناتوان هستند.
اگر آنها بخواهند آزادي‌‏هاي اجتماعي را رواج و روابط را با ديگر كشورها را ارتقا دهند ما از اين كار آنها استقبال مي‌‏كنيم چرا كه فرقي نمي‌‏كند چه‌‏كسي اين كار را انجام دهد ما يا آنها؛ اگر آنها چنين كاري را انجام دهند ما به آنها كمك خواهيم كرد.

الاهرام: در سال 1979 گروهي از دانشجويان به رهبري شما و همفكران‌‏تان، سفارت آمريكا در تهران را اشغال كردند و كارمندان آن‌‏ را به گروگان گرفتند. اكنون پس از گذشت ربع قرن از اين واقعه، آن را چگونه ارزيابي مي‌‏كنيد؟
ـ اين‌‏گونه مسائل در زمان ما مشكلي براي انقلاب بودند و نبايد درباره آنها با استانداردهاي 2004 قضاوت كرد. ما بايد به آن زمان برگرديم و اشغال سفارت را به نحو صحيحي ارزيابي كنيم: ايراني‌‏ها از انقلاب حمايت كردند. مطابق رفراندوم قانون اساسي جمهوري اسلامي، 98 درصد آنها چنين كردند. ايران دچار ناآرامي در مناطق گوناگون كشور بود: در بلوچستان، تركمنستان و كردستان، توطئه‌‏هاي خارجي عليه انقلاب در اوج خود بودند و كشور در خطر بود. چه كسي پشت اين مشكلات و ناآرامي ها بود البته شاه و ارتش مدافع شاه بودند ولي تلاش‌‏هاي پس از كودتا نشان داد كه چه كسي حامي اصلي شاه بود؟ " آمريكا" توطئه‌‏چيني مي‌‏كرد تا انقلاب را سركوب كند. براي ما غيرممكن بود ساكت بمانيم. اشغال سفارت، پاسخي به توطئه‌‏هاي خصمانه آمريكا بر ضد انقلاب بود. دانشجويان انقلابي كه سفارت را اشغال كردند تنها مي خواستند گروگان‌‏ها را براي چهار روز نگه دارند نه 444 روز؛ پس از گذشت چهار روز از اشغال سفارت اين، دولت انقلابي بود كه گروگان‌‏گيري را ادامه داد و روند مذاكراتي را در پيش گرفت كه منجر به آزادي گروگان‌‏ها شد.

الاهرام: يعني عقيده شما اين است كه دولت، دانشجويان را تشويق كرد تا دست به چنين كاري بزنند؟
ـ نه؛ منظور من اين نيست. من مي‌‏گويم "زمان‌‏بندي آزادسازي گروگان‌‏ها" و "تخليه سفارت" مربوط به دولت بود. به‌‏طوركلي، گروگان‌‏گيري و اشغال سفارت آمريكا، مسائلي هستند كه در اوضاع و احوال سال 1979 كاملاً قابل توجيه هستند.

الاهرام : رهبران دانشجويي آن زمان كه اين عمليات را انجام دادند همين رهبران فعلي جريان اصلاح‌‏طلب هستند از جمله خود شما، معصومه ابتكار، معاون رئيس‌‏جمهور، محسن ميردامادي، رئيس كميسيون امنيت‌‏ملي و سياست‌‏خارجي در مجلس شوراي اسلامي و ابراهيم اصغرزاده، دبيركل حزب همبستگي ايران اسلامي. آيا اين يك تصادف است؟
ـ انقلاب ايران يك انقلاب مردمي بود و هيچ‌‏كس نمي‌‏تواند آن را انكار كند. اكثريت قاطع ايرانيان از اشغال سفارت حمايت كردند. همچنين اوضاع داخلي ايران بعد از اين اقدام، كاملاً تغيير كرد و تمام عمليات‌‏هاي نظامي بر ضد انقلاب، خاتمه يافت.
اكنون ما در وضعيت مشابهي به‌‏سر مي‌‏بريم. رهبران دانشجويي در آن زمان تصميم درستي گرفتند همان‌‏گونه كه اكنون با حمايت از اصلاحات سياسي و حاميان آن در ايران كار درستي انجام مي‌‏دهند. آنها به معناي صحيح كلمه انقلابي هستند و اين هيچ تعارضي با گذشته آنان ندارد چرا كه اصلاحات هم يك فرايند انقلابي است.

الاهرام: ‌‏در پايان دوست داريد چه پيامي براي مردم منطقه داشته باشيد؟
ـ "‌‏دموكراسي" خواسته اصلي مردم ماست. آزادي نيز اهرم بازوي دموكراسي است و روابط بين كشورهاي منطقه بايد بر اين اساس تغيير كند. مصر، در جريان مدرنيزاسيون و توسعه قافله‌‏سالار كشورهاي عربي و مسلمان بوده است و هنوز هم اينچنين است. اين كشور قادر به تعميق دموكراسي در منطقه ماست و مردم منطقه اعم از گروه‌‏هاي جامعه‌‏مدني، احزاب و دولت‌‏ها بايد با يكديگر در ارتباط باشند تا به تبادل تجربيات بپردازند و از يكديگر ياد بگيرند. اين به نفع منطقه است. از نظر ما مردم مصر يك ملت پيشرو در منطقه ما هستند و ما نقش تاريخي آنها را انكار نمي‌‏كنيم و چشم‌‏به‌‏راه همكاري آنها به نفع منطقه‌‏اي هستيم كه استحقاق برتر بودن را دارد.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5398

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'محمدرضا خاتمي در گفت‌‏وگو با الاهرام: اصلاحات يك فرايند انقلابي است، ايلنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016