(يادداشت روز)
ديروز شوراي شهر تهران در يك اقدام غيرمنتظره و باور نكردني نام خيابان «شهيد خالداسلامبولي» را تغيير داد و با اين حركت زشت و ناپسند، نقطه سياهي در كارنامه- تاكنون- درخشان خود باقي گذاشت، نقطه سياهي كه اگر اعضاي محترم شورا هرچه زودتر و بدون كمترين درنگ در پي پاك كردن آن و توبه از اين خطاي بزرگ نباشند، مي تواند آغاز يك انحراف و پايان اميدواري مردم مسلمان و طيف گسترده اصولگرايان به اين شورا تلقي شود.
advertisement@gooya.com |
|
درباره اقدام ديروز شوراي شهر تهران و پي آمدهاي تلخ و ناگوار آن اشاره به چند نكته ضروري است:
1- شهيد خالداسلامبولي يكي از افسران جوان مسلمان و انقلابي ارتش مصر بود كه بعد از ماجراي ننگين كمپ ديويد و خيانت انورسادات، رئيس جمهور سابق مصر به جهان اسلام و مردم مظلوم فلسطين، اين جرثومه فساد و تباهي را به جهنم فرستاد و همزمان با موج گسترده اي از شادي و اميد كه در دل ملت هاي مسلمان آفريد، رژيم صهيونيستي و حاكمان آمريكايي مصر را به وحشت و دلهره انداخت. جمهوري اسلامي ايران كه به علت معاهده ننگين كمپ ديويد و به دستور مستقيم حضرت امام(ره) روابط ديپلماتيك خود با مصر را قطع كرده بود، به نشانه قدرداني از شهيد خالداسلامبولي و ماندگاري ياد و خاطره اين ستاره درخشان آسمان اسلام، يكي از خيابان هاي تهران را به نام پرافتخار آن شهيد مزين كرد.
اقدام جمهوري اسلامي ايران، با واكنش عصبي و خشم شديد آمريكا و رژيم اشغالگر قدس روبرو شد اين نگراني و عصبانيت تا آنجا بود كه از طريق كشورهاي ثالث و با بهره گيري از اهرم هاي مختلف، اصرار فراوان و تلاش پي گيري را براي حذف نام شهيد خالداسلامبولي از اين خيابان دنبال مي كردند. چرا كه نامگذاري يك خيابان به نام آن شهيد، نشانه حمايت جمهوري اسلامي ايران از اقدام انقلابي آن افسر مسلمان مصري بود و بينش و منش اين سمبل مقاومت در برابر صهيونيست هاي وحشي را به سراسر جهان اسلام گسترش مي داد. بديهي است براي صهيونيست ها كه اصرار داشته و دارند از ماجراي خونبار فلسطين كه ماهيت اصلي آن «جنگ اسلام و كفر» است، با عنوان جعلي «جنگ اعراب و اسرائيل» ياد كنند، حمايت ايران اسلامي از خالداسلامبولي به مفهوم ضرورت مقابله همه اسلام با همه كفر بود بنابراين، حذف نام وي از يك خيابان در ام القراي اسلام را به عنوان يك هدف استراتژيك دنبال مي كردند.
ديروز، شوراي شهر تهران در اقدامي ناپسند كه از آن بوي فريب خوردگي به مشام مي رسد، آرزوي ديرينه دشمنان را برآورده كرد و با تغيير نام خيابان شهيد خالداسلامبولي، اين پرچم پرافتخار را- البته به زعم طراحان اصلي اين طرح- پائين كشيد.
2-در اخبار و گزارش هاي مربوط به اقدام زشت و ناپسند ديروز آمده بود كه؛ شوراي شهر تهران، نام خيابان «خالداسلامبولي» را به «انتفاضه» تغيير داد!
ظاهراً با تغيير نام اين خيابان به «انتفاضه» كه حركت پرشور و مقدس مردم فلسطين است، در پي القاي اين توهم بوده اند كه اقدام ديروز شوراي شهر به نفع رژيم اشغالگر قدس و حاكمان آمريكايي مصر نبوده است! و حال آنكه اين ترفند نخ نما قبل از آنكه اقدام ناپسند ديروز را توجيه و لاپوشاني كند، - كه نمي كند- پوزخند دشمنان اسلام و نظام را در پي دارد. زيرا، اگر آنگونه كه ادعا شده است، مقصود از انتخاب نام «انتفاضه»، حمايت از مردم فلسطين بوده است، چرا اين نام- البته پرافتخار - را روي يكي از خيابان هاي ديگر تهران و يا يكي از خيابان هاي جديدالاحداث شهر نگذاشته اند؟! چه الزامي بوده است كه انتخاب نام انتفاضه، با حذف نام شهيد خالداسلامبولي كه خود از افتخارات و پيشگامان انتفاضه است، همراه باشد؟ آيا حذف نام خالداسلامبولي، دهن كجي آشكار به «انتفاضه» نيست؟ اگر چنين است- كه هست- چگونه مي توان اين دهن كجي را با ادعاي حمايت از انتفاضه توجيه كرد؟!
3-آقاي آصفي سخنگوي وزارت امورخارجه كشورمان در توجيه اقدام ديروز شوراي شهر تهران كه به درخواست وزارت خارجه صورت پذيرفته بود، اظهار داشته است «مصري ها اعلام كرده اند كه پرونده كمپ ديويد بسته شده و ديگر وجود خارجي ندارد و وقتي يك پرونده را بسته اعلام مي كنند، لازم نيست ما بگوئيم آن را لغو كنند.»!
استناد سخنگوي وزارت خارجه به اظهارات «احمد ماهر» وزير خارجه رژيم مصر است كه اخيراً اعلام كرده بود «قرارداد كمپ ديويد، ديگر وجود ندارد و صرفاً بخشي از گذشته است و من فكر مي كنم كه اين پرونده بين ايران و مصر، بسته شده است»!
اكنون بايد اين سؤالات را به طور مشترك از سخنگوي وزارت خارجه كشورمان و احمد ماهر وزيرخارجه مصر، پرسيد كه؛
الف: مگر قرارداد كمپ ديويد، ميان ايران و مصر- منعقد شده بود كه امروز آقايان آصفي و احمد ماهر، پرونده آن را بسته شده اعلام مي كنند؟
ب: قرارداد كمپ ديويد ميان مصر و رژيم اشغالگر قدس منعقد شده و هنوز هم آثار و پي آمدهاي نكبت بار آن ادامه دارد و هيچيك از طرفين، تعهدات خود را كه در مفاد معاهده كمپ ديويد آمده بود، نقض نكرده و همچنان بر وفاداري! و پايبندي خود به مواد اين قرارداد اصرار مي ورزند.
بنابراين، آقاي آصفي با استناد به كدام سند حقوقي و معيار و منطق جاري در«حقوق معاهدات بين المللي» اعلام مي كند كه پرونده كمپ ديويد بسته شده است؟!
ج: جالب است بدانيد احمد ماهر وزيرخارجه مصر خوبي مي دانسته كه اظهارات وي درباره بسته شدن پرونده كمپ ديويد به اندازه اي مضحك و غيرمنطقي است كه فقط پوزخند تمسخرآميز محافل حقوقي و بين المللي را در پي خواهد داشت، بنابراين براي حفظ پرستيژ خود حاضر نشده است كه اين اظهارات سخيف و مسخره را در يك مصاحبه مطبوعاتي و رسمي مطرح كند، بلكه آن را به صورت درگوشي با برخي از ديپلمات هاي ورزيده!! كشورمان درميان گذاشته است و معلوم نيست آقاي آصفي- بخوانيد وزارت خارجه كشورمان- كه در اظهارات ديروز خود، تغيير نام خيابان شهيد خالداسلامبولي را برپايه سه مقوله «عزت، حكمت و مصلحت»! معرفي كرده است، از كدام عزت و حكمت و مصلحت سخن مي گويد؟ آيا فريب خوردن ديپلماسي خارجي كشورمان از يك ديپلمات بي سر و پاي مصري، مصداق عزت و حكمت و مصلحت است؟!
4-بر فرض كه ما نيز، مانند ديپلمات هاي وزارت خارجه كشورمان، ديپلماسي «خروس قندي» ديپلمات هاي مصري را بپذيريم و پرونده كمپ ديويد را بسته شده تلقي كنيم، ولي سؤال اين است كه آيا خيانت انور سادات به جهان اسلام و اقدام حماسي و اسلامي شهيد خالداسلامبولي قابل انكار است و به قول آقايان پرونده آن بسته شده است؟! به بيان روشن تر، آيا وزارت خارجه كشورمان ديگر انورسادات را خائن نمي داند و با همين استدلال، شهيد خالداسلامبولي را شايسته تجليل و تقدير تلقي نمي كند؟! با اين حساب، مسئولان وزارت خارجه مي توانند استدلال كنند كه پرونده كربلا بسته شده است بنابراين، ديگر نبايد از شمر و يزيد و ابن زياد به بدي ياد كرد و سخن از جنايات آنها به ميان آورد!... و بعيد نيست كه چند ماه ديگر با همين استدلال از شوراي شهر تهران درخواست كنند كه نام ميدان امام حسين(ع) را تغيير بدهد و شوراي شهر هم در ادامه فريب خوردگي- يا ديپلمات بازي- ديروز، نام امام حسين عليه السلام و ساير شهداي كربلا را از ميدان ها و خيابان هاي تهران حذف كند!
5- چند سال پيش، دولت عربستان با توجيهي دقيقاً نظير همين باصطلاح استدلال ديروز وزارت خارجه و شوراي شهر تهران، نام ابولهب دشمن نفرين شده پيامبر خدا(ص) و اسلام را روي بزرگترين خيابان مكه مكرمه گذاشت و در مقابل اعتراض مسلمانان اعلام كرد كه اگر چه ابولهب دشمن پيامبر اكرم(ص) بوده است و يك سوره از قرآن كريم به مذمت و نفرين او اختصاص يافته، ولي دوران صدر اسلام سپري شده- بخوانيد پرونده اش بسته شده- و ابولهب هر چه بود، يكي از بزرگان عرب بود!!
6-در توجيه اقدام ناپسند ديروز گفته اند دولت مصر هم نام برخي از خيابان هاي قاهره را كه به نام سران رژيم فاسد گذشته نامگذاري شده بود تغيير داده است كه بايد گفت؛ دولت مصر از ابتدا، غلط كرده بود كه نام جلادان آمريكايي و قاتلان مسلمانان مظلوم را براي خيابان ها و معابر قاهره برگزيده بود بنابراين، بايد كه نام آنها را تغيير مي داد ولي ما نام اولياء خدا و مبارزان اسلام را براي خيابان شهر خود انتخاب كرده بوديم و اين اقدام نه فقط جرم نبوده و نيست، بلكه يك اقدام خداپسندانه و لازمه بينش و منش اسلامي كشورمان است. با اين وادادگي و كم داني، بعيد نيست كه فردا، رژيم اشغالگر قدس يكي از خيابان هاي فلسطين اشغالي را به نام شاه معدوم نامگذاري كند و بعد در مقابل تغيير اين نام درخواست تغيير نام ميدان و خيابان فلسطين را داشته باشد! و...
اين نكته نيز گفتني است كه در تغيير نام دوخيابان مورد اشاره در قاهره، تهديدهاي مكرر انقلابيون مسلمان مصري و اعتراض مردم به حمايت دولت مصر از جلادان سرسپرده آمريكايي، نظير شاه معدوم بي تأثير نبوده است و ديپلمات هاي مصري گوسفند مرده را قرباني كرده اند!
7-آقاي آصفي در بخشي از اظهارات خود تصريح مي كند كه «اسامي خيابان ها نمادي است كه معاني و پيام خاص دارد و به هر حال لازم است به آن ملاحظات توجه شود.»
همانگونه كه ملاحظه مي كنيد، سخنگوي وزارت خارجه نيز اعتراف و اذعان مي كند كه «نام خيابان ها معاني و پيام خاص دارند» بنابراين بايد پرسيد، نام شهيد خالداسلامبولي چه پيامي داشته است كه وزارت خارجه كشورمان- به قول آقاي آصفي- به منظور رعايت برخي از ملاحظات، خواستار حذف آن شده است؟! مگر غير از اين است كه نام اين شهيد، نماد مقاومت و مبارزه ايثارگرانه مسلمانان در برابر جنايات وحشيانه رژيم صهيونيستي بوده است؟ آيا وزارت خارجه به اين نتيجه رسيده است كه پرونده مبارزه عليه رژيم صهيونيستي و حمايت از نهضت هاي اسلامي نيز بسته شده است و از اين پس بايد نام كساني كه سمبل و نماد اين مبارزات هستند از فرهنگ ميهن اسلامي حذف شود؟! اگر چنين نيست، مقصود وزارت خارجه و شوراي شهر تهران از حذف نام شهيد خالداسلامبولي چيست؟ و اگر چنين است كه...
8-برخلاف آنچه تصور مي شود و ظاهراً اعلام گرديده است، حذف نام شهيد خالداسلامبولي قبل از آنكه خواسته دولت قاهره باشد، خواست و آرزوي آمريكا و رژيم صهيونيستي بوده و هست. چرا كه، امروزه آمريكا در عراق و افغانستان و رژيم اشغالگر قدس، در فلسطين با مقاومت و مبارزه پي گير و بي امان مسلمانان انقلابي روبرو هستند و به قول «جيمز ولسلي» و «اوليوت كوهن» و برخي ديگر از صاحبنظران پرآوازه آمريكايي هيچكس نمي تواند انكار كند كه انتفاضه فلسطين، خروش حزب الله لبنان، خيزش مردم مسلمان عراق، پيروزي اسلامگرايان در انتخابات تركيه و الجزاير- كه هر دو به ظاهر سركوب شدند- و... از انقلاب اسلامي در ايران ريشه گرفته است، بنابراين وقتي در ام القراي جهان اسلام، يعني تهران، نام شهيد خالداسلامبولي حذف مي شود، اين حركت در جهان اسلام و در ميان ملت ها و نهضت هاي اسلامي، نشانه اي از سازش پذيري و تسليم ايران اسلامي در مقابل تهديدهاي قدرت هاي استكباري تلقي مي شود و آمريكا و رژيم صهيونيستي با استناد به اين حركت ناپسند، و با اين استدلال كه حتي جمهوري اسلامي ايران نيز، بعد از 25 سال مقاومت، به تدريج در حال تسليم شدن است! تلاش مي كنند تا روحيه مقاومت و مبارزه را از نهضت هاي اسلامي سلب كنند و حركت هاي انقلابي با تكيه بر اسلام را بي آينده جلوه دهند و...
9- و بالاخره سخني هم با برادران و خواهران شوراي شهر تهران و وزارت خارجه كشورمان در ميان است و آن، نكته اي است كه نگارنده در سالهاي دفاع مقدس از زبان رزمنده اي پاكباز و عارف شنيده است و خود بيشتر از عزيزان مورد خطاب به اين هشدار محتاج است.
او مي گفت؛ شيطان براي انسان ها در مراتب و درجات مختلف ايمان، حيله ها و ترفندهاي مختلف و متناسب با درجه ايمان آنها در آستين دارد. به عنوان مثال، رزمنده اي كه در سنگر ديده باني نشسته و تحرك و نقل و انتقال حريف را زير نظر دارد، به آساني فريب شيطان را نمي خورد، چرا كه او از جان و مال و آسايش و رفاه گذشته و به درجه والا و بالاي جهاد في سبيل الله رسيده است. بنابراين شيطان براي فريب اين ديده بان نمي تواند او را به ترك ديده باني و مشغول شدن به خوشگذراني دعوت كند... آن عزيز مي گفت؛ شيطان براي فريب اين ديده بان و غفلت وي از اردوگاه دشمن، او را به خواندن دعا و ايستادن به نماز نافله دعوت مي كند. نماز نافله، اگر چه عبادتي بزرگ و سفارش شده است ولي همين نماز نافله براي آن برادر ديده بان، دام شيطان است! و البته او مي گفت و همه به وضوح مي ديدند كه خلوص رزمندگان، باطل السحر شيطان بود و ابليس و يارانش را به روح و روحيه آنان راهي نبود.
تبديل نام خيابان شهيد خالداسلامبولي به خيابان انتفاضه، نمونه اي از همان حيله و نيرنگ شيطان است. چرا...؟ خب! معلوم است كه برادران و خواهران مؤمن و متعهدي نظير اعضاي محترم شوراي شهر و سخنگوي محترم وزارت خارجه، تنها با شنيدن نام «انتفاضه» كه واژه اي مقدس است، حاضر به حذف نام شهيد خالداسلامبولي مي شوند و حال آنكه در شرايط اين روزها و در معركه ميان اسلام و كفر جهاني، حفظ اين نام بر تارك يكي از خيابان هاي ام القراي اسلام، شبيه وظيفه همان ديده باني است كه نبايد به بهانه نام مقدس ديگري از آن چشم پوشيد و...
هنوز هم دير نشده و از اعضاي شوراي شهر تهران انتظار مي رود بي درنگ از تبديل اين نقطه سياه به يك لكه ننگ- كه از ساحت آنان و سخنگوي وزيرخارجه دور است- پيشگيري كنند.