از دولتمان راضی هستیم!
"آن عیب که از یک دروغ گفتن بنشیند بهزار راست بر نخیزد" مرزبان نامه
آقای خاتمی دو روزی پیش سخنرانی فرمودند. خوشبختانه سخنان ایشان نشان داد که در دوران ریاست جمهوری ایشان همه چیز به خوبی پیش رفته است و نگرانی ها و فریادهای هم میهنان ما که از فقر، اعتیاد، فحشا،ستم، زور گویی وپایمال کردن آزادی ها و دیگر ناهنجاری های بی شمار اجتماعی به آسمان رفته است، بی پایه بوده و آقای خاتمی خیلی هم از کار دولتش خرسند است:" از دولتمان راضی هستیم"(1) نه تنها ایشان از دولتش راضی است بلکه احساس شاهی از آقای رهبر و آقای رفسنجانی و طبسی، شاه خراسان، به ایشان نیز سرایت کرده و تلاش دارد که به همآن سبک و سیاق شاهانه نیز سخن بفرماید: از دولتمان راضی هستیم!
ایشان فرموده اند که "به کسی باج نداده اند" البته نه امروز ونه دیروز! گناه از آقای پریزیدنت نیست . این ما هستیم که درست درک نکرده ایم که "باج دادن" چیست! اگر آقا نمی ترسید ادعا می کرد که شجاعترین و با کفابت ترین دولت مرد تا کنونی ایران نیز بوده است! آیا وقاحت هم مسری است؟ ویا آیا! این همان روزگاری است که بازندگان، بیچارگی و واماندگی خودرا به چشم می بیننداما خودرا نابینا می نمایندو می گویند: مرا بگذشت آب و رفت از سر! فرموده اند پذیرش جابجایی دو وزیر تنها برای "هماهنگی" است، همآن هماهنگی ها که مردم ایران به خوبی با آن آشنا هستند و زبونی در برابر "حکم حکومتی" از نشانه های بارز آن بوده است.
از همه که بگذریم، جالب ترین بخش دروغ پردازیهای(ببخشید سخنان) تازه آقای پریزیدنت آنچه است که در باره عراق بافته فرموده اند:
" خاتمی درباره برخی واکنشهاى مردمی در عراق گفت: معتقدم منشا آنچه صورت گرفت و اگر برخی رفتارهاى خشونت آميز انجام شد، تحريک اشغالگران بوده است.
تهران در پيام هاى متعدد ارسالی ، تاکيد کرد که اگر منشا تحريک از ميان برود، آشوبها نيز فروکش خواهد کرد. وى افزود:
این سخنان درباره دو مورد گوناگون است. در بخش اول که در باره "منشا تحریک و خشونت" است ، سید چشمش را بسته و آشکارا دروغ فرموده اند. او خودش که گذشته از فرمانبرداری از رهبر مافیا دیگر به برده رهبر تبدیل شده است بهتر از هرکس دیگری می داند که منشا آدمکشی ها، که او از آن با واژه "خشونت" نام می برد، کجاست!
اما در بخش دوم خاتمی نادانسته سخن بسیار درست وراستی را بیان کرده است و آن این است که " اگر منشا تحریک [جمهوری اسلامی] از میان برود، آشوبها نیز فروکش خواهد کرد". فریاد، دادخواهی و خواسته سالیان هم میهنان من نیز همین است. هم میهنان من نیز همین را می گویند که آقا یکی از پایه هاي راستین همه بد بختیها و رویدادهای خونین امروز عراق، جمهوری اسلامی است که باید از میان برود تا آشوبها نه تنها در عراق که در دنیایی فرو کش کند. خدا پدرت را بیامرزد آقای پریزیدنت که بین همه دروغ ها و بافته هایت، نادانسته سخن راستی هم گفتی! بله،چنین است! تربیت شدگان در "نظام مق!دس اسلامی" مگر نادانسته سخنی به راست بگویند که البته در بیشتر ین خود با کد وشماره وپنهان است و آن کد را باید شکست تا آنرا گشود و دریافت.
advertisement@gooya.com |
|
فرموده اند: "تهران به هیچ وجه قصد دخالت در امور داخلی عراق را ندارد". چنین سخنی تنها می تواند از سوی یک "سید" راست گفتار و راست کردار بیان شود.
برای زدودن خستگی از تن وروان خوانندگان و گشودن لبان آنان به تبسمی، ناگزیر این بخش دیگر از راست گویی وفاش گویی پریزیدنت خاتمی را می آورم:
"تهران همواره براى برقرارى ثبات، ايجاد آرامش، نزديکی گروهها به يکديگر و براى طراحی درست به منظور داشتن يک عراق آزاد و فارغ از اشغال و دمکراتيک تلاش کرده است و به تلاش خود در اين زمينه در آينده نيز ادامه خواهد داد."
آیا باید شگفت زده شد؟ آقای رییس جمهور که زیر سایه دولت پنهان با رهبر آشکار، کشور ما را به گلستان و بهشت تبدیل نموده و مردم از زیادی آزادی ودمکراسی نمی دانند به کجا رو آورند، آیا نباید تلاش کند که همین آزادی، آسایش و رفاه را برای کشور فلک زده همسایه هم بخواهد؟ راه دوری نرویم، همین شهر زلزله زده و ویران شده بم را مشاهده کنیم تا شایستگی، پشتکار و درستی، و راستی در گفتار و آرزوی آقای رییس جمهور برای کشور همسایه عراق بر ما روشن شود ! آقای رییس جمهور هم چون رهبر معظم ، به دیگران پند می دهد که چه بکنند و چه نکنند:" عراق راهی جز استقرار یک حکومت مردمی براساس معیارهای دمکراتیک ندارد."
پندم چه دهی نخست خود را محکم کمری زپند در بند
چون خود نکنی چنانکه گویی پند تو بود دروغ و ترفند ناصر خسرو
چنان برای مردم عراق فرمان صادر می کند که گویا عراق ملک پدریش است:
شيعه ، سنی ، کرد، ترکمن و .بايد در تشکيل حکومت عراق ، هر عراقی يک راى داشته باشد، نتيجه اش هر چه باشد متعلق به همه عراق است " مسلمان و غيرمسلمان در اين مسير ملاک عمل نباشد"
ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن مال و غله اندوزند
ایکه دانش به خلق آموزی آنچه گویی به خلق خود بنیوش
خویشتن را علاج می نکنی باری از عیب دیگران خاموش
سعدی
زیر نویس ها:
1ـ همه نقل شده ها بر گرفته از تارنماهای اخبار روز، پیک ایران و گویا، 2 اردیبهشت 1382