پنجشنبه 16 بهمن 1382

لبخند فريب، عليرضا حقيقي، شرق

عليرضا حقيقي
alirezahaghighi@rogers.com

در سال ۱۹۹۰ هنگامي كه خانم «آپريل گيليپسي» سفير آمريكا در عراق، در پاسخ به سخنان صدام حسين كه به طور تلويحي از قصد عراق براي اقدام نظامي عليه همسايه خود سخن مي راند، با لبخندي ديپلماتيك خاطرنشان ساخت كه آمريكا مايل نيست در منازعات ميان عراق و همسايگانش دخالت كند. روياي دستيابي به كويت در ذهن ديكتاتور عراق به حركت درآمد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

او در اين رويا به آغازي دوباره مي انديشيد، اما او در آغاز پايان قرار گرفته بود و با همه زيركي و تجربه اش اهداف پنهاني پشت اين لبخند مرگبار را نتوانست دريابد. آمريكا و اسرائيل در آن زمان با توجه به فربه شدن قدرت نظامي و مادي عراق قصد نابودي آن را داشتند و براي اين كار به بهانه اي نياز داشتند كه مشروعيت عمل آنها را توجيه كند.

وگيليپسي در راستاي همين هدف رفتار كرد. او قصد فريب صدام را داشت تا در دامي كه گسترانيده بود، وارد شود. او از يك اصل ساده و رايج در سياست بين الملل استفاده كرده بود و آن هم سياست فريب بود.پنهانكاري، رياكاري و فريب در رفتار سياسي دولت ها در عرصه سياست بين المللي، به خاطر ايجاد غفلت ميان رقبا در بسياري موارد زمينه ساز پيروزي و موفقيت بوده است. فقط انسان طبيعي نيست كه به قول تامس هابز مي تواند گرگ انسان باشد بلكه دولت ها در بسياري موارد مي توانند گرگ دولت ها باشند. در چنين زمينه اي ضربه مرگ بايد همراه با غفلت باشد و لذا سعي مي كنند ضربه مرگ را هنگامي وارد كنند كه طرف مقابل به تضعيف خود پرداخته باشد و ناآگاهانه در جهتي پيش برود كه تصوير عمومي و رسانه اي آن در اذهان بين المللي به گونه اي شكل بگيرد كه همه آن را نامشروع و خطرناك تلقي كنند.

نمي توان انكار كرد كه جناح هايي در واشنگتن و تل آويو مسئله تغيير رژيم در ايران را به طور جدي دنبال مي كنند. براي جناح هايي از درون حاكميت اسرائيل مسئله تضعيف قدرت ايران همواره در دستور كار قرار داشته است.

اسرائيل با آنكه در زمان شاه نيز روابط نزديكي با ايران داشت اما اين مسئله را از نظر دور نداشت كه ايران به خاطر منابع انساني و مادي و معنوي خود همواره پتانسيل ابرقدرت منطقه اي شدن را دارد و به همين دليل به رغم نزديكي با شاه از تمام نفوذ خود بهره جسته تا اجازه ندهد سنا و كنگره پيشنهاد دولت وقت آمريكا براي فروش هواپيماي آواكس را به ايران جامه عمل بپوشاند.

تحولات منطقه اي در طول دو دهه گذشته و به رسميت شناختن اسرائيل از سوي پارلمان فلسطين و ... قطر و نيز تحولات بعد از ۱۱ سپتامبر سبب شده كه اسرائيل نگاه تازه اي به ايران داشته باشد. در اين نگاه ايران نقش قبلي خود به عنوان يك متحد مستحكم غرب و اسرائيل در مقابل اعراب را از دست داده است. علاوه بر اين از ديد اسرائيل تغيير نقشه جغرافيايي و تضعيف قدرت كشورهاي منطقه به ويژه ايران و عربستان سعودي در اولويت قرار دارد.

در اين ميان ايران كانون محوري خطر براي اسرائيل محسوب مي شود. زيرا ايران تنها كشور منطقه خاورميانه است كه منابع مالي و دفاعي مستقلي دارد و از حيث پارلماني و سياسي و مناسبات دروني بالنسبه از تمامي كشورهاي همسايه و نفت خيز منطقه ساختار دموكراتيك و مشروع دارد.

به همين دليل بعد از دوم خرداد حجم حملات تبليغي اسرائيل عليه ايران نه تنها كم نشد بلكه به طرز بي سابقه اي به آنها افزوده شد. اما اسرائيل نقشه هاي خود را بايد از طريق آمريكا دنبال كند.

به همين دليل اسرائيل بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر تمام تلاش خود را به كار برد كه آمريكا را قانع كند كه به جاي عراق، ايران را مورد حمله قرار دهد، زيرا از ديد اسرائيل صدام حسين در اذهان بين المللي چنان منفور و تضعيف شده است كه هرگاه بخواهند او را مي توانند مورد حمله قرار دهند. اما در مورد ايران قضيه كاملاً متفاوت بود. مشروعيت انتخاباتي دولت خاتمي كه در نظام بين المللي به رسميت شناخته شده بود مهم ترين حفاظي بود كه ايران را ايمن ساخت.

به عبارت ديگر انتخابات در ايران فقط يك چالش ميان جناح هاي قدرت نيست بلكه ابعاد آن جنبه هاي امنيتي و حياتي براي حفظ مرزها و موجوديت كشور و نظام مستقر دارد. اكنون جناح هاي تندرو حاكم بر پنتاگون روياي تغيير در ايران را جست وجو مي كنند تا بر آخرين بازيگر نظام بين المللي غلبه كنند. دشواري هاي جاري سياسي _ نظامي آنها در عراق و افغانستان از سرعت گام هاي آنها به سمت ايران كاسته است بي آنكه آن را فراموش كنند.

اما بازي فريب را در مورد ايران پيشه كردن يعني آنكه نقطه قوت ايران را با دست خودش از كار بيندازند. و اين كم هزينه ترين و پرنتيجه ترين بازي است. بنا بر اين چالش هاي انتخاباتي كنوني كه برخلاف شش دوره قبل تنوع جناح هاي شركت كننده در انتخابات را كاهش مي دهد، مي تواند به عنوان بهترين خبر براي كساني باشد كه قدرت و مرزهاي ايران را نشانه رفته اند و در عين حال بهترين زمينه براي بازي فريب به شمار مي رود. زيرا همه جناح ها در ايران برخلاف سال هاي اول انقلاب به عنصر بين المللي توجه خاصي دارند و جلب نظر آنها را در اقدامات سياسي خود مدنظر قرار مي دهند.

اكنون براي برخي گرفتن كارت سفيد و دادن كارت قرمز بين المللي به رقباي خود مورد توجه ويژه قرار گرفته و قدرت مسلط بين المللي نيز با درك اين نقطه ضعف بازي خود را شكل مي دهند.

دكتر جفري كمپ از كارشناسان ارشد جمهوريخواه كه از اعضاي سابق شوراي امنيت ملي آمريكا بوده و هم اكنون از مشاوران برجسته كاخ سفيد در امور ايران است و از مخالفان جريان نو محافظه كاران در مورد ايران است، طي مقاله اي مي نويسد كه نوع خاص دموكراسي در ايران به رغم محدوديت ها و تقسيم نابرابر قدرت ميان بخش هاي مختلف باعث شده كه درجه اي از مشاركت سياسي و پلوراليسم در آن كشور وجود داشته باشد كه در هيچ كدام از اعضاي محور مورد اشاره آمريكا وجود نداشته است.وي معتقد است كاهش مشروعيت كه با محدوديت هاي مشاركت در انتخابات قرين است مديريت كنترل را با خطر مواجه مي كند.

او بر اين باور است كه بهايي كه محافظه كاران براي كسب قدرت در اين زمينه مي پردازند بسيار سنگين است و لحظه پيروزي آنها مي تواند آغازي بر پايان قدرت آنها باشد.وي مي گويد چنين چالش انتخاباتي اي در وضعيتي در مي گيرد كه نيروهاي آمريكايي ايران را محاصره كردند و در عين حال فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي از سوي كشورهاي اروپايي و جامعه بين المللي تنزل يافته است.او مي گويد در اين صورت فقدان سلامت انتخابات با رد صلاحيت هاي گسترده به عنوان يك انتخابات آزاد مي تواند منجر به افزايش فشار بر ايران شود و در عين حال طرفداران تغيير حكومت در آمريكا را تقويت خواهد كرد.

به اين ترتيب بازي فريب به اين صورت شكل خواهد گرفت كه آمريكا در ازاي تسليم ايران در حوزه مسائل هسته اي صلح فلسطين و عدم حمايت از حماس و جهاد اسلامي و همكاري در عراق و افغانستان و تسليم اعضاي زنداني القاعده در ايران در امور داخلي ايران دخالت نخواهد كرد و آماده برقراري روابط با ايران خواهد شد.

و آن گاه كه زمينه هاي لجستيكي فراهم شد كساني كه روياي تغيير حكومت را در واشنگتن و تل آويو دنبال مي كنند بازي خود را آغاز خواهند كرد. زيرا ايران كارت امنيت خود را كه مشروعيت انتخاباتي است با دست خود كنار گذاشته است.قدر مسلم آن است كه جناح هاي تندرو پنتاگون و تل آويو به هيچ كدام از جناح هاي اصلي سياسي در ايران اعتماد ندارند و آينده استراتژيك خود را در آنها جست وجو نمي كنند.

بنابراين هر نوع جلب نظر آنها و يا هر نوع مصالحه اي نيازمند دادن امتيازهايي است كه سازش داخلي را به مراتب سودمندتر مي سازد.

تشويق گروه هاي قدرتمند براي حذف رقبا در صحنه داخلي با تاكيد بر اينكه اقناع و سكوت بين المللي همراه آن خواهد شد، دامي وسوسه انگيز است كه فقط قدرتمندان بصير مي توانند از گرفتار شدن در آن برجهند. در غير اين صورت بعدها شايد تاريخدانان كشف كنند كه چه جناحي از سياستمداران لبخند فريب را با لبخند آشتي اشتباه گرفته بودند.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/4275

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'لبخند فريب، عليرضا حقيقي، شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016