پنجشنبه 24 ارديبهشت 1383

باز شناسی نهضت آزادی ايران، وبلاگ ایران امروز

30ysat.blogsky.com

نهضت آزادی ايران در سال 1340توسط سه تن از نامداران عرصه سياست و فرهنگ ايران بنيان نهاده شد، مهدی بازرگان، يدالله سحابی و آيت الله طالقانی ، در ميان ايشان افرادی ديگر مانند دکتر حسن نزيه و ابراهیم يزدی هم بودند ولی بلندی نام ديگران باعث شده افراد ديگر آنچنان مطرح نشوند وهمچنان تا زمانی که افراد صاحب نام زنده هستند در سايه بمانند. ( شريعتي و سنت – يوسفي اشكوري)
اولين جلسه رسمی نهضت در منزل آيت الله فيروز آبادی تشکيل شد . قبل از اولين نشست رسمی از سوی بنيان گذاران نهضت آزادی در نامهاي مهدی بازرگان تاسيس تشکل را به اطلاع دکتر محمد مصدق رسانده بود ، مصدق در جواب نامه می نويسد : قربانت شوم مرقومه محترم مورخ21 مبشر تشکيل جمعيتی بنام (( نهضت آزادی ايران )) عز وصول ارزانی بخشيد و موجب نهايت امتنان وخوشوقتی گرديد تبريکات صميمانه خود را تقديم ميکنم و ترديد ندارم که اين جمعيت تحت رهبری شخص شخيص جنابعالی ( منظورمهدی بازرگان ) موفق به خدمات بزرگی نسبت به مملکت خواهد شد و بنده توفيق جنابعالی و همکاران محترمتان را در اين راه از خداوند مسئلت دارم .
بعدها که تشکيل نهضت مورد بررسی قرار گرفت اعضای آن يکی از دلايل انشعاب از جبهه ملی وتاسيس نهضت را نبود روح مذهبی و يا دخيل نبودن دين در ميان اعضای جبهه ملی عنوان می کردند ، در واقع موسسين می خواستند بنای حزبی را بنيان نهند که علاوه بر دغدغه ملی بودن وابستگی نيز به مذهب داشته باشد واز اين طريق با توده بيشتری سر و کار داشته باشند.
در ميان اعضای اوليه نهضت آزادی گرايش به مذهب و خصوصا تشيع يکسان نبوده ،اما آنقدر نزديکی و همدلی ميان اعضا وجود داشت تا بتوانند يک کار گروهی را در ميان مردمانی که اکثرا"از جمعيت و کار گروهی بيزار بودند به انجام رسانند.
در آن زمان و به خاطر سياه نمايی ميان منتقدان حکومت و احيانا درگيري لفظي ميان طرفداران جبهه ملي و نهضت آزادي مهندس بازرگان در همان جلسه اول اعلام ميکند : نهضت آزادی ايران به هيچ وجه من الوجود در صدد ايجاد دکانی در مقابل جبهه ملی ايران ودر عرض آن نيست . ( اسناد نهضت آزادی جلد 1 )
عزت الله صحابی در مصاحبه ای با روزنامه جامعه و بعدها با نشريه نوروز اعلام داشت که سالهای قبل از تاسيس نهضت آزادی به پدرشان که تا جبهه ملی دوم نيز با آنان همکاری داشته فشار وارد می کردند تا حزبی درست کنند با گرايش مذهبی خاص وجدای از جبهه ملی ،ايشان يکی از دلايل اين امر را نبود ديدگاه مذهبی خاص در ميان اعضای جبهه ملی اعلام ميکند ، دليل دوم وی بر می گردد به جوانی و شور بيشتری که در وجود آنها تحرک بيشتری را طلب می کرده.
جوانان نهضت آزادی ديدگاههايی راديکالتر از بزرگان داشتند ولی با تمام وجود فعاليت در حزبی که اندکی از خواسته های آنان را برآورده می ساخته و خصوصا از نظر مذهبی افراد را در جناحی جديد قرار می داده می توانسته عامل محرک جدی باشد. ( ميزگرد سياسي روزنامه جامعه)
مشی اصلاح طلبانه نهضت آزادی در همان ابتدای کار مشخص است ، مهندس بازرگان در همان سخنرانی می گويد : بنام خدا و اتکا به او و در راه او وارد می شويم وميدانيم که با يک عمل و بلکه با يک قرن گورستان تبديل به گلستان نمی شود. بسيار تامل و فعاليت و فداکاری و جمعيت و زمان لازم است ، بايد خود را آماده برای دوران طولانی صبر و زحمت نماييم.
و در همان جا اضافه می کند: بطور خلاصه بايد عرض کنم ما مسلمان ، ايرانی ، تابع قانون اساسی و مصدقی هستيم.
البته در زمان تاسيس نهضت آزادی با وجودی که چند سالی از کودتای 28 مرداد نمی گذشت اما اکثر غريب به اتفاق احزاب اصلاح جامعه و حکومت را در نظر داشتهاند و نه اتقلابی عظيم مانند سال 57 را. چنانچه سعيد حجاريان اعتقاد دارد لحن بيانات آيت الله خميني تا سال 1342 اصلاحي است و حكومت را نقد مي كند و هيچگاه فراتر از آن سخني ني گويد اما پس از حادثه مدرسه فيضيه قم لحن بيانات آيت الله انقلابي ميشود.
در ميان سخنان بازرگان کلماتی همچون (( توکل )) ، (( فريضه دينی )) و عبارتهايی که بوی مذهب از آنها به مشام می رسد زياد يافت میشود ، واژه هايی که هر کدام نشان از پر رنگ نشان دادن اختلاف ديدگاه ميان اعضای جبهه ملی و موسسان نهضت آزادی را بيان می کند ‏، بنابراين با اولين جلسه رسمی نهضت آزادی پا به عرصه سياست ايران مي گذارد ، سالها از تاسيس نهضت میگذرد اما تا کنون اکثر اعضای آن بدنبال روشهای اصلاحی بودند و نه انقلابی و اهداف خود را در مدت زمان طولانی خواهان هستند و نه کوتاه مدت.
بعد از سخنرانی مهندس بازرگان در همان جلسه اول ، حسن نزیه یکی دیگر از بنیان گذاران نهضت به شرح مرامنامه و همچنین انتقاد از سیاستهای اقتصادی و سیاسی حکومت وقت می پردازد.
نهضت آزادی با قبول سه اصل کلی مرامنامه خود را تنظیم می کند ، مبادی عالیه دین مبین اسلام ، قوانین اساسی ایران و اعلامیه جهانی حقوق بشر- منشور ملل متحد برنامه را اعلام می نماید.
بنابراین منشور حزب تازه تاسیس یافته نهضت با قبول روح کلی دمکراسی ، حکومت مردم بر مردم می آغازد.
در اصل دوم مرامنامه ترویج اصول اخلاقی و اجتماعی و سیاسی بر اساس مبادی دین مبین اسلام با توجه به مقتضیات سیاسی و فرهنگی عصر حاضر. در واقع قرار دادن چنین اصلی و متذکر شدن مشی بر اساس (( دین مبین اسلام)) همان چیزی بوده که بنیان گذلران نهضت بدنبال آن می بودند.
بند چهارم از اصل دوم مبارزه در جهت غلبه کردن بر ترس ، یاس و جهل و عقب ماندگی و در آخر نفاق ذکر شده است.
نهضت با قرار دادن این اصل چند هدف را دنبال می کرده 1- علت عقب ماندگی ما اسلام نیست 2- مبارزه با خرافه و جهلی که بر مردم آن زمان حاکم بوده و با عث پس رفت آنان شده است 3- ایدولوژی کردن دین اسلام به عنوان یک موتور محرک در جهت رسیدن به اهداف 4- تاکید جدی بر عنصر زمان و مکان در دین اسلام که به نظر اعضا نهضت آزادی سالها مورد توجه قرار نگرفته است.
اصل سوم مجددا استفاده از لوازم دمکراسی و استیفای حقوق ملت را گوش زد می نماید ، شرح واضحتر همان اصل یکم می باشد.
اصل چهارم مرامنامه مربوط به اقتصاد است و از همه مهمتر بند پنجم که نبود امنیت اقتصادی آن زمان را آشکار می کند ، می توان گفت وجود اصل پنجم بر می گردد به انتقادهایی که اعضا نهضت به سیاست اقتصادی دولت امینی و قبلتر از آن داشته است.
درج چنین بندی باعث می شود نهضت آزادی فرصت را غنیمت شمرده و حالت انتقادی خود را با هیات حاکمه حفظ کند تا همچنان به عنوان یک مخالف جدی و اصلاح طلب عرض اندام کند.
اصل پنجم ، تاکیدی جدی بر بازسازی قوانین کشور و استقلال قوه قضاییه می باشد.
اصل ششم ، فی الواقع اصل شش بر این دیدگاه شکل گرفته که بهترین نیروی کاری زبده را در صدر امور عملی بگمارد ، قبولی شایسته سالاری در بهترین وجه ممکن آن در این اصل ذکر شده است.
اصل هفتم سازماندهی بر تامین وسایل حسن اداره کشور از طریق ، تربیت مدیر ، تقویت سازمانهای علوم و در کل تمام اداراتی که بنحوی در اداره کشور سهیم هستند.
تمام اصول و بندهای گفته شده در بالا سیاست کلی داخلی کشور می باشد ، قسمت دوم مرامنامه نهضت آزادی مربوط به سیاست خارجه ، خلاصه می شود در رعایت صلح جهانی – عدالت بین المللی و آزادی و استقلال ملل کوچک براساس محور بودن سازمان ملل متحد.
اصل نهم که سیاست خارجی را بطرز شفاف تری باز می نماید آورده ، تلاش برای تامین بیطرفی ایران ، این اصل بازتاب وجود وابستگی حکومت وقت به دول دیگر بوده است ، چنانچه اصول دیگر مربوط به سیاست خارجه بر اساس دیدگاهی استقلال طلبانه در سیاست خارجه می باشد.
و در آخرین اصل حمایت از نهضتهای اصیل ملی از استقلال و آزادی و ملتها نقش بسته است.
در تمامی اصول و همچنین بندها مندرج در مرامنامه نهضت آزادی به نوعی نقضها و احتیاجات موجود زمان را بازگو کرده ، چنانچه این امر در مورد احزاب تازه شکل یافته که دیدگاهی واقع گرا دارند به چشم می خورد.
بنابراین نهضت آزادی منشور حزبی خود را بگونهای جمع بندی کرده که نشان از درک کلی و یا نسبی موسسین از زمانه دهه 40 داشته و جدای از آنکه می دانند در کجا قرار دارند مسیری را در جلوی چشم خود ترسیم نموده اند که باید به آنجا برسند و حالتی ایدهآل برای اعضا آن می باشد.
در کل پختگی به حد کافی اصول مندرج شده در مرامنامه برمی گردد به مشورتهایی که موسسان با اعضای جبهه ملی داشته اند و سخنان خود جناب حسن نزیه در همان جلسه بر این امر تصدیق می نهد.
نهضت آزادي پس از مقاومت در مقابل انقلاب سفيد شاه تعطيل شد و تعدادي از رده هاي بالاي آن دستگير و روانه زندان شدند.
حكومت وقت بدليل همراهي كردن اعضاي نهضت در جريان ملي شدن نفت و طرفداري آنان از شخص دكتر مصدق و ايستادگي آنان در مقابل انقلاب سفيد باعث شد تا حكومت وارد مرحله تصويه حساب با كساني شود كه گاهي انتقادي تند به دستگاه حاكمه وارد مي ساختند.
اين جريانات گذشت تا زماني كه مجاهدين خلق در سال 54 تغيير ايدولوژي مي دهند و با پذيرفتن ماركسيسم لنينيسم ضربه سنگيني را به نيروهاي مبارز و مذهبي وارد مي سازد ‏، نهضت يك سال بعد مجددا مرامنامه را بازنويسي مي كند تا بعد از گذشت 15 سال كاستيهاي موجود در اساسنامه برطرف گردد ، در ثاني عاملي باشد براي گرد آمدن نيروهاي مذهبي ديگري كه اندكي با اعضاء نهضت همفكر بودند.
با پيروزي انقلاب 57 نهضت آزادي مانند اكثر و يا تمام احزاب آن موقع اعلام مي كند: انقلاب اسلامي را انقلاب اصيل مي داند ، خودش را پايبند و متعهد به آرمانهاي انقلابي مي داند.
بعد ظهر ورود آيت الله خميني به ايران مهندس بازرگان به همراه دكتر سحابي به ديدار رهبر انقلاب و مورد قبول ديگر جريانات سياسي در مدرسه علوي رفتند و ورود ايشان را خير مقدم عرض مي نمايند.
آشنايي اعضاي نهضت آزادي با انقلابيون برمي گشت به زماني كه در زندان شاه با روحانيوني كه اطراف آيت الله بودند دروان محكوميت طي مي كردند، شهيد مطهري ، باهنر ، بهشتي ، رفسنجاني و ديگر كساني بودند كه انديشه مهندس بازرگان را ليبرالي مي دانستند و همفكران وي را قبول نداشتند.
با شناختي كه رهبر انقلاب از جريان نهضت آزادي داشت مهندس بازرگان را براي پست رياست دولت موقت در نظر مي گيرد. آن زمان افردي نزديك به بازرگان ايشان را از بدست گرفتن قدرت نهي مي كنند ، در مجموع عدله خود را بر اين اساس بنيان مي نهند كه در هر حكومت انقلابي دولت موقت بدليل جابجايي قدرت در آينده و فشارهاي انقلابي در نهايت شكست مي خورد ، با اين حال دولت موقت به رياست مهدي بازرگان در زماني حكم امضا شده را از دست آيت الله مي گيرد كه همان موقع شاپور بختيار در كشور رياست نخست وزيري را بر عهده داشته و عملا تا چند روز كشور داراي در دولت بوده.
در مجموع 275 روز دولت بازرگان بر روي كار بود و چند بار استعفا داده بودند و پذيرفته نشد تا اينكه سرانجام با تسخير سفارت آمريكا بدست دانشجويان انقلابي پيرو خط امام استعفاي اعضاي دولت موقت پذيرفته مي شود.
فشارهاي تشنگان قدرت از همان موقعي كه آيت الله اختيارات دولت را بدست مهندس بازرگان داده بود آغاز گشته ، با كنارگيري نهضت آزادي از اريكه قدرت تهديدها بيشتر و بيشتر ميشود ، نهضت آزادي تمام اين حادثه ها را پشت سر گذاشت تا زمان انتخابات مجلس اول كه چند نفر از رده هاي بالاي نهضت از جمله ، صباغيان ، بازرگان ، سحابي ، اشكوري و ... به مجلس را مي يابند.
جريانات كشور در آشوب مي گذشت ، اما هنگامي كه بني صدر از كشور فرار كرد مخالفان نهضت جاني تازه يافتند و دوره جديدي از حملات را آغاز كردند.
دكتر ابراهيم يزدي در كتاب جمهوري سوم مي نويسد : هر روز به مجلس مي رفتيم ، بعضي از دوستان ما با وضو مي رفتند. چون اميدوار نبودند كه زنده برگردند. هر روز كتك كاري و فحش دادن به نمايندگان مردم. شما تصور كنيد كه شخصيت محترمي مثل مهندس بازرگان يا دكتر سحابي وقتي از كوچه و سر خيابان پاستور وارد محوطه مي شدند كه بروند به مجلس ، يك عده از محافظان همين آقايان جمع مي شدند و مرگ بر آمريكايي مي گفتند.
يكي از دلايل فشارهاي مختلف به نهضت بر مي گردد به انشعابي كه پس از استعفاي دولت موقت رخ داد ، دكتر ابراهيم يزدي در همان كتاب مي نويسد: افرادي مانند مهندس سحابي ، حسن حبيبي ، محمد مهدي جعفري ، بسته نگار و ديگراني از جمله شهيد رجايي از نهضت جدا شدند. بعدها گروهي كه با مهندس سحابي بوند به جمعيت ايران فرادايي ها معروف شدند.
بسياري از محققين تاريخ معاصر ايران بيشترين فشار بر نهضت آزادي را در سالهاي 59 تا 61 مي دانند ، چرا كه آن زمان جدايي از قدرت ، انشعاب و تبديل شدن به اپوزيسيون در مقابل نظام تازه بنياد انقلاب اسلامي كه متحمل جنگي نابرابر با همسايه خود شده بود مي توانسته براي هر حزبي با هر مرامي هزينه هايي را در پي داشته باشد.
بعد از شروع جنگ تحميلي و موضع گيري نهضت در مقابل عملكرد مسولان نظام باعث شد اعضاي نهضت ديدگاههاي خود درباره جنگ ايستادگي كنند و همين امر روز به روز فشارهاي بيشتر بر انان وارد مي ساخت.
تقريبا تمام تجمعات نهضت به وسيله آشوبگران بهم ريخته مي شد ، گرچه اعضاي نهضت خواستار رسيدگي به اين اقدامات شده بودند ولي هيچ واكنشي از سوي متوليان نظام براي رفع اين مهم صورت نپذيرفت و گروهي كه با نام حزب الله وارد صحنه شده بودند عرصه را بيش از بيش بر عملكرد آنان تنگتر مي نمودند.
با وجود شرايط پيش امده مدتي جلسات نهضت در سكوت بر گزار مي شد ولي تاثير چنداني نداشت ، چرا كه شرايط سياسي و اجتماعي ايران با وجود دوران جنگ بسيار بسته تر از قبل گشته بود.
چند سال بعد از گذشت آشوبهاي بر آمده از داخل و خارج نظام نهضت مجددا و خيلي سريع به ميدان سياست بازگشت ، 23 تن از فعالين نهضت با ارسال نامه اي به هاشمي رفسنجاني ، عملكرد اقتصادي رييس جمهور وقت را مورد سوال قرار مي دادند و انتقادي صريح بر سياستهاي وي داشتند ، يرانجام همين نامه سبب شد تا مخالفان نهضت فرصت را غنيمت شمرده و شبانه 23 نفر امضا كنند نامه را بازداشت كنند.
در زمينه قانوني و يا غير قانوني بودن نهضت آقاي محتشمي پور ، وزير وقت كشور از آيت الله خميني نظر وي را در مورد نهضت جويا مي شود و ايشان عملكرد نهضت را بر خلاف اسلام معرفي مي كند و اعضاي نهضت را آمريكايي مي خواند ، پس از پاسخ آيت الله خميني نهضت آزادي غير قانوني اعلام مي شود و فعاليتها محدودتر از قبل مي شود.
جواب نامه وزير در حالي منتشر مي شد كه سالها قبل ابراهيم يزدي در ديدار با رهبر انقلاب درباره بار معنايي يك كلمه سياسي براي ايشان توضيح مي دهد و وي را نسبت به برداشت اين عبارت در مجامع بين المللي آگاه مي سازد ، دكتر يزدي مي گويد: صدور انقلاب در عرف بين المللي معناي بدي دارد و به اين معناست كه شما يك عده را بفرستيد كشوري ديگر و حكومت انجا را ساقط كنند. ( جمهوري سوم)

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دبير كل نهضت آزادي در مصاحبه اي با روزنامه جامعه مي گويد: از نظر قانون اساسي نهضت آزادي غير قانوني نسيت چرا كه قانوني وجود ندارد كه شرطي را براي مجوز گرفتن محدود كند ، سال 63 آقاي زوارهاي معاون وزير كشور بودند ماده اي را به مجلس مي برند و بدليل مغايرت با قانون اساسي رد شده ، ولي از ديد كميسيون ماده 10 قانون احزاب و وزارت كشور و نهادهاي دولتي مانند وزارت اطلاعات ما غير قانوني هستيم.
مخالفان نهضت آزادي بيشتر نظرشان در مورد غير قانوني بودن نهضت بر مي گردد به نامه آيت الله خميني و عدول از آن متن را ضربه اي به شخصيت ايشان و ارزشهاي انقلاب مي دانند ، چنانچه طي هر دوره انتخابات مجلس و رياست جمهوري نشريات وابسته به محافظه كاران بارها و بارها متن آن نامه را منتشر كردند و در اين مورد مقالهها به نگارش در آوردند.
تقريبا هيچ فردي از نهضت آزادي نيست كه يك بار به زندان نرفته باشد ، چه قبل و بعد از انقلاب ، اما در مقايسه با ديگر جريانات بدليل انتخاب راه اصلاحي در سياست متحمل ضرر كمتري شدند ولي ديگر احزاب سياسي نسبت به فعاليتشان ياران خود را از دست دادهند.
در دروان فعاليت هر حزبي از ابتداي امر تا زمان انحلال اختياري و یا اجباري آن نقاط ضعف و قوت وجود دارد. نهضت نيز مانند اكثر و يا تمام احزاب ايراني داراي نقاط خوب و بد راهبردي
است.
براي بيان اشكلات نهضت از نظرات مختلفي سود جستم ، اما يك مورد را آگاهانه از قلم مي اندازم ، آنهم ديدگاه كساني است كه به احزاب به چشم مزاحم مينگرند.
در زمان حال و يا گذشته حكومتگران وقت ايران به شدت با تك صدايي موافق بودند لذا نويسندگاني وابسته به هر دو حكومت و خصوصا قلم بدستان ايدولوژي زده نمي توانند بازگو كنند نظري بدون كينه باشند.
از ميان آرا مخالفان نهضت از سازمان تبليغات اسلامي گرفته تا نوشته پر دشنام حميد روحاني و نويسندگان دوران پهلوي كتابهايي وجود دارد ولي تمام سطور پر از كلمات (( خائنين)) ، (( وطن فروشان)) ، ((خود فروخته)) و جالبتر از همه (( ضد ولايت فقيه)) است.
از طرفي ، منتقدين برون و بيرون نهضت توانستهاند اشكالات خود را بازگو كنند و بنظر مي رسد حزبي كه بتواند نقدي بر خود وارد سازد اطمينان بخشتر است تا نويسندگان دشنام گو.
اشكالات نهضت آزادي ايران بصورت كاملا خلاصه و گزينشي در زير مي آيد.
در عامل ائتلافي قوي عمل نكردن: از آغاز ايجاد نهضت وبا وجود مشكلات عديده در ساختار كشور نهضت آزادي نتوانست با ديگر احزاب اتحادي برقرار سازد. اندكي از اين مشكل ، عدم اتحاد با ديگر احزاب بر ميگردد به ساختار تك صدايي هيات حاكمه و نبود ديدگاه متحدي در ميان اعضاء نهضت و نبود احزابي با تفكرات مذهبي و اصلاح طلب در زمان پهلوي.
هر جا حركتي صورت گرفته در حد يك حزب بيشتر نبوده ، تمام نشريات و يا ديگر حركتهاي سياسي در حد همان نهضت آزادي و اعضاء ثابت آن خلاصه مي شده ، نهضت آزادي به ائتلاف دست زد ولي پس از گذشت 30 سال از زمان تاسيس كه نيروهاي ملي- مذهبي تشكيل شدند.
در حالت اپوزيسيون باقي ماندن: بجز در دوران كوتاه اكثر اعضاء در همان حالت مخالفت با حاكمان وقت ماندند. نه تنها نهضت آزادي بلكه اكثر احزاب داراي مرامنامههاي دقيق علاقهاي ندارند تا با قرار گرفتن در هيات حاكمه موضع منتقد بودن را رها سازنند و راه جوابگويي در كارهاي اجرايي را برگزينند.
از طرفي موضع مخالف بودن براي هر حزبي و در هر شرايطي هويت بخش است و جدا شدن از اين هويت كاذب سخت مي باشد.
نخبه گرا بودن: متوسط سن اعضاي نهضت بالاي 45 سال هست ، فعاليني كه دورانهايي را در سياست بوند و با وجود تجاربي در سياست و اجتماع حاضر نيستند به جوانترها ميدان دهند.
همين امر سبب گشته هميشه رابطه نهضت به عنوان يك حزب با جوانان در پايين ترين جايگاه ممكن قرار گيرد.
نهضت آزادي بيشتر بدنبال افرادي بوده كه ساخته شده باشند نه اينكه نيروهايي كه براي آماده شدن وقت بخواهند و هزينه.
نبودن ارتباط از پايين به بالا: هر زمان كه نهضت ظراتش را اعلام كرده بيشتر ابزار مصاحبه و بيانيه بوده و از اين طريق توده را مخاطب قرار داده. اين ارتباط سنتي در زمان اكنون فاقد پاسخ گويي لازم است ، چرا كه با وجود دگرگونيهاي سريع در جامعهاي مانند ايران چنين ارتباطي در دراز مدت باعث بي خبري و يا كم خبري اعضاي حزب مي گردد ، در ثاني حتي هواداران نمي توانند نظرات خود را به آنان برسانند.
ميان حزب و محفل ماندن: شخص مهندس عزت الله سحابي عقيده دارد ، نهضت آزادي هم يك تشكل نهضتي بود تا يك حزب.
در واقع سحابي اعتقاد دارد نهضت بجاي آنكه يك حزب فراگير باشد بيشتر تشكلي است كه افراد آن بدون وجود يك مرامنامه منسجم دور هم جمع شدند ، همدلي باعث گرد آمدن شده و يا وجود اشتراكات كم و بيش مذهبي ، بنابراين چنين اتحادي ميان اعضاي يك تشكل و يا جبهه است تا حزب.
از طرفي جلايي پور مي گويد: در دوراني مانند خفقان سياسي قبل از انقلاب و يا روزگاري مانند سالهاي 64 تا موقع ارسال نامه به رييس جمهوري وقت نهضت بصورت يك محفل چراغ خاموش حركت مي كرده و عملا تشكيلاتي مي شده.
-- -- -- -- -- --
باشد تا ما مبارزان راه آزادی مسیرهای آزموده شده را دوباره تکرار نکنیم.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7603

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'باز شناسی نهضت آزادی ايران، وبلاگ ایران امروز' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016