پنجشنبه 11 دي 1382

مبارزه برای انتخابات آزاد! بجای تحريم، بجای انفعال! مليحه محمدی، امروز

لينک اصل مطلب در سايت امروز

البته صادرکنندگان فرمان تحريم ، انفعال را نه مضمون واقعی حکم شان، که اتهامی عليه خود وانمود می‌کنند! آنها معتقدند که تحريم آنان در واقع يک سياست فعال است. اين حکم و اين تعريف در خارج از کشور، و هم نيز در داخل کشور جاری و رايج است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

من شخصاً در بحث‌های خصوصی و عمومی، بسيار از آنان ـ طبعاً از گروه مستقر در خارجه ـ تقاضا کرده‌ام که چگونگی بروز اين "فعاليت" در عين تحريم را، با توجه به واقعيات موجود در جامعه ايران، بيان کنند. با توجه به نيروهای حاضر درصحنه، و نيز با در نظرداشت نيروی خود در آنجا! اما از آنجا که تاکنون پاسخی متوجه پرسش! از آنان نشنيده‌ام، مضمون و محتوی فرمان آنان را همچنان انفعال در صحنه عمل می‌بينم. من اين پرسش را در اشکال گوناگون و در فصل‌های جداگانه تقديم دوستان کرده‌ام. به اميد راهبردن به پاسخی که جز بيان شعارگونه خواسته‌ها باشد، و در شرايط امروزين ما، حتا اگرنه موجود، که قابل ايجاد باشد، مثلاً از آنان خواسته‌ام که بگويند ارزيابی‌شان از نتيجه انتخابات چيست؟ تا شايد از آنجا بتوان دريافت که تأثيرتحريم آنان بر اين نتيجه چه خواهد بود.
پاسخ‌هايی که از ايشان شنيده‌ام از منظر کلی دو دسته بودند.
1ـ مردم اين انتخابات را در سطح وسيع تحريم می‌کنند.
2ـ مردم در حدود پنجاه در صد شرکت می‌کنند.
اما براساس هريک از اين دو وجه، هيچ گروه از تحريم کنندگان منکر اين معنا نيستند که هرچه حجم مشارکت مردم در انتخابات پايين‌تر باشد، درصد حضور جريان محافظه کار در مجلس افزايش می‌يابد. اثبات اين واقعيت نياز به تلاش معينی ندارد. آشکار است که جريان راست قادر به يارگيری جديدی نيست و پروسه تغييرش تنها به سوی زوال ميل می‌کند، از همين رو در هر انتخابات مفروضی رای دهندگان ثابت خودش را دارد. اين تعداد ثابت بديهی ست که افزايش درصدش، يعنی ميزان مشروعيت‌اش را، در مجموعه آرا و به اتکای کاهش حضور عمومی خواهد يافت. يعنی در گسترده‌ترين تحريم ـ حالتی که گروه اول باور دارد ـ مجلسی مانند شورای شهر تهران تشکيل و تأييد خواهد شد.
در چنين مجلسی نه تنها ديگر قوانينی تصويب نخواهد شد که شورای نگهبان را به چالش بکشد، جامعه مدنی را به نظاره وادارد، و مشروعيت نهادهای انتصابی را هر روز بيشتر به زير سؤال ببرد، بلکه خود پيشقدم ارائه لوايحی خواهد بود از جنس آنهايی که در مجالس چهارم و پنجم آمد. چنين مجلسی خود طراح و تصويب کننده قانون عليه آزادی مطبوعات و برچيدن بساط همين نشريات کنونی خواهد بود. و سرانجام چنين مجلسی تدارک کننده انتخابات بعدی رياست جمهوری خواهد بود.
اينها کمترين دستاوردهای نامطلوبی است که از تحريم گسترده انتخابات نصيب نيروی اصلاحات خواهد شد.
همينجاست که تحريم کنندگان اعتراض می‌کنند و می‌گويند نخير ما فقط تحريم نمی‌کنيم بلکه خواهان برگزاری رفراندم می‌شويم.
و البته توجه داريم که "رفراندم" در داخل کشور اگر تعبيرهای گوناگون دارد، در اينجا مضمونی جز همه‌پرسی برای تغيير نظام را ارائه نمی‌کند! و ازهمين رو اين طرح، پرسشگری نظير مرا، بجای راهبر شدن به پاسخ، به تعدادی سؤالات جديد می‌رساند!
رفراندم يک پروژه است. مجری يا مجريانی دارد و مقدمات و مؤخراتی.
از چه کسی يا کدام ارگانی می‌خواهيد که تغيير نظام را به رفراندم بگذارد؟ از دم و دستگاه همين نظام؟! اگر اينان اينهمه دموکرات هستند، پس چرا شما در انتخابات شرکت نمی‌کنيد؟ يا بهتر بگويم اجازه شرکت نداريد؟
آيا! ( گمان بد نمی‌برم) چشم به نيروی خارجی برای برگذاری رفراندم در ايران دوخته‌ايد؟ اين ذلت از ايران دور باد و از جان شما که سودای عزت ايران داريد؛ اما اگر با حسن نيت چنين دامی برای خود و ما طلب کرده‌ايد، راستی کدام نيروی راست و درستی را در جهان امروز صاحب اين قدرت می‌شناسيد که چنين آرام و مؤدبانه بر اساس اعلاميه‌های اپوزيسيون خارج از کشو، در زمان صلح، وارد انتخابات يک مملکتی شود و نظام‌های حکومتی از جمله نظام مطلوب شما را به رفراندم بگذارد؟
و آيا آنچه که به فاصله‌ای کوتاه در آذربايجان و گرجستان گذشت، رويای شما را نياشفت؟ شاه دزد انتخابات! الهام علی اف! در حضور به اصطلاح ناظران بين المللی و متکی بر حمايت آمريکايی!
کمی ديرتر شواردنادزه و انتخاباتش در حضور همان ناظران و خطای پريدن‌های اخير با روسها! اين دو نتيجه متفاوت را آيا مصلحت مردم آذربايجان و گرجستان رقم زد؟
از اينها هم به هر نحوی که شما مايليد بگذريم؛ آن نظامی که شما در صدديد که به رأی بگذاريد، سازمان اجرايی و بدنه آگاهش توسط کدام ارگانها، کی و چگونه ساخته شده است؟
از کجا اطمينان داريد که در صورت تحقق اين خواست شما گيرم به عنوان يک معجزه، باز نظامی غير مطلوب و شايان برکناری بر سر کار نيايد؟ آيا اطلاع و آماری از بدنه نيروی معين خود در ايران داريد؟
شکی نيست که شما ديگر نمی‌خواهيد مانند ايام انقلاب بهمن تنها به اتکای آنچه که نمی‌خواهيد عمل کنيد. اما دريغا! شرايط همان است و شما باز به همان طرفه مشغوليد. باز آنچه که شما مايليد بر سر کار بياوريد نه سازمان خود را دارد و نه هنوز فرصتی برای پرداخت خود يافته است. اما شما باز ميخواهيد تغيير بدهيد و همداستان و همدست با کسانی که در جهتی متفاوت و گاه متضاد از شما در پی تغييرند!
شما نيک می‌دانيد که مردمی که اين انتخابات را تحريم می‌کنند، هيچ کاری نمی‌کنند مگر آنکه آنروز را در خانه‌هاشان می‌نشينند و از فردای آنروز چون شهروندانی صبور و متمدن و بر کنار ازسياست! بر سر کارهاشان در بازارها، در مؤسسات، ايضأ در اداراه‌ها!يعنی که دستگاه‌های دولتی جمهوری اسلامی! حاضر شده و به امور موظف شان می‌پردازند.
شما نيکو تر از اين می‌دانيد که اين مردم نيروی اجرای فرمان يا رهنمود شما نيستند و نهايت رابطه‌ای که با آنان اگر گرفته باشيد، آن بوده است که نااميدشان کرده ايد از اينکه در ترسيم سرنوشت خود نقشی آگاهانه به مدد امکان و واقعيت بر عهده گيرند. تلاش کرده ايد تا آنان فراموش کنند که پايداری شان مبارزه متمدنانه شان با استبداد و خودسری نتايج انکار ناپذيری داشته است. زندگی اجتماعی را از اتکای شيوه‌های هنوز کم تجربه دخواهيد باور کنيد آنان کدام مردم يا کدام ارگان‌ها هستند؟
باری، و اما اصلاح طلبان می‌توانند و بايد بجای ندبه و زاری روزانه از حذف نامزدهای خود، و استغاثه‌ای که معلوم نيُست به کدام درگاه می‌آورند، در هر حوزه‌ای که شاهد حذف فراگير، به نوعی هستند که در نتيجه عدم شرکت مردم، محافظه کاران با اقليت آرا وارد مجلس می‌شوند، از مردم بخواهند که در پای صندوق‌های رأی حاضر شده و ورقه‌های رأی را با نام نامزدهای حذف شده مورد تأييد خود و يا سفيد، به صندوق‌ها بريزند. و از آنجا که مجری انتخابات و اعلام کننده نتايج آن وزارت کشور و در دست اصلاح طلبان است، با اعلام آرای سفيد که احتمالأ بيش از آرای طرف مقابل خواهد بود، انتخابات محل را از اعتبار بياندازند. و در پی آن مجلس خواهان تجديد انتخابات در حوزه‌های مربوطه شود و به هر قيمت بر آن پای بفشارد.
تنها با وارد شدناصلاح طلبان در حوزه‌های عمل مستقيم وشرکت دادن عموم مردم در چنين فعاليت‌های کم هزينه است که می‌توان رغبت و شوق شرکت مردم را در سرنوشت سياسی خودشان حفظ کرد و دامن زد.
در غير اينصورت همچنان که جسارتأ در مقاله قبل و همينجا چند سطر بالاتر خدمت دوستان آوردم بعد از تحريم جز انفعال و بی تفاوتی مردم، يعنی همان وضعيتی که هر حکومت خودکامه برای ادامه خود نياز دارد، آينده‌ای در اين سال و ماهها متصور نيست.
اميد به دخالت خارجی، هم با وجود تجربيات غير شريفی که موجود هست و هم به علت آمادگی کامل جناح محافظه کار به باج دادن نامحدود به قدرت‌های خارجی، اميدی زشت و ايضأ عبث است.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2843

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مبارزه برای انتخابات آزاد! بجای تحريم، بجای انفعال! مليحه محمدی، امروز' لينک داده اند.

از خود گذشتگي
سايت ايران امروز از خود گذشتگي نشان دا...
من بدم مياد ازعاملان رژيم خمينى
January 2, 2004 03:58 AM

Copyright: gooya.com 2016