 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
بسمه تعالي
1. حوزه انتخابيه بابلسر كه در مجلس شوراي اسلامي داراي يك نماينده مي باشد، از شهرهاي بابلسر، فريدونكنار و بخش هاي بهنمير و بندپي تشكيل شده است. نماينده اين شهر در دوره هاي سوم، چهارم و پنجم مجلس آقاي مرحوم مهندس مجدآرا از همفكران آقاي هاشمي رفسنجاني و نزديك به طيف كارگزاران بودند.
|
advertisement@gooya.com |
|
اين فرد به علت نوع اقدامات خود در حوزه انتخابيه، به درست يا غلط به رسيدگي به امور شهر فريدونكنار و بخش هاي بهنمير و بند پي و عدم رسيدگي به مسائل شهر بابلسر متهم بود ولي به دليل حمايت هاي دولتي از آقاي مجدآرا و همچنين محبوبيتش در بين روستاييان، شهروندان بابلسر هيچ وقت نتوانستند مانع از انتخاب مجدد وي در دوره هاي بعدي مجلس شوند. تا اينكه وي مدتي پس از انتخاب شدنش در دوره پنجم به علت ابتلا به سرطان خون درگذشت. مردم فريدونكنار به علت علاقه زياد به وي مانع از خاكسپاريش در بابلسر شدند و بر سر محل دفنش فتنه اي به پا كردند. در نهايت نيز وي در فريدونكنار به خاك سپرده شد. خدايش بيامرزد!!
2. اما آقاي مقداد نجف نژاد؛ وي در آن هنگام فرمانده سپاه بابلسر و مشغول زمينه سازي براي شركت در انتخابات بود. با انجام اقدامات عوام فريبانه اي همچون ساخت سينما براي بابلسر(در آن زمان بابلسر هنوز سينما نداشت ولي فريدونكنار كه از بخش هاي شهرستان بابلسر بود سينما داشت!) سعي داشت عقده فروخفته مردم بابلسر را در راستاي منافع خود بسيج كند. در اين مدت او خود را فردي متعهد، پرتلاش و پيگير امور شهر نشان داد. در انتخابات مجلس پنجم به عنوان رقيب جدي مجدآرا وارد عرصه شد ولي همان گونه كه پيش بيني مي شد توسط مردم فريدونكنار، بهنمير، بندپي و روستاييان طرفدار دوآتشه مجدآرا بايكوت شد و در انتخابات شكست خورد، در حالي كه همه مي دانستند كه مجدآرا به علت پيشرفت بيماريش نمي تواند دوران نمايندگي خود را به پايان برساند كه همينطور هم شد.
3. بعد از فوت مجدآرا، انتخابات مياندوره اي مجلس پنجم برگزار شد و مقداد در ميداني بي رقيب پيروز انتخابات شد و بر كرسي مجلس تكيه زد. آن موقع بين مردم به طنز اين موضوع رايج شده بود كه وي به علت كم سوادي و ناآشنايش با سيستم تقنيني كشور و فرصت كمي كه تا پايان انتخابات دارد، اگر خيلي تلاش كند در نهايت مي تواند صندلي خود را در صحن مجلس پيدا كند!
4. مقداد در مدت كوتاهي كه تا پايان عمر مجلس پنجم باقي مانده بود، وقت خود را به سازماندهي نيروهاي هوادارش در بابلسر سپري نمود تا در انتخابات مجلس ششم بتواند مجددا به مجلس راه پيدا كند. از جمله اين اقدامات رايزني با افراد صاحب نفوذ و قدرت در سطح شهر و بازاريان بود كه از ميان آنها مجيد پاشنا، دهقان، جعفركاظم زاده شناخته تر از بقيه بودند. وي با استفاده از رانت هاي حاصل از نمايندگيش در مجلس و سهيم كردن اين افراد در درآمدهاي ميلياردي خويش توانست سازمان دهي مناسبي براي انتخابات به عمل بياورد. در حالي كه در بين عموم مردم عملكرد وي در اين مدت كوتاه هنوز مبهم و ناشناخته بود و در سطح شهر بحث عمدهاي راجع به سواستفاده از امكانات نمايندگي به گوش نمي خورد.
5. با شروع انتخابات مجلس ششم به علت فقدان تفكر و شئور سياسي در بين عموم راي دهندگان و همچنين تعدد كانديداهاي دوم خردادي، راي مخالفين مقداد بين 3 كانديداي عمده (ودادي، طاهري، ابراهيمي) تقسيم شد و وي با رايي كمتر از مياندوره اي مجلس پنجم به مجلس ششم نيز راه يافت.
6. با شروع به كار مجلس ششم كه مقداد و همفكرانش در آن در اقليت بودند، چپاول گري ها به شدت آغاز شد. حاميان گردن کلفت وي در بازار كه اكنون سهم خود را از وي مي طلبيدند به شدت عرصه را بر وي تنگ نموده و خواسته هايشان تمامي نداشت. در اين زمان بود كه اين افراد باند بزرگي را تشكيل دادند كه مقداد و برادرش نيز عضو آن بودند. تصاحب زمين هاي مرغوب و گران قيمت شهر و ساخت و ساز در آن ها و فروششان به شهروندان و تهراني هاي ثروتمند، درآمد چندين ميلياردي نصيب اين باند زمين خوار نمود. از جمله اين موارد مي توان به كليه زمين هاي حاشيه بلوار ساحلي در حاشيه نوار ساحلي بابلسر از پاركينگ يك تا نه نام برد كه توسط اين باند مخوف تصاحب شد. اين زمين ها از جمله زمين هاي با ارزش شهر بوده و در حال حاضر به علت ركود ساخت و ساز در تهران و هجوم سرمايه گذران تهراني به بابلسر قيمت آن با قيمت زمين هاي شمال شهر تهران برابري مي كند. از ديگر نمونه ها مي توان به زمين هاي با ارزش شهرك هاي ساحلي در پاركينگ پنجم و شهرك قائم در حوالي مسجد امام حسين اشاره كرد. از ديگر اقدامات اين باند فروش ماسه هاي سواحل دريا مي باشد كه به علت نوع دانه بندي و مرغوبيت آن به وفور در ساخت و سازها مورد استفاده قرار مي گيرند و از قيمت بالايي برخوردارند. و صدها مورد ديگر كه ذكر آن باعث خستگي خوانندگان خواهد شد.
7. با شروع انتخابات مجلس هفتم كه مقداد چهره واقعيش براي مردم بابلسر نمايان شده بود، ديگر اميدي به راي شهروندان بابلسري نداشت. مردم ديگر مناطق نيز كه به خون وي تشنه بودند. لذا تنها راهكار باقيمانده خريد راي به صورت گسترده در سطح شهر و روستاهاي اطراف و تقلب در پاي صندوق هاي راي بود. با توجه به ثروتي كه اين پاسدار ساده زيست پس از راهيابي به مجلس به هم زده بود، اين كار خيلي ساده مي نمود. شهروندان بابلسر هم مانند بقيه هموطنان اين انتخابات را تحريم كرده بودند و تحت هيچ شرايطي قصد شركت در اين انتخابات فرمايشي را نداشتند، به نحوي كه درصد مشاركت در كل حوزه انتخابيه كه در دوره هاي گذشته حول و حوش 90 درصد و بيشتر بود به علت همين مسئله به 60 درصد تقليل پيداكرد و اين در حالي ست كه درصد مشاركت شهروندان بابلسري در اين انتخابات فقط15 درصد اعلام شده است. وجه ديگر تفاوت اين انتخابات با انتخابات مجلس ششم، توافق جمعي مردم فريدونكنار، بهنمير و بندپي بر روي يك كانديدا بود كه آن ها را مصصم ساخته بود به هر نحو از ورود مقداد به مجلس جلوگيري كنند. بدين گونه بود كه آقاي دكتر حجت ا... روحي جوان خوش سيمايي كه در تهران تحصيل كرده بود و اكنون استاد دانشگاه بود به عنوان رقيب جدي وي مطرح گشت. مشخصات وي كاملا در تضاد با مقداد بود از نظر ظاهري برخلاف مقداد كه به واسطه پاسداربودن محاسن خود را همچنان حفظ كرده بود وي ريش خود را از ته مي تراشيد و مثل جنتلمن ها شيك و مرتب لباس مي پوشيد. برخلاف مقداد كه كم سواد بود و ليسانس ادبيات عربي خود را به هنگام نمايندگي از موسسه اي در قم گرفته بود وي داراي مدرك دكترا بود و در دانشگاه هاي تهران تدريس مي كرد. بدين گونه بود كه روحي به شدت مورد اقبال نسل جوان قرار گرفت و در ايام انتخابات در كوي و برزن صحبت از اين جوان خوش سيمايي بود كه خود را مستقل مي دانست و از عضويت در هر گروه و حزبي تبري مي جست.
8. محبوبيت روز افزون روحي در ايام انتخابات خواب را از چشم مقداد و آن باند مخوفش ربود. آنها بر تلاش هاي خود براي خريد آرا و سازماندهي يك تقلب گسترده در انتخابات دوچندان كردند. در روز انتخابات علي رغم عدم استقبال شهروندان بابلسري از انتخابات، مردم شهرها و بخش هاي اطراف به صورت پر شور در انتخابات شركت نمودند تا مشت محكمي بر دهان اعضاي اين باند مخوف بخوابانند و هم نامزد محبوبشان را وارد مجلس قانون گذاري نمايند. تقلب ها و اقدامات ديگر هواداران مقداد نيز راه به جايي نبرد و دكتر روحي با اختلاف فاحش 15000 راي به عنوان منتخب مردم معرفي شد.
9. بعد از اعلام نتايج اقدامات اين باند به شدت آغاز شد و با تطميع و تهديد مسئولان فرمانداري و شخص فرماندار(مهندس حسن نژاد) سعي در جابجايي آرا و ابطال چند صندوق داشتند. اين ترفندها تا حدودي نتيجه داد و اين اختلاف 15000 رايي را به عدد 300 رساند كه جاي تاسف و تعجب فراوان دارد. در اين هنگام شوراي نگهبان رهبري وارد گود شد تا به هر طريق ممكنه كانديداي مورد حمايت خود، آبادگران و بيت رهبري يعني پاسدار مقداد نجف نژاد را به عنوان نماينده بابلسر منصوب نمايد. در حالي كه بازرسان شوراي نگهبان مشكل عمده اي را گزارش نكرده بودند اين شورا با ابطال 3 صندوق اخذ راي مستقر در شهر فريدونكنار كه پايگاه عمده روحي بود به دلايل واهي، نتيجه انتخابات را به نفع مقداد رقم زدند. در حالي كه از چند روز قبل از اعلان رسمي اين اقدام غير قانوني، هواداران مقداد اين اتفاق را پيشاپيش به مردم منتقل كرده بودند. به دنبال اين مسئله بود كه مردم فريدونكنار كه از اين اقدام خشمگين و عصباني شده بودند به شهر ريختند و اين ماجرا را آفريدند.
10. لازم به ذكر است كه مردم فريدونكنار به سماجت بر روي خواسته هايشان مشهور هستند و تاريخ هم ثابت كرده تا به خواسته خود نرسند به هيچ وجه كوتاه نمي آيند(قضيه محل دفن جسد نماينده سابق، مصداق اين خصيصه است). استعفاي مقداد هم صرفا شايعه اي بود كه اعضاي آن باند بزرگ زمين خواري جهت حفظ جان و مال خود در بين مردم به راه انداختند، زيرا احتمال حمله مردم خشمگين فريدونكنار به شهر بابلسر بسيار زياد بوده و هست. آن ها بهتر از هر كس مي دانند كه بين مردم كاملا شناخته شده هستند.
با تشكر
ياسر نجفي ـ از شهروندان بابلسر
24 ساله- دانشجوي فوق ليسانس
[مقداد نجف نژاد نماينده بابلسر در مجلس هفتم استعفا داد، ايرنا]
