يكشنبه 24 اسفند 1382

ارزيابي مواضع محافظه کاران جديد پس از انتخابات اول اسفند، فريد مدرسي، شرق

محافظه كاران پس از شكست در انتخابات رياست جمهوري ۷۶ و ۸۰، مجلس ششم و دوره اول شوراها به اين باور رسيدند كه نگاه مردم از شعارهاي ايدئولوژيك و ارزشي آنان منحرف گشته است. لذا در دوره دوم انتخابات شوراها تابلوي آشكار و اصلي خويش را به زير آوردند و با چراغي خاموش به حركت تبليغاتي پرداختند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بسياري از صاحب نظران سياسي، انتخابات دوره دوم شوراها را آزادترين و عادلانه ترين انتخابات در تاريخ جمهوري اسلامي معرفي مي كردند. انتخاباتي كه در آن، تمامي گروه هاي سياسي اصلاح طلب، محافظه كار و اپوزيسيون قانوني به تبليغ جهت حضور مردم در پاي صندوق هاي رأي پرداختند.

تمامي گروه ها و نخبگان اصلاح طلب تلاش مي كردند تا با حضور مردم در پاي صندوق هاي رأي، شوراها را به سنگر پشتيباني «جبهه اصلاحات» مبدل سازند.

اما شكاف ميان نخبگان فكري _ سياسي و مردم كه ناشي از يأس و نااميدي مردم به خاطر ناكارآمدي اصلاح طلبان در تحقق شعارهاي آنان بود، تمامي اين تلاش ها را بي نتيجه گذاشت.

محافظه كاران در اين انتخابات با چهره اي آراسته به مطالبات عمراني مردم پا در صحنه رقابت نهادند كه كلمه «آبادگران» در برگيرنده برنامه انتخاباتي آنان در شوراهاي اسلامي دوره دوم بود. آنان اين بار با كنار گذاشتن شعارهاي سياسي _ ايدئولوژيك خويش و عرضه كردن شعارهاي خدماتي و از سوي ديگر عدم شركت اكثريت مردم در انتخابات و نيز وجود ليست هاي متنوع در طيف مقابل توانستند، اكثريت شوراهاي شهر در شهرهاي بزرگ از جمله تهران را مال خود كنند.

اما فضاي انتخاباتي در مجلس هفتم كاملاً متفاوت بود و با ۱۸۰ درجه تغيير، اكثر كانديداهاي اصلاح طلب ردصلاحيت شدند و برخي از احزاب بزرگ اصلاح طلب در اين انتخابات شركت نجستند و به نوعي از هواداران خويش خواستند كه آنان نيز اين روش را جهت پيشبرد شعارهاي اصلاح طلبانه برگزينند.

با رد اكثر نيروهاي اصلاح طلب سرشناس و عدم حضور اكثر هواداران اصلاحات در پاي صندوق هاي رأي، محافظه كاران سراز پا نشناختند و حتي جشن پيروزي را قبل از شروع رقابت تدارك مي ديدند، آنان در اين انتخابات نيز روش تبليغاتي انتخابات پيشين را برگزيدند و حتي از حضور نيروهاي شاخص محافظه كاران در ليست انتخاباتي سر باز زدند. «حبيب الله عسگراولادي مسلمان» دبيركل حزب موتلفه و معاون وي «اسدالله بادامچيان» با وجود اينكه نامشان در ليست اوليه كانديداهاي مجلس هفتم از شهر تهران بود، پس از مدتي رايزني با نيروهاي محافظه كار از حضور در رقابت انتخاباتي استعفا دادند.

با وجود اينكه ماهيت پارلمان با شوراها متفاوت است ، ولي محافظه كاران با دانستن اين فرض كه اعتقادات سياسي آنان به مذاق مردم خوش نمي آيد، همچنان بر مطالبات عمراني و اقتصادي به صورت سطحي، روبنايي و محسوس پاي فشردند. آنان خواستار آن بودند كه در پارلمان مطالبات سياسي قدرت و نيازهاي اقتصادي و عمراني مردم البته تا حدي كه با حاكميت تقابل نداشته باشد، را پيگيري كنند.

از رويكرد محافظه كاران به رخدادها و مشكلات گوناگون سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي كشور مي توان در محتواي سخنان آنان به ويژه نمايندگانشان در مجلس هفتم به روشني پي برد.

• مطالبات مردم

قاطعانه مي توان گفت كه واژه سياسي «مردم» كه ركن مهم حكومت هاي مردمي را تشكيل مي دهد، در تاريخ سياسي ايران و جهان بارها و بارها مورد استفاده دولتمردان و كنشگران عرصه سياست قرار گرفته است.

هيچ گروه و حزب سياسي را به ويژه صدساله اخير تاريخ سياسي نمي توان يافت كه در شعارهاي خويش خود را خدمتگزار و پشتيبان «مردم» نداند. ولي در مقام عمل مي توان به روشني مقصود گوينده را از مردم دانست و نوع نگرش به كاركرد مردم به عنوان قاعده هرم اجتماعي و سياسي كشور را دريافت.

«آبادگران» مجلس هفتم همواره در شعارها و سخنان كانديداها و هواداران آنان خدمت به «مردم» به چشم مي خورد. حسين فدايي دبيركل حزب ايثارگران انقلاب اسلامي و عضو اين ائتلاف در مصاحبه مطبوعاتي پس از انتخابات «نقطه مشترك همگرايي و همبستگي» آبادگران را «پيشرفت و خدمت به مردم» مي داند. از سوي ديگر، سيدعلي رياض در گفت وگو با خبرگزاري مهر پس از انتخابات مي گويد: «برنامه ما خدمت رساني به مردم است و مردم مطالبات اقتصادي و معيشتي دارند لذا اگر مجلس هفتم در همين مقوله وارد شود، كفايت مي كند.»

وي «منازعات سياسي» و يا به عبارتي مطالبات سياسي را خواسته مردم نمي داند و حتي به نوعي آن را در تضاد با «جلب رضايت مردم» مي پندارد. فاطمه آليا در گفت وگو با خبرگزاري فارس، مطالبات مردم را «گلايه از وضعيت نامناسب فرهنگي و كم رنگ شدن معنويت» دانسته و مي گويد: «مجلس هفتم علاوه بر توجه به دغدغه اصلي مردم بايد به ارتقاي سطح فرهنگي نيز توجه كند.» و از آن رو عماد افروغ، استاد دانشگاه بهشتي و نماينده مردم تهران در مجلس هفتم با بيان اينكه در مجلس ششم نسبت به «حقوق فرهنگي، معنوي و اخلاقي» غفلت شده است، تصريح مي كند كه «آزادي هاي بيان و عقيده به صورت هيجاني و سياسي است و ما بايستي يك توسعه همه جانبه فرهنگي و عدالت محور و مردم گرا را دنبال كنيم.»

آنان در گفت وگوهاي مختلف مطالبات مردم را گاهي اقتصادي كه با اين گفته سعي در جذب و دست كم عدم تقابل مردم با آنان دارند و گاهي نيز معضلات فرهنگي را نشانه مي روند تا شايد از ريزش هواداران سنتي و راديكال مذهبي خويش جلوگيري به عمل آورند با اين وجود مي توان گفت كه كاركرد مجلس هفتم در برابر مطالبات مردم، «دفع خطرات نظام» و «تحقق چشم انداز ۲۰ ساله» است. زيرا كه احمد احمدي ديگر عضو اين ائتلاف مي گويد: «اكثريت قاطع مردم هر لحظه كه ببينند نظام در معرض خطر قرار دارد، همه هستي خود را به نظام مي دهند.» و از طرفي حسين مظفر كه در گذشته وزير دولت اصلاح طلب بوده است و از هواداران نوظهور محافظه كاران به حساب مي آيد، در گفت وگو با خبرگزاري مهر مي گويد: «مهم ترين اولويت مجلس هفتم برداشتن گام هاي حكيمانه و دلسوزانه در تحقق چشم انداز ۲۰ ساله است.»

• رويارويي با شعارهاي اصلاح طلبان

اصلاح طلبان پس از لااقل شش سال كه قدرت را در دست داشتند، توانستند كه برخي از مفاهيم و شعارهاي خويش را در سطح جامعه به گفتمان غالب مبدل سازند و هر گروه يا حزبي كه قدرت را در چنبره يدان خويش قرار دهد، مجبور به كنار آمدن با آن مفاهيم است، «آبادگران» نيز همواره خواسته اند كه با اين مفاهيم رودررويي مستقيم پيدا نكنند. آنان فقط توانسته اند در گفت وگوهاي خويش اولويت اين مفاهيم را در مرتبه دوم پس از مشكلات اقتصادي و معيشتي قرار دهند، لذا در برابر پرسش خبرنگاران تسليم شدند و از انجام آن پارامترهاي دولت هاي مدرن سخن راندند.

احمد توكلي نماينده منتخب مردم تهران كه بارها در انتخابات مختلف شركت كرده و در گذشته نتوانسته قدرت را به دست گيرد، مي گويد: «ما سال ها براي تحقق آزادي هاي سياسي در كشور زحمت كشيده ايم، بنابراين ما به آزادي سياسي نيز خواهيم پرداخت.» حداد عادل ديگر عضو اين ائتلاف از بستن روزنامه ها ابراز نارضايتي مي كند ولي در پايان نيز مي گويد: «اگر روزنامه اي دچار تخلف شد، بايد طبق قانون با آن برخورد گردد.» آنان آزادي ها را نفي نمي كنند، بلكه به قول حداد عادل با «حفظ ارزش هاي اسلامي»، رشد فرهنگ را در بستر آزادي هاي «قانوني» مي بينند. محافظه كاران جديد به دنبال آن هستند كه رنگ و لعاب آزادي هاي سياسي را كم كنند و به آزادي هاي اجتماعي بيفزايد ولي به دليل عدم كاهش سمپات هاي راديكال و سنتي مذهبي خويش آن را نيز در قالب «ارزش هاي اخلاقي و معنويت اسلامي» البته بنابر ديدگاه خود معنا مي كنند، غلامعلي حدادعادل مي گويد: «مسلماً مردمي كه به ما رأي داده اند، انتقاداتي نسبت به بعضي جنبه هاي اجتماعي دارند، لذا تلاش ما آن است كه ارزش هاي اخلاقي و معنويت اسلامي را در جامعه گسترش دهيم.»

البته وي در ادامه «اجراي احكام اسلامي را عين آزادي» مي داند نه محدودكننده آن و در ادامه مصاحبه مطبوعاتي خويش پس از انتخابات بر اصلاحات تأكيد مي كند و اين بار نيز از رد آن مي گريزد و مي گويد: «ما نمي خواهيم عقربه اصلاحات را به عقب باز گردانيم، بلكه مي خواهيم ساعت اصلاحات را تنظيم كنيم. ما با اصلاحات به معناي درست و عام كلمه، مخالف نيستيم.» البته محافظه كاران بنابر تحليل فعالان سياسي مطمئناً به بسط آزادي هاي سياسي نمي پردازند و آزادي هاي اجتماعي را به عنوان «سوپاپ اطمينان» تا جايي گسترش مي دهند تا با ريزش نيروهاي خويش مواجه نشوند.

به طوري كه مهدي كوچك زاده عضو ائتلاف آبادگران كه نتوانست در دوره اول به مجلس راه يابد در گفت وگو با ايسنا مي گويد: «در پي جنجال و دامن زدن به اختلافات سياسي نيستيم و سعي در ايجاد آرامش نسبي مطلوب در فضاي سياسي آينده داريم.»

• واكنش دولت

دولت خاتمي كه سرانجام با حكم حكومتي، اين انتخابات را به فرجام رساند. شخص رئيس جمهور نيز با تمسك به شعار اصلي خويش «زنده باد مخالف من» همواره با محافظه كاران به خوبي برخورد نموده است. لذا محافظه كاران به دنبال آن هستند كه همچون وزير آموزش و پرورش سابق وي، او را نيز به درون اردوگاه خويش راهنما باشند و لااقل از مواجه مستقيم با وي پرهيز مي كنند و در طي اين شش سال دولت اصلاحات سعي كردند، وي را به كناري بكشند و چه بسا با هواداران و اعضاي كابينه وي برخورد شديد نمايند.

مجلس هفتم نيز كه تحت رهبري محافظه كاران است، بايستي در حدود دو سال با دولت خاتمي تعاملاتي داشته باشد كه آنان در گفت وگوهاي خويش با خبرنگاران رسانه ها از همكاري و تعامل با كابينه خاتمي در جهت رسيدن به شعارهاي خود، سخن راندند.

مهدي كوچك زاده در گفت وگو با ايسنا معتقد است كه«عدم موفقيت دولت خاتمي به شخص وي باز نمي گردد بلكه به افرادي در طيف جبهه دوم خرداد باز مي گردد.» سيد علي رياض نماينده منتخب مردم تهران در مجلس هفتم در گفت وگو با خبرگزاري مهر از همراهي و همكاري با خاتمي سخن مي گويد و مي افزايد: قطعاً كسي به دنبال تغيير مديريت ها نيست.

و از سوي ديگر، احمد توكلي در گفت وگو با سايت خبر بسيج دانشجويي عدم همكاري مجلس هفتم با دولت خاتمي را به شدت رد مي كند و مي گويد: «مطمئناً تمام تلاش خود را خواهيم كرد تا دولت خاتمي در يكي دو سال باقي مانده، خدمت بيشتري را به مردم بكند.» وي سياست آبادگران را گفت وگو، تفاهم و رايزني با دولت خاتمي مي داند و در مورد نقطه ضعف اصلاح طلبان مي گويد: «در طول ساليان اخير به شكل هاي مختلف اقتصاد ما مورد غفلت قرار گرفته است.» حداد عادل در مصاحبه مطبوعاتي پس از انتخابات با موضعي كاملاً مخالف توكلي مي گويد: رشد اقتصادي ۱۱ درصدي بخش صنعت، ايران را در مقام اول خاورميانه قرار داده است و از نقاط مثبت كارنامه دولت خاتمي است. وي با اين سخن سعي در ارسال «پالس همكاري با خاتمي» در زمينه هاي اقتصادي دارد.

• رابطه با ايالات متحده آمريكا

حمايت آشكار ايالات متحده پس از كودتاي ۲۸ مرداد از دولت غيرمردمي پهلوي و اشغال سفارت اين كشور توسط دانشجويان مسلمان راديكال چپگرا پس از انقلاب مردمي ۵۷ و نيز پشتيباني پنهان آمريكا از عراق در جنگ هشت ساله با ايران، عدم مذاكره و ارتباط با اين كشور توسط جمهوري اسلامي را در هاله اي از تقدس فروبرد.

اصلاح طلبان همواره با اين موضوع با وجود در اختيار داشتن دو ركن نظام سياسي با شك و ترديد و عدم تصميم گيري مواجه شدند، لذا يكي از پرسش هاي كليدي خبرنگاران از محافظه كاران پس از به دست گرفتن مجلس هفتم در برگيرنده اين مسئله كه به نوعي «تابوي سياسي» است، مي باشد.

«آبادگران» همواره از جواب روشن و صريح طفره رفته اند، به گونه اي كه حدادعادل در پاسخ به خبرنگار ايرنا مي گويد: «فعلاً زمان مطرح كردن و پاسخ دادن به سئوالات نيست.»

البته نوعي دوگانگي اصول گرايي و نرمش پذيري را در طيف آبادگران مي توان ديد. از يك سو احمد توكلي مذاكره با آمريكا را «نه حرام و نه واجب» مي داند و مي گويد: «هرگاه به موضع برابر رسيديم با آمريكايي ها مذاكره خواهيم كرد.» تحليلگران سياسي «ژاپن اسلامي» را كه اولين بار توسط حدادعادل بيان شد گامي در راه ارتباط و مذاكره با آمريكا مي دانند.

از طرف ديگر، برخي از اعضاي اين ائتلاف رابطه با آمريكا را هنوز «سياه» مي بينند كه عماد افروغ در اين زمينه به خبرنگار ايلنا مي گويد: «با شرايط موجود رابطه با آمريكا، رابطه اي سياه است.» و مي افزايد: «بنده رابطه با آمريكا را به هيچ وجه مجاز نمي بينم و در مجلس هفتم اگر از سوي هركس مطرح شود، با آن برخورد خواهم كرد. جهان مي گويد ايران كه سردمدار مبارزه با آمريكا بود، رفت و رابطه برقرار كرد.»

با اين وجود گويي آبادگران رابطه شفاف را به دليل شكسته شدن ديدگاه هاي خويش بر نمي تابند و از سوي ديگر نيز عدم تقابل با غرب را در ليست برنامه هاي سياسي آينده خويش قرار داده اند.

آبادگران به عنوان شبه حزبي سازمان يافته همانطور كه يكي از اعضاي سابق جامعه اسلامي مهندسين در يادداشت هاي خويش در سايت هاي اينترنتي بيان كرده، خواهان آن نيست به روشني مواضع خود را بيان نمايد كه بتواند در هر زمان «مديريت لحظه اي» داشته باشد و به نوعي «عملگرايي محض سياسي» را به تصوير بكشد. آنان كه توانستند سنگرهاي شوراي اسلامي و مجلس را در دست بگيرند، همچنان اميدوارند كه با سياست «چراغ خاموش» در عرصه داخلي و خارجي خواهند توانست، نهمين دوره رياست جمهوري را نيز در سيطره قدرت خويش قرار دهند كه حدادعادل در نشست خبري ائتلاف آبادگران پس از انتخابات مي گويد: «طبعاً عملكرد مجلس هفتم در انتخابات رياست جمهوري مؤثر خواهد بود.»

البته تحليلگران و فعالان اصلاح طلب سياسي مجلس هفتم و عملكرد محافظه كاران را در پيشبرد اهداف خويش قاصر مي دانند و چالش هاي كوچك و بزرگي را از تمام جوانب داخلي و خارجي و حتي درون تشكيلاتي برايشان متصور مي شوند.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5658

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ارزيابي مواضع محافظه کاران جديد پس از انتخابات اول اسفند، فريد مدرسي، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016