مسلم سکولار: پروژه بعدی، در رابطه با صحبتهای حجاريان راجع به مصدق، مجيد دادخواه

اخيرا سعيد حجاريان که از وي همواره بعنوان مغز متفکر و موتور محرکه اصلاحات ياد ميشده در مقاله اي خذعبلاتي راجع به صحبت خميني مربوط به مسلم نبودن مرحوم مصدق ارائه کرد. بنظر ميرسد که گلوله اي که بسوي وي شليک شد واقعا جنبش اصلاحات را البته در بخش دولتي کور نمود و از آن به بعد اصلاح طلبان دولتي را ه خود را از مردم جدا نمودند.

حجاريان در اين مقاله ضمن رعايت حداکثر احترام، پايبندي و حفظ حرمت خط قرمز خميني از او در کنار مرحوم مصدق بعنوان قهرمانان تاريخ کشور ياد ميکند و ظاهرا کيفيت حکومت يک ساله و اندي مرحوم مصدق با حکومت ده ساله جنايتکارانه خميني را يکسان فرض مينمايد. بنابراين اگر حجاريان را باز بعنوان مفز متفکر اصلاحات در نظر بگيريم صحبتهاي وي در مورد مرحوم مصدق و يا بقول خارجيها فوکوس کردن روي وي ميبايست بدقت مورد بررسي قرار گيرد. اگر نگاه حکومت به مرحوم مصدق را بعد از انقلاب در نظر بگيريم خواهيم ديد که بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب و غلبه وجهه اسلاميت بر مليت در انقلاب روند مصدق زدايي و حذف ملي گرايي آغاز و در خرداد 60 با اعلام ارتداد آن از سوي خميني کار يکسره شد بطوريکه حتي مراسم سالگرد وي نيز بطور عمومي ميسر نبود. خميني با اعلام ارتداد جبهه ملي در واقع اوج دشمني و کينه خود را نسبت به مصدق و جنبش ملي شدن صنعت نفت و در واقع مليت ايراني نشان داد. در طول ربع قرن گذشته نيز همواره مليت در پاي اسلاميت قرباني و پايمال شده است و حکومت تنها در چند روز آخر جنگ و در هنگام انتخابات يادي از وطن و مليت ميکند. حال چگونه شده است که از درون همين حکومت صدايي برخاسته و اعلام ميدارد که مصدق مسلم بود و مسلم سکولار. واقعا چه ترکيبي . مسلم و سکولار. و البته اين ترکيب مانند جمهوري اسلامي و مردمسالاري ديني خاتمي ترکيب شترگاوپلنگ است. اگر در نظر داشته باشيم مرحوم مصدق هيچگاه حداقل در دوران حکومت خود بر مسلمان بودن خود تاکيد نداشته و نخواسته از آن استفاده کند و اگر هم مطلبي در اين رابطه بيان نموده فقط براي نشان دادن خصوصيات شخصي خود بوده است. از سوي ديگر اين را نيز بايد در نظر داشت که علت اصلي جدايي مرحوم بازرگان و تشکيل نهضت آزادي بخاطر تاکيد افراد مذهبي جبهه ملي بر جنبه اسلاميت مبارزه بوده که تاييد کننده اين مطلب است که مرحوم مصدق حداقل در جنبه مبارزات ملي و جنبش ملي هيچ تاکيد و التفاتي بر جنبه هاي اسلامي آن نداشته اشت. حال حجاريان ميخواهد به ما، به ما که آن دوران را نديده ايم و هنوز تحليل دقيقي از آن نداريم بقبولاند که مصدق مسلم بود ولي همزمان سکولار هم بود. براستي علت چيست؟
بياد بياوريم که:
امسال بعد از 25 سال مراسم چهارشنبه سوري که همواره مورد نفرت و خشم رژيم بوده واز سوي مردم بعنوان يک حربه مبارزه با رژيم بوده به يکباره مورد تاييد نظام گرديده و حتي حمايت دولتي ميشود. و حتي داد و فريادهاي پير خرفتي مانند آيت الله صافي در نکوهش آن به جايي نميرسد.
مقاله اي در روزنامه شرق قبل از توقيف چاپ شد که در آن از قول امام خميني بيان شد که امام هيچگاه حجاب و چادر را اجباري نکردند بلکه به خانمها توصيه نمودند. همزمان حجت الاسلام قابل در يک فتوي انقلابي اعلام نمودند که پوشاندن موها و گردن شامل حجاب نميگردد.
سفر اعضاي حزب موتلفه اسلامي به چين. اين مسئله بشدت بيان گرديده که جناح محافظه کار بدنبال اجراي الگوي چيني در کشور هستند. اعمال آزاديهاي محدود اجتماعي و نه سياسي، امتياز دادن به غربيها و سرکوب داخلي.
پيروزي محافظه کاران در انتخابات شوراها و مجلس فرصت طلايي را در اختيار اين جناح قرار داده است. اين جناح با تصور اينکه در فرصت يک ساله ميتواند با ايجاد فضاي باز اجتماعي زمينه را براي رسيدن به قدرت افراد مذهبي معتدل فراهم نمايند.
حقيقت اين است که سرعت وقوع مشکلات و وقايع مزاحم براي جمهوري اسلامي بمراتب بيش از سرعت درک و تجزيه و تحليل و برنامه ريزي رژيم ميباشد و جمهوري اسلامي هنوز يک مشکل را از سر نگذرانده با مشکل بعدي روبرو ميگردد. علاوه بر اين کاملا مشخص است که در ايران هيچگاه يک نهاد مشخص حرف نهايي را نميزند و رژيم چند صدايي است بنابراين در مواجهه با مشکلات هيچ استراتژي مشخص و ثابتي وجود نخواهد داشت. اين نکته را نيز بايد افزود که در اين رژيم خوشبختانه يا متاسفانه همواره حرف احمقها و پيرخرفتهايي مانند عسکراولادي که ذره اي درايت سياسي ندارند پيش برده ميشود و باز رژيم داراي نخبگاني که بتوانند وقايع جهاني را تجزيه و تحليل نمايند نبوده است.
مشکلات خارجي رژيم شامل پروژه اتمي است که غرب و اروپا نشان داده اند به هيچوجه قصد کوتاه آمدن از آن را ندارند. مشکل ديگر ارتباط ايران با عناصر القاعده است. مشکل ديگر دخالت ايران در افغانستان و تحرکات اخير اسماعيل خان و تحرکات ايران در عراق است. مشکل مهم ديگر مسائل حقوق بشر است که برگ برنده اي بر عليه رژيم است. تعداد مشکلات داخلي نيز سر به فلک ميزند. در واقع بروز مشکلات داخلي و رسيدن آن به حدي است که کار پياده نظام و يا ستون پنجم بسيار قوي را براي براندازي رژيم انجام ميدهد. رژيم نميتواند بطور همزمان در دو جبهه داخلي و خارجي نبرد کند. قصد جمهوري اسلامي اين است که با دادن اندکي فضاي باز اجتماعي در داخل سطح ننارضايتي عمومي را در کوتاه مدت کاهش داده تا بتواند مشکلات خارجي خود را از سر بگذراند. خاتمي و مشارکت ميخواستند که نقش اصلاح طلبان تعديل کننده را بازي نموده و ضمن حفظ ساختار رژيم آنرا تا حدي اصلاح نموده و به غرب نشان دهند که بعلت عدم وجود آلترناتيو براي جمهوري اسلامي تنها گزينه اصلاح طلبان دروني و مذهبي هستند. شکست اصلاح طلبان در دو انتخابات اخير نشان داد که اين ديدگاه در بطن جامعه هيچ جايگاهي ندارد. صحبت حجاريان نيز دقيقا در اين رابطه است. ستاد اصلاح طلبان و متخصصين جنگ رواني که پروژه اصلاح طلبي آنها شکست خورد و مردم بسرعت فهميدند که اين اصلاح طلبان بيانگر مطالبات آنها نيستند الان بفراست دريافته اند که جامعه ايران امروزي بسرعت به سمت لائيک شدن پيش ميرود و اين تفکر بسرعت در ميان مردم و بخصوص جوانان در حال رشد است که جدايي دين از سياست و سکولار شدن حکومت تنها راه نجات کشور و مبارزه با رژيم است. بياد بياوريم که چند سال پيش مصباح يزدي در نماز جمعه گفته بود که 95 درصد قشر دانشگاهي با احکام اسلامي نا آشنا و مخالف هستند. بايد افزود که رفتار رژيم باعث شده است که مردم و بخصوص نسل جوان وبلاگ نويس از اسلام و احکام اسلامي در حوزه اجتماعي متنفر هستند. اين نکته را گروه حجاريان تشخيص داده و از الان براي روز موعود سرگرم خلق الگويي بصورت مسلم سکولار هستند. ايشان دريافته اند که که حرکت جامعه بسمت سکولاريزاسيون بوده و براي نجات اسلام از اين بلا به تکاپو افتاده اند. حرکتها، سخنرانيها و نوشتارهاي اين طيف که از آنها به عنوان روشنفکران ديني اصلاح طلب ياد ميشود مانند کديور، سروش و استراتژيستهاي آنها مانند حجاريان و علوي تبار و تاجزاده بيانگر اين است که رژيم بدست اصلاح طلبان که در حال حاضر در مرخصي سياسي هستند در حال آلترناتيو سازي سياسي براي جناح محافظه کار در عصر پس از اصلاحات ميباشد. هدف اصلي از مطرح کردن تز مسلم سکولاربدست گرفتن ابتکار عمل در حرکت آتي از مردم و به گروگان گرفتن آراي آنها در جهت تعريف و پياده کردن سناريوهاي مورد نظر خود و به نمايش گذاشتن چهره بسيار ملايمتر از رژيم در افکار عمومي دنيا و خريدن فرصت براي نيل به اهداف اتمي خود خواهد بود. مردم ايران و نسل جوان مشتاقانه منتظر رسيدن روزي هستند که فشارهاي خارجي روي ايران افزايش يافته و همزمان افکار عمومي دنيا بهمراهي مبارزه اصلاح طلبانه بر خاسته و شر رژيم را از سر خود برکنند. مردم و نسل جوان هوشيارانه منتظر خسته شدن و نفس گير شدن رزيم و خلع سلاح شدن رژيم در دنيا و در خارج هستند تا ضربه نهايي را وارد نمايند.

مجيد دادخواه majiddadkhahan@yahoo.com
http://www.soghute84-secondrepublic.blogspot.com