سه شنبه 6 مرداد 1383

نقدي كوتاه بر ميزگرد دو طيف جمهوري خواهان، حسن عليزاده

لوس آنجلس-كاليفرنيا
دو شنبه 5 مرداد 1383
yekshena@hotmail.com

چند روز پيش متن سخنان ميزگردي كه با شركت دو تن از اعضاء شوراي رهبري " اتحاد جمهوريخواهان ايران" و دو تن از فعالين" جمهورخواهان لائيك و دمكرات" به همت آقاي پرويز قليچ خاني سردبير محترم"آرش" برگزار شده بود در سايت هاي گوناگون منتشر شد.(1)
در اين نوشتار قصد آن را ندارم تمامي آنچه كه در اين ميزگرد مطرح و مورد بحث قرار گرفت را مورد نقد و بررسي قرار دهم. بلكه قصدم آن است كه به عنوان يك فرد زخم خورده و مارگزيده كه مورد بي مهري مطبوعات قرار گرفته ، در باره يكي از موضوعات ميزگرد كه همانا آزادي بيان و آزادي مطبوعات بود صحبتي داشته باشم.

ميدانيم از مؤلفه هاي جامعه مدني، علاوه بر مؤلفه هاي ديگر، آزادي بيان و آزادي مطبوعات است. در تاريخ صد ساله اخير مبارزات مردم ايران هميشه اين دو مقوله بر عليه استبداد مطرح بوده است. تا جائي كه در ايران كنوني كه حكومت مافياي قدرت و ثروت "ملاتاريا" بر سر كار است اين مبارزه براي آزادي بيان و مطبوعات قطع نشده و ادامه دارد. و مشاهده ميكنيم كه چگونه روزنامه ها يكي پس از ديگري توقيف ، سايتهاي اينترنتي مسدود شده و روزنامه نگاران و نويسندگان روان زندان ميشوند.

آزادي بيان و آزادي مطبوعات كه در آن جنگ افكار، و نه جنگ با افراد، صورت ميگيرد تا در اثر اين برخورد هاي انديشه، افكار صيقل خورده تا فكر نوئي سر برون آورد تا راهنماي جامعه شده و آن را به پيش ببرد. متاسفانه برخي افراد ، سازمانها، مطبوعات خارج از كشور كه در جامعه هاي دمكراتيك (حداقل نيمه دمكراتيك) زندگي مي كنند، با آنكه فرياد آزادي بيان طلبي و آزادي مطبوعات طلبي آنان به عرش آسمان ميرسد، در عمل خلاف آن را به نمايش مي گذارند. از جمله دوستان "اتحاد جمهورخواهان ايران" در عام و بخصوص صحبتهاي آقاي بيژن حكمت در ميزگرد دو طيف جمهوريخواهان است.

آقاي بيژن حكمت مي گويند:" من مدتی نوشتههای اين دوستان را و به خصوص نوشتههای سايتشان را خواندم، ديدم به اتحاد جمهوريخواهان خيلی حمله ميشود و اين حملاتی است كه بيشتر در خط افشاگری است تا در خط ديالوگ و پيدا كردن موارد اختلاف و اشتراك." ( تمام تاكيدات از من است)
عجيب است كه امروز بز عم ايشان نقد و انتقاد به حمله و افشاگري تعبير ميشود، و احتمالا فردا ناراحتي به خشم و كينه تبديل ميشود و آنگاه است كه روزنامه ها بسته، سايتهاي اينترنتي مسدود و نويسنده و روزنامه نگاران روانه زندان ميشوند.(تشابهي با اوضاع كنوني ايران ديده ميشود؟)

آقاي مهدي فتاپور مي گويند : " شما يکبار مقالات منتشر شده در سايت "صدای ما" را چك كنيد. ببينيد چند در(صد) مقاله راجع به مسئله ضرورت شكلگيری اتحاد، راجع به مسايل سياسی و نظريای كه پايههای اتحاد را تشكيل ميدهد در آنجا منتشر شده و چنددر صد آنان راجع به ضعفها و مشكلات «اتحاد جمهوری خواهان» است." آنچه كه ايشان و ديگر دوستان ايشان نمي بينند سايت "جمهوري" ارگان رسمي "اتحاد جمهوريخواهان ايران" است. شما نگاه كنيد به سايت جمهوري( ارگان رسمي اتحاد جمهوريخواهان ايران) و كافي است يك نوشتار انتقادي و فقط يك نوشتار انتقادي در مورد "اتحاد جمهوري خواهان ايران" در اين سايت نشان دهيد تا من اين قلم را به نفع شما بر زمين نهم. در عوض هر آنچه مقالات تمجيدي و تائيدي را در آن مييابيد. "اتحاد جمهوريخواهان ايران" يك حزب نيست كه فقط نظرات حزبي در آن منعكس شود، بلكه "اتحاد" و "جنبشي" هست كه افراد با گرايشات مختلف در آن گرد آمده اند در نتيجه مي بايد همه نظرات در آن انعكاس يابد. آيا "اتحاد جمهوريخواهان ايران" يك حزب است؟ اگر چنين است كه حق با دوستان است و تمام نوشته خود را پس گرفته و عذر خواهي مي كنم. حال اگر در سايت "صداي ما" مقالات انتقادي در مورد آنها يافت ميشود، از جمله نوشته اخير انتقادي بنده ( درست يا نادرست، به حق يا ناحق)، به "حمله" و "افشاگري" تعبير شده و باعث رنجش دوستان شده است. آنچه كه سايت "جمهوري " و دوستان " اتحاد جمهموريخواهان ايران" مي گويند اينكه "من مي گويم تو فقط گوش كن"، "من تصميم ميگيرم تو فقط عمل كن". آنچه در سايت "جمهوري" مي گذرد ارزش ننهادن به ارزشهاي فردي و انديشه هاي فردي است. و نمي توان نام آن را "مشاركت عمومي" و "خرد جمعي" گذاشت، آنطور كه در اعلاميه اوليه آمده بود. و اكنون به سايت "صداي ما" پيشنهاد مي دهند كه مقالات انتقادي نسبت به آنها را منعكس نكنند و باب "ديالوگ" و "گفتوگو" را باز بروي ميز بگذارند. "ديالوگ" و "گفتگو"ئي كه قبلا توسط بنده و دوستان دگر انديش بنده پيشنهاد شد و جواب رد داده شد. يكي از همين دوستان جمهوريخواه به نگارنده عنوان نمودند كه فلان سايت "با ما" است و فلان سايت "براي ما" است. و همين فلان سايت "با ما" و "براي ما" از انتشار نوشتار دگر انديشان ممانعت به عمل آوردند منجمله نگارنده.
( قبل از انتقادات و اعتراضات به "اتحاد جمهوريخواهان ايران" سايتهاي "با ما" و " براي ما" مقالات را منتشر مي نمودند)

آقاي بيژن حكمت مي گويند:" مرزها و ديوارها آنقدر سخت نيستند كه صدايش به شما نرسيده باشد."
نگارنده در ايميلي به ايشان مشكلات را با آقاي حكمت در ميان گذاشتم و ايشان در ايميلي در جواب بنده فرمودند كه انتقادات من بجا و درست است ولي متاسفانه مسئولي وجود ندارد. ( هر دو اي ميل موجود است)
آيا بعد از همايش هنوز مسئولي وجود ندارد و هر كس سر خود كار انجام ميدهند؟

آقاي بيژن حكمت مي گويند:" ديالوگ و گفتوگو را جايگزين افشاگری و پلميك كنيم."
و در جاي ديگري ايشان مي گويند:" ما تازه در اوان كار خودمان هستيم و ميخواهيم نيروی جمهوريخواه را در مقابل نيروهای ديگر و در مقابل آلترناتيوهای ديگر شكل بدهيم، مسئلهی ديالوگ بين ما واقعاً صرف نظر از فوائد عام آن، فوائد خاص خودش را هم دارد."

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

مگر بنده و چند تن ديگر از دگر انديشان پيشنهاد گفتگو را نداديم؟ آيا" مرزها و ديوارها آنقدر سخت" بود كه صداي ما به گوش شما نرسيد؟. و متاسفانه دوستان با عنوان " همه ما منتقد هستيم" در گفتگو را بستند. وقتي راه گفتگو بر روي دگر انديشان بسته شد، آنگاه تبديل به افشاگري و روشنگري ميشود (بزعم ايشان "حمله"). اين افشاگري و روشنگري را من در سفر اخيرم به داخل ايران هم كشاندم. و دو سي دي شامل نوشته هاي انتقادي خود و ديگر دگر انديشان نسبت به اين اتحاد و هر آنچه كه در "تاريك خانه" سايت دروني كه بروي تمام امضاء كنندگان و حمايت كنندگان بسته بود و هست( بنده با "روابط "و نه "ضوابط" به اين سايت دروني دسترسي داشتم و اين "روابط" هنوز ادامه دارد)(2) را به فعالين سياسي ايران و دانشجويان ايران دادم. و همه مسئوليت آن را خود مستقيما به عهده ميگيرم. امروز با تكنولوژي و اينترنت امروزي ديگر كسي نمي تواند سد راه نشر انديشه ها و افكار ديگران شود و با سانسوري كه بعضي افراد و "اتحاد ها" اعمال مي كنند، بجزشرمندگي و شرمساري براي آنان و عدم اعتماد مردم و به ضرر جنبش آزادي خواهي مردم خواهد بود. همانطور كه دوستان "اتحاد جمهوريخواهان ايران" در من و عده كثير ديگر اين عدم اعتماد را نسبت به خود ايجاد نمودند كه بنده بدين گونه به "افشاگري" و بز عم آقاي بيژن حكمت "حمله" دست ميزنيم. آيا "فوائد عام آن" و يا "ضرر عام آن" اين نوع حذفها را پيشي بيني كرده بودند؟


امروز با خواندن متن گفتگوهاي اين ميز گرد به نگارنده ثابت شد كه اين گروه براي انديشه هاي فردي و فرديت ارزشي قائل نيست. و اشتباه نكرده و بدرستي از " اتحاد جمهوريخواهان ايران" خارج شدم چرا كه به قول شفيعي كدكني:" آنچه را كه مي بينم نمي خواهم و آنچه كه مي خواهم نمي بينم". اگر امروز به حق و حقوق افراد احترام گذاشته نمي شود براي من و امثلهم تضميني وجود ندارد كه فردا هم اين حق و حقوق محترم شمرده شود. و اصلا و ابدا مايل نيستم يك استبداد را با يك استبداد ديگر عوض كنم. هر چند اين استبداد كنوني به بدترين وجهه اي مردم و در راس آن آزادي بيان و آزادي مطبوعات را سر كوب مي كند.


مسئولين محترم " اتحاد جمهوريخواهان ايران" آقايان مهدي فتاپور و بيژن حكمت
اگر ميخواهى تو را باور كنم ترتيبي بده تا سخنان مخالفين تو را بشنوم و گرنه دروغ ميگوئي"”

از همين فرصت استفاده ميكنم و مسئولين "اتحاد جمهوريخواهان ايران" را به يك مناظره عمومي دعوت ميكنم تا پاسخگوي آنچه كه در سايت دروني آنها گذشته است، باشند از جمله به چه دليل و يا دلايلي، با وجودي كه از امضاء كنندگان و حمايت كنندگان بيانيه بوديم، بيش از 20 نوشتار انتقادي بنده و ديگران ( چنگيزعباسي و غيره) نسبت به آنها در سايت "جمهوري" منتشر نشد و به اصطلاح ممنوع القلم شديم.

1-http://www.sedaye-ma.org/articles/mizgerd_arash.htm متن گفتگو ي ميز گرد
2-نك به " در حرکت به سوی دمکراسی, پس کوچه های سیاست را ببندیم" مندرج در سایت ایران امروز به تاریخ 14 مرداد 1382 نوشته سهيلا بنا
رونوشت به سايت "جمهوري" ارگان رسمي "اتحاد جمهوريخواهان ايران" *

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/10446

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نقدي كوتاه بر ميزگرد دو طيف جمهوري خواهان، حسن عليزاده' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016