جمعه 11 ارديبهشت 1383

کارگر به اندیشه راهنمائی نیازدارد که بیان ﺁزادی است، پيام ابوالحسن بني صدر به مناسبت اول ماه مه

کارگران ایران !
در جهان امروز، فرﺁورده های کارها ، بطور روز افزون، ویرانگر می شوند. ویرانگر زندگی انسان و طبیعت . در جهان امروز، تمامی انسانهائی که کار میکنند و حتی ﺁنها هم که کار نمی کنند وحشت بزرگشان از بیکاری است . ویرانی محیط زیست و بدتر شدن چند و چون زندگی ، اعتراض همگانی انسانهای امروز را بر نمی انگیزند. اعتراض کنندگان ، در مقام اول، می باید کارگران باشند. افسوس ! در اعتراض به شدت گرفتن ترس از بیکاری ، به ویرانگر شدن کار و فرﺁورده کار، کارگران مقام اول را ندارند. از زمانی هم که زحمتکشان « نیروئی » تصور شده اند که برای رسیدن به قدرت باید بسیج شوند، کارگر ستائی جانشین نقدی شده است که می باید از کارگر ، انسانی ﺁگاه به حقوق ذاتی و نقش خویش در جامعه ها و در جامعه جهانی ، بسازد . ﺁیا از خود می پرسید چرا؟
در ایران امروز، ثروتهای طبیعی کشور را کارگران ایران قابل صدور می کنند. اما اقتصاد مسلط بخش اندکی از درﺁمد صدور ثروت کشور را در اختیار دولتی بریده از ملت قرار می دهد. این دولت ، با تکای قوای سرکوب ، ﺁن درﺁمد را میان گروه بندیهای مافیائی توزیع می کند. سهم قشرهای زحمت کش ایران از فروش ثروتهای کشور، محیط زیست مسموم و فقر سیاه است. ﺁیا از خود می پرسید :ﺁن کدام جبر است که قشرهای زحمت کش را به کاری ناگزیر می کند که سهم نسل امروز، از ﺁن، خشونت و فقر و ﺁلودگی محیط زیست است؟ و سهم نسل فردا فقر سیاه و ایرانی که ثروتهایش پیشخور شده اند و محکوم سرنوشتی است که استبداد زیر سلطه از پیش مقدر کرده است ؟
در ایران امروز ، جنبشهای کارگری پراکنده در اعتراض به پرداخت نشدن دستمزدها، به تعطیل کارخانه ها، به بازهم وخامت بارتر شدن شرائط کار بعمل می ﺁیند . اما چرا این جنبشها همگانی نمی شوند و دوام بایسته را برای ﺁنکه پیروز گردند ، نمی یابند؟ بخش بزرگی از جمعیت جوان کشور یا بیکار است و یا گرفتار « بیکاری پنهان » (مشاغلی که جز ویرانگری نیروی محرکه ای که جامعه جوان ایران است ، ببار نمی ﺁورند). جامعه جوان ایران از چه رو به جبر این خودکشی زجرﺁلود تن می دهد؟ از کدام خشونت می ترسد که با خشونتی محضی برابری می کند که اینک بدان ویران می شود و ویران می کند؟
در ایران امروز، چند درصد فرﺁورده های « نیروی کار» بکار زندگی می ﺁیند و ویرانگر زندگی نیستند؟ صدور ثروتهای کشور (نفت و گاز و... ) + انواع مخدر ها + واردات که در بخشی بزرگ ویرانگر حیات انسان و طبیعت و نیز ویرانگر اقتصاد داخلی هستند + بعلاوه بودجه دولتی که به حکم طبیعت استبدادی ضد رشد است + قاچاقها که ویرانگر اقتصاد داخلی هستند + رانتها = بیشتر از 80 درصد اقتصاد ایران . ﺁیا ایرانیان کمر به نابودی خود و کشور خویش بسته اند ؟ ﺁیا به این ویرانگری همه جانبه ، نبایستی اعتراض گر نخست ، زحمتکشان ایران باشند ؟ پس چرا سکوت گزیده اند ؟ در ردیف ﺁنها ، دانشگاهیان و دانشجویانند که می باید به اعتراض برخیزند اما در این قلمرو که قلمرو حیات نسل امروز و نسلهای ﺁینده است، اعتراض جمعی مشاهده نمی شود. چرا؟ زیرا ایرانیان نیاز به اندیشه راهنمائی دارند که شرکت همگانی را ، نه تنها در اعتراض که در تحولی میسر کندکه، بدان، انسان ﺁزاد و طبیعت عمران می شوند : بیان ﺁزادی.

کارگران ایران !
بدیهی است تنها ایران و ایرانیان در بند و خدمت اقتصاد قدرت فرموده یا « ضد اقتصاد » نیستند . جز اینکه الف - کشورهای دیگر موقعیت ایران را ندارند و ب - در ﺁنها، شدت تخریب نیروهای محرکه به اندازه ایران نیست . و ج – مانند مردم ایران انقلاب نکرده اند.
سرمایه داری در کار سلطه برگسترۀ جهان و بر زمانی است که ﺁینده های دور را در بر می گیرد . طرفه اینکه این سلطه را از راه ناگزیر کردن جهانیان به پیشخور کردن منایع ، برقرار می کند. شگفتا! مرام سرمایه داری جهنمی را که سرمایه داری می سازد، در نظر بخشی از انسانها، بهشت نیز باورانده است. ترسها یی را که بخش « مرفه» دارد، مثل ترس از مرگ طبیعت بر اثر شدت ﺁلودگی محیط زیست و ترس از گسترش بیکاری و ترس از ناامنی ها و ترس از ... ، یا- با وعده ها تسکین میدهد (چون وعده انتقال ﺁلوده کننده ها به کشورهای « جنوب »! و یا حل مسائل دوران کنونی اقتصاد صنعتی در دورانی که دارد ﺁغاز می شود) - ویا دست ﺁویز بازداشتن ناراضی ها (چون انتقال سرمایه ها به کشورهائی که کارگران از حقوق و بیمه های اجتماعی برخوردار نیستند و ترور و مبارزه با تروریسم و سیل مهاجرت و... ) از برخاستن به اعتراض -و پا دست آمیز بازداشتن راضی ها از پی بردن به واقعیت می کند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

قرنی بر این جهان گذشت و در طول ﺁن، کارگران از حقوق ذاتی و ﺁزادی خویش بسا غافلتر شدند. و اینک مرام غالب که اندیشه راهنمای سرمایه داری است ، اینطور می باوراند که سرنوشت یکی است. به حکم این سرنوشت، کارگر نباید از چندی و چونی کار و فرﺁورده های ﺁن و جریانش به بازار و روابط حاکم بر تولید بپرسد. بسا اختیار کار و زندگی خویش را نیز می باید به ولایت مطلقه بازار بسپارد. ساخته های دیروز سازمانهای مدعی جانبداری از زحمتکشان که، بنا بر ﺁنها، ﺁزادی نه تنها بکار زحمتکشان نمی ﺁید که با «منافع » آنها ناسازگار نیز هست و حقوق انسان ذاتی انسان نیستند بلکه فرﺁورده اندیشه راهنمای طبقه حاکم هستند ، امروز، دست ﺁویز بهره کشان شده اند. در کشورهائی چون کشورما، به زحمتکشان القاء می کنند که می باید به داشتن کار راضی باشند و دم نزنند و بیکاران نیز، رام و ﺁرام، می باید در انتظارکار بمانند. اگر نه ، سرمایه گذاران خارجی می ترسند و به کشور سرمایه نمی ﺁورند !

زحمتکشان ایران !
اگر تسلیم سرنوشتی بمانید که اختاپوس جهانی قدرتمدارها مقدر کرده اند ، اگر از حقوق ذاتی خویش غافل و همچنان در قید تضاد «منافع » بمانید و به این قانع شوید که برای «منافع » خود، مبارزه می کنید و در این مبارزه ، پا را از تنگنای دستمزد و ... بیرون نگذارید، زندگی شما گذار پیوسته از بد به بدتر می شود. زمان ﺁنست که بیان ﺁزادی را اندیشه راهنما کنید. زمان ﺁنست که از مجاز به واقعیت بازﺁئید و دریابید که شما نه منافع که حقوق دارید. در این حقوق ، با همه انسانها، حتی با بهره کشان ، اشتراک دارید. اگر بر سر حقوق خویش بایستید ، قشرهای وسیع مردم با شما یار می شوند و از بهره کشان نیز ، توان سرکوب، ستانده میشود. مرامی که قرار بود رهبری را از ﺁن کارگران کند، وعده می داد استثمار شونده و استثمارکننده ، هردو را ﺁزاد کند. هدف به حق بود. چرا نشود روش ناسازگار با این هدف را با روش سازگار با ﺁن جانشین کرد؟ چرا نشود کارگران و زحمتکشتان درفش ﺁزادی و حقوق ذاتی انسان را برافرازند و سرشار از امید و شادی، در رهبری تحول جهانیان به زندگی در ﺁزادی و حقوق و رشد شرکت کنند ؟ چرا نشود کارگران نه تنها درمدیریت چندی و چونی تولید که در کم و کیف زندگی جامعه هائی که در ﺁنها زندگی می کنند، شرکت کنند؟ ﺁن حق که ذاتی انسان است و زحمتکشان بیشتر از قشرهای دیگر می باید بکار برند ، حق بکاربردن استعداد رهبری است. در رهبری را از ﺁن خود و همه ایرانیان کردن شتاب کنید . تردید نکنید که جهان امروز نیاز به تغییری بنیادی دارد و بر شما است که تغییر کنید و در تغییر نظام جهانی و نظام اجتماعی کشور خویش و دیگر کشورهای جهان شرکت کنید تا جهان ﺁزاد و جامعه ﺁزاد و در رشد ، واقعیت پیدا کنند.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7057

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'کارگر به اندیشه راهنمائی نیازدارد که بیان ﺁزادی است، پيام ابوالحسن بني صدر به مناسبت اول ماه مه' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016