تهران- خبرگزاري كار ايران
در خاتمه مراسم روز جهاني كارگر، قطعنامه پاياني اين مراسم منتشر شد.
به گزارش سرويس كارگري ايلنا، در اين قطعنامه كه توسط"حسن صادقي"، رييس كانون عالي شوراهاي اسلامي كار سراسر كشور قرائت شد، آمده است: اسلام دين عدالت است و پيامبر اسلام، رسول و فرستاده خداوند براي برپايي قسط و عدل در جامعه مسلمين طلوع نمود؛ علي(ع) خود را حافظ و مجري عدالت نبوي ميدانست و به اين دليل نيز به شهادت رسيد، چراكه حاضر نشد، هيچگاه عدالت را قرباني خلافت و حكومت كند؛ او با مستكبران، زورگويان و استعمارگران و استثمارگران و متجاوزين به حقوق مستضعفين مبارزه كرد تا نهايتا خود قرباني عدالت خواهي و حق طلبي شد و به شهادت رسيد؛ دينداران دين محمد (ص) فراموش كردهاندكه وامدار كارگراني هستند كه حضرتش بوسهاي به بلنداي تاريخ بر دستانش زده است!
امروز حكومت جمهوري اسلامي، خود را وارث حكومت علوي مي داند و از عدالت علي روزي نيست كه سخن به ميان نيايد؛ امروز ما خود را در حالي پيروان عدالت و برابري علوي ميدانيم كه گروه كثيري از مردم مسلمان در فقر بهسر مي برند؛ اختلاف طبقاتي غوغا ميكند و در حالي كه برخي، با شكم سير سر به بالين نميگذارند، برخي از شدت رفاه مجنون شده اند.
امروزه 20 درصد از طبقات بالاي جامعه، به اندازه 20 برابر 20 درصد پايين درآمد داشته و مصرف ميكنند؛ امروز برخي، هزينه نگهداري سگ خانگيشان از هزينه يك خانواده 5 نفره بيشتر است واين در حالي است كه ما همواره از حكومت علوي دم ميزنيم.
جامعه كارگري، جز و طبقات زحمتكش و در عين حال كمدرآمد جامعه است و عليرغم گستردگي و داشتن فراواني 35 درصدي جمعيت، تاكنون نتوانسته است، از جايگاه شايستهاي كه علي(ع) منادي آن است، برخوردار شود؛ نه تنها حق او را نميدهند، بلكه اجازه مطالبه و گرفتن حق را نيز از او ميگيرند؛ جامعه كارگري ايران تاكنون نتوانسته است، از امنيت نسبي در بخشهاي اجتماعي و اقتصادي برخوردار شود، اين در حالي است كه برخي معتقدند؛ همين حاشيه نيم بند امنيتي نيز بايد فرو ريزد تا سرمايهداري تماميت خواه بتواند، با طيب خاطر هر طور كه مي خواهد، عمل نمايد.
در حالي كه جامعه كارگري از قراردادهاي موقت كار، نبود تامين اجتماعي مناسب، عدم پوشش بيمه بيكاري و فشار هزينههاي معيشتي رنج مي برد، از حذف تكاليف تامين اجتماعي، حذف تعهدات قانون كار از كارفرما، تبديل شدن قانون كار به يك قانون توصيهاي، تبديل هيات هاي حل اختلاف به شوراهاي حل اختلاف وتغيير قانون كار صحبت ميكنند.
متاسفانه در قانون برنامه چهارم توسعه، در دو فصل به تغيير و بازنگري در قوانين كار وتامين اجتماعي پرداخته شده است؛ علي الظاهر موضوع آنقدر اهميت دارد كه سازمان مديريت و برنامهريزي جانب احتياط را رعايت كرده و دوباره به اين مقوله پرداخته است.
ما كارگران ايران ضمن اعتراض خود به اين برنامه موهوم و غير قابل دسترسي كه براي ايران فقط تعهدات و بدهي هاي سنگين را در پايان برنامه بهدنبال دارد و غير از تكرار سالهاي دهه 80 هيچ دستاوردي را در پي نخواهد داشت، قاطعانه اعلام ميكنيم كه :
1- بند (د) ماده 83 و بند (ه) ماده 158 قانون برنامه چهارم نابودي حقوق كارگران را بهدنبال داشته و بايد به طور كامل از برنامه چهارم حذف شود.
2- يك دهه خصوصي سازي، چيزي جز حراج ثروت ملي به نفع گروهي از سرمايهداران، بيكاري، اخراج و به تعويق افتادن حقوق ومطالبات كارگران در بر نداشتهاست؛ لذا ما خواستار برچيده شدن آهنگ خصوصي سازي به شكل كنوني آن مي باشيم و لذا خصوصيسازي به شيوه كنوني محكوم است.
3- كشور ايران در بهترين شرايط، حتي با داشتن منابع سرشار معدني و همچنين نيروي انساني وافر، هيچگاه نتوانسته است، به اهداف برنامههاي گذشته توسعه دسترسي يابد؛ لذا طراحي و اجراي چنين برنامه خوش بينانه اي كه از الزامات آن شخم زدن بسياري از ويژگيها و شاخص هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است، نه تنها ما رابه مقصد نخواهد رساند، بلكه در پايان برنامه چهارم احتمالا ايران را تبديل به كشوري مقروض نموده كه قادر نخواهد بود، نيازهاي اوليه خود را تامين كند؛ چرا كه ما تجربه سالهاي 75 لغايت 78 را هنوز فراموش نكرده ايم و از اينروي خواستار تدوين قانون برنامه براساس واقعيتها واهداف قابل دسترسي مي باشيم.
4- قراردادهاي موقت كار به طور قطع و يقين، بردهداري نويني است كه سبب شده است، به شدت حقوق كارگران تضييع شده و آنها نتوانند، حداقل هاي خود را نيز بهدست آورند؛ لذا مبارزه با آن، بايد از راههاي متعارف و در صورت نياز غير متعارف تا محو شرايط ظالمانه در اين كارها ادامه يابد.
5- وزارت رفاه و تامين اجتماعي، جز با پذيرش و به رسميت شناختن سازمان تامين اجتماعي به لحاظ استقلال مالي، اداري و اركاني آن نميتواند با آن پيوند يابد وكارگران خود را مكلف ميدانند تا با همه وجود از آن دفاع كنند.
6- سازمان تامين اجتماعي از اجراي صحيح قوانين، از جمله قانون بازنشستگي پيش از موعد در كارهاي سخت و زيانآور و همچنين ماده 10 قانون نوسازي صنايع سربازمي زند و از سوي ديگر با عدم توجه به خواستههاي كارگران صنوف در خصوص سوابق بيمه اي آنها، موجبات نارضايتي جامعه كارگري را فراهم كرده است؛ لذا ما خواستار تغيير رويه مديريت اين سازمان در مواجهه با مسايل ومشكلات كارگري مي باشيم.
advertisement@gooya.com |
|
7- تشكلهاي كارگري،يگانه نهادهاي مدني غيردولتي جهت پيگيري حقوق آنان مي باشند؛ لذا ما موكدا از وزير محترم كار و همچنين ادارات مرتبط با تشكيل اين نهادها ميخواهيم كه نسبت به تقويت اين تشكلات تلاش بيشتري نمايند و همچنين موانعي را كه بر سرراه تشكيل انجمنهاي صنفي در واحدهاي كوچك وجود دارد، برداشته تا تشكلات صنفي بتوانند، سريعا نسبت به تشكيل تشكلات كلان خود اقدام نمايند.
8- اعتصاب، آخرين حربه كارگران پس از آزمون همه راههاي دسترسي به حقوق، اعم از قانون و مذاكره و غيره مي باشد؛ لذا ما خواستار تدوين قانون اعتصابات حرفهاي از سوي مراجع مسوول جهت طرح در مجلس شوراي اسلامي مي باشيم.
9- مقاوله نامههاي بنيادين ضامن رعايت حقوق بنيادين كار است؛ ما خواستار اجراي همه مقاوله نامههاي مذكور در اعلاميه سال 1999 ILO و آزادي تشكلات ونظارت سهجانبه بر حسن اجراي آن مي باشيم.