سه شنبه 4 آذر 1382

جادو در سياست، عباس احمدى

مقدمه
در بسيارى از تظاهرات و راهپيمايى هاى سياسى درقرن بيستم، تظاهر كنندگان، آدمكى از پارچه و مقوا و چوب درست مى كنند و آن را به آتش مى كشند. در اين مقاله مى خواهيم نشان بدهيم كه آتش زدن آدمك ها ى پارچه اى، پاره كردن عكس هاى رهبران سياسى، سوراخ كردن چشم اسكناس ها، سرنگون كردن مجسمه ها و كارهايى از اين قبيل، از آيين هاى عصر جادو سرچشمه گرفته است. اين گونه حركات و اعمال، نشان مى دهد كه چگونه انسان هاى عصر علم، علی رغم گذشت هزاران سال، همچنان به رسم ها و سنت هاى عصر جادو دلبسته اند.
***

آتش زدن مجسمه ى بوش در پاكستان

مطلب خود را با خبرى از پاكستان آغاز مى كنيم. بنا به گزارش خبرگزارى بى بى سى، در روز پنج شنبه بيستم سپتامبر 2001، در شهر اسﻼم آباد پاكستان، تظاهراتى به عنوان اعتراض به عملكرد ژنرال پرويز مشرف، رييس جمهور پاكستان، برگزار شد. در اين تظاهرات سياسى، آدمكى از جرج بوش، رييس جمهور آمريكا، به آتش كشيده شد.

ظاهرا، هدف تظاهر كنندگان از آتش زدن آدمك بوش، نشان دادن مخالفت خود با سياست هاى اياﻻت متحده ى آمريكا است. اما در زير اين پوسته ى ظاهرى، رد پاى آيين هاى جادويى به خصوص جادوى تقليدى به چشم مى خورد. در اين جا ﻻزم است ابتدا، تعريف مختصرى از جادوى تقليدى به دست بدهيم و سپس به تجزيه و تحليل آيين »آتش زدن مجسمه ى بوش« بپردازيم.
***

جادوى تقليدى

براى شناخت جادوى تقليدى بايد از عصر علم به عصر مذهب و از عصر مذهب جا به عصر جادو برويم. در عصر جادو، هنوز خدايان به وجود نيامده بود. زيرا انسان هاى غارنشين هنوز نمى توانستند قدرتى را به صورت تجريدى در ماوراى طبيعت تصور كنند. هرچه بود طبيعت بود و انسان ها كه براى تسلط بر طبيعت مى كوشيدند. آنها براى تسلط بر طبيعت سعى مى كردند رابطه ى علت و معلوù بين پديده هاى طبيعى را كشف كنند. از اين تﻼش و كوشش دو رشته ى مهم به وجود آمد: يكى علم و ديگرى جادو. علم و جادو، برادران دوقلوى يكديگرند. زيرا هر دو مى خواهند بدون كمك گرفتن از خدايان، بر طبيعت فرمان برانند. جادو بر دو نوع است: جادوى سرايتى و جادوى تقليدى.

جادوى تقليدى بر اين اصل استوار است كه انسان با انجام آيين هاى مخصوصى، مى تواند طبيعت را مجبور به تقليد از خود كند. به عنوان مثال با زخم زدن به تصوير نقاشى شده ى آهويى بر ديواره ى غارى مى تواند، طبيعت را مجبور كند تا به تقليد از اين كار، باعث شود كه آهوى واقعى در هنگام شكار زخمى شده و به آسانى به چنگ شكارچى بيافتد. اين يكى از قديمى ترين نوع جادو در جهان است كه در بسيارى از نقاشى هاى ديوارى غارهاى انسان هاى اوليه به چشم مى خورد. نقاش، در عصر جادو، وقايعى را كه در گذشته اتفاق افتاده است نشان نمى دهد، بلكه هدف او، نشان دادن وقايعى است كه در آينده بايد اتفاق بيافتد. به عبارت ديگر، نقاش از طبيعت تقليد نمى كند. بلكه اين طبيعت است كه بايد از نقاش تقليد كند.

جادوى تقليدى
. جادوى تقليدى

تصويرباﻻ، يكى از نقاشى هاى ديوارى غارهاى عصر حجر را نشان مى دهد. در اين تصوير، گاو ميشى را مى بينيد كه بر روى گردن او، جاى چهار زخم افقى و در زير كوهان او، جاى چهار زخم مدور ديده مى شود. اين زخم ها را شكارچيان عصر حجر، طى مراسم مخصوصى بر روى نقش گاو ميش ترسيم مى كردند. آن ها، پيش از رفتن به شكار گاو ميش، اين زخم ها را به نقش بيجان گاوميش وارد مى كردند تا طبيعت به تقليد از اين كار باعث شود تا گاو ميش واقعى در هنگام شكار زخمى شده و به آسانى شكار آن ها شود. براى جزييات بيشتر راجع به جادو و آيين هاى جادويى به سلسله مقاﻻت هفت گانه ى» جادو در فرهنگ ايران« در اين سايت مراجعه كنيد

***

تحليل مراسم آتش زدن مجسمه ى بوش در پاكستان

اكنون كه تعريف مختصرى از جادوى تقليدى به دست داديم به پاكستان و تظاهرات سياسى اسﻼم آباد بر مى گرديم. در تظاهرات اسلام آباد، به جاى آن كه نقش بيجانى از گاوى جاندار را بر ديواره ى غارى نقاشى كنند، مجسمه ى بى جانى از آدمى جاندار را با پارچه و مقوا مى سازند. در پاكستان، به جاى آن كه به نقش بيجان گاوميش، زخم بزنند، مجسمه ى بى جان بوش را به آتش مى كشند. درست همان طور كه شكارچيان عصر حجر با زخم زدن به نقش گاو اميدوار بودند كه طبيعت از اين عمل آن ها تقليد كند و زخم جانكاهى به شكار واقعى وارد آورد. در اسﻼم آباد نيز تظاهر كنندگان مسلمان، نا خودآگاه، اميدوارند كه طبيعت از اين عمل آن ها تقليد كند و زخم جانكاهى به جرج بوش وارد آورد. در هردوى اين دو مورد يعنى هم در زخم زدن به نقش گاو در عصر حجر و هم در سوزاندن مجسمه ى بوش، در قرن بيست و يكم ، ما با جادوى تقليدى سرو كار داريم.
***

سرنگون كردن مجسمه ى بوش در لندن

فكر نكنيد چون مسلمانان متعصب پاكستانى در يك كشور جهان سومى و عقب افتاده زندگى مى كنند در تظاهرات سياسى خود از آيين هاى جادويى عصر حجر استفاده مى نمايند. خير، استفاده از جادو در سياست، منحصر به مشرق زمين و كشورهاى آسيايى و آفريقايى نيست. در كشورهاى پيش رفته ى اروپايى نيز اين عارضه ى سياسى به همان شدت و حدت كشورهاى مشرق زمين رواج دارد. براى ثابت كردن فرضيه ى خود از پاكستان و از زاغه هاى مسلمان نشين اسﻼم آباد به انگلستان و محله هاى مسيحى نشين لندن سفر مى كنيم.

خبرگزارى »سى ان ان« در تاريخ 20 نوامبر 2003، گزارش مى دهد كه تظاهر كنندگان ضد جنگ در انگلستان، مشغول ساختن يك مجسمه ى شش مترى ( هيجده فوتى) از جرج بوش، رييس جمهور آمريكا، مى باشند تا آن را در ميدان ترافالگارلندن، به صورت نمادين نصب كنند وسپس آن را به زير بكشند و نابود نمايند.

در تظاهرات لندن، به جاى آن كه نقش بيجانى از گاوى جاندار را بر ديواره ى غارى نقاشى كنند، مجسمه ى شش مترى و بى جانى از آدمى جاندار را با پارچه و مقوا مى سازند. و به جاى آن كه به نقش بيجان گاوميش، زخم بزنند، مجسمه ى بى جان بوش را به زير ميكشند و آن را نابود مى كنند.

درست همان طور كه شكارچيان عصر حجر با زخم زدن به نقش گاو اميدوار بودند كه طبيعت از اين عمل آن ها تقليد كند و زخم جانكاهى به شكار واقعى وارد آورد. در لندن نيز تظاهر كنندگان انگليسى، ناخودآگاه، اميدوارند كه طبيعت از اين عمل آن ها تقليد كند و زخم جانكاهى به جرج بوش وارد آورد. هردوى اين دو مورد يعنى هم در زخم زدن به نقش گاو در عصر حجر و هم در سرنگون كردن مجسمه ى بوش در قرن بيستم و يكم، ما با جادوى تقليدى سرو كار داريم.
***

سرنگون كردن مجسمه هاى شاه در ايران

سرنگون كردن مجسمه هاى رهبران سياسى، نوعى جادوى تقليدى مانند جادوى »زخم زدن به نقش آهو« است. در ايران نيز از سال ها پيش، اين آيين جادويى به همان شدت و حدت پاكستان و لندن ، رواج داشته است. به عنوان مثال در در تظاهرات تير ماه ۸۲۳۱ و نيز در تظاهرات بهمن ۷۵۳۱ در تهران، بسيارى از مجسمه هاى شاه به زير كشيده شد و نابود گرديد. در تهران، تظاهر كنندگان ايرانى، به جاى استفاده از نقش گاو در غار از مجسمه ى شاه در شهر استفاده كردند. و به جاى آن كه به نقش بيجان گاوى زخم بزنند، به مجسمه ى بى جان شاه زخم زدند.

سرنگون كردن مجسمه شاه
سرنگون كردن مجسمه ى شاه

آيين جادويى »مجسمه كشان« در فرهنگ عاميانه ى ايران ريشه ى قديمى دارد. به عنوان مثال، از قرن شانزدهم ميﻼدى تاكنون يعنى به مدت چهار صد سال، مراسمى به عنوان »عمركشان« در ايران رواج داشته است. در اين مراسم، مردم با پارچه و چوب و پوشال و تپاله و پشكل و پهن، مجسمه ى بزرگى از عمر بن خطاب، دومين خليفه ى مسلمانان كه در سال ۴۴۶ ميﻼدى ترور شد، مى سازند و سيس آ ن را به آتش مى كشند. در اين مراسم كه با شادى و سرور همراه است، به جاى زخم زدن به نقش آهو به مجسمه ى عمر زخم مى زنند. هدف عوام از اين عمل جادويى اين است كه طبيعت را مجبور كنند تا از آن ها تقليد كند و به روح عمر و به آيينى كه او پى نهاده است زخم بزند.

در سال 1930 و 1932 ميﻼدى كه روابط ايران با كشور سنى مذهب تركيه، بهبود يافت، مراسم »عمر كشان« نيز در ايران ممنوع شد. با وجود ممنوعيت رسمى، آيين جادويى »عمر كشان« هنوز هم در بعصى از روستاهاى دورافتاده ى ايران به همان شيوه ى سنتى اجرا مى شود. براى جزييات بيشتر راجع به مراسم »عمركشان« به اين مقاله مراجعه كنيد

مراسم كتاب سوزان كه قشريون از روزگار قديم تا به امروز در ايران به راه انداخته اند بر پايه ى همين جادوى تقليدى استوار است. قشريون و پيروان آن ها مى پندارند با آتش زدن كتاب هاى كفر آميز و زخم زدن به اين كتاب هاى بى جان مى توانند طبيعت را مجبور كنند تا به تقليد از آنها، كافران و مكتب كفر را نابود كند و انديشه هاى كفر آميز را از ذهن افراد جامعه پاك نمايد.
***

عغده گشايى روانى

البته مراسم »مجسمه كشان« به غير از كاركرد جادويى، از نظر روانشناسى نيز مهم است. به مصداق ضرب المثل معروف » اگر دستت به خر نمى رسد، پاﻻن اش را كتك بزن«، در بعضى از موارد، زخم زدن به مجسمه هاى بى جان در حكم نوعى عقده گشايى روانى و تخليه ى حس نفرت و دشمنى نسبت به شخص و يا رهبرانى است كه دست مردم به آن ها نمى رسد. مردم چون زورشان به رهبر مستبد نمى رسد، چشم عكس او را در روى اسكناس كور مى كنند و يا مجسمه ى او را كتك مى زنند و يا در پستوى خانه شان عكس رهبر را پاره مى كنند و يا مخفيانه به داخل ضريح او، گلوله ى مدفوع مى اندازند و يا به روى تصوير تلويزيونى او، تف مى كنند و يا به فيلم او دشنام مى دهند.

نمونه ديگرى از اين تركيب عقده گشايى روانى و جادوى تقليدى، استفاده از عكس دشمنان براى تمرين تيراندازى است. در زمانى كه اسامه بن ﻻدن به برج هاى دوقلوى نيويورك حمله كرده بود، در بسيارى از ورزشگاه هاى تيراندازى در آمريكا، از عكس هاى او براى تمرين تيراندازى استفاده مى كردند. تيرانداز آمريكايى با شليك تير به تصوير بى جان اسامه بن ﻻدن، به طور نا خود آگاه، دو كار را انجام مى داد: از يك سو، حس نفرت و انزجار خود را ارضاء مى كرد و از طرف ديگر، اميدوار بود كه طبيعت به تقليد از او اسامه بن ﻻدن را به قتل برساند.
***

چند نمونه از آيين جادويى »مجسمه كشان« در ساير كشورها

آيين جادويى »مجسمه كشان« به لندن و تهران محدود نمى شود. در جريان حمله ى ارتش آمريكا به عراق، مجسمه ى صدام در بغداد سرنگون شد و در خيابان هاى بغداد به روى زمين كشيده شد. تظاهر كنندگان عراقى، مجسمه ى بى جان صدام را كتك مى زدند و جمجمه ى مجسمه ى او را با چكش مى شكستند به اين اميد كه طبيعت نيز از اين عمل آن ها تقليد كند و جمجمه ى واقعى صدام را بشكند. مراسم »مجسمه كشان« عراقى، در حقيقت، نوع جديدى از جشن »عمركشان« است كه در آن صدام جاى عمر را گرفته است

درجريان فروپاشى اتحاد جماهير سوسياليستى شوروى و در تظاهرات خيابانى مسكو، مجسمه ى ژوزف استالين نيز به زير كشيده شد. هدف از اين »مجسمه كشان« روسى، نه زخم زدن به جسم استالين بلكه زخم زدن به روح استالين و كشتن شبح مخوف نظامى بود كه او پى افكنده بود. زيرا كه استالين سال ها پيش چشم از جهان فروبسته بود.

در كره جنوبى نيز تظاهر كنندگان در شهر سئول، مجسمه ى رهبر كره ى شمالي (ًكيم سونگ دوم) را طى مراسمى سرنگون كردند. هدف از اين مراسم »مجسمه كشان« كره اى، كشتن سيستم حكومتى كمونيستى در كره ى شمالي يود.

يكى از عجيب ترين مراسم »مجسمه كشان«، در مورد مجسمه ى بودا در افغانستان اتفاق افتاد. سربازهاى رژيم طالبان با كمك راكت و موشك و ديناميت، مجسمه ى پنجاه و سه مترى و دوهزارساله ى بودا را كه در كوه هاى باميان واقع در ۰۵۱ كيلومترى غرب كابل، برپا بود، تخريب كردند و از بين بردند. در پاسخ به اين مراسم »بودا كشان«، بوداييان هندى دست به عمل متقابل زدند و در تظاهرات خيابانى خود، مجسمه ى ملاعمر، رهبر رژيم افغانستان را به آتش كشيدند. در عكس زير دو نفر بودايى را مى بينيد كه به انتقام كشتن مجسمه ى بودا، مجسمه ى ملاعمر را به آتش مى كشند.

***
نتيجه گيرى

در اين مقاله نشان داديم كه آتش زدن آدمك ها ى پارچه اى، سوزاندن عكس هاى رهبران سياسى، سوراخ كردن چشم اسكناس ها، سرنگون كردن مجسمه ها و كارهايى از اين قبيل، از آيين هاى عصر جادو سرچشمه گرفته است. اين گونه حركات و اعما ل، نشان مى دهد كه چگونه انسان هاى عصر علم، علی رغم گذشت هزاران سال، همچنان به رسم ها و سنت هاى عصر جادو دلبسته اند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

Abbas.Ahmadi@mailcity.com

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/1633

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جادو در سياست، عباس احمدى' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016