پاسخی کوتاه به آقای بصير نصيبی، کورش گلنام

آقای بصیر نصیبی(امیدوارم این بار نام را درست نوشته باشم) طی نوشته ای مستدل و منطقی! به کسانی که به نوشته ایشان در باره خانم عبادی ایراد کرده بودند، پاسخی در خور داده است! اصل سخن البته با آقای نبوی است اما از آن مقاله رعنا و بلند بالا دو سطری هم نصیب نگارنده شده است. ايشان ادعا کرده اند که من با ایشان و اندیشه ها یشان کوچکترین آشنایی ندارم و یا اینکه من نیز جون منتقد دیگر(آقا یا خانم ف.م سخن)، اصلا به مصاحبه ایشان کاری نداشته، یک مشت شعار به ما یاد داده اند و ما وظیفه داشته ایم که در نقش مخالف ظاهر شویم!
نخست باید به ایشان یادآور شوم که من با آن پاسخ ها سرو کار داشته ام که هیچ مبنای مستدل و درستی نداشت. چه لازم بود که ایشان را بشناسم!(با توجه باین مورد که منهم تا حدودی با طرز فکروحرکات افراطی ایشان آشنا هستم) و مگر قرار است من سالها از محضر ایشان کسب فیض کرده تا با زوایای والای فکري واخلاقی شان آشنا شده تا بتوانم در باره سخنان گوهر بارشان نظر بدهم!
دوم اینکه هدف ازآن نوشته برخورد با تند روها و افراطیون و شیوه های تهمت زنی و افترا پراکنی بوده است که کماکان برآن مصر هستم. آیا شما می توانید برای خوانندگان خود روشن کنید که اگر "دیگران هم مجازند موافقت یا مخالفت خودشان را با اندیشه من اعلام کنند"(همین مطلب اخیر شمادرگویا) پس چرا در همین پاسخ کینه توزانه خود مجددا به تهمت و افترا رو آورده اید؟ می توانید روشن کنید که آن "یک مشت شعاری" که من در نوشته ام داده ام چه بوده است؟ می توانید روشن کنید که چه کسانی آن شعارها را به ما (نگارنده و م.ف.سخن) "یاد داده اند" و باز هم چه کسانی برای ما "وظیفه " تعيین کرده اند که در نقش! مخالف شما "ظاهر" شویم؟ اگر طرح چنین سخنانی تهمت وافترا، زیر سؤال بردن افراد ولجن پراکنی نیست پس چیست؟ آیا قبول دارید که این شیوه ها از شیوه های مافیای مذهبی در ایران است و برازنده کسانی نیست که من اعتقاد دارم با وجود تندروی های زیان بارشان اما دل در گرو مردم و میهن دارند؛نکته ای که در آن نوشته مورد اشاره آقای نصیبی نیز به روشنی بیان داشته ام.
این قلم در آن نوشته در چند سطر، پاسخ های شما به پرسش ها را به عنوان مشتی نمونه خروار از مخالفت های پرچمداران "انقلاب از راه دور" و از خارج از کشور بیان کرده و بحثی کلی داشته و به تشریح سخنان گهر بار شما ننشسته بودم که کار من نبود و آقای نبوی ارجمند،که با افکار شماهم گویا خوب آشناست، اين کار را به نحو شایسته ای انجام دادند.
نکته آخر: نمی دانم آقای نصیبی فکر می کنند که کی هستند که دست های غیبی( لابداز طریق خانه اشباح) بخواهند برای ایشان مخالف علم کنند و شعار یادشان بدهند که بر علیه ایشان به کار ببرند! بنظر می رسد ایشان خواب نما شده و در خواب دیده اند که به آدم بسیار مهمی تبدیل شده اند که امیدوارم خیر باشد!

16 دسامبر2003 ـ سوئد