دوشنبه 31 فروردين 1383

استعفاي اجباري دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه سهند تبريز، تبريز نيوز

www.tabriznews.com
pakmehr88@hotmail.com
Tel,fax : 0098 411 5531723
Date: 1383/01/30 Time: 22:10

تبريز نيوز : سرويس سياسي : " اتابك موسوي نسب " دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند تبريز , به استعفاي اجباري تن داد .
عضو دو دوره شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند تبريز و " شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت " در تشريح دلايل استعفاي خود نامه سرگشاده اي خطاب به جامعه دانشجويي و دفتر تحكيم وحدت منتشر كرده است .
متن كامل استعفا نامه به شرح زير است:

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

جامعه دانشگاهي كشور
دفتر تحكيم وحدت دانشجويان

ما بارگه داديم، اين رفت ستم بر ما
بر قصر ستمكاران، تا خود چه رود فردا

اكنون كه اينجانب" اتابك موسوي نسب " عضو دو دوره شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان و عضو شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت مجبور به استعفا و كناره‎گيري از شورايي شده‎ام كه به انتخاب شما عزيزان و در پي استيفاي بخشي از حقوق پايمال شده شهروندان بوده، لازم دانستم مواردي چند را به اطلاع شما عزيزان برسانم باشد كه از كناره‎گيري معناي سلب مسئوليت از خود و بي‎تفاوتي با انفعال و رعب مستفاد نشود.

1- دانشگاه عرصه انديشه، علم، فرهنگ و تحرك است و ساحت مقدسي است كه تقدس خود را مديون محتوايش يعني پويايي و آگاهي و ايستادگي بر حق مي‎داند. چنانچه اين عرصه كه در آن دوري از قدرت، پرداختن با انديشگي محض شاخص‎ترين مميزه آن از جامعه مي‎باشد. به هر بهانه و با هر هدفي خدشه پذيرد، جولانگاه قدرتمندان و جزم‎انديشان و كوردلان قرار گيرد، نه در آن مي‎توان كاروان علم را به سر منزل مقصود رساند و نه سياحتگاه انديشه خواهد بود، كه بيشتر به مسلخي خواهد ماند كه در هر صورت محكوم به زوال (از دست دادن معناي خود) است.

2- انجمن‎هاي اسلامي دانشجويان تنها تشكلي است كه معني و مفهوم دانشجويي خود را تا حدودي حفظ كرده است و تنها تشكلي است كه تاريخچه آن بر هيچ فرد منصف و آگاهي پوشيده نيست. اينجانب مفتخرم كه در تشكلي فعاليت نموده‎ام كه فلسفه وجودي خود يعني نقد قدرت را با همه سختي‎ها و تلخي‎هاي آن از دوران رژيم استبدادي طاغوت تا كنون با هضم ول شدن در قدرت معامله نكرده و بر حرمت و آزادي انسان در مقابل هر ساختاري پافشاري نموده است. و اگر چه زماني توجيه‎گر استبداد و بازوي حاكميت در دانشگاه‎ها بودهو نقش مخربي در انقلاب فرهنگي ايفا نمودند، اما به تدريج به سمت دوري از قدرت پيش رفته و به مهمترين نيروي پيش‎برنده جنبش اصلاحات تبديل شدند.

3- اكنون كه جريان اصلاحات به پروژه‎اي شكست خورده تبديل شده و از آن چيزي جز فريادها و خاطره‎ها در صفحات تاريخ ايران ثبت نشده بايد گفت بي‎پناه‎ترين و در تيررس ترين جريان چندين ساله اخير كشور كه با تحمل هزينه‎هاي سنگين و گزافي تاوان پيگيري و ايجاد پروژه اصلاحات را پرداخت، از حبس و زندان‎هاي انفرادي گرفته تا بازداشت‎ها و ارعاب‎ها و تهديدات جاني و در درون دانشگاهها نيز با ارعاب و تحقير و برخوردهاي مسئولين و احكام انضباطي كه تعليق‎ها و تبعيدهاي فراواني به همراه داشته و اين بود آنچه كه در اصلاحات و پروژه دوم خرداد نصيب دانشگاه و دانشجو و جنبش دانشجويي شد.

4- از روزي كه حكم دو ترم تعليقي با احتساب سنوات در اواسط شهريور ماه صادر شد و عليرغم اينكه در آيين‎نامه كميته انضباطي -كه ديگر ابزاري صرفاً جهت سركوب فريادهاي حق‎طلبانه و سياسي تبديل شده است- قيد شده است كه زمان لازم جهت تجديد نظر حداكثر يك ماه است مگر شرايطي كه رياست دانشگاه تشخيص دهد كه امهال و تاخير در صدور حكم تجديد نظر به نفع دانشجو مي‎باشد، شاهد صدور حكم تجديد نظر در اواسط بهمن ماه بوديم. جالب آنجاست كه حكم تجديد نظر بدون تغيير همان دو ترم تعليق را تاييد كرده بود. نفعي كه بايستي اين ميان يعني در طول پنج ماه نصيب ما شد چه بوده است الا سردرگمي و بلا تكليفي. بعد از صدور حكم تجديد نظر توسط دانشگاه فشارها شدت گرفت و به انحاء مختلف با سنگ اندازي‎هاي مداوم و مستمر مانع از فعاليت انجمن اسلامي دانشجويان شدند. برخوردهاي متحجرانه مسئولين دانشگاه در مورد عدم همكاري با انجمن به علت دبير بودن و يا عضويت اينجانب در شوراي مركزي مساله‎اي بود كه ادامه برنامه‎ها و فعاليت‎هاي انجمن اسلامي دانشجويان را دچار اختلال اساسي مي‎نمود. از طرف ديگر عدم برخورداري از حقوق اوليه دانشجويي از قبيل سكونت در خوابگاه و... از جمله برخوردهاي اربابان دانشگاه بود. لازم به توضيح است كه در اساسنامه انجمن اسلامي دانشجويان به هيچ وجه تعليق از تحصيل مانع شركت در انجمن نمي‎شود اما مسئولين دانشگاه با فشارهاي فراوان به چيزي جز كناره‎گيري اينجانب راضي نمي‎شدند.

5- امروز تاريك انديشان، برخورد با فعالين انجمنهاي اسلامي را به منظور حاكم ساختن جو ياس و سرخوردگي و افكندن مهر سكوت بر دهان دانشجويان براي زمينه سازي «انقلاب فرهنگي» ديگري در دستور كار خويش قرار داده‎اند. براي آنها كه به تاراج اين سرزمين به هر وسيله و با هر بهايي پرداخته و كساني را كه قصد اصلاح دارند با اتكا به قدرت نامشروع خود اينگونه «حذف» مي‎كنند، از ميان رفتن امنيت كشور، تهديد منافع ملي و به آشوب و جنگ داخلي كشيده شدن ميهن عزيزمان اهميت چنداني ندارد.

6- اينجانب با علم به تمام موارد فوق و اوضاع كشور همچنان معتقد به پويايي فكري و فرهنگي دانشگاه هستم وليكن با توجه به سدها و موانعي كه از طرف مسئولين دانشگاه با آن مواجه شده‎ام جهت حل مشكلات تشكل متبوع خود از سمت دبيري و عضويت در آن استعفا مي‎كنم و به آنان كه اين كناره‎گيري‎ها و بعضاً ياس و سر خوردگي‎هاي دانشگاهيان را موفقيتي براي خود مي‎پندارند شفاي عاجل از درگاه خداوند متعال خواهانم كه انسان را مي‎توان در بند كشيد و انديشه را نه.

من شاخه‎اي ز جنگل خلقم
از ضربه تبر
بر پيكر سلاله من يادگارهاست
با من نگو سخن از شكستن
هرگز شكستگي بر ما شگفت نيست
بر ما شگفت، شكفتگي اندر بهارهاست
صد بار اگر به خاك كشندم
صد بار اگر استخوان شكنندم
گاه نياز باز
آن هيمه‎ام كه شعله برانگيزد
آن ريشه‎ام كه جنگل از آن خيزد

اتابك موسوي نسب
25 فروردين 1382

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/6640

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'استعفاي اجباري دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه سهند تبريز، تبريز نيوز' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016